4 - عرف و اجتماع - تفسیر موضوعی امر به معروف و نهی از منکر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر موضوعی امر به معروف و نهی از منکر - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برگزيند. از اين جهت ، بايد سعادت خود را در مسيرى جستجو كند كه جامعه را به سعادت و كمال برساند.

سوم اينكه انسان داراى حيات ابدى و زندگى جاويد است و نبايد خوبى ها و بدى ها را تنها در دايـره مـحـدود زنـدگـى دنـيـا در نظر بگيرد، و در قضاوت نسبت به زشتى و زيبايى هر كارى بايد آثار آن را نسبت به روح جاودانه خود و زندگى پس از مرگ در نظر داشته باشد و روشن است كه (عقل ) نسبت به (آن زندگى ) هيچ گونه تجربه اى ندارد.(57) هر يك از دليل هاى سه گانه بالا براى اثبات اين مطلب كافى است كه براى شناخت معروف و مـنـكـر عـلاوه بـر عـقـل ، بـه شـرع نـيـز نـيـازمـنديم و البته به حكم آنكه اسلام ، آخرين دين و كـامل ترين شريعت است ، براى تمام زواياى زندگى بشر، دستورات و تكاليفى را به عنوان (بايد و نبايد) مشخص كرده است كه در امر به معروف و نهى از منكر آنها را بايد در نظر داشت .

4 - عرف و اجتماع

براى آنان كه داراى موقعيّت اجتماعى هستند، (معروف و منكر) علاوه بر معيارهاى عـقلى و شرعى ، داراى معيارهاى اجتماعى و عرفى نيز مى باشد. افرادى كه در جامعه به عنوان مظهر دين و منادى تقوا شناخته مى شوند و همچنين كسانى كه احترام و آبرويشان ، به حيثيت نظام اسـلامـى پـيـونـد خـورده اسـت ، در رفـتـار خـود، بـايد علاوه بر دستورات كلى اسلام به (حفظ اعـتـقـادات ديـنـى ) مـردم نـيـز تـوجـه داشـتـه بـاشـنـد. بـه عـنـوان مـثـال پـوشـيـدن بـسـيـارى از لبـاس هـا، براى عموم مردم ، خلاف شرع تلقى نمى شود، ولى پـوشـيـدن هـمـان لبـاس بـراى يـك روحـانـى ، زنـنـده و نـاپـسـنـد اسـت ، چـه اينكه بسيارى از اعمال براى توده مردم محذورى ندارد، ولى براى كسى كه لباس فرم نظامى به تن كرده است ، دور از تـوقـع و انـتـظـار اسـت . در شـيـوه رانـنـدگـى ، پـوشـش ، آرايـش ، خـوراك و... مثال هاى فراوانى در اين باره مى توان يافت .

از ايـن رو، در بـسـيـارى از كـشـورها براى كسانى كه (لباس فرم ) به تن دارند و به عنوان مـاءمـور دولتـى بـه فـعاليت اشتغال دارند، انجام برخى از كارهاى قانونى ، ممنوع تلقى مى شود، تا بدين وسيله به اعتبار و حيثيت آن نظام خدشه اى وارد نشود.

در فـقه اسلامى نيز علاوه بر (عدالت ) كه دورى از گناه را مى طلبد، (مروّت ) نيز مطرح شده اسـت و بـرخـى آن را در امـام جـمـاعت ، شاهد، قاضى و مانند آنها، به عنوان لزوم يا احتياط شرط كرده اند.(58) بـه هـر حـال ، از هر كارى كه بهانه اى به دست ديگران مى دهد تا نسبت به (اسلام ) يا (نظام اسـلامى ) خرده گيرى كنند - هر چند آن كار (منكر شرعى ) هم نباشد - بايد اجتناب كرد، چرا كه حفظ حيثيت اسلام و نظام اسلامى ، بر همه لازم است .

اعمال منكرزا

ايـن اعـمـال ، كارهايى هستند كه نه منكر شرعى هستند و نه منكر عرفى و به همين علّت نسبت به آنها بى اعتنا مى باشيم . اينگونه اعمال اگر جهت داده نشوند و مورد غفلت قرار گيرند، منكرزا خـواهـنـد شـد.

مشكل اجتماعى ما بيشتر همين قسم رفتارها مى باشد، زيرا ظاهرا منكر نيستند و اگر انـسـان بـخـواهـد ضـررهـاى آن را بـازگـو نـمـايـد دليـلى شـرعـى بـر حـرمـتـشـان نـيـسـت ، حال بعضى از مصاديق آن را بررسى مى كنيم :

يكى از اين اعمال ، ورزش مى باشد. ورزش نه منكر شرعى است و نه عرفى ، ولى اگر خودش هـدف و مـقـصـد تـلقـّى شـود، كم كم با افرادى مواجه مى شويم كه از معنويت جدا گشته ، تمام افـكـارشـان بـر روى ورزش مـتمركز مى شود. البتّه ناگفته پيداست كه وجود ورزش در جامعه امـرى ضـرورى است ولى بايد به آن ، جهت داده شود. يك ورزشكار بايد بداند كه به موازات تقويت جسم بايد به رشد روحى و معنوى خود نيز بپردازد و قوى بودن جسم بدون توجه به مـعـنـويات نه براى ورزشكار و نه براى جامعه نفعى و سودى نخواهد داشت . هر گاه نيرومندى جـسـم بـا تـقـويـت روحـى تـواءم شـود، ورزش بـه يـك مـعـروف تـبـديـل خـواهـد شـد.

در ورزش اگـر انـسـان فـقـط بـه فـكـر گـرفـتـن مـدال قـهـرمـانـى باشد و از نظر اخلاقى سقوط كند، قطعا براى جامعه مضرّ مى شود. حتى ممكن است روزى عامل دست استعمار شود كه نمونه آن را در رژيم طاغوت شاهد بوديم .

/ 79