اراده و عنايات الهى فرهنگ ، مكتب - تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام - نسخه متنی

گردآوری شده از آثار حضرت امام خمینی (ره)استخراج و تنظیم: معاونت پژوهشی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)؛ تدوین: مجتبی فراهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خذلان دنيا و آخرت در ترك حق

نسيان حق موجب نسيان انفس مى شود، چه ((نسيان )) به معنى فراموشى باشد يا به معنى ترك ، در هر دو معنى هشدار شكننده اى است : لازمه فراموشى حق تعالى آن است كه انسان خود را فراموش كند، يا بگو حق تعالى او را به فراموشى از نفس خود كشاند و در همه مراحل سابق ، صادق است . در مرحله عمل ، آن كس كه خدا را و حضور او - جلّ و علا - را فراموش كند به فراموشى از خويشتن خويش مبتلا شود يا كشيده شود، بندگى خود را فراموش كند، از مقام عبوديت به فراموشى كشيده شود و كسى كه نداند چى است و كى است و چه وظيفه دارد و چه عاقبت ؟ شيطان در او حلول نموده و به جاى خويشتن او نشسته ، و شيطان عامل عصيان و طغيان است و اگر به خود نيايد و به ياد حق برنگردد و به همين حال طغيان و عصيان از اين جهان منتقل شود شايد به صورت شيطان مطرود حق تعالى درآيد. و به معنى ديگرش كه به معنى ترك باشد، دردناكتر است زيرا اگر ترك اطاعت حق و ترك حق موجب شود كه حق او را ترك كندو به خود واگذارد و عنايات خود را از او قطع فرمايد شك نيست كه به خذلان دنيا و آخرت منتهى مى شود.(539)

قطع اولين قدم انحراف ، در جوانى

تو(540) جوانى و با قدرت جوانى كه حق داده است مى توانى اولين قدم انحراف را قطع كنى و نگذارى به قدمهاى ديگر كشيده شوى كه هر قدمى ، قدمهايى در پى دارد و هر گناهى - گر چه كوچك - به قطع اولين قدم انحراف ، در جوانى گناهان بزرگ و بزرگتر انسان را مى كشد به طورى كه گناهان بسيار بزرگ در نظر انسان ناچيز آيد، بلكه گاهى اشخاص به ارتكاب بعض كبائر به يكديگر فخر مى كنند و گاهى به واسطه شدت ظلمات و حجابهاى دنيوى ، منكر به نظر معروف و معروف منكر مى گردد.(541)

اراده و عنايات الهى فرهنگ ، مكتب

فرهنگ استعمارى ام الارض

آنچه مى توان گفت ام الامراض است ، رواج روز افزون فرهنگ اجنبى استعمارى است كه در سال هاى بسى طولانى جوانان ما را با افكار مسموم پرورش داده و عمال داخلى استعمار بر آن دامن زده اند و از يك فرهنگ فاسد استعمارى جز كارمند و كارفرماى استعمار زده حاصل نمى شود بايد كوشش كنيد مفاسد فرهنگ حاضر را بررسى كرده و به اطلاع ملتها برسانيد و با خواست خداوند متعال آن را عقب زده و به جاى آن فرهنگ اسلامى انسانى را جايگزين كنيد تا نسلهاى آينده با روش آن كه انسان سازى و عدل و پيروزى است ، تربيت شوند.(542)

فرهنگ مبداء همه خوشبختيها و بدبختيها

فرهنگ ، مبدا همه بدبختى ها و خوشبختى هاست وبدبختى هاى ملت است اگر فرهنگ ناصالح شد اين جوان هايى كه تربيت مى شوند به اين تربيت فرهنگ ناصالح ، اينها در آتيه فساد ايجاد مى كنند فرهنگ استعمارى ، جوان استعمارى تحويل مملكت مى دهد فرهنگى كه با نقشه ديگران درست شود و اجانب براى ما نقشه كشى مى كنند و با صورت فرهنگ مى خواهند تحويل جامعه ما بدهند، اين فرهنگ ، فرهنگ استعمارى و انگلى است و اين فرهنگ از همه چيزها حتى از اين اسلحه اين قلدرها بدتر است اين قلدرها اسلحه شان بعد از چند وقت مى شكند و حالا هم شكسته اما وقتى فرهنگ فاسد شد جوان هاى ما كه زير بناى تاءسيس همه چيز هستند، از دست ما مى روند و انگل بار مى آيند، غربزده بار مى آيند، اينها را از همان اول ، همان كلاس هاى اول توى ذهنهايشان هى مطالبى مى كنند تا برسند به آن بالا اگر فرهنگ ، فرهنگ صحيح باشد جوان هاى ما صحيح بار مى آيند اگر فرهنگ ، فرهنگ حق باشد، فرهنگ الهى باشد، فرهنگى باشد كه براى منفعت اهل ملت ، براى منفعت مسلمين باشد، اين افرادى كه مى بينيد كه الان سر كار هستند، اينها از آن بيرون نمى آمد فرهنگ ما يك فرهنگ استعمارى است ، فرهنگ ما در دست صلحا نيست ، صالح اداره اش ‍ نمى كند(543)

سازندگى با فرهنگ خودى

فرهنگ هائى است كه نمى گذارند بچه هاى ما با فرهنگ بزرگ بشوند يك لوزه الان مى خواهد عمل كند، همين خود اين شاه راجع به يكى از لوزه اش يكى را از اروپا آوردند اين لوزه را عمل كرد خوب ، توئى كه مى گويى كه ما ديگر مملكتمان را ترقى داديم ، لوزه تان را هم داريد جاى ديگر عمل مى كند، پس معلوم مى شود كه شما هيچى نداريد(544)

/ 135