دشمن را بشناسيم (2)
احمد لقماني اشارهبخش نخست نوشتار را با اين سخن آغاز كرديم كه:نگاه درسآموز هر يك از ما مبلّغان به تاريخ و حوادث امروز جامعه، بينش و بصيرتي فراهم ميكند تا با كمك مباحث اعتقادي، اخلاقي، فقهي، برخي از گفتارهاي مخاطبان خود را با ريشههاي حوادث چهارده قرن گذشته و شيوههاي دشمنان در تمامي زمانها آشنا كنيم، و دين باوران را در همهي عرصهها با وظايفشان آشنا سازيم و راهي روشن برابر آنا بگشاييم.«دشمنشناسي» را گفتاري از اين دست شمرديم كه براي يكايك دانشپژوهان حوزوي مناسب و مفيد و حتّي ضروري خواهد بود تا به خوبي دستهاي پيدا و پنهان دشمنان و توطئههاي مرئي و نامرئي آنان را در ابعاد مختلف لمس كنند.در پي آن دگرگوني «بينشها»، «گرايشها» و «كُنشها» و «واكنشها» را بنيان فعاليت استكبار بيان كرديم كه با دو چهرهي چشمگير رخ مينمايد:1ـ خدشه دار كردن جامعيّت و قداست دين و بيهويت كردن ارزشهاي مذهب.2ـ آلودهسازي چهرهي مرزبانان فكري فرهنگي جامعه (روحانيون) و بيارزش كردن دين باوران.كه اين دو هدف شيطاني توسط افرادي با عناويني همچون «روشنفكر» «اسلام شناس» و «اصلاحگر» با شيوهي «ترديد در باورهاي مذهبي»، «تضعيف قداستهاي مكتبي» و «تحقير ارزشها و ارزش مداران جامعه» به انجام ميرسد.بيش از ده مورد يا مصداق از فعاليّت دشمن را در عرصههاي مختلف بازبيني و تحليل كرديم. اينك «وظيفههاي دين باوران و مبلغان در برابر ريشهها و شيوههاي دشمن» در رويارويي با آموزههاي آسماني اسلام ناب محمدي را پيش رو قرار داديم تا خود و ديگران را از آنان آگاه سازيم.با هم يكايك وظيفهها را پي ميگيريم:1ـ پيريزي، استحكام وتكامل باورهاي مذهبي و اعتقادات ناب ديني
«جهالت» و «ضلالت»، دو راه نفوذ دشمن به صورت نامرئي و سريع است كه دشمن با سوار شدن بر امواج ناداني و گمراهي مردم به تحريف حقايق و معارف مذهب دست ميزند و انحراف افكار وعقايد ساده لوحانِ بدون تحليل و درك شيوهي هميشگي اوست. بدين خاطر ناپلئون ويرانگري صداي قلم را بيش از غرش تانكها و گلولهها دانسته و كارتر رئيس جمهور اسبق آمريكا ـ تخريب يك دلار براي تبليغات را بيشتر از ده دلار براي تسليحات ميشمرد.به يقين يگانه ابزار كارآمد در اين عرصه، شناخت حقيقي اسلام ناب و پيريزي و استحكام باورهاي ديني خواهد بود.امام راحل (س) با روشنگري و بينش شايستهي خود تمامي دانشوران حوزوي و دانشگاهي را به اين مهم فراخوانده فرمودهاند:«اين جانب در اين تبعيدگاه ثانوي چشم اميدم به جوانان روحاني و دانشگاهي مسلمان بوده، انتظار دارم كه با تهذيب نفس واخلاص، مطالعات و تحقيقات وسيع و دامنهداري را در زمينه شناخت احكام اسلام و مباني نوراني قرآن آغاز نمايند. اسلام واقعي را بشناسيد و بشناسانيد.»1مقام معظم رهبري نيز با نگاه همه سويه و جامع خود، به خوبي از عهدهي شناسايي آرمان دشمن در خاكريز اول برآمده و با روشن ضميري خاص فرمودهاند:«هدف استكبار جهاني ـ كه در رأس آن آمريكا است ـ در مواجهه با ايران اسلامي، فقط اسلام است و هيچ مسأله ديگري در ميان نيست... آبادي خاك و گل بدون آبادي دل هيچ ارزشي ندارد... واللّه كه آمريكا از هيچ چيز ملت ايران به قدر مسلمان بودن و پايبندي به اسلام ناب محمّدي ناراحت نيست.2»بيشك ايجاد انگيزه، تشويق شايسته و همراهي و همدلي مبلّغان با جوانان در راه مطالعه و تأمّل در سلسله آثار استاد شهيد، آيت اللّه مطهري، نسل نو را از گزند افكار التقاطي و انحرافي، ايمن ميسازد و حقيقت اسلام ناب را برابر آينهي انديشهي آنان نمايان ميكند.2ـ بصيرت، بينش و رشد فكري فرهنگي و سياسي
