پرسش و پاسخ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرسش و پاسخ - نسخه متنی

سید محمد انجوی نژاد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


حجت الاسلام سيد محمد انجوي نژاد

موضوع : پرسش و پاسخ حقوق زنان

. . . . دلايل مختلف داره يكي از دلايلش تكنولوژي و تمدن است و آفاتي كه تمدن باعث شده . من ، عكسي از دوران راهنمايي دارم البته خودم همچين هيكل نبودم ، ولي همكلاسي هاي منو كه نگاه كني فكر مي كني ، ما دم كنكور عكس گرفتيم . يعني همه گنده ماشاءالله . ولي الان بچه هاي راهنمايي ، اصلاً از دور نمي شه ديدشون ، اينقدر ريزه پيزه ان . لذا مراجع ما ، روي اين قضيه نه سالگي بعضاً حرف دارن . يكي دوتا از مراجع هم رسماً حرفشون رو زدن و البته من كه مرجع نيستم ولي نظرم اينه كه مراجع بايد روي اين قضيه نه سالگي يه فكري بكنن كه از نظر روزه حداقل اگر [ فرد ] مشكلات پزشكي داره ( مثل قضيه ازدواج ) سنش تغيير كنه .

ا گر ملاك تقوا است چرا زن نمي تواند قاضي باشه ؟








در بحث قضاوت گفتيم اين تفاوت زن و مرد است . در عالم بشريت يك سري كارها هست كه نياز به روحيه مردانه دارد تفاوت مرد و زن . اگه احياناً يه زن روحيه مردانه داشت اين براي زن ضعفه نه قوت . قضاوت نياز به روحيه مردانه


داره . خب ! بابا ! زن اشكش تو آستينشه ! شما اين منظره رو مجسم كنيد كه مثلاً قاضي نشسته مي خواد حكم اعدام صادر كنه . بچه هاي اون كسي كه قراره كشته بشه دارن گريه مي كنن ، كدوم زنِ كه اشكش در نياد ؟ آخه خود شما فكرشو بكنيد ، بعضي چيزها نياز به روحيه مردانه داره . اين تفاوت است نه برتري . اصلاً ربطي به تقوا نداره . براي چي از اين طرف نمي يايم فكر كنيم كه اگه زن اين روحيه رو نداشت مرد در خيلي از مسائل نمي تونست كار كنه . مرد كجا


مي تونه بچه نگه داره ؟ عمراً ! 10 دقيقه ، 20 دقيقه ، فوقش تا يك ساعت ، بعدش مي گه زن بيا بچه ات رو بگير . اون احساسي كه زن داره ، مرد نداره . كدوم مردي مي تونه شب تا صبح پاي بچه اش بيدار باشه ؟ يكي از دوستان ما ، اين جوري برنامه ريزي كرده بود كه دو روز در هفته خانمش بره دانشگاه آزاد و اين بچه رو نگه داره . شب اول هر جوري بود تحمل كرده بود ، شب دوم به بچه قرص خواب داده بود به بچه اش ! كه ديگه اصلاً زنه پشيمون شده بود . اين عاطفه و احساسات براي زندگي لازمه . براي همين گفتيم مرد و زن مكمل همديگه هستن . خيلي خب ! مرد نمي تونه بچه نگه داره ، زن هم نمي تونه قاضي باشه . مرد نمي تونه فلان كار رو بكنه ، زن هم نمي تونه جلاد باشه . اين چيزِ كاملاً مشخصيه . لذا اصلاً ربطي به تقوا نداره .

يعني زني وجود ندارد كه به خاطر خداوند جلو احساسات زنانه خودش رو بگيرد و حكم خدا پسندانه صادر كند ؟


ببينيد عقل حكم مي ده . خب ! وقتي احساسات قوي باشه عقل رو مغلوب مي كنه . زن فكر مي كنه داره حكم خدا پسندانه اجرا مي كنه . براي همينه مي گيم خداپسندانه نيست ، آخه احساسات عقل رو مغلوب كرده . جلو احساسات رو گرفتن هيچ هنري براي زن نيست . كي گفته زن بايد جلو احساساتش رو بگيره ؟ كي گفته زن بايد مرد باشه ؟ خشن باشه ؟ مثل اين گروه هاي فيمينيستي كه در غرب هستن موهاشون رو از ته مي تراشن ، يك حالت هاي خاص مردونه ، پيرهن و شلوار و دستبندِ فلان و لانچيگا ، نانچيكا مي بندن به كمرشون . يعني چي ؟! خب ! چه هنريه كه مثلاً زن بخواد اداي مردها رو در بياره ؟





پيغمبر اسلام مي فرمايند : اگر امر مي كردم كسي بر غير خدا سجده كند ، امر مي كردم زنان به شوهرانشان سجده كنند . اين چه تساوي است ؟ و فرمودند : از حقوق مرد به زن اين است كه هيچ شبي در حالي كه شوهرش از او ناراحت است نخوابد حتي اگر به او ظلم كرده باشد ؟


ببينيد اتفاقاً اين برتري زنه . چرا ؟ خوب دقت كنيد . نكته ظريفي هست و سؤال خوبيه . اگه قرار باشه در خانواده هاي ما دو نفر مثل خروس جنگي به جون هم بيفتن ، خانواده قرار نمي گيره . برتري زن اينه كه قدرت داره كوتاه بياد . چرا اينجوري فكر نمي كنيد ؟ اشجع الناس من غلب هواه شجاع ترين كس كسي است كه ( زن به خاطر خونواده اش يا به خاطر بچه هاش ) كوتاه مياد . خيلي از اين مورد ها رو داريم . بريد تو دادگاه ها ببينيد ! زني كه هيچ علاقه اي به شوهرش نداره ، به خاطر يك دونه بچه اش از همه آرزوهاش گذشته ، كوتاه اومده . اين كه پيغمبر اكرم مي فرمايند : دستور مي دن كه : بابا ! تو كه قوي تر خلق شدي ( از نظر اينكه بتوني خودت رو كنترل كني ) كوتاه بيا ، تا قوام خونواده حفظ بشه . اين برتري زنه . كي مي گه مرد نمي تونه كوتاه بياد ؟ مرد غده ، فلانه ، اله ست ، بله است ! همه اين طوري نيستندها ! مثلاً دارم مي گم : اگه در يك محيطي اين اتفاق افتاد ، زن قدرت و برتري داره كه كوتاه بياد .

