ماجرای دلدادگی پروفسور شارل هانری دوفوشه کور به حافظ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ماجرای دلدادگی پروفسور شارل هانری دوفوشه کور به حافظ - نسخه متنی

زهرا شمس یداللهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ماجراي دلدادگي پروفسور شارل هانري دوفوشه كور به حافظ؛

به مناسبت ترجمه‌ي کامل ديوان حافظ به زبان فرانسه براي نخستين بار، ماجراي دلدادگي پروفسور شارل هانري دوفوشه كور به حافظ؛ دكتر زهرا شمس يداللهي

در اواسط دهه‌ي هفتاد که پژوهشهاي اوليه‌ي مربوط به رساله‌ي دکتريم ( تخيل شاعرانه در غزليات حافظ- مطالعه موضوعي) را در فرانسه انجام مي‌دادم، براي ملاقات و کسب فيض از محضر بزرگاني چون احمد شاملو، سعيدي سيرجاني و... وهمچنين دست‌يابي به منابع لازم، به طور مرتب به تهران سفر مي‌کردم. روزي در انجمن ايران و فرانسه به ملاقات پروفسور شارل هانري دوفوشه کور رفتم. در آن دوره، ايشان مدير قسمت ايرانشناسي انجمن بودند. اين آشنايي تا امروز ادامه پيدا کرده و درتمام اين سالها ايشان چون گنجينه‌ي پرباري براي من به حساب مي‌آمده و هميشه از دانش فراوانشان در زمينه‌ي ادبيات، خصوصاً ادبيات فارسي و حافظ ، سود جسته‌ام. پروفسور دوفوشه کور در جريان نوشتن دومين رساله‌ام ( پژواک شعر حافظ در فرانسه- ترجمه و پذيرش)، که در سال در اپسالا دفاع کردم، هم بارهاي بار، چون راهنمايي با سخاوت، وقتشان را در اختيار من گذاشته و بحث و گفت‌وگو با ايشان درباره‌ي حافظ، موضوع مشترک و مورد علاقه‌ي ما، هميشه شيرين و پربار بوده است. ايشان همچنين به دعوت دانشگاه اپسالا، به عنوان عضو اصلي هيئت ژوري، درجلسه‌ي دفاع رساله‌ام شرکت داشتند. رساله‌ي اخير پس از يک سال از طرف دانشگاه اپسالا به صورت کتاب در يک مجموعه‌ي علمي به چاپ رسيد. نوشته‌ي زير ترجمه‌ي قسمتي از کتاب اخير مي‌باشد که در فصل مربوط به «مترجمان غزليات حافظ در نيمه دوم قرن بيستم» آمده وآن را به بهانه‌ي ترجمه‌ي کامل ديوان حافظ به فرانسه براي نخستين بار به عنوان نويد به دوستداران حافظ تقديم مي‌کنم.

شارل هانري دوفوشه كور در سال در مراكش به دنيا آمد و هفده سال اول عمرش را در آن كشور گذراند. او در الجزاير، تونس و در شهر ليون در فرانسه به فراگيري علوم ديني و زبان عربي پرداخت. روزي استاد زبان عربي او در تونس، رنه داگورن، به او پيشنهاد كرد: «اگر به تمدن اسلامي قرون وسطا علاقه داريد، لازم است با زبان و ادبيات ايران آشنا شويد، زيرا ايرانيان در بنيانگزاري اين تمدن نقش اصلي ايفا کرده‌اند». پس او به فراگيري اين زبان پرداخت. فرهنگ و ادبيات فارسي، وي را آنچنان شيفته‌ي خود ساخت که سال او را درگير ترجمه و تحشيه‌ي ديوان حافظ كرد که کاري است بس عظيم و بي‌همتا. اين کتاب هم‌اكنون در دست چاپ مي‌باشد.

شارل هانري دو فوشه کور روزي براي کنجکاوي به سراغ زبان فارسي رفت، سپس با گنجينه‌ي ادبيات فارسي، شاعران ونويسندگان آن به ويژه حافظ آشنا شد و از آن پس، همچون خود حافظ، در اين بند جاويد گرفتار بماند:




  • به تماشاگه زلفش دل حافظ روزي
    شد كه باز آيد و جاويد گرفتار بماند



  • شد كه باز آيد و جاويد گرفتار بماند
    شد كه باز آيد و جاويد گرفتار بماند



در دوره‌اي كه درباره‌ي ترجمه‌هاي فرانسوي زبان غزليات حافظ پژوهش مي‌كردم، پرسشنامه‌اي براي مترجمان معاصر، من‌جمله پروفسور دوفوشه کور، فرستادم. ايشان در پاسخ به اين پرسش كه درباره‌ي حافظ و اشعارش چه فكر مي‌كنيد، نوشتند: «در اين پانزده سالي كه روي اشعار حافظ كارمي‌كنم، همواره به او فكركرده‌ام».

