در سايه همسايه - در سایه همسایه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در سایه همسایه - نسخه متنی

غلامرضا گلی زواره

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در سايه همسايه

غلامرضا گلي‏زواره

در جهت بهبود روابط افراد خانواده و تقويت مسايل عاطفي اعضاي آن اين نكته را بايد در نظر داشت كه گروههاي همسايه در تكوين شخصيت خانواده‏ها و خصوصا فرزندان آنان دخالت دارند و اين تأثيرپذيري بستگي به ويژگيهاي اخلاقي و روانشناختي مجاورين دارد و اگر شكل صميمانه‏اي از ارتباط را با همسايه‏ها پديد آوريم شرايط زيستي و خصال و خلق و خوي همسايگان قادرند نارساييهاي عاطفي را ترميم نموده و استحكام مناسبات رفتاري و مستمر با همسايگان گروهي را به وجود آورد كه هر يك از آنان موظف به صيانت يكديگرند و در تقويت هم مي‏كوشند و محيطي كه كودكان در آن رشد مي‏يابند از امنيت رواني بيشتر برخوردار بوده و به ابراز محبت و احساسات مثبت و مودت شايسته آغشته مي‏گردد. البته پيوند با همسايگان بايد از مرزهاي مصلحت‏جويي و منفعت‏طلبي فراتر رود و پرتوي از معنويت در آن تجلي كند.

عاطفه و اجتماع

دعوت به ارتباط اجتماعي و انس با افراد با صراحت و به صورت مستقل جز از ناحيه پيامبران(ع) و در قالب مفاهيم ارزشي و تعليمات آسماني از منبع ديگري آغاز نشده و بدون شك آيين حيات‏بخش اسلام تنها ديني است كه به طور صريح پايه دعوت خود را بر اجتماع نهاده و در هيچ يك از شؤون خود اين موضوع را از ياد نبرده است.(1)

قرآن كريم اصل اجتماعي بودن را در نظر داشته و در آيات متعددي با صراحت و تأكيد انسانها را به اتحاد، انسجام و تشكل دعوت كرده و آنان را از انزواطلبي و پراكندگي و اختلاف برحذر داشته است.(2)

نياز به اجتماعي بودن و حضور در جمع از بدو تولد در كودك وجود دارد اما او در نخستين مراحل حيات زيستي قادر نيست با اطرافيان ارتباط برقرار نمايد و وقتي فرد براي رسيدن به هدفي معين نياز به وجود ديگران داشته باشد گفته مي‏شود رفتارش حاوي محرك اجتماعي است. علاقه‏مند بودن به زندگي با افراد همنوع را مي‏توان محرك معاشرت‏طلبي ناميد. اگر انسان بخواهد در انزوا زندگي كند وضع غير عادي خواهد داشت. اگرچه نياز به معاشرت از همان دوران كودكي در نهاد فرد پديد مي‏آيد ولي قبل از آنكه ذاتي باشد اكتسابي است و تحت تأثير رابطه با ديگران و سنتهاي فرهنگي محيطي كه در آن زندگي مي‏كند متفاوت خواهد بود و شكل زندگي اجتماعي در تنظيم، اصلاح و جهت‏گيري رفتار افراد مؤثر است.(3)

كُنشها و واكنشها

يكي از شاخه‏هاي دانش روانشناسي به «روانشناسي اجتماعي»(4) موسوم است كه مي‏كوشد چگونگي تأثير حضور واقعي يا ضمني ديگران را بر افكار، احساسات و رفتار فرد و نيز وابستگي متقابل رفتار بين افراد را بررسي كند. افراد همسايه همان گونه كه در مجاور يكديگر زندگي مي‏كنند به طور ضمني و غير مستقيم بر حالات عاطفي و اخلاقي يكديگر تأثير مي‏بخشند و هر فرد در مقابل كنش همسايگان واكنش نشان مي‏دهد كه اين رفتار به طور متقابل مي‏تواند خصوصيات اخلاقي و اجتماعي اهل محلي را ترسيم كند و بروز دهد. همچنين اعمال ذهني و هنجارهاي انتقال يافته در بين همسايگان ضمن تبادل، كودكان را تحت تأثير قرار مي‏دهد كه گاهي اين روابط انفعالي است و در مواردي بر حسب تعهد و وجدان اجتماعي صورت مي‏گيرد. همسايگان در پيدايش برخي نابسامانيهاي اجتماعي و حتي مشكلات رفتاري دخالت دارند و فرزندان از طريق تلقين‏پذيري، تلقيد و نظاره آن خصوصيات آنان را به خود انتقال مي‏دهند و در واقع معمار شخصيت كودكان يك خانواده، مناسبات رفتاري همسايگان نيز خواهد بود. در بررسي ديدگاههاي همسايگان نمي‏توان در اغلب موارد حق را منحصر به اكثريت دانست و نبايد اين خوف و بيم را به دل راه داد كه در نظرات و داوريهاي خويش تنهاييم يا قليلي از آن حمايت مي‏كنند. روانشناسان بر اين واقعيت اذعان دارند كه هر گروه به طور بالقوه بي‏وجدان و شرّ باقي مي‏ماند مگر آنكه فرد فرد اعضاي گروه مسؤوليت اخلاقي خود را در كل آن مجموعه احساس كنند.(6) پژوهشهاي روانشناختي مؤيد اين واقعيت است كه وقتي محيط پيرامون وضع ناگوار و پستي داشته باشد نتايج آزمون هوشي وخيم مي‏گردد(7) و مهمتر از اين، آنكه رشد هيجاني و عاطفي افراد به ميزان ارتباط او با افراد بستگي خواهد داشت و اين نكته، اهميت انتخاب و گزينش همسايه و ضرورت ارتباط صميمي با همسايگان شايسته را مسلم مي‏نمايد. چارلز هورتن كولي (C.H.COOLEY) عقيده دارد همسايگان جزو گروههايي هستند كه به منزله پرورشگاه طبيعت انساني به شمار مي‏روند كه در آنها احساسات پايه‏اي، ضروري، وفاداري و توجه به ديگران آموخته مي‏شود و همسايگان با روابط متقابل چهره به چهره، مناسبات عاطفي و همانندي و همكاري نزديك در تربيت اجتماعي و رشد عاطفي يكديگر مي‏كوشند.(8)

