بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
خداوند هرگز براى كافران به زيان مومنان راهى نگشوده است. بـيـش تر فقهإ, از آيه استفاده كرده اند: خداوند نه در ظرف تكوين و نـه تشريع. فرمان و كارى كه سبب چيرگى كافران بر مسلمانان باشد, جعل نكرده است. و اين قاعده را حاكم بر احكام اوليه مى دانند.امـام خـمينى, با بررسى صدر و ذيل و مناسبت نزول آيه, اين نظر را كه آيه مربوط به روز قيامت باشد, رد مى كند و مى نويسد:اطـلاق آيـه, گوياى اين است كه خداوند هرگونه راه چيرگى كافران را بر مومنان سد كرده و مومنان نبايد زيردست كافران قرار گيرند.49روشن است, در مورد فروش ابزار نظامى به كافران اگر اين دادوستد, سبب بـرتـرى قـدرت كـافـران بـر مسلمانان شود, سلطه شمرده مى شود و جايز نـيـست, ولى اگر آن كشور در جايگاه و وضع و حالى نيست كه در عرف بين الـمـلـل, با فروش اين ابزار در جايگاه برترى از مسلمانان و يا كشور مـسـلـمـان هـمسايه اش,قرار بگيرد, اين دادوستد نامشروع نخواهد بود. مـعيار اصلى در همه پيوند ها و پيوستگيها, چه نظامى و چه غير نظامى, مـصـلـحت اسلام و مسلمانان است. در نظر ا مام خمينى, اگر دولتهاى كفر در پـى آزار و اذيت مسلمانانند, و سعى در پايمال كردن منافع آنان را دارند, نبايد با آنان پيوند برقرار كرد و بالاتر:(هـرگـاه يـكى از دولتهاى اسلامى رابطه با دولتهاى كفر برقرار كرد كه مـخـالف با مصلحت اسلام و مسلمانان باشد, بر ديگر دولتهاى اسلامى واجب اسـت تـلاش ورزنـد از راهـهاى سياسى و يا اقتصادى آن رابطه را از بين ببرند.)50
ب. مـبـارزه بـا ستم و دست درازى:
در آيات قرآن و روايات به بايستگى مـبـارزه بـا سـتـم و تـلاش بـراى رهـانيدن انسانها از چنگال رژيمهاى سـتـمـباره تاكيد شده است. تلاش در راه عدالت و برقرارى آن و پاسدارى از آن در جـامـعه هاى انسانى, در آموزه هاى اسلامى بسيار ستوده شده و از هدفهاى رسالت رسولان, شمرده شده است:(لـقـد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط و انزلنا الحديد فيه باس شديد و منافع للناس.)51هـمـانـا پـيـامبرانمان را با دليلهاى روشن فرستاديم و كتاب و ترازو هـمـراهشان نازل كرديم, تا آدميان براى عدل و داد به پا خيزند و آهن را كـه در آن نـيـرويـى سـخـت و مـنـافـعى براى مردم نهفته است, فرو فرستاديم.در آيـاتـى ديـگر, مسلمانان برانگيخته شده اند براى رهانيدن همنوعان خـود از چـنگال ستم بستيزند و كسانى كه از زير بار اين مسووليت شانه خالى مى كنند, نكوهش شده اند:(و مالكم لا تقاتلون فى سبيل الله و المستضعفين من الرجال و النسإ و الـولـدان الـذيـن يقولون ربنا اخرجنا من هذه القريه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنك وليا و اجعل لنا من لدنك نصيرا.)52مـسـتـضعفين مورد اشاره آيه كسانى اند كه از نظر سياسى و مذهبى مورد تـبـعـيـض قـرار گـرفـتـه اند و در بى خبرى و گمراهى به سر مى برند, اسـتـعـدادهـاى فـكـرشـان هـرز رفته و منافع اقتصادى و نيروى كارشان اسـتـثمار مى شد و... در برابر چنين ستمى به انسانهاى در بند و ضعيف نـگـاه داشـتـه مـسـلـمـانان وظيفه دارند كه با حركت رهايى بخش خود, انـسانهاى ستمديده را رهايى بخشند و نسيم آزادى را به آنان بوزانند.در ديـدگاه بسيارى از فقيهان و مفسران, مبارزه با ستم از انگيزه هاى جـهـاد ابتدايى شمرده شده است. گروهى از فقيهان از اطلاق آيه يادشده, اسـتـنـبـاطـ كـرده انـد كـه آيـه كريمه, همه مستضعفان جهان, اعم از مـسـلـمـانـان و غـير مسلمان را در بر مى گيرد و اگر ما توان كمك به سـتمديدگان را داشته باشيم و بى تفاوت بمانيم,در واقع به ستم ستمكار رضـايـت داده ايـم.53 بر اين مبنى, جمله:(ربنا اخرجنا من هذه القريه الـظـالـم اهلها...) در آيه تصويرگر اوج درماندگى محرومان است كه به فـطـرت خـود تـنـهـا پـنـاهگاهى كه مى جويند نيروى غيبى است كه كارى بـرايـشـان بـكند. پيمان تاريخى (حلف الفضول) (پيمان جوانمردان براى مـبـارزه بـا سـتـم) كه پيامبر همواره از آن به نيكى ياد مى كرد نيز تاييدى بر مطلب است:(در سـراى عبدالله بن جدعان در پيمانى شركت كردم كه اگر در اسلام هم, بـه مـانند آن فراخوانده مى شدم, مى پذيرفتم و اسلام جز استوارى چيزى بر آن نيفزوده است.)54