مرحله ششم از مراحل تاريخى ولايت فقيه، مهمترين مرحله بهحساب مىآيد. حجم مطالب نوشته شده در اين عصر، بهتنهايى، بيش از تمامى آن چيزى است كه در مراحل پيشين ارائه شده است. متنوع شدن ادلّه و تقريرات مختلف، رويكرد جديد بهادلّه عقلى امامت و ولايت و بررسى اَبعاد گوناگون ولايت فقيه، از ويژگىهاى اين عصر است.بىترديد، امور سياسى - اجتماعى حاكم برجامعه ايران (بهعنوان تنها كشور شيعه) در اين عصر(قرن سيزده و چهارده) كمك شايانى بهگسترش و توسعه مباحث نظرى فقه سياسى و ولايت فقيه كرده است.علاوه برجنگهاى ايران و روس - كه از مرحله پنجم شروع و تا مرحله ششم ادامه يافته - استبداد مطلق سلاطين داخلى و استعمار خارجى و مقابله عالمان دينى با اين دو پديده شوم و جنبش تنباكو و مشروطيت و حوادث متعاقب آن، عمده مسايلى است كه تأثيرى ژرف برحوزههاى فقاهت و مباحث علمى درون آن داشته است.توجه شايسته علّامه ملّا احمد نراقى بهشأن فقيهان در ارتباط با امور سياسى - اجتماعى پيرامون خود و موضوع ولايت فقيه، براى وى موقعيتى ممتاز آفريده، بهطورى كه نام وى را مىتوان بهعنوان آغازكننده مرحله جديدى از مراحل تطوّر فقه سياسى و ولايت فقيه، در صدر فقيهان اين دوران قرار داد.نراقى را چهارمين فقيه نظريهپردازِ ولايت فقيه بايد بهشمار آورد كه پساز اَسلافصالحخود، ابىالصلاح حلبى، ابنادريس حلّى، محقّق كركى، طىّ بحثى مفصل و منقّح،بهبررسى ولايت فقيه و زواياى متفاوت آن مىپردازد و فصلى مستقل را بهاين كار اختصاص مىدهد.عصرى كه اكنون از آن سخن مىگوييم، عصرى سرشار از وجود فقيهان نوآور و صاحب سبك است. علاوه برنراقى، با چهرههايى مانند صاحب جواهر و شيخانصارى و نايينى و آيةاللَّه بروجردى مواجهيم كه در باب ولايت فقيه، نظريهپرداز بودهاند.اهمّ نقطهنظرات اين فرهيختگان و برخى ديگر از زبدگان اين عرصه را، طى مباحث آينده خواهيم ديد.مرحله ششم، از جهت گستردگى كار و فراوانى چهرههاى فرهيخته فقهى، بهسه بخش تقسيم مىشود:قسمت اوّل، اختصاص بهبررسى انديشه محقّق نراقى (صاحب عناوين) و صاحب جواهر دارد.