تا تمسّك به او داريد از هيچ چيز، از هيچ آسيبى نترسيد، كسى كه به خدا متمسّك است از هيچ چيز نمى ترسد براى اينكه آخرش اين است كه انسان را بكشند، آخرش شهادت است از اين ترسى ندارد.(355)
هى نگوييد من ، بگوييد مكتب من
اينقدر خودنمايى نكنيد اين اشتباه است . انسان بايد توجه به خدا داشته باشد و خودش را در مكتبش فانى كند، هى نگويد من ، بگويد مكتب من . هر وقت مى گوئيد، مكتب من بگوئيد. از پيغمبرها بشنويد اين مطلب را، از اولياى خدا تعليم بگيريد كه هميشه دنبال مكتب بوده اند، نه دنبال خودشان ، نه خودشان زرق و برق دنيائى داشته اند و نه اينقدر توجه به نفس داشتند كه من چه كردم و من چه كردم ، خير، اين حرف ها نبوده ... از آنها بايد تعليم بگيريم و آدم بشويم . آدم ، وقتى مى شود كه خودش را هيچ نبيند و هر چه مى بيند خدا ببيند و هر چه هم هست اوست ((اللّه نور السموات والارض )) تمام قدرت ها مال اوست و تمام نورها مال اوست و همه چيز از اوست و ما هيچ هستيم و اين معنا را بايد ادراك بكنيم .اگر چنانچه مسلمين ادراك بكنند كه ما از خدا هستيم و براى خدا بايد باشيم ، ديگر آسيب نمى بينند.(356)
الهى شدن كارها
همين معناست كه يك جامعه اى پيدا بشود كه همه متوجه به خداى تبارك و تعالى باشند و همه در راه او. اگر همه در راه او شد، اقتصاد هم الهى مى شود، فرهنگ هم الهى مى شود، ارتش هم الهى مى شود، ژاندارمرى هم الهى مى شود، دانشجو و معلم هم الهى مى شوند.(357)
سرّ غلبه بر مشكلات
ما با دست خالى بر اين قدرت فوق العاده شيطانى كه همه قدرتها دنبال او بودند، غلبه كرديم و اين نبود جز اينكه ملت ما همراه با هم بودند و صبور بودند و بر مشكلات صبر مى كردند و مشكلات را با صبر و با اتكال به خداى تبارك و تعالى حل كردند.(358)
چگونگى حصول اطمينان
اگر تمام عالم را، تمام اين كهكشانها و تمام اين سيارات و ثوابت و هر چه هست در تحت سلطه يك نفر بيايد باز قانع نمى شود براى اينكه اينها كمال مطلق نيست ، تا نرسد به آنجائى كه اتصال به درياى كمال مطلق پيدا نكند و فانى در آنجا نشود برايش اطمينان حاصل نمى شود ((بذكرالله تطمئن القلوب )) نه به رياست جمهورى و نه به نخست وزيرى و نه به قدرت قدرت هاى بزرگ و نه به دارا بودن همه ملك و ملكوت ، آنى كه اطمينان مى آورد و نفس را از آن تزلزل كه دارد و خواهش كه دارد بيرون مى آورد، آن ذكر اللّه است ، نه ذكر اللّه به اينكه در لفظ، ما لا اله الا اللّه بگوئيم ؛ ذكر الله كه در قلب واقع مى شود ياد خدا، توجه به او ((بذكر اللّه تطمئن القلوب ))(359)
اتكاى به خدا در ادامه جنگ
انسان بايد هر كارى مى كند يك راهى را داشته باشد، يك اتكائى حالا داشته باشد. ملت ما با اتكاى به خدا دارد در جبهه جنگ مى كند. ملت ما اتكا به خدا دارد. در جبهه جنگ مى كند و نماز شب مى خواند و - عرض مى كنم كه - با دشمن اسلام مبارزه مى كند. اگر آنجا شهيد بشود، آن اجرش با خداى تبارك و تعالى است و پيش خدا آبرومند است ، پيش خلق هم آبرومند است .(360)
اصلاح امور با اتكاى به خدا
اتكال به خدا بكنيد، اطمينان داشته باشيد كه با اتكال به خدا تمام كارهاى شما اصلاح مى شود.(361)
نزول سكينه در دل رزمندگان
بارالها! جوانان رزمنده ايران ، فتح را از تو مى دانند و به قدرت خويش مغرور نيستند و اگر غرور و سرافرازى هست براى آن است كه مورد عنايت و حمايت ذات مقدس تو هستند. تو طماءنينه و سكينه را در دل