اين كوتاه آمدن خودش حسنه ، قدرته . اين كه پيغمبر فرمودند : زن حتي اگر مرد ، بهش ظلم كرد ، حق نداره ، شب بخوابه تا اين كه ناراحتي رو از مرد برطرف كنه . فكر فردا صبح هستند كه شما مي خوايد ، زندگي كنيد . در جاي ديگه ( حالا يه وقتي [بحث] حقوق مرد باشه ) مي گيم : مرد ، هم يك سري كارها تو خونواده مي كنه قرار نيست مرد ، مثلاً اين كار نكنه و كار ديگه هم انجام نده . يك سري كارهاي ديگه هم مرد مي كنه ، مثلاً مرد مي مونه ، اگه واقعاً عشق داشته باشه ، و زندگي براش شيرين باشه ، براي زنش از همه چيزش بگذره ولي زن نمي تونه . مرد مي تونه ، با لباس كهنه بگرده ، تا زنش لباس نو داشته باشه . اما زن اين يكي رو نمي تونه ! اين اصلاً اشكالي نداره تفاوت كاره ! مرد مي تونه از شكمش و زندگيش و از همه چيز خودش بزنه ، براي اينكه زنش خوش بخت باشه . زن هم مي تونه اين كار رو براي بچه اش انجام بده ، و بعضي وقتها براي مرد . اينهايي كه دارم مي گم قانونه ها ! مي دونيد كه قانون استثناء برداره . يه وقت چيزهايي تو ذهنتون اومد ، نگيد آقا ! اينجا اين طوري نيست .

چرا حق پدر بر فرزند بيش از حق مادر بر فرزند است ؟

كي همچين روايت رو گفته ؟ اصلاً اينطوري نيست . پيغمبراكرم فرمودند : اول مادرت ، دوم مادرت ، سوم مادرت ، چهارم پدرت ! متن روايته . فرمودند : بهشت زير پاي مادران است . ابداً اينطوري نيست . حتي در خيلي جاها ، ما داريم كه ، اگه بين پدر و مادر اختلافي افتاد ، كه هر دو به حقِ يا هر دو به ناحق بودن ، يعني هر رو يكسانند ، تو طرف مادر رو بگير .

اول ببينيد ! در روايت هاي ما ، راوي بايد يك آدم محدث باشه . البته الان ديگه توي بحث ديني ما متأسفانه زياد دقت


نمي شه . من شخصاً هر وقت روايتي مي خوام بخونم ، اجازه اي بايد از يك محدثي داشته باشم . محدث يعني


چي ؟ يعني كسي كه تشخيص مي ده اين روايت ، درسته يا نه . براي اين زمان هست يا براي اين زمان نيست و خيلي چيزاي ديگه رو تشخيص مي ده . ولي مثلاً بعضي از آقايون روايت رو از كتابهاي روايت جمع مي كنن . هر روايتي الزاماً سخن معصوم نيست . اين روايت هايي كه مثلاً نوشته اند راجع به اينكه : زن خطرناك ترين دامه ، همنشيني با زن مقدمه گناهه ، زياد نشستن با زن باعث قساوت قلبه ، گويا هدف از خلقت زن اين بوده كه مرد بيچاره رو به گناه بياندازد . . . . ببينيد ! ديگه اينطوري نيست . خودتون مي دونيد ! حقيقت جامعه ما اينه كه ، مقدار گناهكارهاي مرد و زن اگه مساوي نباشه ، مردها بيشتره . الان حقيقت جامعه ما اينه . [ نه تنها ] جامعه ايران ، حقيقت جامعه جهاني اينه كه بيشتر كساني كه خوب هستند جزء زنان هستند . خيريه هاي جهاني رو بريد نگاه كنيد . قسمت خيريه هاي يونسكو اغلبشون زن هستن . تو ايران نمازخون ها رو ببينيد . نمازشب خون ها . خيلي چيزاي ديگه رو نگاه كنيد . [ نمي شه ] اين واقعيت رو سرپوش بگذاريم . بعد بگيم آقا ! اين روايت ها پس چيه ؟ نه ! اينطوري نيست . قدرت زن ، براي اينكه مرد رو به گناه بندازه بيشتر از مرده ، اين رو كه قبول داريد . يعني اگه زني بخواهد مردي را به گناه بياندازد ، قدرتش بيشتر از اينه كه يه مردي بخواد يه زن رو به گناه بياندازد . تمام اين روايت مفهومش اينه . اما حقيقت اين طوري هست يا نه روش هنوز حرفه و با آمار نمي شه قبول كرد .

اگر مرد بدون هيچ دليلي مانع از فعاليت زن و حتي حضورش در اجتماع شود اطاعت نكردن از او جايز است ؟





اگر به واجبات ، و بعضي از مراجع مي فرمايند به مستحباتتون لطمه مي زنه ، مي تونيد اطاعت نكنيد .

علت رئيس جمهور نشدن زنان چيست ؟

همون مسائلي كه قبلاً گفتيم اختلافات در تفاوتهاي مرد و زن هست .

چرا ديه زن نصفِ ديه مرده ؟

دليلش كاملاً مشخصه . دليلش اين است كه مرد از نظر اقتصادي ، تو خونه حرف مي زنه ولي زن اين حرف رو نمي زنه . اگر در يك خانواده خداي نكرده زني را به غير عمد بكشي ، مرد مي تواند بار اقتصادي رو بچرخونه و اگر مرد رو بكشي زن بيچاره مي شه ! شما چرا از اين طرف نگاه نمي كنيد . وقتي زن مي ميره چقدر ديه به مرد مي رسه ؟ مثلاً 7 ميليون ، ولي وقتي مرد مي ميره چقدر ديه به زن مي رسه ؟ 14 ميليون . اين به ارزش زن و مرد بر نمي گرده . اتفاقاً دين اسلام براي اوني كه مي مونه ( به زن ) ارزش بيشتري قائل شده ، گفته اين كه مونده 14 ميليون بهش بديد ، به اون بايد


7 ميليون بدي . حالا من في دستم نيست ، جديداً كسي رو نكشتم ، نمي دونم چه جوريه . ولي اين اصلاً به ارزش ذاتي طرف كاري نداره ، به قوانين اجتماعي و اقتصادي بر مي گرده . زن نون آور نيست ، مرد نون آوره ! اگر احياناً ، در خونواده اي زن نون آور بود قاضي مي تونه تشخيص بده ، اگه كسي رو نداره ديه رو بالا ببره . پس اين ربطي به خود وجود زن و مرد ندارد .

يه سؤالي كه من فكر مي كنم خودتون جواب بديد . نمي خواهد هم بلند ، تو دل خودتون جواب بديد . اونم اينه كه : واقعاً ! مرد وقتي تصميم مي گيره محكم تر از زنه يا نه ؟ قدرت تصميم گيري و حفظ تصميم و اينكه مرد ، قبل از اينكه تصميم بگيره بيشتر از زن فكر مي كنه ، يه چيز بديهي است . لذا ، براي همينه كه گفتن : آقا ! تصميم كه مي خوايد بگيريد ، سعي كنيد با مردها هم مشورت كنيد . براي اينكه قدرت تصميم گيريشون بالاتره و بيشتر مي تونن احساساتشونو كنترل كنن . يه مقدار از اين سؤالايي كه مي پرسند جزئيه من تو كليات جوابش رو دادم .

