قرمطيان - تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت - نسخه متنی

عزت الله نوذری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حمدالله مستوفى شرح جنگ محمود را در هندوستان با چيپال هيتال مى نويسد:

محمود او را اسير كرد و امان داد و خراج بستند اما چون غارت هندوان چنان بود كه هر پادشاه كه دو نوبت در دست مسلمان اسير شود، ديگر پادشاهى را نشايد و گناهش جز به آتش پاك نشود، چيپال ، پادشاهى به پسر داد و خود را بسوخت ، محمود در اين جنگ غازى لقب گرفت . ^(208) ناصرخسرو در اين باره با شكوه از اين ماجرا چنين مى نويسد:

آنكو به هندوان شد، يعنى كه غازيم از بهر بردگان نه زبهر عزا شده است .

محمود، پس از طرد مخالفان و شكست قطعى سامانيان ، خطبه به نام القادربالله خواند و با اين اقدام بستگى و ارادت خود را به حكومت بغداد نشان داد و چون به كسب خلعت و فرمان خليفه توفيق يافت ، اجازه يافت ، كه در روى سكه ، نام خود و خليفه را نقش كند. به طور كلى روابط محمود با خليفه كاملا دوستانه بود - هر چند كه بعدها معلوم گرديد كه محمود قصد داشت عليه خليفه قيام نمايد و به استقلال كامل برسد - به همين لحاظ شايد روابط آنان صرفا به خاطر منافع مشتركى بود كه اين پيوستگى را به ارمغان مى آورد به عنوان مثال رفتار وحشيانه محمود با اسماعيليان و قرمطيان ، نيز بيش تر براى جلب توجه خليفه بغداد بوده است و متقابل با حمايت معنوى خليفه نيز، حكومت عنصر ترك را مورد تاييد و تثبيت قرار داد.

موقعيت طبقات در دوره غزنويان   عليرغم تحقيرى كه ، طبقات فرادست به طبقات فرودست جامعه روا مى داشتند، نشانه اى از هرگونه خصومت و رشك ورزى ميان آنان قابل مشاهده نبود، زيرا روحانيون پيوسته بر اين شكاف پلى مى زدند و آن را پر مى نمودند.

روحانيون از لحاظ پايگاه خانوادگى و مقام اجتماعى دقيقا به طبقه ى اعيان مربوط مى گشتند و مناصب كشورى را كه غالبا نيمه موروثى بود اشغال مى كردند و همواره ميان علما و اعيان ، اشتراك منافع بسيار وجود داشت و به همين لحاظ، پيوند تنگاتنگى بين آنان وجود داشت . ^(209) به طور كلى ، نظام طبقات در اين دوره را مى توان چنين عنوان نمود:

سلطان - با خواجه گان ، غلامان ، شاعران ، ندما، بردگان خاصه ى ترك .

وزير - با ديوانسالاران ، فقها، و عالمان (كارمندان و كارگزاران ).

روحانيون .

فرماندهان لشكر - همراه با سپاهيان و لشكر غازيان .

قشر ميانه حال - مدرسان ، شيخيان ، صوفيان ، زمينداران روستايى ، نجباى شهرى .

اقشار فرودست - پيشه وران ، كارگران ، خدمتكاران ، تركان نوكر، عياران .

قرمطيان

علل گرايش مردم به عقايد قرمطى ، شدت بهره كشى طبقه بالا از طبقه ى پايين و وجود ستم و بيدادگرى حكام از يك سو، و رشد جوامع شهرى و آزادى نسبى عقيده و سرايت دانش يونانى ، در ميان مسلمانان و رواج ارزش ‍ اجتماعى بحث و اظهارنظر از ديگر سو بود، كه سبب روى آورى عمومى ، به دانش جويى و علاقمندى به دانايى و رشد فكرى و شعور اجتماعى مى شد.

مقدس بشارى ، در بازديد از شهر بخارا و ابن حوقل ، در وصف مردم خوزستان از فضايل مردم ، مجالس بحث و گفت و گو و رواج علم و دانش و هم چنين ، درباره عوام و پيشه وران كه مانند خواص و علما به علم كلامى آشنايى داشتند، مطالبى ذكر نموده اند.

نهضت قرمطيان كه افزون بر جنبه طبقاتى در ايران ، خصلت ملى هم پيدا كرده بود - پس از كودتاى اشراف و فئودال ها و سپهسالاران اقطاع دار بر ضد نصر بن احمد سامانى - هم چنان در زير فشار كشتار و سركوبى ، ادامه يافت ، تا اين كه در دوران منصور اول و نوح دوم دوباره نيرويى فراوان گرفت ؛ چنان كه اشرافى همپايه ى اميران سيمجورى و بعضى ديگر از بزرگان خراسان هم ، به قرمطيان پيوستند. شاهان سامانى براى سركوبى آنان ، از سلطان سبكتكين و سلطان محمود غزنوى كمك گرفتند چندى بعد هم ، نوبت كشتار قرمطيان بخش شرقى و مركزى ايران ، به وسيله محمود غزنوى رسيد. ^(210) در تاريخ بيهقى ، شرح به دار كشيدن حسنك وزير، به جرم قرمطى بودن به درستى به تصوير كشيده شده است و

/ 173