قضيه مقام و رياست هر چه باشد، اين وقتى كه نظر انسان نظر محدود دنيايى باشد، اين مقامات ، انسان را از خودش بيخود مى كند، اينها را مقام مى داند.(530)
تصفيه از خطرات قلبى
اگر شما ملاحظه كرديد در نفس خودتان كه غير از خدا از او كسى اطلاع ندارد و خودتان هم تا يك حدودى اطلاع داريد، اگر ديديد كه اين مقامى كه خداى تبارك و تعالى مردم را دلشان را متوجه كرده است به شما و به شما داده اند، اين مقام شما را محكوم خودش مى كند و شما مركوب او و او راكب شما هست ، برويد خودتان را تصفيه كنيد و بدانيد اين را كه با دست خودتان خداى نخواسته خودتان را در دنيا و آخرت تباه نكنيد.خداى تبارك و تعالى حاضر است ، همه اين عالم در محضر حق تعالى است و تمام خطرات قلبى ما و تمام لحظات عمر ما و تمام آنچه كه در باطن ما مى گذرد، در مغز ما مى گذرد در محضر حق تعالى است و ما بايد برگرديم به محضر حق تعالى و آن جا در آن محضر ديگر حساب پس بدهيم .(531)
توجه به مقام از ضعف نفس
نرويم سراغ اينكه حالا كه من شدم رئيس جمهور بايد چه بشود و چه بشود و من هم بايد مقامم چه باشد. خير، اين از ضعف نفس انسان است ، از تنگى چشم و قلب انسان است كه خيال مى كند اين يك چيزى است . اين يك چيز اعتبارى است كه امروز دادند فردا هم تمام مى گيرندش مى رود سراغ كارش .(532)
دَسى شيطان است
اساس همه مسائلى كه انحرافى است ، اين عدم تهذيب است و ((دسى )) در نفس انسان است ، ((دسى )) شيطان است .(533)
مقصد اصلى جريان اسلام
مقصد اين است كه اسلام جريان پيدا بكند، مقصد اين نيست كه من اجرايش كنم از چيزهائى كه انسان مبتلا به آن هست اين شيطنت هاى باطنى اى كه انسان به آن مبتلا هست اين است كه دلش مى خواهد خودش متصدى امر باشد جريان امر اگر به دست ديگرى بهتر واقع بشود، اين ناراحت است مى گويد من خوب است باشم . اين از شيطنت هاى باطنى انسان است . انسان به صورت مقدس مآبى طرحش مى كند، من مى خواهم به اين ثواب برسم . اگر حساب كند پيش خودش كه همان ثواب را، بالاترش را به شما مى دهند و شما كمك كنيد به اين كسى كه متصدى است و از شما بهتر مى تواند، راضى نمى شود. مساءله اين نيست كه ثواب مى خواهم ، مساءله اين است كه دنيا مى خواهم اختلاف اگر بين افراد پيدا مى شود، جستجو كنند در باطن ذات خودشان ببينند كه مسئله ، مسئله مصلحت اسلام و مصلحت مسلمين است يا مسئله ، مسئله مصلحت خودش هست ؟ پاى نفس در كار است يا خدا در كار است ؟ اگر يك كسى يك مطلبى را بهتر از من مى تواند انجام بدهد آيا من خوشحالم به اينكه او متصدى امر بشود يا من ناراحتم ؟ اگر يك وزير بتواند بهتر كار وزير ديگرى را انجام بدهد و كمك كند به او آيا نفس او اجازه به او مى دهد؟ اگر براى خداست اجازه بايد بدهد.(534)
كوچك شمردن گناه ، حيله ابليس
از اين دشمن بزرگ انسانيت و معنويت غافل مشو، گاهى كه در جلسات انس با دوستان هستى خطاهاى بزرگ اين عضو كوچك را آنقدر كه مى توانى شمارش كن و ببين با يك ساعت عمر تو كه بايد صرف جلب رضاى دوست شود چه مى كند و چه مصيبتها به بار مى آورد كه يكى از آنها غيبت برادران و خواهران است ، ببين با آبروى چه اشخاصى بازى مى كنى و چه اسرارى را از مسلمانان روى دايره مى ريزى و چه حيثيّاتى را خدشه دار مى كنى و چه شخصيتهايى را مى شكنى ؟ آنگاه اين جلسه شيطانى را مقياس بگير و ملاحظه كن در يك سال در همين امر پيش پا افتاده چه كردى و در پنجاه - شصت سال ديگر چه خواهى كرد و چه مصيبتها براى خود به بار خواهى آورد در عين حال آن را كوچك مى شمارى و اين كوچك شمردن از حيله هاى ابليس است كه خداوند به لطف خود، ما را همگى از آن مصون دار.(535)
خوددارى از آفات زبان
اينك براى علاقه اى كه به تو(536) و احمد(537) دارم توصيه مى كنم از آفات شيطانى خصوصا آفتهاى بسيار زبان خوددارى كنيد و همّت به نگهدارى آن كنيد، البته در آغاز قدرى مشكل است ، ليكن با عزم و اراده و تفكّر در پيامدهاى آن آسان مى شود.(538)