فروش ابزار جنگی به دشمنان دین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فروش ابزار جنگی به دشمنان دین - نسخه متنی

سید عباس رضوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بستن اين پيمان براى پشتيبانى از ستمديدگان مشرك پيش از پيدايش اسلام بـود. نـيـازى بـه استدلال نيست كه وقتى مبارزه براى رهايى ستمديدگان غـيـر مـسـلـمـان جـايـز يا واجب باشد, به دليل عقل فروختن اسلحه به مـلـتهايى كه براى رهايى خود از چنگ ستمكاران و ابرقدرتها مبارزه مى كنند, روا خواهد بود.

امـام امـت, بر اساس اين ديدگاه قرآنى و مبانى فقهى, بارها بر اهميت قـيـام و جـنگ براى مبارزه با ستم تاكيد مى ورزيد.در باور ژرف و ناب امـام, پـيـامـبـران, هـمـه, در تـلاش بوده اند ستم را از دامن بشريت بـزدايـنـد و از راه مـوعـظه و اندرز و امر به معروف و نهى ازمنكر و جـهـاد و شـمـشـير, ستم را از ميان ببرند و زمينه رويش پيام توحيد و عدالت را در ميان بشر هموار سازند.55 امـام راحـل, بـدون در نـظـر گرفتن مذهب و مرام و مرزهاى جغرافيايى, مـسـتضعفان جهان را فراخواند براى مبارزه با مستكبران و استثمارگران بـزرگ, هـمـداستان شوند و ايران اسلامى آماده است از توان خود بدانان كـمـك كـنـد. شعار ايجاد (حزب مستضعفين) از برنامه هايى بود كه حضرت امـام, در مرداد ماه 1358 ه.ش. آن را اعلان كرد56 و پس از آن به گونه روشـن و شـفـاف, اعـلان داشـت:مـا بـايـد از مـستضعفين جهان در برابر ابرقدرتهاى شرق و غرب پشتيبانى كنيم.57

دو پرسش

1. اگـر مسلمانان دو دشمن داشتند يكى خطرناك و ديگرى بى خطر. اگر آن دو بـا يـكـديـگر به جنگ برخاستند, آيا مى توان به دشمن كم خطر براى مبارزه با دشمن خطرناك سلاح فروخت؟

مـعـيارى كه امام خمينى در علت ناروايى فروش سلاح ارأه داده, در اين جـا راهـگـشاست.خطر براى دين, معيار و تراز ناروايى فروش ابزار جنگى اسـت. در حـالـى كـه دو دشـمـن داريـم يكى پرخطر و يكى كم خطر, بايد مـبـارزه با دشمن پرخطرتر و قوى تر دشمن پرخطر, در استراتژيكى جنگى, قرار بگيرد و با تلاش از قدرت او بكاهيم حال اگر با دشمن پرخطر, دشمن كـم خطر, در حال نبرد است, براى درهم كوباندن و به سستى كشاندن قواى دشـمـن قـوى و پـرخـطـر, مى توان به دشمن كم خطر كمك كرد و اسلحه در اختيارش گذاشت.

امـام خـمـيـنـى, افزون بر حكم عقلى, اين نكته را از روايت هند سراج اسـتـنـبـاط كرده است: صحيحه هند, گوياى اين بود: شاميان اموى كه در روزگـار امـام بـاقر با مذهب و امامان اهل بيت دشمنى مى ورزيدند, با رومـيـان در جـنگ بودند. امام اجازه دادند به شاميان براى مقابله با روميان غيرمسلمان جنگ افزار داده شود:

(و يستفاد من تعليل الثانيه ان كل مورد يدفع عدو قوى بعدو مامون منه يجوز بيع السلاح منه لدفعه.)58

از علتى كه در روايت دومى (روايت سراج) آمده:(بفروشيد كه با اين كار دشـمـن مـا و شـما دفع مى شود) استفاده مى شود كه هرگاه دشمن قوى به وسـيـله دشمن بى خطر دفع مى شود, جايز است براى دفع خطرناك به رقيبش كه ما از طرف او در امان هستيم, اسلحه فروخت.

2. امـام خـمـيـنـى در بيان مصاديق (اعدإالدين) مى نويسد: گرچه غير شـيعيان در پاره اى از عقايد و احكام با ما مخالفند, ولى آنان مصداق دشـمـن دين نيستند و تنها فرقه اى ويژه كه نسبت به شيعه و امامان ما دشمنى وكينه دارند, دشمن دين بشمارند.بر اين اساس, اگر ميان گروههاى اسلامى جنگ واقع شد, به مصداق:

(و ان طـأفتان من المومنين اقتتلوا فاصلحوا بينهما فان بغت احداهما على الاخرى فقاتلوا التى تبغى حتى تفئ الى امر الله.)59

مـسـلـمانان وظيفه دارند , بين آنان صلح برقرار كنند. اگر يكى از دو گـروه مـتجاوز و باغى بود, جنگ با گروه سركش و باغى, لازم و فروش سلاح بـه سـتـمديده براى دفاع از خود مجاز خواهد بود. اگر جو فتنه و آشوب بـود و حـق و بـاطـل و ظـالم و مظلوم, معلوم نبود و هيچ كدام به صلح گـردن نـنـهـادند و راهى نيز براى خاموش كردن جنگ در پيش نبود, براى جـلـوگـيـرى از گسترش جنگ به هيچ طرف نبايد جنگ افزار تهاجمى فروخت, ولى فروش لوازم دفاعى بى اشكال است.

راوى مى گويد به امام صادق(ع) گفتم:

(انى ابيع السلاح؟قال: فقال: لا تبعه فى الفتنه.)60

من جنگ افزار مى فروشم. فرمود: در وقت جنگ و فتنه مفروش. امـام خمينى, از سازوارى حكم و موضوع استفاده كرده: روايت ظهور دارد كـه مـقصود فروش سلاح به كافران نيست, بلكه مراد مشروع نبودن فروش آن بـه گـروههاى اسلامى درگير است.61 روايات ديگر نيز اين گفته را تاييد مى كنند:

محمد بن قيس مى گويد از امام صادق(ع) پرسيدم:

(عن الفئتين من اهل الباطل ابيعهما السلاح؟

فقال: بعهما ما يكنهما الدرع والخفين ونحو هذا.) 62

/ 14