بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اكنون اگر براى غضب جز اين نبود كه سرمايه حيات ملكوتى انسانى را - كه ايمان است فاسد و باطل كند، و مايه سعادت انسان را از دست او بگيرد، و او را با دست تهى به عالم ديگر سوق دهد، همين بس بود؛ با آنكه انسان را در اين عالم نيز چه بسا باشد كه به مخاطرات و مهالك اندازد و او را در دو دنيا به بدبختى و شقاوت كشاند!كمتر چيزى مثل آتش سوزان غضب ، انسان را به سرعت برق به عالم بدبختى و هلاكت سوق دهد! چه بسا كه با يك آن غضب ، انسان از دين خود خارج شود، و به خداى تعالى و انبياى عظام او جسارتها كند! و چه بسا كه با غضب يك ساعت ، به قتل نفوس محترمه دچار شود.(503)
خار طريق
خار طريق انسان در هر مقصد و مقصود دينى حب دنيا و نفس است . اگر از اهل معارف و جذبه و جذوه است . حب دنيا و نفس بزرگترين حجابهاى رخسار محبوب است : ((مادر بتها بت نفس شما است )).(504)
علت ظهور شهوت و غضب
بر افروخته شدن آتش شهوت و غضب در اثر حبّ نفس و دنيا است ، و در اثر آن قوه واهمه از اعتدال خارج شود و به تدبيرات شيطانيّه برخيزد.و اگر درصدد تعمير آخرت و جنّت اعمال است ، از راه تقوا و اعمال صالحه نيز با حب دنيا، موفق به هيچ يك از مراتب آن نشود. حب دنيا انسان را به محرّمات الهيّه وادار كند و از واجبات شرعيّه منصرف كند. ترك واجبات ماليّه چون زكوة و خمس و حج و امثال آن از حرص به جمع مال است ، و ترك واجبات بدنيّه چون صوم و صلوة و امثال آن از تن پرورى است .بالجمله ، اين ام الامراض ، انسان را به انواع بليّات مبتلا كند و كار انسان را به هلاكت ابدى كشاند.(505)
كدورت قلب
از اعمال سيئه در قل يك كدورتى و ظلمتى حاصل شود كه انسان را از مقام قدس و قرب حق - جلّ و علا - دور و از معارف الهيّه مهجور كند، و به عالم طبيعت و دنيا كه باطن آن سجين و هاويه است ، نزديك كند تا آنجا كه قلب و تمام شؤ ون غيبيّه آن فانى در دنيا و طبيعت شود، و حكم روحانيّت و انسانيّت از او برداشته شود.(506)
تو خود حجاب خودى حافظ از ميان برخيز
دلبستگى به هر چه كه غير حق است ، خار طريق سلوك الى اللّه است . پس سالك الى اللّه و طالب وصول به لقاء الله و صعود به معارج معارف الهيّه ، اين خار طريق را بايد با رياضت شرعى از بين بردارد. و با دلبستگى و علاقه مندى به غير حق و تبعيت از شهوات بطن و فرج ، عروج به كمالات روحانيّه و وصول به لقاء جمال جميل امكان ندارد، بلكه كليه حجب به يك معنى به خود انسان رجوع كند:تو خود حجاب خودى حافظ از ميان برخيز.(507)
وام هر مرض
رغبت به دنيا و زخارف آن و توجّه و محبّت به زينتهاى آن بزرگترين جند ابليس و جهل است ، و از دقيقترين دامهاى نفس است كه به واسطه آن انسان به دام بلا مبتلا و از راه هدايت و رشد گمراه و از وصول به نتيجه انسانيّت و برخوردارى از ثمره شجره ولايت ، محروم و محجوب شود.و چون انسان اين مطلب را دريافت و با عين انصاف و چشم بصيرت به اول و آخر امر خود نظر كرد، بر خود حتم و لازم شمارد كه حتى الامكان اين خار طريق را كه اسم آن محبّت و رغبت به دنيا و مال و منال آن است از سر راه سلوك خود بردارد، و اين خطيئه مهلكه را كه راس هر خطيئه است و امِّ هر مرض است از خانه قلب خود دور كند، و اين خانه را كه منزلگاه محبوب و محل تجلّى مطلوب است از قذارت پاك ، و از جنود ابليس و شرك