شارل هانري دوفوشه كور استاد برجسته و بازنشسته‌ي سوربن جديد (پاريس) مي‌باشد. در مجموعه‌اي كه در بزرگداشت ايشان تهيه شده، کريستف بلعي درصفحه‌ي از او به نام «متخصص بزرگ علوم ادبي، استاد در نثر و نظم فارسي كلاسيك» نام مي‌برد (پند و سخن، انجمن ايرانشناسي فرانسه در ايران، ). شارل هانري دوفوشه کور شاگرد هانري كوربن و ژيلبر لازار است كه به بالاترين درجات علمي و دانشگاهي در مطالعات ايراني دست يافته است. او رساله‌ي دکتري دوره سوم دانشگاهي را درباره‌ي « توصيف طبيعت در شعرفارسي قرن پنجم هجري» نوشته و رساله‌ي دکتري دولتي خود را در زمينه‌ي « اخلاقيات در ادبيات فارسي از بدايت آن تا پايان قرن هفتم هجري» نوشته است.

سفرهاي ساليانه‌ي او به ايران او را در تماس مستقيم با ادبيات فارسي و پژوهشگران ايراني قرار داده است. وي در دهه‌ي مدير انجمن ايرانشناسي فرانسه در ايران بوده و در سال مجله‌ي سالانه‌ي كتابشناسي ابستراكتا ايرانيكا را تأسيس كرد. ازسال كه تز دكتري دولتي‌اش (doctorat d''Etat) را دفاع كرد تا سال ، با قبول مسئوليتهاي مختلفي در تماس مستقيم و وسيع با فعاليتهاي مربوط به ادبيات ايران قرارگرفت، ازجمله‌ي اين مسئوليتها مديريت «انستيتوي مطالعات ايراني دانشگاه پاريس»، مديريت «او.ار.آ ، زبانها، ادبيات و فرهنگ ايراني»، مديريت «او،اف، ار (مركزآموزش و پژوهش) مشرق‌زمين و دنياي عرب، دانشگاه پاريس»، عضويت هيئت نويسندگان و مدير «انجمن پژوهشي شعر و ادب پارسي (كارنامه)» و رياست «انجمن پژوهشهاي مبادلاتي در ادبيات پارسي پاريس» بود.

تسلط پروفسور شارل هانري دوفوشه کور به نثر و نظم فارسي كلاسيك، از او كارشناسي برجسته ساخته كه با نگاهي تازه به پژوهش درزمينه‌ي ادبيات كلاسيك فارسي مي‌پردازد. تحقيقات او بيشتر در سبک‌شناسي وتاريخ ادبيات قرون وسطا و عرفان مي‌باشد.

پروفسور دوفوشه كورغير از نقدها و بررسيهايي كه درباره‌ي كتابهاي مختلف نوشته، شمار فراواني كتاب دارد و مقالههاي بسياري در مجلات و دائرةالمعارفهاي مختلف درباره‌ي ادبيات پارسي قبل از اسلام و قرون وسطا به زبانهاي فرانسه و فارسي نوشته است.

در ميان شاعران پارسي‌گوي، حافظ شاعر مورد علاقه و تحسين وي مي‌باشد، شاعري كه به نظراو بي‌همتاست (پرسشنامه/ سئوال). حافظ براي او مرکز ثقل فرهنگ و ادب ايراني به شمار مي‌آيد. در مصاحبه‌اي كه م.شاهرخي و ا.دهباشي در دانشگاه سوربن درسال با استاد مي‌كنند، او مي‌گويد: «...حافظ مثل يک مرکز است. كسي که بتواند برسد به اين مركز ادبيات فارسي، مي‌تواند قضاوت کند به تمام ادبيات. مثل يك آينه كه زوايه‌هاي مختلف را نشان مي‌دهد، صورتهاي مختلفي دارد. ديوان حافظ مثل يك آينه است. اثر حافظ را در هر شاعر و نويسنده‌اي مي‌توانيد پيدا كنيد» ( کلک، مهرماه ، شماره ، صفحه ).

