سنگر تبليغ و كسب مهارت (2) - سنگر تبلیغ و کسب مهارت (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سنگر تبلیغ و کسب مهارت (2) - نسخه متنی

ف. خسروی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سنگر تبليغ و كسب مهارت (2)

ف ـ خسروي

ياد آوري:

در قسمت پيشين با اشاره به جايگاه رفيع تبليغ در اسلام و با الهام از روايات، مبلغ را چون طبيب و مجاهدي دانستيم كه براي موفقيت در وادي «طبابت» و «جهاد فرهنگي» افزون بر در اختيار داشتن سرمايه‏ها، امكانات و تجهيزات كافي، بايد «مهارت» به كار گيري آنها را به «تناسب» موقعيتي كه در آن قرار دارد كسب كند. كه مهارت «عمل» و «تبليغ رفتاري» اصلي‏ترين آن است.

* * *

نگاهي به مهارت علمي (گفتاري و نوشتاري):

عصري كه ما در آن زندگي مي‏كنيم، عصر ارتباطات لقب گرفته است و وسايل ارتباطي مختلف چنان نقاط مختلف اين كره‏ي خاكي را به هم پيوند زده است كه گويي در دهكده‏اي كوچك به سرمي‏بريم و مي‏توانيم با كمترين حركت از اتفاقاتي كه در جهان رخ مي‏دهد، باخبر شويم.

وجود ابزارها و شبكه‏هاي صوتي و تصويري و تنوع برنامه‏هاي آنها توان انتخاب مخاطبان را در حد بالايي افزايش داده است تا جايي كه آنان مي‏توانند، با كمترين زحمت برنامه دلخواه خود را انتخاب كنند و در اين بازار برنامه‏اي خريدار دارد كه از لحاظ «محتوا» و «قالب» حرف اول را بزند.

«محتوا» در تبليغ بسان مصالح «مبلّغ» يك فروشنده است كه كاري فرهنگي و معنوي «عرضه»

مي‏كند. او در اين بازار داغ بايد باور داشته باشد كه اگر مرغوبترين اجناس را در اختيار داشته باشد امّا آن را در قالب‏ها و بسته‏بندي‏هاي مناسب و جذاب به معرض نمايش نگذارد مشتري چنداني نخواهد داشت.

ساختماني براي بنا، دارو براي طبيب، مواد غذايي براي آشپز، پارچه براي خياط و جنس براي فروشنده است. اگر چه وجود مواد اوليّه در همه‏ي اين مشاغل ضروري است امّا آنچه باعث رونق و جاذبه در اين كارها مي‏شود، همان «قالبي» است كه محتوا و مواد اوليّه را در آن مي‏ريزيم و براي همين است كه مردم در ميان ساختمان‏ها، لباس‏ها، غذاها، گفته‏ها و نوشته‏ها تنها برخي را انتخاب مي‏كنند و نسبت به آن‏ها اشتياق نشان مي‏دهند.

به بياني ديگر «مبلّغ» يك فروشنده است كه كاري فرهنگي و معنوي «عرضه» مي‏كند. او در اين بازار داغ بايد باور داشته باشد كه اگر مرغوبترين اجناس را در اختيار داشته باشد امّا آن را در قالب‏ها و بسته‏بندي‏هاي مناسب و جذاب به معرض نمايش نگذارد مشتري چنداني نخواهد داشت.

محتواي ناب:

دين اسلام كه بربناي فطرت و عقل و انديشه بنا شده است، بي‏شك با غني‏ترين و نابترين منابعي كه در آن يافت مي‏شود، پاسخگوي تمامي نيازهاي بشر در همه زمان‏ها و مكان‏هاست و هيچ گونه كم و كاستي در آن ديده نمي‏شود.

«ونزّلنا عليك الكتاب تبيانا لكلّ شي‏ءٍ وهديً ورحمةً وبشري للمسلمين»1.

«و ما اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه بيانگر همه چيز و مايه‏ي هدايت و رحمت و بشارت براي مسلمانان است».

قرآن كريم اين اقيانوس بي‏كران آسماني چنان منبعي است كه هرگز

پايان نمي‏پذيرد و گرانبهاترين گوهرهاي معرفت را در عمق خود جاي داده است.

قال الباقر عليه‏السلام :

«ان اللّه‏ لم يدع شيئا تحتاج اليه الامة الي يوم القيامة الا انزله في كتابه وبينه لرسوله وجعل لكل شي حدا وجعل عليه دليلاً يدل عليه»1.

