قلمرو حقوق فردي در حكومت اسلامي - قلمرو حقوق فردی در حکومت اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قلمرو حقوق فردی در حکومت اسلامی - نسخه متنی

محمدکاظم رحمان ستایش

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قلمرو حقوق فردي در حكومت اسلامي

محمدكاظم رحمان ستايش

مقدمه

از جمله مباحث مهمي كه در ارزيابي و كارآمد بودن يك حكومت مطرح است، ضوابط و قواعدي است كه رابطه فرد و دولت و قلمرو اختيارات آن‏ها را در برابر يك ديگر تعيين مي‏كند.

در حكومت اسلامي نيز رابطؤ حقوقي فرد و دولت تابع ضوابطي است كه تبيين همه جانبؤ آن نيازمند تحقيق عميق و تفصيلي است. آن‏چه در مقاله حاضر بحث خواهد شد تعيين موضوع بحث، شناخت آن و نگاهي كوتاه به ضوابط و قواعد كلي مربوط به اين مقوله است.

مفهوم حقوق فردي

تعيين حدود حقوق فردي متوقف بر شناخت اجمالي اين نوع حقوق است. اين نوع حقوق يك قسم از تقسيمات حقوقي به شمار مي‏رود كه به اعتبار خاصي مورد نظر قرار گرفته است. بر اساس اين تقسيم، مجموعؤ حقوقي كه در ارتباط با فرد در محيط اجتماع وجود دارد حقوق فردي ناميده مي‏شود. مجموع اين حقوق خود بر سه دستؤ اساسي تقسيم مي‏شوند كه عبارتند از:

1ـ حقوق طبيعي يا فطري: يكي از مكتب‏هاي حقوقي به "حقوق طبيعي" مشهور است. بر اساس ديدگاه اين مكتب، حقوق مي‏تواند يك مبناي طبيعي و يك مبناي وضعي داشته باشد. و آن‏چه اصالت دارد و بايد ملاك مكتب حقوقي قرار گيرد، همان حقوق طبيعي است. در موضع اين مكتب از ديدگاه اسلام بحث‏هاي فراواني وجود دارد كه ما اينك در مقام طرح و بحث از آن نيستيم، بلكه مراد ما در اين‏جا همان حقوق طبيعي ـ الهي است كه خداوند به حسب فطرت براي هر كس قرار داده است. اين حقوق از سرشت و ذات بشر نشات مي‏گيرد و وابسته به شخصيت انساني او است. از بدو تولد هر انساني اين حقوق براي وي ثابت مي‏شود و كسي نمي‏تواند اين حقوق را تفويض كند يا اسقاط نمايد. حق زندگي، حق آزادي، حق آبرو و شرف و امثال اين‏ها از روشن‏ترين مصاديق حقوق طبيعي است.

2ـ حقوق خصوصي: حقوقي است كه به هر فرد از جامعه بستگي دارد و به سازمان و ادارؤ حكومت مربوط نيست؛ به تعبير ديگر، به حقوقي كه به اعتبار شهروندي افراد جامعه به آن‏ها داده مي‏شود، حقوق خصوصي گفته مي‏شود. حق مالكيت، زناشويي، داد و ستد و برخورداري از حمايت قانون از جمله حقوق خصوصي هستند.

3ـ حقوقي سياسي: به حقوقي كه در تشكيل يا ادارؤ حكومت اعمال مي‏شود حقوق سياسي گفته مي‏شود. اين نوع حقوق را حقوق عمومي نيز مي‏گويند، چه آن كه مربوط به يك امر عمومي؛ يعني مشاركت مردم در حكومت و ادارؤ جامعه است. اما اين‏گونه حقوق تنها بخشي از حقوق عمومي ـ به معناي مصطلح ـ را تشكيل مي‏دهد و روابط فرمان‏بران و حكومت را روشن مي‏كند. اين حقوق شامل قدرت و اختيار مشاركت مردم در برپائي و ادارؤ حكومت است.

اين حقوق در قانون اساسي هر كشور براي شهروندان آن كشور شناخته مي‏شود. حق راي دادن يا انتخاب شدن در مجالس قانون‏گذاري، حق شركت در همه‏پرسي، حق داشتن مقامات دولتي، حق تابعيت، حق شكايت و مانند اين‏ها، از مصاديق بارز حقوق سياسي هستند.1 مجموع حقوق فوق براي هر شهروند حكومت، آزادي‏هايي را به وجود آورده و در نتيجه در پرتو آن‏ها مي‏تواند عملي را انجام دهد يا ترك كند.

از سوي ديگر، هر انساني آن گاه مي‏تواند از آزادي كامل و مطلق در هر يك از اين زمينه‏ها استفاده نمايد كه در محيط آزاد و دور از افراد بشر زندگي كند، اما انساني كه در اجتماع زندگي مي‏كند نمي‏تواند از آزادي خود به شكل غير محدود استفاده كند، چه آن كه در بسياري از موارد اراده و آزادي او، با آزادي و منافع ديگران رو به رو شده و تضاد پيدا مي‏كند.

/ 16