بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
بـن جـَبـَل ، اصـحـاب بـئرمـعونه و... ـ را به شهرهاى اطراف فرستاد تا شعاع پرفروغ اسلام را به آنجا نيز برسانند.^(20) نـتـيـجـه ايـن دعـوتـگـرى هـا آن شـد كـه سـال نـهـم هـجـرى (عـام الوفـود) يـا (سـال هـيـئتـهـا) نـام گـرفـت و تـقـريـبـاً هـمـه عـرب و شـبـه جـزيـره عـربـسـتـان بـه اسـلام گـرويـدند.^(21) و در سالهاى ششم و هفتم هجرى نمايندگان خويش را به سوى سران كشورهاى جهان فرستاد و آنان را به پذيرش آيين آسمانى خويش دعوت كرد.^(22) چنين روشى پس از آن حضرت نيز بايد ادامه يابد و همه مسلمانان وظيفه دارند كه در جهت تداوم و گسترش اسلام در همه جا و هميشه ، بكوشند تا جاودانى و جهانى بودن اسلام تحقق يابد. 5 ـ خنثى سازى تبليغات دشمن شـريـعـت مـقـدس اسـلام هـمـانند ديگر اديان توحيدى از بدو تولد خود با ناجوانمردانه ترين حـمـلات تـبـليـغـاتـى دشـمـنان روبرو بوده است ؛ آنان در اين ميدان ، هيچ حدّ و مرزى براى خود قـايـل نبوده و از هر وسيله و فرصتى براى ضربه زدن به اسلام و مسلمانان سود جُسته اند؛ گـاه بـا صـراحـت ، نـبـوّت حـضرت محمد(ص ) را انكار كرده و او را ساحر ناميده و گاه قرآن را سـاخـتـه و پـرداخـتـه انـسـان دانـسـتـه انـد^(23) و... ايـن تـبـليـغـات تـهـاجـمـى بـا تكامل وسايل تبليغاتى ، تنوع و ترقى يافته و در زمان كنونى به اوج خود رسيده است ، به تعبير امام راحل (ره ): ... از تـوطئه هاى مهمّى كه در قرن اخير، خصوصاً در دهه هاى معاصر و بويژه پس از پيروزى انـقـلاب ، آشـكـارا بـه چشم مى خورد، تبليغات دامنه دار با ابعاد مختلف ، براى مأ يوس نمودن مـلّتـهـا و خـصـوصاً ملّت فداكار ايران ، از اسلام است ؛ گاهى ناشيانه و با صراحت به اينكه احـكام اسلام ـ كه هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است ـ نمى تواند در عصر حاضر كشورها را اداره كـنـد، يـا آنكه اسلام يك دين ارتجاعى است و با هر نوآورى و مظاهر تمدّن مخالف است و در عـصـر حـاضـر نـمـى شـود كـشـورهـا از تـمـدّن جـهـانـى و مـظـاهـر آن كـنـاره گـيـرنـد و امثال اين تبليغات ابلهانه و گاهى موذيانه و شيطنت آميز به گونه طرفدارى از قداست اسلام ، كـه اسـلام و ديگر اديان الهى ، سر و كار دارند با معنويات و تهذيب نفس و تحذير از مقامات دنيايى و دعوت به ترك دنيا و اشتغال به عبادات و اذكار و ادعيه كه انسان را به خداى تعالى نـزديـك و از دنـيـا دور مـى كـنـد، و حكومت و سياست و سررشته دارى به خلاف آن مقصد و مقصود بـزرگ مـعـنـوى اسـت ، چه اينها تمام براى تعمير دنياست و آن مخالف مسلك انبيأ عظام است و مع الاسـف تبليغ به وجه دوّم در بعضى از روحانيون و متدينان بى خبر از اسلام تأ ثير گذاشته كه حتى دخالت در حكومت و سياست را به مثابه يك گناه و فسق مى دانستند...^(24) بايد پذيرفت كه امروزه بزرگترين توطئه عليه اسلام و مسلمانان در ميدانهاى جنگ تبليغاتى و روانى طرّاحى مى شود تا از يك سو ملّتهاى دنيا را نسبت به پيام الهى بد بين كنند و افكار و انديشه ها را از تمايل و تحليل آن منحرف سازند و از سوى ديگر ملّتهاى مسلمان را با توطئه و تـفـرقـه بـه جـان هـم بـيـنـدازنـد و از سـرمـايـه عـظـيـم و مـنـحـصـر بـه فـرد خـود غـافـل كـنـنـد و در نـتـيـجـه از مـجـد و عـظمت و ترقّى و پيشرفت مادى و معنوى بازدارند و همانند قرنهاى گذشته آنان را نيازمند و وابسته به استكبار جهانى نگه دارند. دلائل مـذكـور بـراى بـيان ، ضرورت كار گسترده تبليغاتى از سوى مسلمانان آگاه و دردمند و مسؤ وليت آنان در برابر توطئه هاى پيدا و پنهان دشمنان داخلى و خارجى اسلام كفايت مى كند. نـخـسـتـيـن اقـدام در بـرابر توطئه تبليغاتى دشمنان اسلام ، از سوى خدا و در موارد متعددى از قرآن انجام گرفته است به طور مثال ؛ در آيـات 101 تـا 105 سـوره نـحـل ، مـشـركـان ، نـاجوانمردانه ، پيامبر را متهم مى كنند كه در آوردن قرآن به خدا دروغ بسته و قرآن ، كلام خدا نيست و انسانى اين كلمات را به او تعليم داده اسـت . خـداونـد ضـمن دلدارى به پيامبر، به صراحت از او و پيامبرى و صداقتش دفاع مى كند و تبليغات مسموم دشمنان را خنثى مى سازد. تبليغات زهرآگين دشمنان اسلام ناب محمّدى (ص ) پس از پيروزى انقلاب اسلامى ، گسترش و شـتـاب