بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اجتماعى به مراتب مشهودتر است .چـه بـسـيـار افـراد مـتـعـبـّد و پـايـبـنـد بـه دسـتـورهـاى ديـنـى و شـرعـى كـه بـه دليـل نـداشـتـن بـيـنـش صـحـيـح سـياسى نتوانسته اند در اوضاع و شرايط گوناگون ، حق و بـاطـل را بـدرسـتـى از يـكـديـگـر باز شناسند و در برخورد با حوادث مختلف ، موضعى متين و منطقى براى خويش اتّخاذ كنند؛ در نتيجه در ورطه هاى هولناكى گرفتار آمده و مفاسد و جنايات بزرگى را مرتكب شده اند.شـايـد در بـدو امـر، فـقـدان بـيـنـش سـيـاسـى ، عـامـل چـنـدان مـهـم و قابل توجّهى در گسترش مفاسد به حساب نيايد، ليكن دقّت در فرازهايى از تاريخ گذشته بـه خـوبـى نـشـان مى دهد، كه يكى از علل اساسى بسيارى از لغزش هاى پيشينيان ، همين نبود بـصـيـرت و بـيـنش صحيح بوده است ، لغزش ها و انحرافاتى كه بازتاب هاى منفى آن علاوه بـر جـامـعـه آن روز، تـاريـخ آيـنـده را نـيـز دستخوش تاءثير و دگرگونى ساخته است . به گـواهـى تـاريـخ ، اگـر مـسـلمـانـان صدر اسلام از درك و شعور سياسى لازم بهره مند بودند، شـخـصـيـّت ارزشـمـنـدى هـمـچـون عـلى (ع ) بـيـسـت و پـنـج سال پس از رحلت رسول خدا (ص ) از مديريّت جامعه اسلامى كنار نهاده نمى شد و آنگاه هم كه طـىّ مـدّت كوتاهى (قريب پنج سال ) حكومت ظاهرى بر بخشى از كشور اسلامى به وى واگذار شـد، سـه جـنـگ مـهـم و خـانـمـان سـوز از سـوى مـسـلمـانـان - آرى مـسـلمـانـان ! - بـه وى تـحـمـيـل نـمـى گـشت و در پايان نيز با توطئه گروهى از گمراهان بى بصيرت به شهادت نمى رسيد.بـى تـرديـد يـكـى از مهم ترين علل تن دادن مردم به حكومت هاى جائرى همچون بنى اميّه و بنى عـبـّاس و در انـزوا مـانـدن پـيـشـوايـان مـعـصـوم ديـن ، ايـن جـانـشـيـنـان بـحـقـّ رسـول خـدا (ص ) نـيـز هـمـيـن عـامـل بـوده اسـت . ارزش بـصـيـرت ديـنى و درك سياسى ، زمانى آشـكـارتـر مـى شـود كـه بـيـنـديـشـيـم اگـر مـديـريـت جـامـعـه اسـلامـى در طول 5/2 قرن دوران زندگى امامان عليهم السلام به اين بزرگواران واگذار مى شد و مردم از آن چـشـمـه هـاى زلال ايـمـان و معرفت ، آنچنان كه شايسته بود، سيراب مى شدند، اكنون جهان ، تاريخ و جامعه بشرى چه وضعى داشت ؟.چه مفسده اى بدتر از آنكه جمعى مسلمان بر اثر عدم تشخيص درست و گم كردن راه با امام زمان خويش وارد جنگ شوند، به روى او شمشير بكشند و در اين جنگ كشته شوند؟!بـه خـاطـر همين ضرورت است كه آيين مقدّس اسلام بهاى زيادى به حاكميّت فكر و انديشه بر اعـمـال و رفـتـار انـسـان هـا داده و حـتـّى يـك سـاعـت تـفـكـّر را از هـفـتـاد سال عبادت - خالى از فكر - بهتر دانسته است و نيز از همين رهگذر است كه در اسلام برگزارى نـمـاز جمعه تشريع شده و خطيب جمعه موظّف گرديده تا ضمن دعوت مردم به رعايت تقوا، آنان را در جريان اوضاع و شرايط حاكم بر جامعه و جهان قرار دهد.بـديـهـى اسـت اگـر اعـضـاى جـامـعه از فرهنگى غنى ، بينش عميق و اطّلاعاتى كافى برخوردار بـاشـنـد، قـدرت فهم و تحليل مسائل را داشته باشند، دوستان و دشمنان خود را در هر لباس و چـهـره اى بشناسند و كيفيّت برخورد با هر معضلى را به شايستگى بدانند، هرگز دچار اشتباه هاى بزرگ نمى شوند و از صراط مستقيم منحرف نمى گردند.امام صادق (ع ) مى فرمايد:(اَلْعالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوابِسُ)(257) شخص آگاه به زمان خويش مورد هجوم شبهات قرار نمى گيرد.در مقابل مردمى كه از نعمت بصيرت و بينش صحيح برخوردار نباشند، هر چه بيشتر بـر مـعـتـقـدات خـشـك و جـاهـلانـه خـويـش اصـرار مـى ورزنـد و بـر ادامـه اعمال دور از حق و منطق پاى مى فشرند و بدين سان در غرقاب گمراهى و جاهليت فروتر خواهند رفت و از حق فاصله بيشترى خواهند گرفت .در اين باره نيز از امام صادق (ع ) چنين روايت شده است :(اَلْعامِلُ عَلى غَيْرِ بَصيرَةٍ كَالسّائِرِ عَلى غَيْرِ الطَّريقِ لا يَزيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ اِلاّ