يكي از مباحث مهم در عرصه تفكر فلسفي، همانا مبحث فلسفه اخلاق است. اين مبحث از مدتها پيش در غرب مطرح بوده و در باب مسائل آن تحقيقاتي صورت گرفته است. برخي از مسائل فلسفه اخلاق را ميتوان در تاريخ تفكر مسلمانان نيز جويا شد. در ايران، نخستين جرقههاي شروع چنين بحثهايي را ميتوان در آراي مرحوم علامه طباطبايي جست. بهدنبال اين گامهاي نخستين و در سايه عنايت و توجه استاد مطهري، مواد اوليه اين سنخ از مباحث، تا حدي فراهم گرديد. بتدريج متفكران و محققان ديگري نيز در اين ديار بهطور جدي به تحقيق و بررسي در مسائل فلسفه اخلاق دست زدند.مرحوم استاد مطهري با تيزبيني خاص خود به اهميت مباحث فلسفه اخلاق پي برده بودند و در مناسبتهاي مختلف به تأمل و بحث در مسائل متعدد آن ميپرداختند. ايشان تا حدي مواد لازم را براي تأسيس يك فلسفه اخلاق خاص و معين فراهم آورده بودند و در سخنرانيها و نوشتههاي خود اين مواد را مطرح ميساختند. ليكن فرصت گردآوري، تنظيم و تنقيح و بسط و تحليل مباحث را آنچنانكه مورد نظر خودشان بود، نيافتند. براي بيان آراي استاد در مسائل مختلف فلسفه اخلاق ناچار بايد به آثار متعدد ايشان رجوع شود. براي رسيدن بهنظر ايشان در باب فلسفه اخلاق ميتوان دو راه را در پيش گرفت:1ـ اخذ نظر يا نظراتي محوري و اساسي از آراي استاد مطهري و آنگاه استنتاج لوازم و نتايج آن نظر يا نظرات اساسي و انضمام ديگر نظرات استاد به آنها بدان شرط كه با اين مجموعه سازگار باشند.2ـ بيان مجموعي از آراي استاد همراه با تلاش در جهت تحليل و بسط نظرات ايشان و نيز استنتاج و برداشت برخي مسائل از اشارات و مواد موجود در آثار ايشان، به شرط سازگاري با آرا تا جاييكه به مواضع صريح ايشان لطمهاي وارد نسازد.ما بند دوم را مبناي تحقيق در اين نوشتار قرار دادهايم و در نظر داريم تا بر اين اساس، بهصورت اجمالي و بهعنوان گام نخستين، تفكر فلسفي و تحليلي ايشان را در باب اخلاق، در قالب اشارات و نكتههايي، ارائه دهيم. با توجه به آراي استاد مطهري، در مجموع ميتوان پنج بخش كلي را براي تشكيل فلسفه اخلاق مورد نظر ايشان، در نظر گرفت. اين بخشهاي پنجگانه بدينترتيب است: