نگاهي به زندگي و آثار آيه‌الله علي نمازي شاهرودي - نگاهی به زندگی و آثار آیت الله علی نمازی شاهرودی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی به زندگی و آثار آیت الله علی نمازی شاهرودی - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نگاهي به زندگي و آثار آيه‌الله علي نمازي شاهرودي

كيهان فرهنگي- سال 11، شماره 9و10، مسلسل 116و117، آذر و دي 73
(معرفت آموزي و معرفت آموزان)

آية الله، حاج شيخ علي نمازي شاهرودي (1333ق-1405ق=1294ش-1364ش)، از عالمان متقي و
محدثان فاضل و حافظان قرآن و مربيان اجتماع و مؤلفان پر كار نيمه دوم سده
چهاردهم هجري است در مشهد مقدس. وي در سال 1294هجري شمسي در شاهرود زاده شد. مقدمات
و سطوح عالي را در همان شهر نزد پدر خود و ديگر عالمان آن سامان فرا گرفت.




سپس رهسپار حوزه خراسان گشت تا از حضور عالمان بزرگ آن حوزه قوي بهره مند گردد.
اين عالم فاضل از استعدادي پر توان برخوردار بود و كوششي پيگير و پشتكاري خستگي
ناپذير داشت. از اينرو به مدارج علمي دست يافت و در سن 22 سالگي به نوشتن فقه
استدلالي پرداخت. او مدتي نيز به نجف اشرف رفت و از محضر عالمان آن حوزه استفاده
برد. وي در رياضيات نيز صاحب اطلاع بود و همچنين در طب گياهي، چنانكه افتخار
ديگر ايشان اين بود كه حافظ قرآن كريم بود. خطي زيبا داشت و تأليفات خود را با خط
زيباي خود مي نوشت، و با زبان فرانسه آشنايي داشت. شرح حال اين عالم گرانقدر و
معرفي آثار او در چند جا آمده است، از جمله:




1- «مستدرك سفينه البحار» جلد اول، ص5 تا 23 ، چاپ بنياد بعثت، تهران ، 1409ق.




2- «مستدركات علم رجال الحديث »، جلد اول، ص3 تا 18 ، چاپ حسينيه عمادزاده
(اصفهان)، 1412ق.




3- «زندگاني علامه بزرگوار، آية الله نمازي شاهرودي»، نوشته حجة‌الاسلام حاج
شيخ حسن نمازي، چاپ تهران، 1365ش (رساله‌اي به قطع جيبي، در 32صفحه).




در مدارك ياد شده، مطالبي درباره سير علمي، اخلاق عملي، زهد و تقوي، آثار قلمي،
كوشش و پشتكار، و آثار ايشان در تعليم و تربيت جامعه، و همچنين استادان، و پدر
ايشان كه از عالمان زاهد بوده است آمده، در اينجا به منظور شناخت بيشتري از اين
عالم فاضل، بخشهايي از نوشته‌هاي مذكور آورده مي‌شود:




(1)- اين عالم جليل، در حوزه علميه مشهد مقدس، همواره مورد تكريم اهل فضل و كمال
بود. ايشان عمر شريف خود را در راه تدريس و تربيت و علم و عمل و نشر حقايق اسلام
به پايان رسانيد.




(2)- ايشان در پرتو عنايات و توفيقات، در بحث و مناظره قدرتي شگرف داشت، و با فرق
مختلف با استناد به كتب معتبر آنان سخن مي‌گفت، بحثهاي مستمر ايشان (از جمله در
عربستان سعودي، در برخي سالها) با برادران اهل سنت آثاري ارزنده در پي داشت، و
ثمره اين مباحثات كه با حكمت و موعظه حسنه انجام مي‌گرفت، روشن گشتن گروه كثيري
از مسلمانان پاكستان و هندوستان گشت...




(3)- فعاليت عمده و مستمر علمي ايشان درباره احاديث و رجال دايرة المعارف كبير
«بحارالانوار» بود، چنانكه خود مي‌فرمود: «سه بار دوره كامل بحار، براي احاديث
آن، و دو مرتبه براي رجال آن مورد مطالعه دقيق قرار گرفت». حاصل اين مطالعات وسيع
و دقيق و طاقت‌فرسا، همراه با تتبع كامل دوره كتاب عظيم «الغدير» و كتاب
گرانسنگ «احقاق الحق» و ...تأليف و تدوين دوره كتاب 10 جلدي «مستدرك سفينة
البحار» و كتاب 8 جلدي «مستدركات علم رجال الحديث» شد. اين عالم متتبع در شناخت
حديث و رجال آن، در شمار نمونگان و برجستگان بود.




(4)- پدر وي، آية‌الله، حاج شيخ محمد نمازي شاهرودي (م: 1384ق)، از عالمان عامل و
فقيهان متقي، و بصير در دين، و حافظ اخبار و آثار بود، و از عالمان بزرگي چند
اجازه اجتهاد داشت، و در تقوي و زهد سرآمد بود، و اوقات خويش را صرف نشر دين و
تعليم مردم مي‌نمود. وي را علاقه‌اي ويژه به ساحت قدس رضوي «ع» بود، چنانكه بيش
از 40 بار از شاهرود پياده به زيارت آستان رضوي رفت. از آثار ايشان حاشيه‌اي است
بر «بحارالانوار» و حاشيه‌اي توضيحي بر «نهج‌البلاغه».




(5)- استادان آية‌الله نمازي نيز عالماني چند از بزرگان- در شاهرود و نجف و مشهد-
بوده‌اند، ليكن سرآمد استادان ايشان، عالم بزرگ قرآني، حضرت ميرزا مهدي
اصفهاني خراساني است. حاج شيخ علي نمازي، شرح حال اين استاد بزرگوار خويش را، در
كتاب «مستدرك سفينة البحار»، ذيل واژه «هدي» آورده و شرحي درباره سير علمي و
مقامات روحي ميرزاي اصفهاني، و چگونگي انصراف خاطر وي از طلب حقايق از راه
فلسفه و عرفان، و توجه كلي او به قرآن و باب علوم قرآن، ذكر كرده است. اين بخش در
مقدمه «مستدرك سفينه» (ص9تا12) نيز آمده است.

از جمله: «عالم عامل كامل، داناي
علوم الهي، و برخوردار از تأييدات صمدي، پرهيزگار متقي، پاكيزه وارسته، داراي
اخلاق كريمه و صفات جليله، مولاي ما و استاد ما، آقا ميرزا مهدي اصفهاني
خراساني ...من خداوند را سپاس مي‌گزارم كه مرا به تشرف به حضور او و بهره‌مندي
از مقام كريم او توفيق داد...»(براي شناخت بيشتر از مقامات علمي و عملي ميرزاي
اصفهاني و مشرب معارفي خالص قرآني وي، رجوع شود به «كيهان فرهنگي» شماره 12، سال
نهم، اسفند ماه 1370ش، مقاله استاد محمد رضا حكيمي، نيز كتاب «مكتب تفكيك» و
پيوستهاي آن، نشر مركز بررسيهاي اسلامي، قم، ويژه نامه «تاريخ و فرهنگ معاصر»
شماره اول، 1373، و كتاب «تكاپوي انديشه‌ها»، از علامه جعفري).




(6)- آثار، چاپ شده

1- «مستدرك سفينة البحار»، در 10 جلد، شرحي درباره اين كتاب خواهد آمد.




2- «مستدركات علم رجال الحديث»، در 8 جلد، شرحي درباره اين كتاب نيز خواهد آمد.




3- الهادي الي الحق (بر اساس صحاح سته).




4- الاعلام الهادية في اعتبار الكتب الاربعه.




5- ابواب رحمت.




6- تاريخ فلسفه و تصوف.




7- مناسك حج.




8-رساله تفويض (درباره تفويض امور دين و تشريع از سوي خداي متعال به پيامبر اكرم
«ص» ائمه طاهرين «ع».




9- علم غيبت امام «ع» (چاپ شده با كتاب اثبات ولايت).




10- اصول دين .




11- رساله نورالانوار (مختصر و مفصل)، (چاپ شده با كتاب اثبات ولايت).




12- اركان دين.




13- اثبات ولايت.




14- قرآن و عترت در اسلام.




15- زندگاني حبيب‌بن مظاهر اسدي.




16- تاريخچه مجالس روضه‌خواني و عزاداري...




(7)- آثار، چاپ نشده

17- مُستطرفات المعالي (در علم رجال، مؤلف متتبع، در اين كتاب، كتاب «رجال»
ابوعمر و كشي سمرقندي را مرتب كرده و روايان بسياري را كه در آن كتاب
نيامده‌اند بر آن افزوده است).




18- روضات النظرات (فقه استدلالي، در حدود 10جلد، شامل ابواب عبادات: صلاة، صوم،
حج و...و بيشتر معاملات: بيع، حواله، لُقطه، صيد و ذباحه، ارث، وصيت، نذر، حَلف،
حدود، احكام اراضي و...).




19- مجموعه‌اي در طب.




20- معرفة الاشياء (طب گياهي).




21- معارف الهيه (دوره كامل).




22- حاشيه بر «تفسير برهان» (مشتمل بر احاديثي كه از صاحت تفسير برهان فوت شده
است).




23- حاشيه بر «رجال» شيخ طوسي و تصحيح آن.




24- حاشيه بر «رجال» مامقاني.




25- حاشيه بر «رجال» آية الله العظمي خوئي.




26- حاشيه بر «بحارالانوار».




27- حاشيه بر «حدائق».




28- حاشيه بر «جواهر».




29- حاشيه بر «وقائع الشهور».




30- حاشيه بر «رساله رجبيه»، تأليف محدث بيرجندي، صاحب كتاب سودمند «كبريت
احمر»، درباره آداب اهل منبر.




(8)- در اينجا شرح مختصري را كه فرزند فاضل ايشان، حجة الاسلام، حاج شيخ حسن
نمازي، درباره دو كتاب «مستدرك سفينة البحار» و «مستدركات علم رجال الحديث»
مرقوم داشته است براي خوانندگان مي‌آوريم:




الف- «مستدرك سفينة البحار»

در ميان دانشمندان بزرگ شيعه، مرحوم علامه مجلسي- زاد الله في علو درجاته- مقامي
عالي و امتيازي مخصوص دارد، آن بزرگمرد علم و دين گذشته از كسب مقام بزرگ علمي و
اجتماعي و شخصيت مؤثر معنوي، موفق به تنظيم و احياي احاديث اهل البيت عليهم
السلام گشت و عمده آنها را در كتاب «بحارالأنوار» گردآوري و تبويب و شرح نمود.




وي در ابتداي هر باب آيات كريمه مربوطه را نقل مي‌كند، و به تفسير و بيان آنها و
نقل اقوال مفسرين مي‌پردازد، و گفته فلاسفه و متكلمين را نيز در مناسبتها
ايراد، و جرح و تعديل مي‌كند.




الحق چنين كتابي تا به امروز در ميان علماي شيعه ندرتاً تأليف شده است، و بدون
تأييد الهي كسي را توان نوشتن آن نيست.بحارالانوار كه در طبع جديد آن شامل 110جلد
است، دائرة المعارفي است كه همه دانشمندان را متوجه خود نموده است، از دانشمند
الهي، مفسر، محدث، محقق، فقيه، متكلم، اخلاقي، طبيب، رجالي، تاهيوي و مورخ و
اديب و...




بر همه واضح و روشن است كه به مطالب چنين مجموعه عظيمي به آساني نمي‌توان دست
يافت، مگر توسط فهرستي قوي و وسيع كه راهنماي دانشمندان و پژوهشگران باشد.




به همين جهت، شيخ عالم، محدث جليل، صاحب مفاخر و مكارم، حاج شيخ عباس قمي (م:
1359ق).




رحمة الله عليه، كتاب ارزشمند خود «سفينة البحار» را كه فهرستي جامع و بسيار
ظريف و پر مطلب است، به رشته تحرير درآورد.خداوند وي را جزاي خير عنايت فرمايد و
بر علوّ درجاتش بيفزايد.




لكن با تمام وسعت مطالب سفينه، بسياري از موضوعات «بحار»، بلكه بسياري از
عناوين أبواب و موضوعات اخبار آن- كه لازم بوده است ذكر شود- از قلم اين غوّاص
بحار فوت گرديده و از نطر شريفش دور مانده است، از اينرو مرحوم آية الله والد،
حاج شيخ علي نمازي شاهرودي- قدس‌سره- به جمع‌آوري آنچه از قلم مبارك صاحب
«سفينه» فوت شده بود پرداخت، و بحمدالله در طول متجاوز از سي سال، كتابي كامل،
به نام «مستدرك سفينة البحار»، در 10جلد، تأليف كرد و به حوزه‌هاي علميه عرضه
نمود. و چون آنچه در «سفينه» نيامده است جمع‌آوري شد و در كنار مطالب اصلي سفينه
قرار گرفته است، مؤلف كتاب خود را «السفينة الكاملة» ناميده است، مثلاً در باب
«خا»، سفينه 70 ماده آورده، مستدرك سفينه 95 ماده؛ در باب «دال»، سفينه 53 ماده
آورده، مستدرك سفينه 73 ماده، و همچنين ...امتياز ديگر اينكه در مستدرك سفينه هم
به چاپ قديم بحار (كمپاني) ارجاع شده است و هم به چاپ جديد.




