سنگر تبليغ و كسب مهارت (1) - سنگر تبلیغ و کسب مهارت (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سنگر تبلیغ و کسب مهارت (1) - نسخه متنی

ف. خسروی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سنگر تبليغ و كسب مهارت (1)

ف. خسروي

مي‏دانيم كه «تبليغ رسالت» در رأس وظايف پيامبران الهي بوده و بدون شك اين رسالت سنگين از مهمترين وظايف «وارثان» آنان نيز به شمار مي‏رود. افرادي كه اين امانت آسماني را به دوش گرفته‏اند، در حقيقت عهده‏دار بهترين كار شده‏اند، «و من احق قولا ممن دعا الي اللّه‏ فعمل صالحا و قال اني من المسلمين؛ كيست نيكوگفتارتر از آن كه (مردمان را) به سوي خدا فرا خواند و خود، نيكو كرد و گفت من مسلمانم»؟

براي آن كه به جايگاه واقعي «مبلغ ديني» در جامعه پي ببريم، بايد ببينيم انبيا و در رأس آنان وجود مبارك خاتم الانبيا محمد مصطفي صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم خود چه منزلتي داشتند و در ميان مردم چه نقشي ايفا كردند؟

بهتر است اين موضوع را در آيه‏ي جانفزاي كلام نوراني اوّلين پيشواي معصوم بنگريم. اميرمؤمنان علي عليه‏السلام در خطبه‏ي 108 نهج البلاغه ضمن تشبيهي زيبا و ظريف در معرفي وجود اقدس رسول گرامي اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مي‏فرمايد: «طبيب دوّار بطبه قد احكم مراهمه و احمي مواسمه يضع ذلك حيث الحاجة اليه...1»؛ پيامبر اسلام طبيبي است كه بر سر بيماران گردان و مرهم او بيماران را درمان ـ و آنجا كه دارو سودي ندهد ـ داغ او سوزان آن را به هنگام نياز به دلهايي نهد كه ...».

اگر ژرف انديشانه در تشبيه «مبلغ» به «طبيب» بنگريم! به نكات عميق و دقيقي خواهيم رسيد كه پرداختن به آنها مجالي ديگر مي‏طلبد: اما در اوّلين نگاه پي مي‏بريم كه اگر بخواهيم آن گونه كه شايسته است، به «بلاغ مبين» و «تبليغ مؤثر» بپردازيم و اين امانت الهي را به سامان برسانيم، لازم است افراد مستعد را شناسايي، جذب و گزينش كنيم و اطلاعات لازم و كافي را در اختيارشان قرار دهيم؛ و از همه مهمتر آنان را در بكار گيري از امكانات، ابزارها وآموخته‏ها توانمند كنيم.

در نگاهي ديگر مي‏توان مبلغ را بسان رزمنده‏اي دانست كه در ميدان مبارزه و «جبهه فرهنگي» در «خط اوّل» قرار دارد. و اگر بخواهد در اين «جهاد فرهنگي» پيروزمندانه به پيكار بپردازد، بايد علاوه بر شناخت دقيق از جبهه‏ي موافق و مخالف و در اختيار داشتن امكانات مناسب، توانايي و مهارت استفاده از ابزارها و سلاحهاي، اين «ميدان» را نيز داشته باشد.

اگر در هر مبارزه‏اي به ويژه «جهاد فرهنگي» و در «سنگر تبليغ» كه ظرافتها و پيچيدگي‏هاي خاص خود را دارد، مجاهداني جان بر كف را حاضر كنيم و تمام امكانات و تجهيزات لازم را در اختيارشان قرار دهيم؛ اما مهارت به كارگيري را به آنان نياموزيم، قطعا ما پيروز آن ميدان نخواهيم بود و نه تنها به هدف نخواهيم رسيد كه امكانات و فرصت‏هاي زيادي را نيز از كف خواهيم داد.

بنابراين اگر بخواهيم در «سنگر تبليغ» ظفرمندانه به وظيفه خود عمل كنيم، بايد با دو بال «محتوا» و «مهارت» در آسمان اين رسالت الهي به پرواز درآييم. در مجال اندك اين مقاله به اختصار به دو مطلب فوق اشاره مي‏كنيم. اگر در اين مقاله بر «مهارت» بيش از «محتوا» تكيه مي‏كنيم، به معناي ناديده گرفتن اهميت «محتوا» نيست؛ چه اين كه ارزش «محتوا» و ضرورت اتقان و پرباري آن در امر «تبليغ» بر كسي پوشيده نيست؛ زيرا «محتوا» يكي از عناصر اساسي «تبليغ» است و در جاي خود بايد ويژگيهاي آن بررسي شود؟ اما آنچه خود را مهم‏تر از محتوا مي‏نماياند «قالب» است، چون همواره «محتوا» در «قالب» خاصي ارائه مي‏شود و «مبلغ» بايد مهارت استفاده از قالبها را كسب كند.