دانش، دانايي است امّا بينش بينايي و روشنگري است و تحفهاي است خدايي كه چون در كانون انديشهها و دلهاي افراد نباشد، تمامي حوادث از زاويهي شخصي و محدود ديده ميشود و بدون توجّه به مصالح جامعه تحليل مي گردد. انحراف رهبران فكري فرهنگي، فراموشي جايگاه خود در جامعه، پرداختن به خوديها پيش از توجه به غير خوديها، حذف انسانهاي صالح و تسويه حساب با استوانههاي فرهنگي كشور و سرانجام فراموشي ارزشهاي ديني و ملي دست اوردهاي بيبصيرتي افراد است. در اين هنگام است كه دشمن در كنار ياران انقلاب و نظام در صحنههاي مختلف حضور مييابد و چون دين باوران از او غافلند، راحت به آرمانهاي خود نزديك ميشود و در بسياري از صحنهها دوستان را در خط مقدم نبرد فرستاده تا پس از تلفات فراوان به سادگي و آرامي غنايم گرانبار را نصيب خود سازد.با نگاهي به معارف فرهنگي و مذهبي به خوبي جايگاه بصيرت و بينش را درمييابيم. آنجا كه رسول اكرم صلياللهعليهوآلهوسلم سخن خداوند را از قول خود اين گونه بيان ميكنند:«قل هذه سبيلي ادعوا إلي اللّه علي بصيرة أنا و من إتبعني» (بگو: اين است راه من، كه من و هر كسي (پيرويام) كرد با بينايي و بصيرت به سوي خدا دعوت ميكنيم)3.و يا در صحنههاي مختلف، پروردگار متعال ميفرمايند: «انّ في ذلك لعبرة لاولي الابصار»؛ (به يقين (در اين ماجرا) براي صاحبان بينش عبرتي است).«هل يستوي الاعمي والبصير»؛ (آيا نابينايان و بينايان يكسان هستند).پرسشي كه در اين فراز نوشتار به ذهن ميرسد آن است كه راه دستيابي به بصيرت و بينش چيست؟ و چگونه ميتوان عقبهي حوادث و آيندهي ماجراها را به خوبي حس كرد و آن را درست تحليل كرد؟پاسخ آن است كه شيوههاي مختلفي در دست يابي به اين «ارمغان گرانسنگ» وجود دارد كه عبارتند از: الف) تقوايابي و پرهيزگاريكه: «و من يتّق اللّه يجْعَلْ له مخرجا و يرزقه من حيث لايحتسب»؛ (براي پارسايان و تقواپيشگان خداوند راه خروج از مشكلات را قرار ميدهد و از اين طريق بيگمان روزي آنان را فراهم ميكند)4.ستيز با شيطان دروني و بيروني، صيقلي است كه آينهي دل و ديده با آن، شفاف ميشود و زمينههاي ريزش الهام الهي و نغمههاي رحماني در آغوش انديشه و قلب فراهم ميشود. توفيقي كه امام راحل(ره) بدان دست يافت و توان رهبري چنين انقلاب شكوهمندي را به دست آورد.ب) توجه، تأمّل و تحليل بر سخنان مقام معظم رهبرينگاه رهبر، نگاهي از فراز قله آگاهي و بينايي است كه در آن جامع نگري و آيندهنگري به گونهاي بسيار شفاف و چشمگير وجود دارد. از اين رو پيگيري گفتهها، توجّه به سخنان امام گونهي رهبري نگاه ما را نيز به فراسوي حوادث امروز و فردا سوق ميدهد و با اندكي دقّت آراسته به بصيرت و بينش ميشويم. ج) مطالعهي تاريخ و عبرت پذيري از حوادثآگاهي به تاريخ و ماجراهاي گذشتگان، بيانگر اين حقيقت خواهد بود كه ريشهها و انگيزههاي فعاليت دشمن هميشه يكسان بوده است اما شيوههاي او متغير و متفاوت.