عوامل سقوط سامانيان - تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت - نسخه متنی

عزت الله نوذری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گرديد مانند: مالياتى كه از گندم ، ارزن و ساير حبوبات و يا مالياتى كه از گوسفند و گاو و غيره دريافت مى شد و ديگر ماليات ارضى بود، كه از زمين هاى زراعتى بر حسب جريب اخذ مى گرديد. به نوشته ى تاريخ بخارا: به روزگار امراى سامان ، به يك بار، هزار هزار و صد و شصت به هشت هزار و پانصد و شصت و شش درهم و پنج دانگ و نيم بوده است با خراج كرمينه ، ^(199) در حقيقت اخذ ماليات در قلمرو سامانى هميشه - خاصه در دوره هاى اخير آن دولت ، چندان سبك خوش آيندى نداشته است . بيهقى مى نويسد: هنگامى كه در سال 370 ق ./ 990 م بغراخان هارون قراخانى به بخارا آمد، از خزاين سامانيان مال هاى بى اندازه و ذخاير نفيس برداشت .

عوامل سقوط سامانيان

تعقيب رشته وقايعى كه منجر به انقراض سامانيان گرديد، مشكل مى باشد. دليل آن كثرت شخصيت ها و عواملى است كه در اين وقايع نقش ‍ داشته اند.^(200) اين عوامل را مى توان چنين جمعبندى كرد:

1 - تضاد شديد طبقاتى ، بين طبقه زحمت كش - دهقانان و صنعتگران - از يك طرف و طبقه حاكمه و فئودال ها از طرف ديگر كه به صورت چالش ‍ درآمده بود، يكى از عوامل عمده محسوب مى شد.

2 - بى كفايتى ابوالفضل محمد بن احمد فقيه ، وزير نوح بن نصر، را مى توان يكى از عوامل مهم انقراض سامانيان دانست .

3 - افزايش اهميت فرماندهان گاردهاى ترك ، كه باعث گرديد امور حكومتى به دست آنان بيفتد. (در اين زمان نقش الپتگين بسيار حساس بود، زيرا به مقام حاجب كل ارتقا يافته و به رياست گارد ترك رسيده بود).

4 - مبارزات داخلى بين درباريان و ديوانيان شدت يافت ، قيام فئودال هاى داخلى كه طالب استقلال و خودمختارى بودند، گسترش يافت .

5 - عايدات دولتى ، در اثر لشكركشى و قيام فئودال ها بيش از پيش نقصان يافت .

6 - اختلاف سران سپاه و بزرگان دربار سامانى . تحريك پى در پى روساى ديوان ها و حكام ولايات .

7 - حمله قراختائيان و ضعف حكومت سامانى ، كه باعث سقوط سامانيان گرديد. ^(201)

8 - ماليات هاى روزافزون (ماليات خراج ) به شدت تضادها را افزايش داد.

9 - كودتاى دربارى بخارا، كه طى آن ، منصور دوم در نتيجه ى توطئه ى اشراف به رهبرى بكتوزن و فائق ، توقيف و نابينا گرديد (389 ه / 999 م )؛ و اين فرصت خوبى براى محمود بود.

10 - اختلاف سامانيان و آل بويه ، كه علت آن ، سياست خارجى اين دو سلسله بود. ^(202)

11 - صدور سكه هاى بخارا توام با درهم هاى اسلامى ، كه از يك طرف مواجه با كاهش وسعت قلمرو سامانيان و نرخ سكه هاى بخارا (خدات ها) نيز كاهش يافت و از طرف ديگر، مقدار سرب و فلزهاى ديگر آن ها بيش تر گرديد، سودمند نبود.

12 - بحران نقره قرن يازدهم م . نيز، از جمله عوامل زمينه ساز ضعف سامانيان به حساب مى آيد.

13 - نزاع بر سر آب ، همراه با پايين رفتن سطح آب هاى زيرزمينى در واحه ى بخارا، كه كشاورزان اين ناحيه را با مشكلات و مشقات اقتصادى مواجه ساخته بود.

گسترش ريگزارها و پيشروى بيابان ها، به زبان اراضى زراعتى ، علاوه بر آن قسمت عمده آبى كه از رودخانه ها بسوى واحه ى بخارا جريان مى يافت ، به اراضى دولتى مى رفت . قطع اشجار، از بين رفتن جنگل ها و درختزارها نيز، به بحران اقتصادى و فقر بيش تر روستاييان دامن مى زد.

14 - زوال طبقه دهگانان در قرن چهارم و پنجم هجرى ، در سراسر ايران و نيز ماوراء النهر كه اين خود عامل مهمى در تضعيف سامانيان بود زيرا كه انقراض اين طبقه ، باعث به انقياد درآمدن و خدمت فرمانروايان ترك گرديد.^(203) با انقراض حكومت سامانيان ، ايران بارها مورد تهاجم تركان زردپوست آسياى مركزى قرار گرفت و طى آن ، نه قرن ، تركان سلجوقى ، غز، قبچاق و غيره براى استفاده از منابع طبيعى و اقتصادى به مملكت ايران حمله ور شدند و به تدريج ، خلق و خوى وحشيانه ديرين را از دست دادند و راه و رسم مملكت دارى را از مطلعين و خبرگان ايرانى فراگرفتند.

16 O دولت غزنويان 

/ 173