چنانچه ياد كرديم «تبليغ» همان «طبابت» روحي و معنوي و محتواي آن همچون «دارو» است كه بر فرضِ داشتن ويژگي‏هاي لازم، بايد در قالبي ويژه به «بيماران» تزريق شود و «طبيب» بايد علاوه بر در اختيار داشتن «داروهاي» مناسب، مهارت استفاده از آنها را نيز داشته باشد.

مهارت «عمل»

قال علي عليه‏السلام : «علم المؤمن في عمله»2.

علم مؤمن در عمل اوست.

براي آن كه «مبلغ» ديني بتواند در وادي هدايت به «تبليغ مؤثر» دست يابد، دو راهكار پيش رو دارد: راه عملي و راه علمي كه يكي اصلي و ديگري فرعي است.

راه اصلي

بر اساس آيات و روايات فراواني كه به برخي از آنها اشاره مي‏كنيم، «مبلغ» در گام نخست موظف است از راه عمل كه مهم‏ترين، روشن‏ترين و مؤثرترين شيوه است، به «تبليغ» بپردازد. امام صادق عليه‏السلام در اين زمينه مي‏فرمايد:

«كونوا دعاة الناس بغير السنتكم ليروا عنكم الورع والاجتهاد و الصلاة و الخير و ان ذلك داعيه3».

مردمان را بدون زبان (به خدا) دعوت كنيد (واهل عمل باشيد) تا پرهيزكاري، تلاش، نماز و كارهاي شايسته را از شما ببينند و اين، دعوت واقعي است.

و اميرمؤمنان عليه‏السلام مي‏فرمايد: «ان الوعظ الذي لايمجه سمع و لايعدله نفع ماسكت عنه لسان القول ونطق به لسان الفعل4».

موعظه‏اي كه گوش آن را پس نمي‏زند و هيچ سودي با آن برابري نمي‏كند، آن است كه زبان گفتار در آن خاموش بماند و زبان كردار سخن بگويد.

در اين دو حديث نوراني «دعوت» و «تبليغ» واقعي «تبليغ عملي» دانسته شده است. بنابراين «مبلّغ ديني» پس از كسب آگاهي و قبل از آن كه ديگران را به خداپرستي دعوت كند، بايد خويشتن خود را ارشاد كند و «مهارت» لازم را در عمل كردن به دستورات خداوند به دست آورد؛ زيرا اولين مخاطب فرمان‏هاي الهي خود اوست، لذا قرآن كريم همواره عالمان تهي از عمل را مورد سرزنش قرار مي‏دهد و آنها را مورد غضب حضرت حق مي داند و مي‏فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا لم تقولون ما لاتفعلون كبر مقتا عنداللّه‏ ان تقولوا ما لاتفعلون»5؛ «اي كساني كه ايمان آورده‏ايد! چرا چيزي مي‏گوييد كه به آن عمل نمي‏كنيد؟ در نزد خدا زشت است كه چيزي بگوييد و به آن عمل نكنيد».

قال النبي: يابن مسعود لاتكونن ممن يهدي الناس الي الخير و يأمرهم بالخير و هو غافل عنه يقول اللّه‏ تعالي: «اتأمرون الناس بالبرّ و تنسون انفسكم6؛ اي ابن مسعود! از كساني مباش كه مردم را به نيكي راهنمايي مي‏كنند و به آن فرمان مي‏دهند و خود از آن غافلند، خداي متعال مي‏فرمايد: آيا مردمان را به نيكوكاري فرمان مي‏دهيد و خويش را فراموش مي‏كنيد!».

مؤثرترين قالبي كه مبلغ مي‏تواند يافته‏هاي علمي خود را در آن بريزد و به ديگران عرضه كند، همانا قالب عمل و تمرين در بكارگيري فرمان‏هاي خداي سبحان است، در غير اين صورت هرگز به «تبليغ مؤثر» دست نخواهد يافت، همان گونه كه امام صادق عليه‏السلام مي‏فرمايد:

«العالم اذا لم يعمل بعلمه زلت موعظته من القلوب كما يزل المطر عن الصفا7؛ دانشمند وقتي به علم خويش عمل نكند موعظه‏ي او از دلها همچون باران روي سنگ صاف مي‏لغزد. (نفوذ نمي‏كند)».