در اين مستدرك، مطالب و مباحث كتاب عظيم «الغدير» علامه مجاهد اميني نيز فهرست
شده است.




مؤلف بزرگوار شش امتياز براي اين كتاب ذكر كرده و در بند شش چنين فرموده است: «ما
به مدارك شماري وافر از مسائل و احكام فرعي دست يافتيم (كه در جاهاي خود در
كتابها و تأليفات مربوطه نيامده است) و آنها را در جاهايي مناسب قرار داديم، تا
در دسترس اهل فن باشد. همچنين سند برخي احاديث را كه در كتابهاي فقهي، «مرسل»
شمرده شده است يافتيم و آورديم».




ب-«مستدركات علم رجال الحديث»

چنانكه گذشت، علامه نمازي، دوره «بحارالانوار» را سه بار با دقت براي تأليف
«مستدرك سفينه» خواند، و سپس دوبار ديگر اين كتاب را مطالعه كرد، و سند روايات
را مورد ملاحظه قرار داد، و سپس با خواندن و بررسي كتابهاي رجالي موجود، به
تأليف كتاب رجالي خويش، يعني «مستدركات علم رجال الحديث» (در 8 جلد) موفق گرديد.
و بحمدالله، اين حقير- با عنايات خداوند- به تكميل بعضي ارجاعات و تحقيق و تهذيب
و استخراج مدارك آن موفق شدم، همانگونه كه درباره كتاب «مستدرك سفينه» نيز چنين
كردم و آن كتاب در 10 جلد به چاپ رسيد. اكنون اين كتاب نيز در 8 جلد به چاپ رسيده
است، و به حوزه‌هاي علميه تقديم شده است. عالمان اسلامي در هر رشته‌اي به
استفاده از «حديث» نيازمندند، و يكي از اركان عمده «علم حديث»، «علم رجال» است،
(تابا شناخت راويان مقدار صحت و اعتبار حديث معلوم گردد) از اينرو اين كتاب رجال
تكميلي و تحقيقي، مورد نياز همه عالمان و محقّقان اسلامي خواهدبود.




مؤلف متتبع، در اين كتاب رجالي، اسامي دهها و دهها تن از راويان احاديث شيعه، و
رجال مشايخ عظام در «كتب اربعه» و جز آنها را آورده است كه از قلم علماي رجال-
رضوان الله عليهم- حتي امثال علامه بزرگوار مامقاني در كتاب «تنقيح المقال» و
علامه اردبيلي در كتاب «جامع الرواة» افتاده است. و بايد ياد شود كه در اين كتاب
از «ثقات مشهور» (راويان موثق و مشهور) كسي ذكر نشده است، مگر افرادي كه مطلب
تازه‌اي درباره آنان به دست مؤلف رسيده است، از قبيل «رفع جهالت»، « رفع ضعف،
يااينكه رجاليون او را در شمار «من لم يروعنهم» (كسي كه از امام بطورمستقيم
روايت نكرده است) ذكر كرده‌اند، و ايشان نشان داده كه وي از شمار «من روي عنهم»
است، يعني خود از امام حديث نقل كرده است؛ يا كسي بيش ا زيك امام را درك كرده است
و علماي رجال او را جزو كساني آورده‌اند كه فقط يك امام را درك كرده است، و
امثال اين نكته‌هاي فني ...و اين مطالب همه با تعيين مدرك و استناد آورده شده
است.




بعنوان نمونه، رجاليون در باب «جعفر» 168عنوان نوشته‌اند، و حال آنكه مرحوم
علامه والد 414 تن آورده است كه 246 تن از آنان از قلم رجاليون افتاده و ذكر
نشده‌اند، همچنين است در «حسن»، «حسين»، «حصين»، و...




وخلاصه آنكه كتاب «مستدركات علم رجال الحديث»، در واقع مستدركي است بر همه كتب
رجالي قبل از مؤلف و معاصرين ايشان.