چرا زن به راحتي نمي تواند از مرد طلاق بگيرد ؟

اولاً : الان ديگه مي شه ، زن طلاق بگيره . ثانياً : زن احساسيه . ما داريم به بنيان خانواده نگاه مي كنيم . اگه طلاق دست زنها بود الان همه مردها مجرد بودن . كاري نداشت كه ، تا تقّي به توقّي مي خوره ، تو قشر شماها انشاءالله حتماً اينجوري نيست . يه النگو نمي خره ، يه الم شنگه اي به پا مي كنه بيا نگاه كن . اگه دست زن بود همون جا طلاق مي داد ، النگو نمي خري ؟ برو به سلامت . برو خونه ننه ات . اين طوري نمي شه . ببينيد ! همون طوري كه زن نقاط قوتي داره ، احساساتيه ، و خيلي زود هم عصباني مي شه . زنها خيلي زود عصباني مي شن ، خيلي زود هم راضي مي شن ، خيلي زود گريه مي كنن ، خيلي زود هم مي خندن . خب ! اين كاملاً مشخصه ، اختيار رو دست يك همچين كسي دادن ، يعني اينكه مردها صبح تا شب دم در خونه باشن .

سؤال : حالا فرض مي كنيم ، در اسلام اين چيزهايي كه شما مي گيد درسته . آيا در جامعه ما الان زن و مرد ( اگه تفاوتشون رو درك مي كنيم ) يكسان بهشون سرويس داده مي شه ؟ يعني يكسان در جامعه ما باهاشون برخورد


مي شه ؟





من مي گم : نه ! يعني الان در جامعه ما نسبت به زن و حقوق زن اختلافات زيادي نسبت به مردها ديده ميشه . دلايلش هم مختلفه . دلايل جامعه شناسي داره ، دلايل باستاني داره ، فرهنگ ما هم مؤثره . الان در جامعه ما نسبت به زنان برخورد خوبي نمي شه . نمونه خيلي بارزش ( ما سعي كرديم اينجوري نباشه ) همين هيئات مذهبي . آقايون هميشه گل سر سبد ، قالي ها قسمت آقايون ، جاهاي خوب مال آقايون ، تازه اين مال اسلامه ! مال نماز جماعت ، پشت پرده يه تيكه خراب هم مال خانم ها و هر وقت هم جا تنگ بود خانم ها تو كوچه ، آقايون سرجاشون . اين چيزي هست كه ما


( حداقل تو اين جنبه اش ) سعي كرديم هيچ وقت اينطوري نباشه . يعني دقيقاً بايد برعكس باشه . وقتي جا تنگ بود ، آقايون برن تو كوچه . براي اينكه اونها قوي ترن ، مي تونن تحمل كنند . خيلي وقتها پيش مياد مي گن آقا ! خب !


( شبهايي كه ما جا كم داريم ) جاي خواهرها و برادرها رو عوض كنيد . خواهرها بقيه شون بيرون باشن ، سينه كه


نمي خوان بزنن . ما مي گيم : نه ، همون تعدادي كه هميشه جا مي شدن اينجا ، بزنن . و بقيه بيرون باشن و اگه قرار كسي بيرون بمونه هم از آقايون و هم از خانمها بيرون باشن . مثلاً شما شهرهاي ديگه نرفتين . اصلاً خانمها رو آدم حساب نمي كنن يعني به محض اينكه ، جا كم اومد ، بيرون ، كجاي بيرون ؟ اصلاً مهم نيست . يعني اصلا ً بيرون ، چيز خاصي هم تدارك نمي بينند . تا جا هم زياد بود مي گن : بيان تو صداي گريه شون خوبه ، مجلس رو گرم مي كنن .

باز مجلس گرم شد بيرون . مثلاً : من ، ديدم . جايي در زمستون همه مردها داخل ، خيلي مرتب . زنها توي پاركينگ بعد يك دونه برزنت هم زيرشون پهن نمي كنن ، خب اينو از تو بحث هاي دينيمون داريم تا خيلي از مسائل ديگه . در


خونه ها اون قدري كه پدرها و مادرها به نظر پسر اهميت مي دن ، به نظر دختر اهميت نمي دن . من بهتون مي گم : با اينكه حتماً حتماً دختر رو بيشتر دوست دارن ، ولي نشون نمي دن . و دختر براشون يه موجود دوست داشتنيه ، و فقط به لفظ دخترم اكتفا مي كنن . ولي رو عقلش اصلاً حساب نمي كنن . تو جامعه ما اين جوريه . و بقيه جاها هم همين طور . يعني متأسفانه اين روال هم هست . و من اين رو قبول دارم . پس دعوا نداريم ديگه .

چرا بيشتر آيات قرآن و احاديث خطاب به مردان است ؟

ضمير مذكر در ادبيات عرب ، دلالت بر عموم دارد . مگر قرينه اي باشد كه دلالت بر مذكر كند . مثلاً وقتي مي گن :

يا ايها الذين آمنوا يعني اي مردان و زناني كه ايمان آورديد يا وقتي يا ضمير كم خطاب مي كنن ، يعني مردان و زنان ، ضمير مذكر دلالت بر عموم مي كنه . يعني نه مرد و نه زن ، يك موجود ، يك انسان دلالت بر آنان مي كنه ، دلالت بر خدا مي كنه .

خب ! براي ارث همين جوابي كه راجع به ديه خدمتتون گفتم براي ارث هم هست .

به مرد توصيه مي شود كه در كارهاي نيك از زنان اطاعت نكنيد تا دركارهاي ناپسند به طمع نيفتند يعني پررو


مي شوند . اينم از همون . . .

هيچ كسي هم الان حرفي نداره رو اين قضيه كه آقا اين حرامه يا حتي مكروهه ، تو همون بحث ازدواج عرض كردم كه من چند تا روايت دارم كه زن اومد خدمت پيغمبراكرم، خدمت امام رضاu خواستگاري كرد و پيغمبررفتن براش خواستگاري كردن ، فلاني مي خواي يا نمي خواي ؟ دلايلي كه الان عرف جامعه ما قبول نمي كنه . اونجا عرض كردم و بعد هم گفتم توكل فعلاً بهترين راهه ولي نقصه ، حالا همون توضيحاتي كه اونجا دادم تكراري نباشه .

