تفسیر موضوعی امر به معروف و نهی از منکر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر موضوعی امر به معروف و نهی از منکر - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خدايى نيست پرستش كنيد و در كيل و وزن كم فروشى مكنيد، من خير شما را در آن مى بـيـنـم ، مـن مـى تـرسـم از روزى كـه عـذاب سـخت شما را فرا گيرد، اى قوم ! در سنجش وزن و كـيـل اجـنـاس عـدالت داشـتـه بـاشـيـد و بـه مـردم كـم نـفـروشـيـد و در زمـيـن بـه فـسـاد برنخيزيد.(22) بعد مى فرمايد:

من (از اين امر و نهى شما) جز اصلاح در حدى كه بتوانم نمى خواهم .(23) اين آيات نشان مى دهد كه در منطق انبيا (منكر) داراى مفهومى گسترده و مصاديق زيادى است . همچنين از ايـن آيـات مـى تـوان فهميد، انبياى الهى كه براى (اصلاح ) قيام مى كنند، (راه رسيدن ) به اصـلاح را در چـه مـى دانند. آنان اصلاح را در گرو مهار كردن سود جوييهاى ظالمانه دانسته و بـر خـورد بـا كـسـانـى كـه قسط و عدالت را در روابط تجارى رعايت نمى كنند، وظيفه خود مى دانند.

(بسط عدالت ) در جامعه ، هدفى است كه انبيا براى آن مبعوث شده اند:

(لَقَدْ اَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ... لِيَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ)(24) ولى در هر زمان ، عدالت با دشمنانى رو به روست ، انبيا عهده دار مبارزه با اين مخالفان هستند. از اين روست كه در صف مقدم مخالفان پيامبران (ملاء و مترفين ) قرار دارند.

چـون در عـصـر حـضـرت شـعـيب بيشترين فساد در جامعه ، از ناحيه (ترازو داران ) بود، و گناه فـراگير، ظلم و اجحاف در معامله بود، اين پيامبر الهى ، امر به معروف و نهى از منكر را در اين بخش متمركز مى سازد.

در ايـنـجـا، شـيـوه بـرخـورد و واكـنـش مـخـالفـان نـيـز كـه در قـرآن نـقـل شده است ، جالب و قابل توجه است : آنها در جواب حضرت شعيب به مسخره مى گفتند: (آيا نـمـازت تـو را امـر مـى كـنـد كـه ما را از تصرف در اموالمان آن گونه كه مى خواهيم باز دارى ؟)(25) از پـاسـخ حـضرت شعيب به آنها كه فرمود: (من جز اصلاح نمى خواهم ) روشن مى شود كه اين گونه آزادى اقتصادى كه مطلوب آنان بود، با (اصلاح ) جامعه منافات دارد، و به فساد جامعه مى انجامد و اگر صلاح بخواهد جايگزين فساد شود بناچار اين آزادى بايد مهار شود.

دسـتـه سوم : آياتى كه نشان مى دهد براى امت هاى گذشته نيز وظيفه امر به معروف و نهى از منكر وجود داشته است .

(لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ اءَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ ... يَاءْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِوَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ)(26) هـمـه اهـل كـتـاب يـكـسـان نيستند، گروهى از آنها... امر به نيكى و نهى از بدكارى مى كنند و در نيكوكارى مى شتابند.

(لَوْلاَ يـَنـْهـهـُمُ الرَّبَّانـِيُّونَ وَالْأَحـْبـَارُ عـَن قـَوْلِهـِمُ الْإِثـْمَ وَاءَكـْلِهـِمُ السُّحـْتَ لَبـِئْسَ مَا كَانُوا يصْنَعُونَ)(27) چـرا عـلمـا و روحـانيون ، آنها را از گفتار زشت و خوردن حرام باز نمى دارند، همانا كارى بسيار زشت مى كنند.

قـرآن خـبـر مـى دهـد كـه عـده اى از قوم حضرت موسى (ع ) كه به نهى از منكر مى پرداختند، از عذاب الهى رهايى يافتند، و ديگران به واسطه عذاب به هلاكت رسيدند:

(فـَلَمَّا نـَسـُوا مـَاذُكِّرُوا بـِهِ اءَنـْجـَيـْنـَا الَّذِيـنَ يـَنـْهـَوْنَ عـَنِ السُّوءِ وَاءَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ)(28) و چـون از آنـچـه بـه ايـشان تذكر داده شده بود غفلت ورزيدند، كسانى را كه از بدى وزشتى نـهـى مـى كـردنـد نـجـات داديـم و آنها كه ستم كردند، به واسطه فسقشان به بدترين عذاب گرفتار كرديم .

حضرت لقمان به فرزندش سفارش كرد:

(يـَا بـُنـَيَّ اءَقـِمِ الصَّلاَةَ وَاءْمـُرْ بـِالْمـَعـْرُوفِ وَانـْهَ عـَنِ الْمـُنـكـَرِ وَاصـْبـِرْ عـَلَى مَااءَصَابَكَ)(29) فرزندم ! نماز را به پاى دار، امر به معروف و نهى از منكر كن و در مصيبتها شكيباباش .

عـلاوه بـر آيـات مزبور كه بر وظيفه امر به معروف و نهى از منكر در امت هاى گذشته گواهى مـى دهـد،

/ 79