مثلاً: «حكيم بن جبلة العبدي»، اسم يكي از راويان حديث در كتب شيعه است. اغلب
علماي رجال او را به عنوان «الرجل الصالح» لقب داده‌اند. و اين لقبي است كه در
كُتب «سيره » آمده، و آن را مرحوم «محدث نورى» در كتاب «مستدرك الوسائل» ج3/795
،از كتاب «الدرجات الرفيعة» نقل كرده،و براهين و قرائني آورده است، ولي رجالي
متتبع (نمازي)، در كتاب خود (ج3،ص245) مي فرمايد: «حكيم بن جبلة بن حصن العبدي، از
اصحاب حضرت رسول صلي الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السلام است، به نقل
مرحوم مجلسي در بحاراز علامه و سيدو مفيد؛ بحار، ج28/113، و ج32/92 نيز الغدير، ج9،
ص148 و168و186».




(9)- اين عالم فاضل و كوشا، به تكاليف ديني و وظايف شرعي با دقت عمل مي‌كرد، و بر
نوافل يوميه و غسل جمعه مواظبت داشت، و از عمل به مستحبات غافل نبود. زاهد و متقي
و متواضع بود. شادي خود را در چهره مي‌داشت و غم خويش را در دل مي‌گذاشت.براي
بزرگترها احترام قائل مي‌شدو با خردسالان و نوجوانان با محبت بود. وعظ مي‌كرد
و خود بدان عمل مي‌نمود، و احاديث اهل بيت «ع» را (كه همه در واقع احاديث نبوي
است)، براي اهل مجلس خود مي‌خواند.




وي در اثر تربيت و انفاس مربي كبير، ميرزا مهدي اصفهاني- رضوان الله تعالي عليه-
توجهي خاص به قرآن كريم و ارادتي مخصوص به اهل بيت رسالت (يعني عالمان به قرآن و
علم قرآني) داشت، و تا مراحلي به حقايق فضايل و مقامات علمي آن بزرگواران توجه
يافته بود.تتبع سرشار چهل ساله ايشان در احاديث نيز اين امرر ا استوارتر ساخته
بود، خصوصاً با اين نظر كه حاق علم صحيح را بايد بطور خالص از قرآن كريم و احاديث
اهل قرآن و مخاطبان اصلي قرآن بدست آورد، كه اين دو، دو يادگار انحصاري پيامبر
اكرمند براي هدايت و تربيت؛ و هدايت و تربيت قرآني خالص بدون رجوع كامل به اين
دو منبع، تحقق نمي‌يابد، و مراحل انسانيت محمدي بدون اين روش صورت نمي‌پذيرد.




به دلايل ياد شده، احاديث بسيار ارزنده و معرفت آموزي، درباره مقامات الهي و
حقايق علمي عترت «ع»، و شناخت فضايل الهي معصومين «ع»، و مراتب و درجات روحي و
نوري آنان، در كتابهاي ايشان آمده است كه بايد نفوس و ارواح- بخصوص اهل علم و
طلاب و عالمان و واعظان ديني- در تربيت نظري و عملي خويش از آنها بهره‌مند
گردند، و براي حقايق آنها و رسيدن به آن مطالب بكوشند، و آنها را مورد تأمل
قراردهند و دريابند، و سپس مضامين آنها را- تا حدي كه مناسب است- به مردم
بياموزند، تا پيمودن راه معرفت درباره «توحيد صحيح» و «ولايت كامله» (كه اصل
كمال انساني است)، به بركت اين گونه احاديث، براي همه ميسر گردد؛ از باب نمونه
به كتاب «اثبات ولايت»، «قرآن و عترت در اسلام»، «رساله علم غيب امام-ع-»،
«رساله تفويض»، و رساله «نورالانوار» اشاره مي‌كنيم.




(10)- سرانجام، اين عالم بزرگوار و خدمتگزار، در دوم ماه ذيحجه سال 1405 هجري قمري
(مرداد1364ش)، در مشهد مقدس ديده از جهان فرو بست، و پيكر او از كنار مسجد محمدي- كه
در آن نماز جماعت مي‌خواند (در خيابان عليا)- به سوي حرم مطهر رضوي به صورتي با
شكوه تشييع شد، و پس از اداي مراسم، در يكي از حجره‌هاي ضلع شمال شرقي صحن آزادي
(صحن نو) به خاك سپرده گشت. رحمت خداوندي بر او و بر همه عالمان با عمل، همواره،
ريزان باد.

/ 1