آنان كه از تصميم مستكبران آگاهي دارند، به خوبي ميدانند كه روش دشمن در رويارويي با دين باوران زماني كوتاه مدت و سريع بوده و گاهي دراز مدّت.در شيوهي نخست ابزارهاي او، تطميع، تهديد، تحريم و تخريب است كه گاه به حضور نظامي، ارسال تجهيزات و جنگ افروزي مستقيم ميانجامد. اما شيوهي ديگر او، شبيخون و تهاجم خزندهي فرهنگي است كه در آن صداي سلاحهاي مرگبار نظامي و ارسال ناوها و هواپيماهاي جنگي، چهرهاي ديگر به خود ميگيرد و تمامي موشكها و بمبهاي ويرانگر از شبكهي اينترنت و با ارسال ابزار فساد فكري فرهنگي صورت ميگيرد. از اين رو 350000 سايت5 انحرافي براي جوانان در شبكهي اينترنت ايجاد ميشود. بازيهاي كامپيوتري ـ با تصاوير عريان و مبتذل ـ در برنامههاي بسيار متنوع عرضه ميشود. ارزانترين امكانات و برنامههاي ويديويي در سريعترين زمان از آن سوي دنيا به دورافتادهترين نقاط ايران ميرسد و مجلهها و عكسهاي ويرانگر در مدارس و دبيرستانها توزيع ميشود!! در كنار اين فعاليتها بيش از 5000 مجله و روزنامه در تيراژي افزون بر دو ميليارد نسخه توزيع ميشود و برخي نشريات به بيش از 80 زبان دنيا ترجمه ميشود. همراه با آن 150000 روحاني مسيحي به تبليغ مسيحيّت پرداخته و پاپ صليب خود را بر مجسمه و معبود منحرفان اخلاقي در هندوستان ميآويزد و انجيل را به 1200 زبان دنيا ترجمه ميكند6. تا نگاه تمامي انسانها از اسلام و تشيع راستين برگردانده به سوي اديان تحريف شده سوق دهد. و آنجا كه فرصت تبليغ فراهم ميشود، زمينهي فعاليت وهابيت با 16% از نفت عربستان در نقاط مختلف جهان به ويژه توسط طالبان در افغانستان ـ مهيا ميشود تا اسلام به عنوان ديني سختگير، خون ريز و به دور از فرهنگ و تمدن امروزين تجلّي كند.به راستي كه «جاهليت مدرن امروز» و «بوسفيانها و بوجهلهاي متمدّن» هيچ تفاوتي با مستكبران چهارده قرن گذشته نداشته و ابزار براندازي آنان بيش از «زر» و «زور» و «تزوير» نبوده و نخواهد بود!3ـ غفلتگريزي، بيداري و هوشياري
سومين وظيفهي اساسي روحانيان و تمامي دين باوران دوري از غفلت و بيتوجّهي به اختلافهاي گوناگون است. بيشك هرگاه رهبران فكري فرهنگي جامعه فرصت تفكّر، تدبر و آيندهنگري ـ در كارهاي روزانهي خود ـ داشته باشند، هميشه به استقبال حوادث رفته، پيش از درمان، پيشگيري ميكنند، صاحب ابتكار عمل بوده و با دقت نظر و جامع نگري رگههاي خمودي، سستي، تشنج، بيحالي و غفلت را به خوبي ديده و برخورد شايستهاي مينمايند.تجربهي تاريخي و مدوّني كه خِرَدورزان فرزانه از آن آگاهي دارند و از دير زمان به خوبي لمس ميشده است، آن است كه ساخت و پرداخت دل مشغوليهاي متفاوت، دميدن در شيپور دشمن و نبرد بين دوستان، افروختن آتش كينه، بددلي و بياعتمادي و آلوده ساختن صفاي خاطر و شفاف انديشهي خداجويان به مسائل مادي و شيطاني، شيوهي هميشه دشمن در ربودن هوشياري و بيداري دوستان بوده است7.پير ژرف انديش و جوان فكرمان حضرت امام خميني(س) با نفس مسيحايي خويش اين حقيقت تلخ را اين گونه بيان ميكردند:«نقشه آن است كه جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهاي خودي منحرف كنند و به سوي شرق يا غرب بكشانند و دولتمردان را از بين اينان انتخاب، بر سرنوشت كشورها حكومت دهند تا به دست آنها هر چه ميخواهند انجام دهند. اينان كشور را به غارت زدگي و غرب زدگي بكشانند و قشر روحاني با انزوا و منفوريت و شكست قادر بر جلوگيري نباشد و اين بهترين راه است براي عقب نگهداشتن و غارت كردن كشورهاي تحت سلطه، زيرا براي ابرقدرتها بيزحمت و بيخرج و در جوامع ملي بيسر و صداست، هر چه هست به جيب آنها ميريزد.8»4ـ ايجاد الفت، مهرباني و يكدلي در پرتو اطاعت از مقام معظم رهبري
