تاریخ ولایت در نیم قرن اول نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ ولایت در نیم قرن اول - نسخه متنی

حسین ذاکر خطیر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل هفتم
پيدايش خوارج
على و مقياس هاى حق

آن گاه كه سپاه شام قرآن ها را بر سر نيزه ها كردند, اين گروه (خوارج) با على به گفتگو نشستند و غير از پايان جنگ و پاسخ مثبت دادن به سپاه شام چيزى را نپذيرفتند; و على با اكراه فراوان, با آنان موافقت كرد و چون على پس از امضاى صلح نامه از صفين بازمى گشت, خوارج كه به هنگام قرائت صلح نامه توسط اشعث بن قيس آن را خلاف قرآن و دين تلقى مى كردند, شعار (لاحكم الالله) سر داده بودند و مى گفتند: مردان نمى توانند در دين خدا حكم كنند.(1)
آنان راه خود را جدا كردند و از طريق صحرا بازگشتند و در طول راه با يكديگر ستيزه مى كردند و به هم دشنام مى دادند; و گاه با تازيانه به يكديگر حمله مى بردند.

خوارج به ديگر مسلمانان مى گفتند: اى دشمنان خدا, شما در مورد فرمان و احكام خداوند سستى كرديد و آنان هم به خوارج مى گفتند: شما از پيشواى ما كناره گرفته و جماعت ما را پراكنده و متفرق ساختيد. و چون على به كوفه بازگشت دوازده هزار نفر از او جدا شدند و به (حَرُوراء(1)) رفته و آن جا اردو زدند و شبث بن ربعى تميمى را به عنوان فرمانده جنگ و عبدالله بن كوّاء يشكُرى را به عنوان پيشنماز خود انتخاب نمودند و باهم پيمان بستند كه بعد از پيروزى, مسأله خلافت با شورا و بيعت براى خداى ـ عزوجل ـ و امر به معروف و نهى از منكر خواهد بود.

امام ابن عباس را به سوى آنان فرستاد و دستور داد تا ورود امام, با آنان سخن نگويد. اما ابن عباس در موضع انفعالى قرارگرفت و شروع به سخن كرد كه حاصلى دربر نداشت. امام همزمان, زياد بن نضر را فرستاد تا بنگرد كه اينان نزد چه كسى بيشتر فراهم مى آيند. او خبر آورد كه پيش يزيدبن قيس از همه بيشتر رفت و آمد مى نمايند.(1)

/ 163