خداوند هر آنچه را امت تا روز قيامت بدان محتاج است، در كتاب خود فرو فرستاده و براي پيامبر خود صلي‏الله‏عليه‏و‏آله بيان كرده است و براي هر چيزي حدي معين كرده و دليلي براي آن قرار داده است. و حديث اين جويبار هميشه جاري عترت چون گنجينه‏اي است كه كيمياي سعادت بشر را بايد در سايه‏ي آن جستجو كرد.

قال الباقر عليهما‏السلام :

«ان حديثنا يحيي القلوب»2.

همانا حديث و سخن ما دل‏ها را زنده مي‏كند.

«مبلغ» بايد چون غوّاصي ماهر در ژرفاي قرآن و عترت گوهرهاي هدايت را صيد كند و جان عطش زده خود را از زمزم معارف آن‏ها سيراب نمايد و مردمان پاك طينت را از تشنگي معنوي نجات دهد.

مبلغ بايد بداند براي موفقيت در «سنگر تبليغ» تنها داشتن محتواي ناب كافي نيست و كسب مهارت در به كار بستن قالب‏هاي مناسب و جذّاب يك ضرورت انكار ناپذير است.

و اگر عالمان فرهيخته‏اي را سراغ داريم كه با احاطه بر منابع ديني و كنكاش در جزئي‏ترين موضوعات اسلامي در عرضه آن به بازار فرهنگي و تبليغي ناتوانند، علّت آن را بايد در چگونگي عرضه، جستجو كرد. و اگر

«محتوا» در تبليغ بسان مصالح ساختماني براي بنا، دارو براي طبيب، مواد غذايي براي آشپز، پارچه براي خياط و جنس براي فروشنده است

حوزه‏هاي علميّه در كنار كار محتوايي گام به گام به مهارت گفتاري و نوشتاري توجّه ويژه‏اي داشته باشند و طلاّب نيز به اهميّت كسب اين مهارت‏ها

همّت گمارند، قطعا در جبهه‏ي فرهنگي و تبليغي سهم بيشتر و مؤثرتري خواهند داشت.

ما براي تبليغ و پيام رساني چه حق و چه باطل چهار حالت را پيش رو داريم.

الف : محتواي قوي؛ قالب قوي.

ب : محتواي قوي؛ قالب ضعيف.

ج : محتواي ضعيف؛ قالب قوي.

د : محتواي ضعيف؛ قالب ضعيف.

حالت «الف» بهترين و مؤثرترين راهي است كه ما مي‏توانيم، در تبليغ ديني داشته باشيم. چرا كه محتواي ناب و آسماني در اختيار داريم. امّا غالبا به حالت «ب» كه كار برد چنداني ندارد، گرفتار مي‏شويم و با وجود مطالب ناب توان ارائه‏ي آن‏ها را در قالبي جذّاب و قوي نداريم.

حالت «ج» را نيز عده‏اي انتخاب كرده‏اند و با اين‏كه اطلاعات عميق و دقيقي از معارف اسلامي ندارند، تنها با جذّابيت‏هاي ظاهري بازار تبليغ را گرم مي‏كنند و عده‏اي را به دنبال خود مي‏كشانند و مي‏توان آن را از مهمترين و مؤثرترين راه‏هايي دانست كه دشمنان ما آن را برگزيده‏اند و خود را كاملاً به آن مجهز كرده‏اند.

حالت «د» كه عده‏اي به آن مبتلايند، كارايي ندارد و مشكلش ناگفته پيداست.

مهارت علمي:

پيش از اين از «تبليغ عملي» به عنوان راه اصلي براي رساندن پيام‏هاي الهي به مردم ياد كرديم با نگاهي به آيات و روايات اين حقيقت را در مي‏يابيم كه «مبلّغ» ديني علاوه بر آن‏كه بايد خود به صورت جدّي به همه‏ي اصول و ارزش‏هاي اسلامي پايبند باشد، لازم است براي به سامان رساندن اين رسالت بزرگ، در سنگر تبليغ؛ با سلاح‏ها و ابزارهاي لازم آشنا باشد و با كسب مهارت علمي در به كار گيري آن‏ها محتواي ناب و غني ديني را در قالبي مناسب و جذّاب ارائه كند.

قرآن و عترت بهترين نمونه در اين وادي‏اند كه معارف الهي را در اوج فصاحت و بلاغت به نمايش گذارده‏اند.

قال الصادق عليه‏السلام : «اعربوا حديثنا فانا قوم فصحاء»1.

سخنان ما را درست نقل و ادا كنيد زيرا ما خود فصيحيم و درست سخن مي‏گوييم.

سلاح «قلم» و «زبان»

«الرّحمن علّم القران خلق الانسان علّمه البيان»1.