چرا پدر در اسلام مي تواند بدون رضايت و اطلاع دختر ، او را به عقد مردي در آورد ؟








همچين كاري پدر نمي تونه بكنه . يعني اينكه : دختر بايد بله رو بگه . ممكنه به زور بله بگه ، باز هم براي اينكه اين نقص برطرف بشه ، الان دادگاه هاي خانواده مون اقدام مي كنند . اگه پدر خيلي زور گفت دختر رو از حضانت پدر خارج مي كنند . آخه ! شما قوانين اسلام رو بايد ببينيد اوني كه اجرا مي شه . متأسفانه ! جامعه ما با قوانين اسلام آشنا نيستن . اگر خيلي پدر زور گفت دختر رو از حضانت پدر خارج مي كنند . دختر رو مي يارن مستقل كنار ، مي گن : تو چه كسي رو مي خواي ، ما براي همون مي ريم صحبت مي كنيم . يعني الان اين قدر دست دادگاه هاي ما بازه .

چرا مرد نسبت به كنيز خود حق مالكيت دارد ؟

بحث كنيز و برده ديگه منتفيه . ما الان يه همچين چيزي نداريم . و حق مالكيت هم وجود نداره . ديگه همون بحث صيغه و عقد موقت هست .

چرا در زمان شاه ، زنان فروشنده مغازه نبودند ولي در حال حاضر زنان فروشنده مغازه هستند ؟

اين عزيزمون ، ظاهراً زمان شاه رو زياد يادشون نيست . اين طوري نبود ، في نفسه فروشندگي اشكالي نداره ، ولي اگه ضرورتي نيست زن مي تونه به كارهاي زنونه اش بپردازه و از اين كارها دور بشه .

وقتي بحث از حقوق زن مي شود ، هميشه جاي آقايان خاليست ، ما عادت كرديم حقوق خود را فقط خودمون بدانيم ، و مردان مثل هميشه بي اطلاع ، پس بهتر نبود آقايان و خانم ها مشتركاً از حقوق زن اطلاع پيدا مي كردند ؟


بهتر هست ، ولي نواري . ببينيد ! اگر ما هم مي گفتيم كسي نمي يومد . خب ! بيان چيكار . ما خودمونو خنك مي كرديم ، الكي يه تيكه مجلس رو هم خالي مي كرديم . براي آقايون بايد حقوق مرد رو بگذاريم . بعد اين بحث امروز ، بحث حقوق زن به ما هُوَ زن . نه زن به معناي زني كه شوهر داره . و اگه بخوايم اينطوري باشه بايد حتماً جلسه اي بگيريم كه ( در برنامه مون هست اگه انشاءالله زنده بوديم . ) سالن سينمايي ، يه فيلمي ، تشكيلاتي ، زوجين همه رو با كارت دعوت و تشكيلات ، اونجا يك جلسه اي بگيريم ، بعد از محرم و صفر .

سخنان پيغمبر و ائمه u دو مدل هستن . يه مدل اينكه تاريخ مصرف دارن ، يه مدل اينكه تاريخ مصرف ندارن . اينكه مثلاً پرسيدن پيغمبراكرم فرمودن : بهترين سرگرمي زن نخ ريسي است . اون زمان رو گفتن ، كي گفته كه برخي از صحبت هاي پيغمبرتاريخ زماني نداره ؟ خب ! وقتي اعراب دارن يك جوري زندگي مي كنن ، يه سري صحبت ها راجع به همون زمان مي گن حتماً تاريخ مصرف داره .

ازدواج مجدد بدون اجازه زوجه مي شه ؟

اونايي كه ازدواج نكرديد بدونيد ، مي شه انسان در عقدنامه شرط بگذاره كه اگه همسر من خواست ازدواج مجدد كند


( چه موقت ، چه دائم ) بايد با اجازه من باشه . پس اين مسئله هم در قوانين ما حل شده . اين طوري نيست كه يكدفعه در رو باز كنه ، بگه : ببخشيد اين هووته . اين مشكل بر مي گرده به عدم اطلاع از قوانين دقيق اسلامي و اين باعث شده براي ما بعضي سوءتفاهم ها پيش بياد . اين طوري نيست كه مرد هر كاري دلش خواست مي تونه انجام بده . ببينيد ! حق مسكن ، حق انتخاب شهر ، اينكه اگه خواست زن بگيره و خيلي چيزاي ديگه تا 16 ، 17 شرط رو مي تونيد ، تو


عقدنامه تون ذكر كنيد . پيشنهاد من هم اينه كه اين كار رو بكنيد . به هر حال ، همون روز اول نگاه نكنيد كه ما تفاهم و عشق داريم . كار از محكم كاري عيب نمي كنه . نگيد زشته بابا ! ما الان اينقدر تفاهم داريم و فلان ، خيلي خب ! تو حالا ذكر كن كه بعداً اگه تفاهم نداشتيد يه فكري به حال خودت كرده باشي .

چند منابع راجع به حقوق زن معرفي كنيد ؟

كتاب حقوق زن مرحوم شهيد مطهري كتاب خيلي خوبيه . كتاب حقوق زن دكتر مصطفوي كتاب خيلي خوبيه و كتاب حريم عفاف اون هم كتاب خوبيه كه يك قسمتش راجع به حجابه ، بقيه اش راجع به حقوق زن هست ، خيلي هم مفصله . فكر كنم ، از آقلاي عطايي خراساني است . حالا يادم رفته مال كيه ، از انتشارات آستان قدسه .

خب ! اينكه بچه رو به زن نسبت مي دن ، از جهل جامعه است . بچه اصلاً ربطي به زن نداره . اتفاقاً بر طبق نظريات پزشكي اون چيزي كه خيلي دخالت داره در دختر شدن يا پسر شدن بچه مرد هست . نبايد بگن : اين زنِ دخترزاست .

نه ! اين مردِ دخترزاست و مرد بيشتر دخالت داره . اين به جهل بر مي گرده و ربطي به حقوق زن نداره .

آيا بهتر نيست آقايان بعد از ازدواج به تدريج مهريه زن خود را پرداخت كنند ؟

با اين مهريه هايي كه ماشاءالله شما مي بُريد ، تدريجي اش هم برجي يكي ، دو ميليون در مياد . ولي خب ! اگر مرد


مي تونه بايد همين كار رو بكنه .

چرا در قرآن صراحتاً اجازه تنبيه زن داده شده به مرد ؟

اون بحث فضربوا هنَّ رو مي خوان بگن . تنبيهي كه در اون آيه فرمودند فكر مي كنم به وقت ديگه هم گفتم . استاد بزرگوارمون مي فرمودند : كه اين تنبيه كه در اون آيه هست ، بيشتر تنبيه روانيه ، يعني بعضي وقتها تنبيه جسمي منظور نيست . منظور تنبيه روانيه ، بعضي وقتها هم تنبيه رواني همون فضربوا هنَّ هست ، گرچه جسمي نباشه ولي براي زن باعث تنبه بشه . و استادمون وقتي اين بحث رو مي فرمودند ، گفتن : فضربوا هن به اين معناست كه : دست زنشو بگيره اين طوري بزنه رو دستش . همين ! بيشتر از اين ديگه مرد اجازه نداره .