استاد دوفوشه كور معتقد است كه بايد بين شخص حافظ و حافظِ شاعر تفاوت قائل شد. در نظر او، حافظ قبل از هر چيز يك شاعر است؛ بنابراين هرآنچه او مي‌سرايد، منحصراً در يك چارچوب شاعرانه است و ما از جستجوي مسير شخصي در اثر او بايد دوري كنيم. به نظر وي، تصاوير به كار رفته توسط حافظ كه از يك سنت مسلط كه ميراث چندين قرن شعرفارسي مي‌باشد، برمي‌خيزد و «محدود به ترسيم عمليات دقيق زندگي ملموس حافظ نيست: ديوان يك سرگذشت و يا دفتر خاطرات نيست». (كارنامه شماره /، سال، صفحه‌ي)

پروفسوردوفوشه كوردر مورد غزل مي‌گويد غزل «يك فضا، يك كل است. غزل دريچه‌اي است به سوي يك موقعيت، دقيقاً مانند رمان آغازي دارد، تحول مي‌يابد و پايان مي‌گيرد. با خواندن غزل به دنيايي دست مي‌يابيم كه شبيه يك تابلو، يك منشور الماس است كه با آن مي‌شود جلوه‌هاي گوناگون زندگي را ديد. هرچه بيشتر به آن نگاه كني، بيشتر مي‌بيني و بيشتر درمي‌يابي». (خلاصه‌اي از گفت‌وگوي نويسنده با پروفسوردوفوشه كور در پاريس، ژوئن)

وي مي‌گويد غزل حافظ فقط از كلمات و علائم تشكيل نشده است. نقش خط و اصوات را نبايد فراموش كرد. بنابراين يك نوع هم‌آهنگي بين آنچه گوش مي‌شنود و آنچه چشم مي‌بيند وجود دارد. در اين كار هنري كه شبيه نت يک آهنگ موسيقي است انسان «بازي اصوات و تجانس کلمات را كه با بازي دست‌نوشته درآميخته، درمي‌يابد (تجنيس، مغلوب...)» (مقاله «ديدار روي يار از نظرحافظ»، مجله لقمان، سال، شماره، بهار/ تابستان، صفحه‌ي)

پژوهش در ادبيات فارسي در طول بيش از سي سال پروفسوردوفوشه كور را آنچنان به حافظ نزديك كرده كه او از سال دست به ترجمه‌ي ديوان کامل حافظ زده است. وي درپاسخ به سئوال پرسشنامه كه مي‌پرسم به چه دليل اين كار عظيم را انجام مي‌دهد، مي‌گويد: «من به اين دلايل ترجمه مي‌كنم: . براي اينكه خودم شعر او را درك كنم. . درك خود از شعر حافظ را با ديگران در ميان بگذارم و به اين طريق تصحيح بشوم». وي در جواب به سئوال ، آرزو مي‌كند كه كساني غير از خوانندگان معموليش، يعني اهل ادب، ترجمه‌اش را بخوانند و مي‌گويد: «به اميد اينكه خوانندگان بيشتري داشته باشد» ترجمه مي‌كند.

در سالهاي اخير، افق ترجمه، تا آنجا كه مربوط به ترجمه‌ي حافظ به زبانهاي مختلف مي‌شود، روشن‌تر از گذشته شده است. ولي دوفوشه كور ترجمه‌هاي قديمي برايش چندان جالب نيستند: «مگر تازه‌ترين آنها كه در آنها پيشرفت تصحيحات و پيشرفت تفاسيرديده مي‌شود» (پاسخ به سئوال). اما كتابهاي فارسي و تفاسير ديوان منابع باارزشي هستند كه در دسترس او قرار دارند. او همچنين اظهار مي‌دارد كه درزمينه‌ي تئوريك از كتاب آنتوان برمن « درباره‌ي نقد ترجمه‌ها: جان دون»، ، تأثير فراواني گرفته است ( پاسخ به سئوال).