رسول اكرم عليه‏السلام نيز دعوتي را كه به زينت عمل آراسته نشده باشد، در مثالي زيبا، به هيچ مي‏انگارد و مي‏فرمايد:

«يا اباذر! الذي يدع بغير عمل كمثل الذي يرمي بغير وتر8؛ اي اباذر! مَثَل كسي كه بي‏عمل دعوت (تبليغ دين) كند، مانند كسي است كه بدون زه با كمان تير بيندازد».

و در جايي ديگر اين گونه حضرت علي عليه‏السلام را مورد خطاب قرار مي‏دهند: «يا علي لاخير في قول الامع الفعل9؛ اي علي! هيچ خيري در گفتار نيست؛ مگر با كردار».

اگر به كتاب تاريخ انبيا گذري كنيم درمي‏يابيم كه انبياء در «عمل» به دستورات الهي نسبت به همه‏ي مردم پيشگام بوده‏اند و عابدترين، عاملترين و پرهيزكارترين انسان‏ها به شمار مي‏رفته‏اند.

شاهد اين ادعا شهادتي است كه ما نسبت به آنان مي‏دهيم و عبوديت‏شان را بر رسالتشان مقدم مي‏كنيم و اگر اين شيوه نبود؛ هرگز آنان به مقام نبوت و رسالت نمي‏رسيدند و در «تبليغ رسالت الهي» پيروز نمي‏شدند.

از طرفي ما مأموريم در دريافت آموزه‏هاي ديني ژرف‏انديشي كنيم، و علوم الهي را از هر منشأيي نگيريم و آينه‏ي جانمان را به روي هر واعظي نچرخانيم. آري اگر در آموختن «علم الابدان» محدوده‏اي نداريم، در كسب «علم الاديان» موظفيم از سرچشمه‏هاي پاك سيراب شويم و غذاي روحي خود را با دقت تمام تهيه كنيم، چنان كه خداوند متعال در قرآن كريم مي‏فرمايد:

«فلينظر الانسان الي طعامه»10؛ پس انسان بايد به طعام خود بنگرد.

پس در «سنگر تبليغ» كاراترين سلاح «عمل»، مؤثرترين قالب براي طرح «محتوا» پايبندي مبلغ به يافته‏هاي ديني و ضروري‏ترين مهارت به نمايش گذاشتن باورهاي معنوي در «رفتار» خود است.

اگر در «تبليغ دين» مبلغ سعي كند در معاشرت با مردم بدون اين كه لب به موعظه بگشايد و سطري بنويسد، تنها به دستورات الهي آن گونه كه شايسته است عمل كند، وظيفه‏ي تبليغي خود را انجام داده است.

اصرار قرآن و عترت بر «تبليغ رفتاري» ممكن است به علت ويژگي‏هاي آن باشد كه مختصرا به آنها اشاره مي‏كنيم.

ويژگيهاي تبليغ رفتاري

الف: مخاطب اوّل؛ «مبلغ» از آنجا كه خود مسلمان است، در مقابل دستورات الهي اوّلين مخاطب است و قبل از آن كه پيام الهي را به مردم برساند، ابتدا بايد «خويشتن» را ارشاد كند و به احكام الهي پايبند باشد و اگر كسي اين گونه نبود وعملش، گفته‏اش را تكذيب كرد، هرگز سخنان او نافذ نخواهد بود.

ب: تأثيرگذاري؛ «قال علي عليه‏السلام : العلم يرشدك و العمل يبلغ بك الغاية11؛ علم تو را ارشاد و هدايت مي‏كند؛ اما عمل تو را به نتيجه مي‏رساند».

از آنجا كه «تبليغ رفتاري» به نمايش گذاشتن ارزشهاي الهي است، تأثيري خودي، عميق و ماندگار دارد، از طرفي چون «عمل» ترجمان درون است و مردم مفاهيمي چون ايمان، ايثار، تقوا، تواضع و مهرباني را در رفتار مبلغ مي‏بينند، سريع‏تر و عميق‏تر متأثر مي‏شوند.

اگر به سيره‏ي انبياي الهي، پيشوايان معصوم و دانشمندان رباني بنگريم، به اين حقيقت پي مي‏بريم كه آنچه باعث هدايت مردم و گرويدنشان به حق مي‏شود، رفتار و سيره‏ي عملي آنان است؛ لذا اين مدال بزرگ الهي «انك لعلي خلق عظيم12؛ تو خلق عظيمي داري». بايد زينتبخش زندگي همه‏ي داعيان الي الحق و مبلغان ديني باشد.

