تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله - نسخه متنی

محمد باقر بن محمد تقی مجلسی؛ تحقیق: علی امامیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ولى من و امير المومنين و بر اين اعتقاد گرفته ام پيمان ملائكه و پيغمبران و جميع خلق خود را در وقتى كه ايشان ارواح بودند پيش از آنكه خلقى در آسمان و زمين بيافرينم براى محبتى كه دارم به تو و به على و به فرزندان شما و به دوستان شما كه شيعيان شما باشند و شيعيان شما را از طينت شما آفريده ام .

پس عرض كردم : اى اله من و سيد من ! چنان كن كه امت من همه بر اعتقاد به امامت او متفق گردند.

فرمود: يا محمد! او ممتحن است و ديگران به او ممتحن اند و به او امتحان مى كنم جميع بندگان خود را در آسمان و زمين تا آنكه كامل گردانم ثواب آنها را كه اطاعت من بنمايند در حق شما و فرو فرستم عذاب و لعنت خود را بر هر كه مخالفت و عصيان من كند در حق شما و به شما جدا مى كنم خبيث را از طيب ، يا محمد!

بعزت و جلال خود سوگند ياد مى كنم كه اگر تو نبودى آدم را خلق نمى كردم و اگر على نمى بود بهشت را نمى آفريدم زيرا كه به شما جزا مى دهم بندگان خود را در روز معاد به ثواب و عقاب و به على و به امامان از فرزندان او انتقام مى كشم از دشمنان خود در دار دنيا، پس باز گشت همه بسوى من است در روز جزا پس تو را و على را حاكم مى گردانم در بهشت و دوزخ خود، پس داخل بهشت نمى گردد دشمن شما و داخل جهنم نمى شود دوست شما، و قسم به ذات مقدس خود خورده ام كه چنين كنم .

پس برگشتم و از هر حجابى از حجابهاى پروردگار خود كه بيرون مى آمدم از عقب خود ندا مى شنيدم كه : يا محمد! دوست دار على را، يا محمد! گرامى دار على را، يا محمد! مقدم دار على را، يا محمد! خليفه گردان على را، يا محمد! وصى گردان على را، يا محمد! برادر خود گردان على را، يا محمد! دوست دار هر كه را دوست دارد على را، يا محمد! تو را وصيت مى كنم در حق على و شيعيان او وصيت خير؛ و چون به ملائكه رسيدم مرا در آسمانها تهنيت مى گفتند كه : گوارا باد تو را يا رسول الله كرامت خدا براى تو و براى على (1301).

و به سند معتبر از امام رضا عليه السلام روايت كرده است كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:

چون داخل بهشت شدم در آن درختى ديدم كه بار آن درخت حله ها و زيورها بود و در ميان آن حوريان بودند و در زير آن اسباق ابلق بودند و در بالاى آن درخت رضا و خشنودى حق تعالى بود، گفتم : اى جبرئيل ! براى كيست اين درخت ؟ گفت : براى پسر عم توست امير المومنين على بن ابى طالب ، چون حق تعالى امر كند كه مردم را داخل بهشت نمايند شيعيان على را به نزد اين درخت بياورند و از اين حله ها و زيورها بپوشانند و بر اسباق ابلق سوار شدند و منادى ندا كند: اينها شيعيان على اند صبر كردند در دنيا بر آزارها و امروز بهره مند شدند به اين عطاها (1302).

و به سند ديگر از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم روايت كرده است كه آن حضرت فرمود: چون مرا به آسمان بردند به قصرى رسيدم از مرواريد كه پروانه هاى آن قصر از طلاى درخشنده بود، پس حق تعالى وحى فرمود بسوى من كه اين قصر از على بن ابى طالب است (1303).

و عياشى به سند معتبر از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه : شبى حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم در ابطح بود ناگاه جبرئيل براق را براى آن حضرت از آسمان فرود آورد و بر آن هزار هزار محفه (1304) از نور بسته بودند، چون براق از نزديك آورد كه حضرت سوار شود براق امتناع نمود، جبرئيل طپانچه اى بر آن زد كه عرق از آن ريخت و گفت : ساكت شو كه محمد است ، پس براق پرواز كرد بسوى سدره المنتهى (1305) و از آنجا بسوى آسمان ، و چون به آسمان اول رسيدند از صداى بال براق و غلبه انوار آن زينت سبع طباق ملائكه از درهاى آسمان پرواز كردند و اطراف آسمان گريختند پس جبرئيل گفت : الله اكبر الله اكبر، پس ‍ ملائكه گفتند: بنده مخلوق خداست ، و به نزد جبرئيل آمدند و از او پرسيدند: اين كيست ؟ گفت : محمد است ، پس ملائكه بر او سلام كردند و براق بسوى آسمان دوم پرواز كرد، باز ملائكه پرواز كرده گريختند، پس ‍ جبرئيل گفت : اشهد ان لا اله الا اللّه اشهد ان لا اله الا اللّه ، پس ملائكه گفتند: بنده مخلوق خداست و به نزد جبرئيل آمدند و احوال آن حضرت را پرسيدند، چون آن حضرت را شناختند بر او سلام كردند؛ و همچنين به هر آسمانى مى رسيدند جبرئيل يك فضل اذان را مى گفت : و چون به آسمان هفتم رسيدند اذان را تمام كرد و در آنجا حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم پيشنمازى ملائكه و انبياء عليهم السلام كرد، پس جبرئيل آن حضرت را به مكانى برد و گفت : بالا رو كه من زياده از اين بالا نمى توانم آمد، پس حق تعالى آن حضرت را در فضاى بى انتهاى قرب خود بالا برد آنچه خواست و درهاى علم و معرفت و فيض بر او گشود آنچه خواست ، پس خطاب نمود به او كه : يا محمد! كه را براى امت خود انتخاب كرده اى بعد از خود؟ عرض كرد: خدا

/ 347