آيا جوراب سفيد و رنگي براي زن حرام مي باشد ؟

نه ! خوبه شما مرجع تقليد نشديد ! در بحث حجاب گفتم خدمتتون حرام نيست ولي اگر باعث جلب توجه بشه تبعاتش بله ! حرامه .

سؤال خوبيه ، نخنديدها ! نظرتون راجع به ناتاشا چيست ؟








البته من يكي دو تا ، ده دقيقه از قسمت پاياني اش رو ديدم . آيا مثلاً همچين زني رو معرفي كردن به جامعه ما باعث بدآموزي نمي شه ؟ و آيا بعضي وقتها شخصيت منفي كه معرفي مي كنيم اين شخصيت منفي ، اونقدر روش كار مي كنيم كه منفي هم جلوه كنه يا محبوب مي شه ؟ الان تو جاده ها دارم مي رم ، رو كاميونها نوشته ناتاشا ، رو شيشه نوشته ناتاشا . من به نظرم رسيد اين سريال اصلاً خوب كار نكرد . يعني با اينكه يك چهره منفي رو مي خواست معرفي كنه ، مخصوصاً اون لحظه آخر رو كه من ديدم ( وقتي كه ايشون به بارگاه الهي واصل شدند . ) اون حالتي كه تداعي شد . بچگي اش و اون حالت معصومانه بچه گي ، يك حق به جانبي به اين چهره منفي داد . يعني آدم دلش مي سوخت ، من خودم دلم سوخت . طفلك نگاه كن تو جبر جامعه اين جوري شده ؛ و به نظرم رسيد در اين سريال نتونستند نقش منفي رو جوري نشون بدن كه مردم از نقش منفي منزجر بشن . بلكه يك قهرمان معرفي كردن . يعني شايد فردا ، پس فردا حجابش ، يا فلان كارش مد بشه ، اين ديگه بر مي گرده به اينكه صدا و سيماي ما بعضي وقتها اصلاً دقت نمي كنه .

در مورد سوال بعدي :

خب من اعتراف كردم ديگه ، نوشتيد مثلاً خود ما براي آمدن به همين مكان بايد از صد نفر اجازه بگيريم ، خب من اعتراف كردم كه يه مقداري متأسفانه بعضي جاها اصلاً آزادي داده نمي شه .

نظرتون راجع به فعاليت هاي سياسي و مديريتي زنان چيست ؟

خب ! اگر ديگه جاي خالي مي بينيد ، اشكالي نداره . بايد ببينيم اگه جاي خالي مي بينن كه اين كار رو انجام بدن اشكالي نداره . و طبيعتاً به شرطي كه اون روحيه زنانه به قول معروف ، حفظ بشه ، يه جوري نباشه كه مثلاً شئونات زن زير سؤال بره .

خب ! بعضي از اين سؤالات بر مي گرده به بحث احساسات ، كه موقع ازدواج زنان احساساتي مي شن و همه چيز رو پاي عشق مي ذارن . آقا ! فلان چيز رو بخواه . حتي باباش بنده خدا مي ياد يه چيزي بگه ، زنه مي گه : ول كنه زشته . دختره اينطوري مي گه . چرا ؟ چون احساساتي مي شه ، بعد تصميم درست راجع به خودش نمي گيره . هيچ اشكالي نداره شما در ازدواج محكم كاري كنيد . هيچ اشكالي نداره ، ببينيد دنيا ، دنيايي نيست كه مردم يكسان بمونن ، همين كسي كه شما داريد مي بينيد ممكنه سال ديگه عوض بشه . اصلاً ممكنه عوضي باشه . شما اشتباه گرفتيد ، چرا تو ازدواج محكم كاري نمي كنيد ؟ شروط رو بذاريد ، خيلي چيزا رو مي تونيد تو ازدواج بگيريد . خب ! اون طرف چقدر قبول مي كنه ، نشون مي ده كه چقدر به اين ازدواج مقيده . شما شروط رو بگذاريد ، سخت بگيريد ، اشكالي نداره .

اين كه زن در خونه ، خانه دارِ به معناي گارسوني نيست . ببينيد ! حتي زن مي تواند براي كار در خانه ، حقوق بگيره . و اگه مرد ، بهش حقوق نداد ، مي تونه كار كنه . اين قانونِ اسلامه . و اينكه جامعه ما داره چي جوري برخورد مي كنه ، اون مشكل اسلام نيست . ما حقوق زن در اسلام رو داريم نگاه مي كنيم . مي تونه زن اين كارها رو بكنه . اونايي كه كارشون به دعوا مي كشه . ( اميدوارم هيچ وقت به اون جاها نكشه و همه چيز با تفاهم حل بشه . ) وقتي مي رن دادگاه ، دادگاه حكم مي بره ، آقا ! مثلاً اين قدر بايد در ماه بدي به خانمت و اگه انجام نداد ، جلوشو مي گيره و مي ندازمش زندان . پس اسلام كار رو محكم كرده .

در رابطه با افراد معتاد ، به نظرم مي رسه ، با همون دادگاه مشورت كنيد خيلي بهتره . البته زياد مبتلا به نيست كه من بخوام معرفي كنم . ولي اگر كسي رو مي شناسيد ، در خيابان ابيوردي روبروي ساختمان قوه قضائيه ، يك مركزي هستش كه اين مركز كارش اينه كه : زناني كه مشكل دارن ، دختراني كه مشكل دارن ، فرار مي كنن ، به دلايل مختلف ضرب و جرح و اذيت و آزار ، اعتياد و غيره و غيره . اينها مي رن اونجا مراجعه مي كنن و اونها سرويس مي دن . از نظر قضائي هم پشتوانه دارن . بچه هاي خوبي هم هستن ، از بچه هاي خودمونند ، آشنا هستن ، سرويس مي دن ، كار


مي كنن ، به اينها رسيدگي مي كنن . بهشون گفتم چرا تبليغ نمي كنيد ؟ گفتن براي اينكه ما اونقدر امكانات نداريم ، بخوايم پوشش بديم ، الان مثلاً ماهي 200 تا بتونيم پوشش بديم ، بخوايم تبليغات هم كنيم مي شه ماهي 1000 تا . بعد هم اين تبليغات كردن به مقداري صبر زنان رو كمتر مي كنه . همه مي دونن كه آقا ! يه همچين جايي هست . تا تقي به توقي


مي خوره ، مي رن اينجا . از اين نظر من فكر مي كنم درست مي گن .

