تبيين جايگاه علمى - سياسى فقيه در عصر حضور - پیشینه نظریه ولایت فقیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیشینه نظریه ولایت فقیه - نسخه متنی

مصطفی جعفرپیشه فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در اين برهه خاص، به‏برخى از زواياى آن مى‏پردازيم.

تبيين جايگاه علمى - سياسى فقيه در عصر حضور

اهل‏بيت(ع) كه از بعد سلبى، خلافت و مراكز علمى و مذاهب فقهى وابسته به‏آن را فاقد هر نوع مشروعيّت ارزيابى مى‏كردند، از بعد ايجابى، براى اثبات حقانيت خود، در هر دو مسأله (مرجعيت علمى و رهبرى سياسى) بايد تمهيداتى را ايجاد مى‏كردند. ايشان - كه حجيت سيره‏شان و مشروعيّت امامتشان، مستند به‏تعاليم رسول اكرم(ص) بود - با اين پشتوانه، نخست، به‏تربيت افرادى زبده در فنون مختلف فقهى و كلامى و تفسيرى دست زده و با اين شيوه، شالوده تشكيل حوزه‏هاى علمى و فقهى را در مناطقى مانند مدينه و كوفه برپا كردند. اين حوزه‏ها، براساس يك سياستگذارى عالمانه با هدفى معين و برنامه‏اى روشن شكل گرفتند و آن گاه به‏تدريج، با گسترش و تعميق آن، حوزه‏هاى علمى بزرگ در طول تاريخ، مانند قم و حلب و حلّه و بغداد و رى و جبل عامل و نجف شكل گرفت كه همه همچون حلقه‏هاى زنجير، به‏خاندان عصمت(ع) متصل مى‏شد.(3) امامان معصوم(ع) - كه در مراكزى مانند مدينه حضور داشتند - براى پاسخگويى به‏نياز علمى و سياسى پيروان خود - كه با توجه به‏شرايط سخت تقيّه و بعد مسافت و آسان نبودن ارتباط، خود، مستقيماً نمى‏توانستند به‏امام خويش مراجعه كنند - پس‏از آماده‏سازى انسان‏هايى فهيم و پاك، آنان را به‏طور خاص و با نام و يا بدون نام و تحت عناوينى كلّى، مانند «راويان حديث اهل‏بيت» و «آشنايان با حلال و حرام اين مكتب»، به‏مردم معرفى مى‏كردند تا مشتاقان حقايق وحى، هم معالم دين خود را از ايشان اخذ كنند و هم در مشكلات اجتماعى، ايشان را پناهگاه خود قرار دهند. همان فقيهان بزرگى كه شاگردان بى‏واسطه اهل‏بيت(ع) شمرده مى‏شوند و سلسله فقيهان عصر غيبت به‏واسطه آنها با فقه اهل‏بيت(ع) آشنا شدند. زرارة بن‏اَعين و ابابصير و محمدبن‏مسلم و بريدبن‏معاويه و يونس‏بن‏عبدالرحمان و ديگراصحاب شاخص اهل‏بيت(ع) از اين گروهند. در شأن ايشان، از امام صادق(ع) چنين روايت‏است:

ما أجد أحداً أحيى ذكرنا و أحاديث أبي إلّا زرارة و أبو بصير المرادي و محمدبن‏مسلم و بريدبن‏معاويه. و لولا هؤلاء، ما كان أحد يستنبط هدىً. هؤلاء حفّاظ الدين و أُمناء أبي على حلال اللَّه و حرامه و هم السابقون إلينا في الدنيا و في الآخرة.(4) اين بزرگان، تنها، راوى حديث نبودند، بلكه فقيهان بزرگى بودند كه به‏عنوان حافظ مكتب و امينِ امامان معصوم(ع) شناخته مى‏شدند و مردم نيز وظيفه داشتند كه به‏ايشان به‏همين عنوان مراجعه كنند.

پس‏از اين آماده‏سازى و گسترش تدريجى تفكّر اهل‏بيت(ع) در مناطق مختلف - كه تا عصر امام هشتم ادامه يافت - از زمان امام هفتم به‏بعد، ائمه(ع) همگام با اين اقدام‏شان، به‏ايجاد تشكّلى عظيم از ارتباط با شيعيان كه در سراسر جهان اسلام پراكنده بودند، دست‏زدند.

پرداختن به‏موضوع وكلاى ائمه(ع) بحثى حسّاس و مهم است كه نيازمند نوشتارى مستقل است.(5) آن‏چه به‏طور اجمال مى‏توان گفت، آن است كه به‏نظر مورخّان و سيره‏نويسان، با توجه به‏گستردگى شيعيان در ايران و عراق و يمن و مصر و نواحى ديگر، به‏ويژه گسترش تشيّع در ايران، پس‏از سفر امام رضا(ع) به‏اين سرزمين، سيستمى كه ارتباط ميان شيعيان و امامان معصوم(ع) را به‏صورتى محكم و پيوسته پديد مى‏آورد، سيستم وكالت بود. اينان، كسانى بودند كه از ناحيه امام رضا(ع) و امامان بعدى تا حضرت حجّت(عج)، كارِ تنظيمِ ارتباطِ ميان مردمِ پيرو اهل‏بيت و امامانشان را انجام مى‏دادند. آن‏ها، علاوه برجمع‏آورى خمس، درباره پاسخگويى به‏مسايل كلامى و فقهى نيز مسؤوليت داشته و در تثبيتِ امامتِ امام بعدى، در منطقه خود، نقش به‏سزايى داشتند.

از اخبار تاريخى به‏دست مى‏آيد كه مناطقِ تحت نفوذِ سيستمِ وكالت، در چهار قسمت متمركز بوده است:

1 .شامل بغداد و مدائن و سواد و كوفه؛

2 .شامل بصره و اهواز؛

3 .شامل قم و همدان؛

4 .شامل حجاز و يمن و مصر.(6) اين افراد، بيش‏تر به‏وسيله نامه و پيك‏هاى مخصوصِ خود ائمه(ع) و يا افراد مطمئن كه براى حج يا زيارتِ كربلا، به‏حجاز و عراق سفر مى‏كردند، با ائمه(ع) در ارتباط بودند. اين است كه بخش عمده‏اى از معارف فقهى و كلامىِ آن بزرگواران، به‏وسيله نامه و به‏عنوان «مكاتبه» در مصادر حديثى آمده است.

/ 123