مروري بر مباني، اصول و شيوههاي تهذيب اخلاقي از نظر غزالي و فيض
صادقزاده
اشاره:
پژوهشي نظري با عنوان فوق به توصيف، تنظيم و مقايسه اهم انديشههاي دو متفكر بزرگ جهان اسلام درباره پيرايش آدمي از آلودگيهاي اخلاقي در عرصه تربيت اخلاقي مبتني بر دين پرداخته است. پژوهشگر در اين مقاله سعي دارد با معرفي پژوهش مذكور و ارائه برخي يافتههاي مهم آن، نظام تربيت اخلاقي بر اساس منابع تفكر ديني را بعنوان بستري مناسب و كارآمد جهت حل مسائل اخلاقي انسان معاصر طرح نموده و پژوهشگران حوزه و دانشگاه را به جستجوي عميق در گنجينه گرانبهاي فرهنگ اسلامي بويژه آثار متفكران مسلمان و ارائه نتايج ارزشمند اين تلاش در قالبي نوين فراخواند.1. پژوهش مذكور در قالب پاياننامه كارشناسي ارشد، رشته تاريخ و فلسفه آموزش و پرورش در دانشگاه تربيت مدرس صورت پذيرفته و در سال 75 بعنوان دومين پاياننامه برتر دانشجويي گروه علوم انساني كشور برگزيده شده است.و نفس ما سويها فالهمها فجورها و تقويها قد افلح من زكيها و قد خاب من دسيها...»1سپاس بيحد حق تعالي را سزاست كه در جهت تبيين چگونگي تزكيه نفس مستفاد از آيات كريمه فوق، توفيق برداشتن گامي كوچك رابه نگارنده با انجام پژوهشي به نام «مباني، اصول و شيوههاي تهذيب اخلاقي از نظر غزالي و فيض»2 عنايت فرمود. مقاله حاضر در بخش اول به معرفي نسبتا كوتاه «پژوهش» و در بخش دوم به ذكر اهم يافتهها و تبيين نتايج اساسي آن و در پايان به ارائه برخي پيشنهادها خواهد پرداخت.
بخش اول: معرفي «پژوهش»
1 ـ 1 ـ طرح موضوعدر نگاهي گذرا به تاريخ پر فراز و نشيب زندگي آدمي، هر ناظر واقع بين علاوه بر مشاهده صحنههاي زيبايي از فداكاري، گذشت، جوانمردي، سخاوت و خويشتنداري ـ كه هر يك جلوهاي از جنبه متعالي و ارزشي انسان هستند ـ با صحنههاي تكان دهنده و ناپسندي از ظلم و تجاوز، خونريزي و ددمنشي، فساد و هوسراني روبرو ميشود. هر يك از اين صحنهها مصداقي است از جنبه ضد اخلاقي و نا مطلوب ولي غير قابل انكار از حيات بشر كه در اشكال و مراتب متنوع، با آثار سوء بسيار بر سعادت فردي و اجتماعي آدميان، هماره از سوي اكثر انديشمندان، معضلي جهاني ـ انساني تلقي شده كه براي چاره انديشي و مبارزه با آن، تلاش فكري و عملي گستردهاي در عرصه انديشه و تجربه بشري صورت گرفته است.