خب ! اين مربوط به كانونه ، كه چرا تبعيض قائل مي شيد ، مثلاً خواهرها رو با كارت مي بريد مشهد ولي برادرها نه ؟ اين كاملاً مشخصه . چون ترافيك جمعيت در خواهرها بيشتره . يه سيستمي بايد باشه ، كه ما بتونيم عدالت رو رعايت كنيم . ولي در برادرها ترافيك جمعيت كمتره ، يعني ترافيك ندارن . براي بردن مشهد خواهرها محدوديت داريم . برادرها ، تو خيابون مي خوابن ، تو حياط مي خوابن ، تو بيابون مي خوابن ، هيچ مشكلي نداريم . شما اگه يه سري بيايد


حسينيه اي كه ما مشهد داريم ، مي بينيد كه چه جوريه ، هيچ مشكلي نيست تو باغچه ، رو صندلي ، تو خيابون ، خيلي جاهاي تازه بدتر هم مي خوابن . ولي خواهرها اين جوري نيست . براي خواهرها محدوديت داريم . ولي براي برادرها محدوديت نداريم . فوقش اينه كه هر چي بيشتر بيان ، يه نردبون مي ذاريم رو پشت بوم مي خوابن ، يعني هيچ مشكل خاصي نداريم .

من يك نكته رو تذكر بدم ، چون معمولاً خواهرها زياد نامه مي نويسند و چون امكان حضوري نيستش و مثل برادرها اونجوري ارتباط نيست . من نامه نمي رسم جواب بدم . اصلاً وقتي شما نامه مي نويسيد من با خودم مي گم اگه واقعاً كارش مهم باشه زنگ مي زنه ، دوباره مي گه . و از هيچ نامه اي هم ناراحت نمي شم كه مثلاً آقا ! نامه ما رو جواب ندادين . من اصلاً نامه جواب نيم دم . يك مورد هم سراغ نداريد كه نامه اي رو جواب داده باشم . چون نمي رسم ؛ و بعضي ها توقعاتي دارند . مثلاً با رمز گل آفتابگردون رو منبر اعلام كنيد . ما گل آفتابگردونيم ، بعد مجلس بيايم جوابمون رو بگيريم . اصلاً اينها نمي شه . اين چيزها مال صندوق مشاوره دبيرستانه . وضعيت ما اينجا يه كمي فرق داره ، من اصلاً هيچ نامه اي رو جواب نمي دم . مي گم اگه كارش مهم باشه ، نامه رو مي خونم بعد كه زنگ بزنه يك دو تا كلمه از نامش بگه ، من يادم مي ياد و بهش جواب مي دم . معمولاً نامه هايي كه دارن مي فرستن ، به اين توقع بايد فرستند كه پشت تلفن زياد طول نكشه . قبلاً خونده باشم ، زمينه ذهني داشته باشم ، تا زنگ زدن بگن آقا ! فلان چيز ، من بتونم جواب بدم .

اطاعت خواهر از برادر بايد چقدر باشه ؟

چيزي وارد نشده كه بايد از برادر اطاعت كني . مگر اينكه برادر ولي باشه ، يعني پدر نداشته باشي از برادر اطاعت كني . ولي اگر برادر ، برادر خوب و منطقي باشه ، خب هيچ اشكالي نداره كه آدم حرفشو گوش بده .

چرا بايد زن از مرد اجازه بگيره ؟ تا چه حد بايد تبعيت بشه ؟ اجازه تا چه حد بايد گرفته بشه ؟ بيرون رفتن و خيلي چيزاي ديگه و غيره و غيره ؟








اولاً وقتي كه تفاهم باشه ، ديگه خيلي هم لازم نيست مته به خشخاش بذاره . شوهر ديگه كلاً راضيه . و به زنش مطمئنه ، مي دونه زنش جاي بدي نمي ره . اگه بيرون مي ره كار داره . نمي خواد زنگ بزنيد آقا ! مي خوام برم سر كوچه ماست بخرم ، نه ! اينجوري هم نيست . مواردي كه مطمئنيد شوهر مشكل داره اينا رو بايد اجازه بگيريد . يا مواردي كه مطمئنيد شوهر حتي در مورد مثلاً صدقه دادن ، انفاق دادن مشكل داره ، بايد اجازه بگيريد . و لي اگر مي دونيد ، كه شوهر دوست داره زن صدقه بده ، هيچ كس هم نفهمه حتي شوهرش ، مي دونه هم شوهرش راضيه ، ديگه لازم نيست بره خودشو لوس كنه مي خوام صدقه بدم . نه ! صدقه شو بده ، مسئله حله .

و همچنين راجع به پدر كه چرا اينطوريه ؟





براي اينكه ببينيد ! خونه بايد يك مديري داشته باشه ، هر واحدي در جامعه ، كه كوچكترين واحد جامعه شناسي ما خانواده است ، يك مدير بايد داشته باشه بدون مدير كار نمي شه . اگه دو نفر تو خونه بخوان حرف بزنن قر و قاطي مي شه . مدير يعني كسي كه براي كارهاي خونه برنامه ريزي مي كنه . يكي از


برنامه ريزي ها خروج و حضور و خيلي چيزاي اين تيپي هست . در اينها بايد اجازه بديد يك نفر در جريان باشه ، مثلاً يه نفر زنگ بزنه به مردِ ، بگه رفتيم خونه تون هيچ كس نبود و مرد ندونه زنش كجا بوده . خب ، بايد بدونه . و يه مقداري هم قبول كنيد ، بحث غيرت در مردها قوي تره ، در زنها اگر حسادت قوي تره ، در مردها غيرت قوي تره . خب ! براش مهمه ، دوست داره زنش مي خواد جايي بره ازش اجازه بگيره ، دوست داره وقتي به زنش مي گه جايي نرو ، نره ! اصلاً بعضي وقتها مرد دوست داره زنش رو امتحان كنه ( اين بحث ها باشه براي زوجين ، چون فكر نمي كنم زياد زوجين اينجا باشن . ) يه جاي خوبي شما مي خواي بري مرد مي خواد ببينه ، اين جاي خوبي كه شما مي خواي بري برات مهمتره ، يا خود اين بنده خدا . هيچ مشكلي هم نداره با اين جاي خوب . مثلاً مي خواي بري شاهچراغ u يا حرم امام رضا u . ولي دوست داره يك بار هم كه شده امتحانت كنه . اينجا دو حالت داريم : يكي تمكين كنه زن ، يعني براي اينكه مرد خيالش راحت بشه قبول كنه . يكي اينكه براش توضيح بده بابا ! اگه اينجا مي خوام برم ربطي به حقوق تو نداره . من مي دونم داري امتحان مي كني ، من امتحان نداده قبولم ، ما مشكلي نداريم ، كاملاً علاقه منديم ، بتونند تو مسائل با تفاهم مسئله رو حل كنند .

