تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام نسخه متنی

آنها در اقليت بودند، نمى توانستند چيزى بگويند. مجلات آن روز، خدا مى داند كه آن مجلات با اين جوان چه كرده است . سينماهاى آن روز، تء اترهاى آن روز، هنرهاى آن روز، اينها همه دست به هم داده بودند كه اسلام را از اينجا بيرون كنند و امريكا را وارد كنند(705)

ارتقاى بينش مستخدمين

ستاد(706) محترم دستور دهد كتابچه هاى مختصرى شامل بعضى از مسائل شرعى كه محل اطلاع عمومى است و مسائل اعتقادى كه دانستن آنها در اسلام لازم است به طور ساده ، بدون معماها كه در اين كتب و نشريات انحرافى موجود است ، و بعضى مسائل مناسب با شغل افراد، با نظارت اشخاص مطلع از احكام اسلام و متوجه به اطراف مساء ل سياسى و اجتماعى تهيه شود و آنها را در دسترس افراد قرار داده و در صورت احتياج اشخاص را آموزش دهند و بدون آموزش سوال از آنها نشود و ميزان رد و قبول ، موازين اسلام و انسانى باشد كه هدايت جاهلان ، منظور نظر اصيل است (707)

زحمت ساختن تئاتر و فيلم خوب

ساختن تئاترى كه مطابق با اخلاق انسانى اسلامى باشد زحمت دارد و سينما هم اگر بخواهد چنين باشد نيازمند به صرف مدت ها وقت است و هرگز در متن سينما و تء اتر نوشته نشده است كه بايد مركز فساد باشند.

و هنر آنها هم كه عبارت بود از چيزهاى مبتذل جز اين نبود كه افراد و جوانان ما را در دانشگاه و خارج و داخل طورى تربيت كنند كه همه را منحرف سازد.(708)

تعليم و تشويق به وسيله اخبار

بايد با اخبار مردم را تعليم كرد و بايد اخبار به صورتى باشد كه مفيد باشد، بايد كارى شده باشد تا اخبار باشد. آن اشخاصى كه در اطراف ايران زحمت كشند، وقتى خبرشان را داديد تشويق مى شوند. اين طور نيست كه همه لله كار كنند و چه بنويسند و چه ننويسند، فرقى نكند. ما مكلفيم تا افراد را در هر رشته تشويق كنيم تا امثالشان زياد شود.(709) عوامل مؤ ثر بر تعليم و تربيت : اراده و عنايات الهى نهادهاى تاءديبى و اجراى حدودالهى

قصاص ، حقيقت رحمت

قصاص ، حقيقت رحمت است در عالم ملك ، بلكه تمام حدود و تعزيرات و قصاص و امثال آن ، حقيقت رحمت و رافت است كه در صورت غضب و انتقام جلوه نموده : ((و (لكم ) فى القصاص حيوة يا اولى الالباب )) (710)

حيات توده ها در قصاص

تنها اگر به قانون قصاص و ديات و حدود اسلام يك سال عمر شود تخم بيدادگريها و دزديها و بى عفتيهاى خانمانسوز از كشور برچيده مى شود كسى كه بخواهد دزدى را از جهان بردارد بايد دست دزد را به بريدن كوتاه كند و گرنه با اين حبسهاى شما كمك كارى به دزدان و دزدى كردن است . زندگى بشر را بايد به قصاص تاءمين كرد و زير سر اين قتل قصاصى حيات توده خوابيده و لكم فى القصاص حيوة (711) و گرنه با چند سال زندان كار درست نمى شود، اگر زن و مرد ناكار را صد تازيانه مى زدند اينهمه مرضهاى تناسلى خانمان برانداز در كشور ايجاد نمى شد اين عواطف كودكانه شماها هيچ گاه بر قانون خرد نيست از اين جهت بريدن يك دست خيانتكار را كه هم در اصلاح روح خود او دخالت دارد و هم در اصلاح كشور مى گوييد خلاف عاطفه است لكن كشتن صدها هزار جمعيت را در زير آتش بارها و آتش زدن شهرهاى بزرگ را بر خلاف عاطفه نمى دانيد. شما انكاره خرد را گم كرديد. كشتن يك نفر قاتل و تخم قتل را به اين كشتن از جهان بر افكندن از جمعيت جهان كاستن است لكن يك مملكت را در زير بمبهاى آتش زا نيست و نابود كردن كاستن افراد توده نيست آوخ از اين آدميزاده بيخرد.(712)

اعدامهاى رحمت

مى كنند آن هم تهديدى كه گاهى وقت ها منتهى به كشتن مى شود. يك نفر آدمى كه يك مملكت را مى خواهد فاسد بكند، يك كشور را، يك گروه را فاسدخواهد بكند و قابل اصلاح نيست آن را بايد براى تهذيب جامعه ، براى حفظ جامعه اين را، اين غده سرطانى را بايد از اين جامعه دور كرد، دور كردنش هم به اينكه اعدامش كنند.

اعدام هاى اسلامى اينطورى است ، نه مثل اعدام هاى غربى مى ماند. آنها مى ريزند مى كشند، مى برند از بين و همه آن براى اين است كه جا براى خودشان باز كنند. اعدام هائى كه در اسلام است ، اعدام هاى رحمت