خداوند رحمان قرآن را تعليم داد. انسان را آفريد و به او (راه) آشكار كردن (نهانش) را آموخت.

آموزش «بيان» به انسان يكي از مظاهر رحمت الهي است؛ او مي‏تواند در سايه اين نعمت بزرگ مافي الضمير خود را بيان كند و به اين وسيله با هم‏نوعان خود ارتباط برقرار نمايد.

انسان براي آشكار كردن خواسته‏هاي دروني خود دو وسيله‏ي مهم و اصلي در اختيار دارد كه ما به دليل اهمّيت موضوع تبليغ از آنها به عنوان سلاح ياد مي‏كنيم.

مبلغ اگر بخواهد با مخاطبان خود ارتباط مؤثر برقرار كند و آموخته‏ها و باورهاي دروني خود را با ديگران در ميان بگذارد، بايد هنر «نويسندگي» و «گويندگي» را به دست آوردو در به كار گيري سلاح «قلم» و «زبان» مهارت لازم را كسب كند. و معاني باطني خود را بر دوش واژه‏ها به مخاطب برساند.

قال علي عليه‏السلام :

«الالفاظ قوالب المعاني»2.

واژه‏ها قالبهايي است كه معاني (دروني انسان) در آنها جاي مي‏گيرد.

قرآن كريم به قلم و نگارش سوگند مي‏خورد و از صدر اسلام اين دو همواره مورد توجّه پيشوايان ديني بوده‏اند. و خطابه نيز سابقه‏ي درخشاني در ميان آنان داشته است3.

مبلّغي كه خود را مجهز به اين دو سلاح كارا كند، مي‏تواند با موفقيت در ميدان مبارزه وارد شود و در «جهاد فرهنگي» از خاكريزهاي ارزش‏هاي اسلامي پاسداري كند و يافته‏هاي ديني و معارف خود را از راه قلم و زبان بر سينه‏هاي تفتيده انسان‏ها جاري سازد و در حفظ و تقويت نيروهاي مذهبي و جذب و نجات افرادي كه در گردباد شبهات زهرآگين گرفتار شده‏اند بسيار مؤثر باشد.

درباره‏ي هنر نوشتاري اگر به بازار

مطبوعات و كتاب سري بزنيم، خواهيم ديد كه، سهم چنداني در آن نداريم و اگر هم داريم، خريداران «محتوا» به دليل جذّابيت نداشتن كالاهايي كه عرضه كرده‏ايم، رغبت چنداني به كارهايمان نشان نمي‏دهند.

درباره هنر گفتاري و خطابه نيز اگرچه كم و بيش جلساتي رسمي و غير رسمي برگزار مي‏شود، امّا اين هنر هم رو به افول است و به دليل ارتباط عميقي كه بين نوشتار و گفتار وجود دارد، ـ اين هنر هم به كاري سنتي و روزمره تبديل شده و كاركرد گذشته خود را از دست داده و مبلغان نيز شور و شوق چنداني براي فراگيري فنون مربوط به آن نشان نمي‏دهند.

به نظر مي‏رسد يكي از دلايل كم توجّهي به اين دو هنر نا آگاهي از ارزش و كار برد مؤثر آن‏ها در به سامان رساندن رسالت سنگين تبليغ باشد. در حالي كه «قلم» و «زبان» از ابزارهاي اصلي و ريشه‏ي هنرهاي ديگر در وادي تبليغ به شمار مي‏رود.

در اينجا با نگاهي گذرا به برخي از آيات و روايات به نكاتي درباره اهمّيت نوشتار و گفتار اشاره مي‏كنيم و توضيح بيشتر را به قسمت‏هاي آينده‏ي مقاله وامي‏گذاريم.

1 ـ خداوند متعال در قرآن كريم تعليم «بيان» را به انسان يكي از مصاديق رحمت خود دانسته است.

«بيان» آشكار كردن مافي الضمير است كه هم با قلم و هم با بيان مي‏تواند صورت بگيرد و نبايد «بيان» را منحصر در گفتار دانست.

2 ـ نوشتار و گفتار ارتباطي نزديك با يكديگر دارند و تجربه نشان داده است افرادي كه مهارت نويسندگي را كسب كرده‏اند و زيبا مي‏نويسند، به صورت غير مستقيم اين مهارت در گفتارشان نيز تأثير مي‏گذارد و گفتاري دلپسند دارند.

3 ـ تبليغ بر خلاف تصور برخي كه مي‏پندارند، يك سويه است، ارتباطي دو سويه است. به اين معنا كه مبلغ با نوع رفتار نوشتاري خود تعيين مي‏كند، مردم چگونه رفتاري با او داشته باشند.