ايني كه گفتن زنِ ترسوي بخيل ، ممدوحه . ترسو بودن و بخيل بودن به اون معناي بدش نيست . ترسو به اين معنا كه زن چون بيشتر صدمه پذيره ، بيشتر مراقب خودش باشه . زياد جسارت به خرج نده ، چادرش رو بيندازه دور كمرش ، دو نصف شب ، تو خيابون راه بره . بترسه از اين كار ، اين كار مال مردِ . اين يكي براي اينكه بتونه خودش رو حفظ كنه . بخيل هم كه گفتن براي اينكه زن مي تونه صندوق پس انداز خوبي براي خونواده راه بندازه ، يعني زن مي تونه اين كار رو انجام بده ، خيلي از خانه هايي كه ما سراغ داريم ، زن ها بودن كه با همين جمع كردن يواش يواش ، توانستند سروساموني به وضعيت اقتصادي خونواده بدن .

اگر دختر راضي به ازدواج نباشه به زور عقدش كنند باطله ؟

اگه بگه بله ، اونا كه نمي دونن بله رو به زور گفته ، باطل نيست . اما اگه نگه بله ( مي تونه ، نگه بله ) الان اين روكه دارم مي گم شعاره ، بعضي وقتها مي گن چرا شعار مي ديد ؟ مگه مي شه نگفت بله ؟ مي زنند اذيت مي كنن . خب ! چيكار كنيم يه مقداري نسبت به اين قضيه جامعه ما بعضي وقتها با جهل برخورد مي كنه .

آيا اگر دختري به اجبار خانواده ازدواج كنه و همه علاقه خود را كنار بگذارد آيا در نزد خدا اجري دارد ؟

به خاطر محبتي كه به پدر و مادر داشته ، بله ! ولي من يك همچين كاري رو توصيه نمي كنم .

اين كه گفتن در مورد مهريه و خانه و كار و اينها به آقايان آسان بگيريد يك بحثه ، محكم كاري يك بحث ديگه است . محكم كاري تو مسائلي كه خدمتتون عرض كردم . بله در مورد اين چيزها آسان بگيريد . ولي مسائل اينم تيپي ، مثلاً انتخاب فلان ، حق فلان و . . . حقوقي كه براتون 17 تا رو پيشنهاد مي كنن ، اينا رو بگيد بله . حقوق مثل اين چيزايي كه خدمتتون گفتم .

مردي مي خواد از زنش طلاق بگيره ، هنوز طلاق نگرفته از يكي ديگه خواستگاري مي كنه . اين اصلاً ايراد شرعي نداره . اگه خانم قبليش هم باشه ، مي تونه خواستگاري كنه اينا ديگه زياد ربطي به حقوق زن نداره ، مربوط به حقوق مرده .

راجع به اين وضعيت انتخابات و تبليغات و اين چيزايي كه دارن انجام مي دن در مورد خانم ها نظرتون چيه ؟

من نظر خاصي ندارم . ولي من خودم باشم براي محارمم همچين كاري رو قبول نمي كنم . ديگه به خودشون بستگي داره . بعضي وقتها هم يه كارهايي مي كنن ، عجيب و غريب . تو مسير كه مي يومدم از يه شهري رد شديم ، يه بساطي بود . تو شهرستانهاي كوچيك وحشتناكه . شيراز رو ديديد چه خبره ؟ شهرستانهاي كوچيك ده برابر اينجا . يعني از تو شهرستانها نمي شه رد شد . اين ور ميتينگ ، اون ور ميتينگ ، اين ور فلان ، اون ور فلان . ما شانس هم كه نداريم ، وقتي رد مي شيم يه جمله هايي مي شنويم اعصابمون خرد مي شه . تو يه شهرستان كوچولويي كه معلوم نيست چه خبره . خانمه رفته بود بالا وايساده بود ملت هم پائين ، مثلاً 50 ، 60 تا . بعد مي گفتن صل علي محمد بوي فلان آمد . بعد اونم اون بالا داشت مي گفتش كه آي ( با اون صداي زنونه ) جيغ مي زد عالم رو گذاشته بود رو كله ش ( من فكر كردم چگوارا داره حرف مي زنه ) مثلاً از اون بالا داد مي زد اونايي كه داريد صداي منُ ضبط مي كنيد ، بدانيد كه فلان . گفتم : كي داره صداي اينو ضبط مي كنه . مگه خُلَن . چه خودشون رو مهم گرفتن . بعضي وقتها مواظب باشيد اين بازيه ، اين بازي ها رو جدي نگيريد .

. . . چه اشكالي داره آخه بابا ! شوهرته چه اشكالي داره ؟ وظيفه اش هست ! حقوق تو بده ، اين يه مقداري


استقلال گري هاي افراطيه . زن در خونه اگه بتونه باشه خوب ! خيلي بهتر مي تونه كار كنه . هم فضاي خونه مناسبتره ، هم به اصطلاح به تربيت بچه ها مي تونه رسيدگي كنه .

چرا مردها مي توانند چندبار ازدواج كنند ولي زنها نمي توانند ؟

چرا زن ها هم مي تونند ، طلاق بگيرند دوباره ازدواج كنند . كاري نداره كه .

مسئله شهادت ؟








نوشتند ، جواب ما رو نديد كه جهاد زن خانه داريست . خب ! جواب شما همينه ! ببينيد ! شهادت و جهادي كه براي مرد گفتن براي زن اون جهادِ . اين كه ساده تر ، دم دست تره كه الان جهاد ما كو ؟ هر جا مي گرديم پيدا نمي كنيم . شهادت كجا مي شه پيدا كرد ؟ شهادت مگه هر چند صد سالي يكبار اتفاق مي افته ؟ اتفاقاً ! اگر زني بدونه كه خانه داري چقدر مهمه ، جهادش همينه . مي گه جواب ما رو نديد كه اينه ! آخه ! همينه ! اين كه دم دست تره ، نقدتره ، مردها هم آرزو


مي كردن كاش اينطوري بود . مثلاً مي تونستند يه همچين كاري كنن .

ازدواج نكردن رو من توصيه نمي كنم . چون دين ما توصيه نكرده . مگر اينكه شرايط خاصي باشه . حالا اين طوري كه ايشون نوشتن در خونواده و لازم هست . . . نمي دونم ، بايد به شرايط خاص نگاه كرد .

