بى عدالتى و تبعيض - تفسیر موضوعی امر به معروف و نهی از منکر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر موضوعی امر به معروف و نهی از منکر - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بُعْدا)(258) عمل كننده بدون بينش و بصيرت همچون رونده اى است كه در بيراهه سير مى كند كه تند رفتن جز دورى (از هدف ) ثمرى برايش ندارد.

بى عدالتى و تبعيض

عـامـل ديـگـرى كـه نقش مؤ ثّرى در اشاعه و ترويج مفاسد اجتماعى دارد، تبعيض و بى عدالتى اسـت .

فـطرت آدمى ، تشنه و جوياى عدالت و دادگرى بوده و از هر گونه ظلم و تبعيض ناروا بيزار است . اسلام هم به عنوان آيينى منطبق و سازگار با فطرت ، حامى گسترش عدالت است ، و هـمـچـون ديـگـر اديـان آسمانى با ستم و ستمگرى سر پيكار دارد قرآن كريم طى دستورهاى مـكـرّر و تـاءكـيـدآمـيـزى ، هـمـه پـيـروانـش را به رعايت عدالت و پرهيز از ستم و تجاوز در هر شـرايـطـى و دربـاره هـر كـسـى حـتـّى دشـمـنـان ، اسـيران كافر، زندانيان و متخلّفان دعوت مى كند(259)، از جمله در آيه اى چنين مى خوانيم :

(يَااءَيُّهَا الَّذِينَ اَّمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَاَّنُ قَوْمٍ عـَلى اءَلا تـَعـْدِلُوا إِعـْدِلُوا هـُوَ اءَقـْرَبُ لِلتَّقـْوَى وَاتَّقـُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ خـَبـِيـرٌ بـِمـَا تَعْمَلُونَ)(260) اى كسانى كه ايمان آورده ايد! همواره براى خدا قيام كنيد و از روى عدالت گواهى دهـيـد! دشـمـنـى بـا جـمـعـيـّتـى شـمـا را بـه گـنـاه و تـرك عدالت نكشاند! عدالت كنيد كه به پـرهـيـزگـارى نـزديك تر است و از (معصيت ) خدا بپرهيزيد، كه او از آنچه انجام مى دهيد، آگاه است .

پـيـشـوايـان مـعـصوم اسلام نيز چه در فرصت هاى كوتاهى كه خود در راءس حكومت بودند و چه زمانى كه از حكومت بر كنار بودند، همواره مواظب اجراى عدالت و مبارزه با ظلم و تبعيض بودند و چه بسا بر سر اجراى همين اصل جان خويش را به خطر مى انداختند.

هـمه اين تاءكيدها به خاطر آن است كه حاكم شدن و رواج يافتن ستم و تبعيض در جامعه سبب مى شـود تـا مـردم دچـار يـاءس و سرخوردگى شوند و ممكن است نسبت به هر گونه اقدام اصلاحى احـسـاس بـدبـيـنـى كـنـنـد. از اقـدامات اصلاح طلبانه در جهت رفع بى عدالتى و تبعيض دست بـردارنـد و بـه خـاطـر بـى تفاوتى از مصلحان واقعى و دلسوز نيز پشتيبانى نكنند. اين بى اعـتـنـايـى بـه نـوبـه خود موجب مى شود كه حتّى گاهى خود افراد نيز وقتى زمينه و فرصتى بـراى زيـر پـا گـذاشـتـن حـقـوق ديـگـران پـيـدا كـنـنـد از اعـمـال سـتـم و تـبـعـيـض ‍ رويـگـردان نباشند. در نتيجه ، با گذشت مدّتى كوتاه ، ظلم و بيداد، هـمـچـون يـك بـيـمـارى خـطـرنـاك هـمـه جـامـعـه را فـرا خـواهـد گـرفـت . و اصـول و روابـط صحيح حاكم بر جامعه دچار به هم ريختگى ، هرج و مرج و فروپاشى خواهد شد. از همين رو است كه گفته اند:

(اَلْمُلْكُ يَبْقى مَعَ الْكُفْرِ وَ لا يَبْقى مَعَ الظُّلْمِ)(261) حكومت با وجود كفر باقى مى ماند، ولى با وجود ظلم ، پايدار نمى ماند.

تبعيض ، زمينه ساز ناهنجارى ها اجـراى مـقـرّرات و قـوانـيـن اجـتـمـاعـى بـا هـمـه مـنـافـع و فـوايـدى كـه دارد، بـه طـور معمول كار پـيـشـرفت جريان امور مردم را كند مى سازد و در پاره اى موارد آنها را در تنگنا و محدوديت قرار مـى دهـد. بـه عـنـوان مـثـال ، جـوانـى كـه جـويـاى كـار و تـحـصـيـل درآمـد اسـت و بـه مـوجـب قـانـون نـاگـزيـر اسـت نـزديـك دو سـال از عـمـر خـود را صـرف انـجـام خـدمـت وظـيـفـه سـربـازى كـنـد، يـا بـازرگـانـى كـه در طـول سال با تلاش و كوشش زياد، معاملاتى انجام داده و سودى به دست آورده ، خود را ملزم مى بـيـنـد كـه بخش قابل توجّهى از درآمدش را به عنوان عوارض ، ماليات ، هزينه خدمات و...

به حساب دولت واريز كند، يا راننده مجبور است به خاطر حفظ مقررات ، پشت چراغ قرمز توقف كند و ديـرتر به مقصد برسد. بديهى است در همه اين موارد (و صدها مورد نظير آن )، آنچه دست و پاى فرد را مى بندد و او را محدود مى كند، (قانون ) است و چون ضرورت وجود و حاكميت قانون و قـداسـت آن امـرى بـديـهـى است ، فرد

/ 79