قال علي عليه‏السلام :

«اجملوا الخطاب (استمعوا) جميل الجواب»1.

[در معاشرت با ديگران] آنان را زيبا خطاب كنيد تا پاسخي زيبا دريافت كنيد.

4 ـ اهل بيت عليهم‏السلام خود در اوج زيبايي و فصاحت و بلاغت سخن گفته‏اند. علي عليه‏السلام مي‏فرمايند: «وانا لامراء الكلام وفينا تنثبت عروقه وعلينا تهدلت غصونه»1.

«همانا ما فرمانروايان كشور سخنيم كه ريشه‏هاي آن به ما چنگ زده و بسته شده و شاخه‏هاي آن به طرف ما آويخته گرديده است».

و مبلغان ديني كه وارثان حقيقي آنانند، بايد در اين زمينه نيز مايه‏ي افتخار آنان باشند.

عن سليمان بن مهران قال: دخلت علي الصادق عليه‏السلام وعنده نفر من الشيعه فسمعه يقول:

«معاشر الشيعه كونوا لنا زينا ولا تكونوا علينا شينا قولو للناس حسنا واحفظوا السنتكم وكفوها عن الفضول وقبيح القول»2.

«اي گروه شيعيان! شما براي ما زينت باشيد نه مايه‏ي ننگ، با مردم نيكو سخن بگوييد و مواظب زبانتان باشيد و آن را از زياده گويي و زشت گفتاري باز داريد.»

5 ـ يكي از عوامل جذب افراد، شيوايي و گوارايي در نوشتار و گفتار است.

قال علي عليه‏السلام :

«من عذب لسانه كثر اخوانه»3.

كسي كه شيرين گفتار باشد، برادرانش زياد مي‏شوند.

6 ـ قلم و زبان دو وسيله‏ي مهم براي اظهار باورها و آشكار كردن مطالب نهفته در نهان انسان است.

قال علي عليه‏السلام : «الكتاب ترجمان النيّه»4.

«نوشتار گوياي مقصود دروني انسان است.»

قال علي عليه‏السلام : «الالفاظ قوالب المعاني».

«واژه‏ها قالب‏هايي اند كه معاني (دروني انسان) در آن‏ها جاي مي‏گيرند.»

7 ـ نوشته‏ها و گفته‏ها مي‏تواند آثار ژرف خوب و بد در وجود افراد بگذارد.

قال علي عليه‏السلام : «رب قول انفذ من سهام»5.

«چه بسا سخني كه از تيرها مؤثرتر باشد.»

8 ـ شخصيّت انسان زير زبان و قلم او پنهان است و نوع گفتار و نوشتارش مي‏تواند معرف روحيّات و باورهاي او باشد.

قال علي عليه‏السلام :

«تكلّموا تعرفوا فان المرء مخبوء تحت لسانه»1.

«سخن بگوييد تا شناخته شويد، همانا (شخصيّت) انسان در زير زبانش پنهان است.»

9 ـ تا موضوعي را نگفته و ننوشته‏ايم در اختيار ماست كه كاملاً در بيانش دقّت كنيم ولي پس از آن، ديگر در اختيار ما نيست و اين مخاطبانند كه چگونه آن را دريافت مي‏كنند.

قال علي عليه‏السلام :

«الكلام في وثاقك مالم تتكلم به فاذا تكلمت به صرت في وثاقه»2.

«تا وقتي صحبت نكرده‏اي سخن در اختيار توست، اما وقتي سخن گفتي تو در گروآني».

موضوع قسمت آينده‏ي اين مقاله ابزارها، شيوه‏ها و قالب‏هاي تبليغي خواهد بود.


1 ـ ميزان الحكمة، ج8، ص451.

1 ـ نحل / 89، آيات ديگر: بقره / 185، آل عمران / 138 و انعام / 19.

1 ـ الرحمن / 1 ـ 4.

1 ـ بصائر الدرجات / 6.

1 ـ نهج البلاغه / ق 392.

1 ـ اصول كافي، ج1، كتاب فضل العلم، باب 17، حديث 13.

1 ـ نهج البلاغه، خطبه 133.

2 ـ نهج البلاغه / ق 381.

2 ـ ميزان الحكمة، ج8، ص452.

2 ـ بحار الانوار، ج7، ص144.

2 ـ ميزان الحكمه، ج8، ص450.

3 ـ لعمان، ج8، ص451.

3 ـ براي توضيح رك: كتاب ادبيات و تعهد در اسلام تأليف محمد رضا حكيمي.

4 ـ ميزان الحكمة، ج8، ص222.

5 ـ ميزان الحكمة، ج8، ص435.

/ 1