نظر شما در مورد حقوق و حضور خواهران در دانشگاه چيست ؟ با اين شرايطي كه دانشگاه ها دارد ؟

وضعيت دانشگاه هاي مملكت ما ، در مراكز استان ها قابل تحمله ، ولي در شهرستان ها افتضاح . يعني در شهرستان ها دانشگاه هاي آزاد ، اين كه مي گم : افتضاح به معناي اين نيست كه افراد افتضاح هستن ، جوونا همه خوبن ، و واقعاً به دين علاقه دارن ، اين چهار ، پنج دانشگاهي كه من تو اين چند روزه رفتم ، سالن هاي هيچ كدومشون كفاف جمعيت رو


نمي داد . سالن هاي خيلي برزگ . مثلاً در يك دانشگاهي كه حالا اسم نمي برم كه چه جوريه . يك ساعت ، دو ساعت قبل از من در همون تالار كه 1000 ، 1400 تا شايد بگيره ، يكي از مهمترين چهره هاي محبوب سياسي دانشگاه ها ، همون جناحي كه دانشگاه ها مي پسندند برنامه داشت . نصف سالن پائين هم پر نشده بود . بعد كه صحبت اخلاق و دين شد ، كه من برنامه بعدي بودم ، غير از پائين ، بالا ، كف و راهروها يعني چند هزار دانشجو چپيده بودن تو تالار . فقط براي اينكه حرف دين و خدا رو گوش بدن . پس من نمي گم وضع دانشجوها خرابه . مي گم وضع دانشگاه ها خرابه ، چرا ؟ ! چون ما ابداً تو دانشگاه هامون كار پرورشي و اخلاقي نمي كنيم . تو يك جلسه اي كه با هيئت امناي تشكلات مذهبي يكي از دانشگاه هاي كشور داشتم ، گفتم : الان با همين قضيه اي كه شما داريد مي گيد ، دانشجوي ما تشنه مسائل روحاني است . اگه شما بهش خط روحاني نديد ، و يه كمي از اين سياست بازي شون كوتاه نيايد ، بهاييت و وهابيت و بودائي


و . . . اينها مي يان اينها رو جذب مي كنن . الان به يك برهه اي رسيده ايم كه دانشجوهامون تشنه شدن ، مسائل ديگه رو تجربه كردن ، خسته شدن ، يكي يكي دوباره برگشتن سر اول كار . مثل همون زماني كه دانشگاه ها در اوج فساد ، وقتي امام وارد شد ، اولين پايگاهي كه عَلَم دين رو بلند كرد دانشگاه هاي ما بودند ، بعد مساجد ما . الان هم همينطوريه ، ولي الان وضعيت دانشگاه ها مخصوصاً دانشگاه آزاد ، كه متأسفانه مدعيان دفاع از ارزشها هم متوليانشون هستن . كه من هميشه يك بام و دو هوايي رو در اين جناح هاي سياسي تقبيح كردم . متأسفانه ! بسيار اوضاع وخيمه . و تمام وجود من از اين وخامت درد مي گيره از اينكه خواهرهاي ما ، برادرهاي ما ، بسيار با وضع وخيمي در دانشگاه ها . اينو كه داريم مي گيم خواهرها و برادرها ، شما رو نمي گم ها ، همه اينها خواهرهاي ما هستن ، همه اينها برادرهاي ما هستن . همه كار مي كنن غير درس خوندن ! و اين رواليِ كه داره اتفاق مي افته . خب ! با اين وضعيت آيا مثلاً شما صلاح


مي دونيد ؟ من خودم صلاح مي دونم كه برن اونجا . ببينيد ! اگر اون قدر قوي هستيد كه مي تونيد محيط رو تغيير بديد ، بله ! وظيفتونه بريد . اما خواهر خود بنده امسال شهرستان ديگه قبول شد ، هيچ كس موافقت نكرد ، من جمله خودم . گفتم : اگه شيراز مي شه سال ديگه انشاءالله . يعني قدرت مي خواد . وظيفتونه كه بريد و وظيفتون هست كه اين قدرت رو فراهم كنيد و بريد . طلبه مي خوايم چيكار ، خواهرها چرا مي رن طلبه مي شن ؟ ديگه طلبه كه به قدر كافي داريم .

همين هايي كه هستن آموزش بدين كار خوب بكنن . ولي طلبه بشيد بريد تو دانشگاه ها قوي بشيد خيلي قوي . و مطمئن باشيد شما كه بريد تو دانشگاه ها با همين حجابتون ، با همين متانتتون ، طرفدار هم زياد پيدا مي كنيد . الان به يك


برهه اي رسيديم كه مردم از دين زدگي خسته شدن ، يعني يواش يواش دوباره داره قلبها آماده مي شه .

البته يه سفر خيلي خوبي بود كرمان كه يك حالت خاصي به من دست داد انشاءالله شنبه براتون مي گم . تو اين سفر يك پله تغييرات كردم ، تغييرات خاصي انشاءالله شنبه براتون مي گم همه استفاده كنن ، برادرها هم باشن ، بعد نگن تو


روضه زنونه رفته زوضه خونده . ولي من خيلي اميدوار شدم يعني اصلاً وضعيت خيلي براي من عوض شد . يه فكرايي هم كردم . خب ! اوقات خوبي هم داشتيم الحمدلله رب العالمين . اين 302 تا شهيد هم واقعاً بركت بودن براي مملكت ما ،


نه فقط كرمان ، كه واقعاً هم شهيد هستند هيچ دليلي براي اينكه تصادف باشه ما نداريم . طبق آمار موثق كه من از اونا گرفتم ، يقيناً بحث ، بحثه ترور بوده . خب ! مگه هواپيما تريليِ كه هوا برفي بود ، نديد ، خورد به كوه . مگه هواپيما از تو شيشه اش نگاه مي كنن ، جلو رو ، هواپيما راداريه . حالا كار نداريم به اين چيزها . رو هم رفته خدمتتون عرض كنم كه يك مايه هاي خيلي قوي از اميد در من زنده شد . بذاريد شنبه براتون مي گم انشاءالله . باز بهتون مي گم قوي بشيد بريد تو دانشگاه ها . اگر مي تونيد يك سال هم كه شده وايسيد ، تو شهر خودتون باشيد . من ترجيح مي دم . اگه شده يك سال هم بمونيد و بخونيد ، ولي تو شهر خودتون باشيد . در دامن خانواده ، من ترجيح مي دم . وضعيت خوابگاه ها ، و خانه هاي فلان و فلان در شهرستان هاي كوچك اينقدر فجيع هست كه زمان شاه يقيناً اينطوري نبوده . يعني زمان رژيم گذشته هم دانشجوي ما از اين كثافت كاري ها خودش رو مبرا مي دونست . نمازم نمي خوند ، حجاب هم نداشت ، ولي يك شأنيتي براي دانشجو بودنش قائل بود ، كه ديگه مثلاً عرق نمي خورد ، مواد مخدر مصرف نمي كرد ، من شأني دارم براي خودم ، براي خودم كلاسي دارم . چيكار كردن نمي دونم ! ولي خيلي هم اميدوار هستم به نيت شما ، به دعاي شما و تلاشي كه شماها مي كنيد ، بگذاريد همون شنبه بگيم .

/ 1