پروفسور دوفوشه كور پيش از اينكه درگير كار ترجمه‌ي يك غزل بشود، به خواندن درست آن (با توجه به وزن) اهميت فوق‌العاده‌اي مي‌دهد. او مي‌گويد درك رابطه‌ي بين واژه‌ها، هم از نظر معني آنها و هم از نظر آهنگ آنها نيز بسيار مهم است. وي سپس به قافيه و رديف، كه وحدت شعر را جهت مي‌دهد، توجه مي‌كند و سپس به بررسي اولين و آخرين بيت براي كشف رابطه‌ي آنها مي‌پردازد. ( رازواره‌ي حافظ، كارنامه شماره/، صفحه‌ي)

درترجمه‌هايي كه از ايشان در اختيار دارم (شماري از آنها در نشريات مختلف چاپ شده و تعدادي از آنها را استاد براي استفاده در پژوهش‌هايم در اختيار من گذاشته است) از ديوان خانلري استفاده كرده است. ترجمه‌هاي پروفسور دوفوشه كور به نثر است و او اظهار مي‌دارد كه «تمام ترجمه‌هايي كه به نظم انجام شده‌اند، هميشه به نظر من بسيار از متن اصلي (فارسي) دور افتاده‌اند». به علاوه، او متقاعد شده است كه بازآفريني وزن و قافيه «به هيچ دردي نمي‌خورد» (سئوال شماره). وي عقيده دارد كه بازآفريني تشبيهات امري ضروري است و اظهار مي‌دارد که در ترجمه بايد به تشبيهات به نوعي جان دوباره داد. به همين جهت، با استفاده از متافرها، نمادها، تشبيهات، به همان صورتي كه در فارسي هستند، مانند متافر سيمرغ، آن را به خواننده‌ي فرانسوي مي‌شناساند (بخشي از گفت‌وگوي نويسنده بااستاد، پاريس، اكتبر). ترجمه‌هاي پروفسور دوفوشه كورهمراه با تفسير گسترده و سودمندي است که در آنها، توضيحات مربوط به محتوا و، درصورت لزوم، فرم را ارائه مي‌دهد.

در زيردو نمونه از ترجمه‌ي ايشان را مي‌آورم:




  • نقش خيال روي تو تا وقت صبحدم
    بر کارگاه ديده‌ي بي‌خواب مي‌زدم



  • بر کارگاه ديده‌ي بي‌خواب مي‌زدم
    بر کارگاه ديده‌ي بي‌خواب مي‌زدم



Jusqu''à la pointe de l''aube, je dessinais le fantasme de Ton visage

A l''atelier de mes yeux privés de sommeil.(313-5)

تابلويي كه پروفسور دوفوشه كور از آن صحبت مي‌كند، در اين ترجمه به زيبايي ترسيم شده است. شاعر/ عاشق كه امكان ديدن روي محبوب را ندارد، در خيالش تصوير روي او را نقش مي‌زند. اين آفرينش هنري در كارگاه چشمان شاعر، كه با خواب بيگانه است، نقش مي‌بندد. در اين ترجمه، تصاوير متن اصلي با مهارت به فرانسه برگردانده شده است و شكوه و قدرت شاعرانه‌ي آن خواننده‌ي فرانسه‌زبان را به دنياي خيالي و فوق‌العاده‌ي شاعر نزديك مي‌كند.

نمونه‌ي ديگر:




  • خيال روي تو چون بگذرد به گلشن چشم
    دل از پي نظر آيد به روزن چشم



  • دل از پي نظر آيد به روزن چشم
    دل از پي نظر آيد به روزن چشم



Lorsque passe par la roseraie de l''oeil l''image rêvée de Ton visage,

Le coeur va à la lucarne de l''oeil pour y regarder.(331-1)

دوفوشه كور، با حفظ تصاوير و ظرافتهاي متن اصلي، اين مفهوم را به خوبي به فرانسه برگردانده و تخيل خوانندگانش را به دنياي خيالي و سرشار از تصوير شاعر غزلسرا مي‌برد.

ما در ترجمه‌ي کامل ديوان حافظ به زبان فرانسه، که در آغاز سال ميلادي در دسترس فرانسه‌زبانان و فرانسه‌دانان قرار خواهد گرفت، با شگفتي و تحسين، شاهد آن خواهيم بود که چگونه استاد دوفوشه كور، با شناخت عميقي كه از تكنيك شاعرانه فارسي دارد، مغروق و مجذوب در تخيلات حافظ، شعر او را با موفقيت بي‌نظيري به زبان فرانسه برگردانده است.

© کپي رايت توسط .:مقاله نت.: بزرگترين بانك مقالات دانشجويي کليه حقوق مادي و معنوي مربوط و متعلق به اين سايت و گردآورندگان و نويسندگان مقالات است.)

برداشت مقالات فقط با ذکر منبع امکان پذير است.

/ 1