ج: سادگي؛ «قال الصادق عليه‏السلام : يا ابن جندب!... رحم اللّه‏ قوما كانوا سراجا و منارا كانوا دعاة الينا باعمالهم و مهوا طاقتهم13؛ اي عبداللّه‏ بن جندب! خدا رحمت كند گروهي را كه مشعل بودند، و مردم را با اعمال و تلاش طاقت‏فرساي خود به سوي ما دعوت مي‏كردند».

ما براي ساماندهي يك شبكه‏ي تبليغي پويا نيازمند برنامه‏ريزي دقيق و سازماندهي ويژه هستيم و با توجه به پيچيدگي‏هايي كه در «تبليغ علمي» و عناصر اصلي آن ـ گيرنده، پيام و فرستنده ـ وجود دارد، با مشكلات بسياري روبرو هستيم با اين كه در «تبليغ رفتاري»، «پيام» به سادگي قابل انتقال به مخاطبان است.

د: سهولت؛ يكي از مسائلي كه در «تبليغ مؤثر» بايد مورد توجه قرار گيرد، «اصل تناسب» است، به اين معنا كه مبلغ بر پايه‏ي مهارتي كه به دست مي‏آورد، «محتوا» را در قالبي متناسب با سن، زبان، فرهنگ، استعداد، سطح آگاهي و ... مخاطب ارائه كند.

«تبليغ رفتاري» اين ويژگي را دارد كه انتقال پيام را در هر شرايطي ممكن مي‏سازد؛ زيرا «عمل» تنها زباني است كه همه به خوبي آن را مي‏فهمند، نياز به ترجمه و توضيح خاصي ندارد و به سهولت مي‏توان از طريق آن «پيام» و اگر به سيره‏ي انبياي الهي، پيشوايان معصوم و دانشمندان رباني بنگريم، به اين حقيقت پي مي‏بريم كه آنچه باعث هدايت مردم و گرويدنشان به حق مي‏شود، رفتار و سيره‏ي عملي آنان است؛ لذا اين مدال بزرگ الهي «انك لعلي خلق عظيم؛ تو خلق عظيمي داري». بايد زينتبخش زندگي همه‏ي داعيان الي الحق و مبلغان ديني باشد.

محتوا را به مخاطبان منتقل كرد.

ه··: هزينه‏ي كم؛ تبليغات همواره با هزينه‏هاي متنوعي همراه است؛ چه بودجه‏ها، سرمايه‏ها و امكاناتي كه براي‏به ثمر رسيدن «تبليغ علمي» صرف نمي‏شود! با اين كه «تبليغ رفتاري» چنين هزينه‏هايي را به دنبال ندارد و چون همه امكانات و ابزارهاي آن در عمل خود مبلغ خلاصه مي‏شود، با كمترين هزينه قابل ثمردهي است.

«اللهم صل علي محمد و آله وارزقني صحة في عبادة و فراغا في زهادة و علما في استعمال و ورعا في اجمال14؛ خدايا بر محمد و آل محمد درود فرست و به من تندرستي، براي عبادت و آسايش خاطري براي زهد و دانشي، براي كار بستن و ورعي، براي انجام كار خوب عطا فرما».

به اميد آن كه با به تصوير كشيدن ارزش‏هاي الهي و سجاياي اخلاقي در آينه‏ي عمل خود آنها را در زيباترين صورت به تشنگان معارف آسماني بنمايانيم و همچون پيامبران و پيشوايان معصوم عليهم‏السلام در عمل به دستورات الهي پيشگام باشيم.

در توضيح «مهارت عملي» و تبليغ رفتاري به همين مقدار بسنده مي‏كنيم و در فرصت آينده با مهارت علمي و تبليغ «گفتاري» و «نوشتاري» بحث را پي خواهيم گرفت.


1 ـ نهج البلاغه، خطبه‏ي 108.

2 ـ غرر الحكم، ص 220.

3 ـ الحياة، ج 1، ص 113.

4 ـ همان، ص 291.

5 ـ صف / 2 و 3.

6 ـ الحياة، ص 286.

7 ـ همان، ج 1، ص 113.

8 ـ همان.

9 ـ همان.

10 ـ عبس / 24.

11 ـ الحياة، ج 1، ص 263.

12 ـ سوره القلم، آيه 4.

13 ـ تحف العقول، ص 221.

14 ـ صحيفه‏ي سجاديه، دعاي بيستم.

/ 1