دوري از بددلي، كينه توزي، انتقام و روي كردن به صفاي نفس، سعهي صدر، وسعت نظر و در يك كلام «اعتصام به حبل اللّه و گريز از تفرقه» وظيفهي شفاف و چشمگير تمامي شيفتگان ولايت و دلسوزان نظام است. به يقين اين رسالت بيش از همگان بر عهدهي روحانيان ـ در هر سطح و با هر مسئوليتي ـ خواهد بود. ما مبلّغان كه ارتباطي بيشتر، مؤثرتر و جامعتر با تودههاي مختلف داريم، با شيوههاي مناسب و پرجاذبه افزون بر ارتباط با تمامي گروهها، تشكلها و سليقههاي مختلف، هرگز نبايد زمينههاي يكسو نگري و يا طرد برخي از افراد متعهد و شايسته ـ اما با سليقهاي ناهمگون با خود ـ را فراهم كنيم؛ با ديدهاي روشن و ظرفيّتي فراوان به گفتگو و نشست و برخاست با همگان همت كنيم و همه را در محور و رهبري ولايت فقيه هدايت نماييم. گرچه در اين ميان اختلافاتي از سوي بعضي از سران گروهها و برخي مسؤولان كه به دوگانگي و چندگانگي دامن ميزنند ديده ميشود!! اما توجه به ستون اصلي انقلاب و دميدن روح اطاعت از پيشواي جامعه، نظام را از خطرات جدي مصون خواهد داشت.هيچگاه پيآمدهاي حادثهي كوي دانشگاه و شرارتهاي برخي عناصر خود فروخته ـ در تيرماه سال 78 ـ را از ياد نبريم كه نخستين هدف آنان پس از فروپاشي نظام، از ميان برداشتن روحانيّت ـ با هر سليقه و در هر جناحي ـ بود. هدفي كه گاهي در تز «اسلام منهاي روحانيت» مطرح ميشده و زماني با قداست زدايي از آرا و نظريات اسلام شناسان متعهد به بهانهي مقدس نبودن معرفت دين، و «قرائتهاي مختلف در حوزهي مذهب» ارائه ميشود.آنان كه مختصر آشنايي با پديدههاي سياسي فرهنگي جامعه دارند به خوبي در مييابند كه جريان سومي در تلاش جدّي است تا اصل مذهب و باورهاي ديني را از متن جامعه حذف كند9 و در پي آن به هيچ جناح، گروه و تشكل مذهبي اجازه فعاليت در صحنههاي مختلف اجتماعي ندهد!! تا سكولاريزهي جامعه به طور كامل تحقق پذيرد و اين عمل به دور از حضور ظاهري دشمن انجام گيرد!هوشيار باشيم و با همه سو نگري عالمانه و انديشمندانه تمامي بيراهههاي غفلت، دشمني، جهالت و ضلالت را براي هميشه مسدود كنيم كه اين رسالتي بس سنگين براي امروز و فرداي ما خواهد بود.1 ـ صحيفهي نور، ج 1، ص 195.
2 ـ فرهنگ و تهاجم فرهنگي، ص 124 و 106 و 107.
3 ـ سورهي يوسف، آيه 108.
4 ـ سورهي طلاق، آيه 2 و 3.
5 ـ آيت اللّه اميني در همايش جوان و حوزه، 31/3/78 مركز فرهنگي امام خميني(ره).
6 ـ قرآن و تبليغ، حجةالاسلام قرائتي به نقل از پژوهش در تبليغ، محمدتقي رهبر.
7 ـ نگاه كنيد به سلسله سخنان سران استكبار در سالهاي اخير نسبت به حركت مطبوعات ايران، وظيفه قلم به دستان درباره ولايت فقيه و افزايش شعلههاي دشمني و بدبيني بين مسئولان نظام.
8 ـ صحيفه نور، ج 21، ص 185.
9 ـ نگاه كنيد به مصاحبه حضرت آيت اللّه مكارم شيرازي در اين باره.