در واقع همسايگان به حالتي ناخودآگاه رفتار يكديگر را همانندسازي مي‏كنند و روحيه فردي به شدت از افكار جمعي تأثير مي‏پذيرد. از اين لحاظ در محلاتي كه همسايگان دچار كشمكشهاي رفتاري و نزاع مي‏باشند، آرامش رواني افراد به مخاطره افكنده شده و از اختلالات عصبي، فشارهاي روحي و نابسامانيهاي عاطفي رنج مي‏برند و چنين آشفتگي رواني و عدم نشاط روحي مي‏تواند حتي سلامتي جسماني و زيستي افراد ساكن در آن محله را دچار تهديد نمايد.

گروهي از پژوهشگران با استفاده از مصاحبه اقدام به تحقيق بر روي هفت هزار نفر كه داراي سبكهاي زندگي متفاوت بودند كردند و تمركز خاصي بر روي نيرومندي شبكه حمايت اجتماعي آنان نمودند. در يك سو افراد نگون‏بختي وجود داشتند كه از حمايت دوستان و همسايگان خيلي كم برخوردار بودند و در سويي ديگر انسانهايي ديده مي‏شدند كه با شبكه اجتماعي پرقدرتي شامل پيوندهاي نزديك و صميمي خانوادگي دوستان و همسايگان سرشار از عطوفت در ارتباط بودند. نُه سال پس از اين سنجش، پژوهشگران به سراغ آنان رفتند تا ببينند اين دو گروه از لحاظ سلامتي فيزيكي و روحي در چه حالي هستند.

پيوند با همسايگان بايد از مرزهاي مصلحت‏جويي و منفعت‏طلبي فراتر رود و پرتوي از معنويت در آن تجلي كند.

نتايج به دست آمده بسيار اعجاب‏آور بود. تنها 10% مردان ميانسالي كه بالاترين پيوندهاي اجتماعي را داشتند ظرف اين مدت فوت كرده بودند اما اين ميزان براي مرداني كه ارتباط اجتماعي و عاطفي ضعيفي داشتند 31% بود. در مورد زنان نيز ارقام مذكور با اندكي نوسان قابل مشاهده بود. اين بررسي نشان مي‏دهد كه افسردگي ناشي از احساس تنهايي و انزواي اجتماعي و قطع رابطه با خويشاوندان و همسايگان مي‏تواند عواقب مرگبار داشته باشد

و ميزان اميد به زندگي را به نحو محسوس و قابل ملاحظه‏اي تقليل دهد.(9) به همين دليل در منابع روايي تشيع تأكيد شده براي افزايش عمر و شادابي و سلامتي، با خويشاوندان و دوستان و همسايگان ارتباط تنگاتنگ و مستحكمي داشته باشيم.

منوهين (Menuhin) هنرمند اروپايي اعتراف مي‏كند تمام گروههاي قومي بايد براي بهتر درك نمودن همسايگان بكوشند؛ زيرا جنگ اغلب بين سرزمينهاي همسايه رخ مي‏دهد. اكنون زمان آن است كه جهان دريابد كه بايد با همسايه‏ها دوست بود نه دشمن.(10) جامعه‏شناسان بر اين باورند از تجمع افراد، شعور اجتماعي پديد مي‏آيد و «اميل دوركيم» در كتاب «تقسيم كار اجتماعي» مي‏گويد:

همسايگان در پيدايش برخي نابسامانيهاي اجتماعي و حتي مشكلات رفتاري دخالت دارند و فرزندان از طريق تلقين‏پذيري، تلقيد و نظاره آن خصوصيات آنان را به خود انتقال مي‏دهند و در واقع معمار شخصيت كودكان يك خانواده، مناسبات رفتاري همسايگان نيز خواهد بود.

بزرگترين بخش حالات شعوري ما ناشي از طبيعت رواني به طور كلي نبوده بلكه نتيجه چگونگي پيوندي است كه آدميان با يكديگر برقرار مي‏نمايند و دانشمند ديگري گفته است آگاهي از خود، از بينش و دانش ديگران منفك نخواهد. «ژان پياژه» روانشناس مشهور روح فردي و جمعي را به هم پيوند داده و تأثير رفتارهاي افراد ساكن در مجاورت خانواده‏ها را در ويژگيهاي رفتاري كودكان امر مسلمي دانسته است.(11)

توشه تحكيم اخوّت

آيين حيات‏بخش اسلام كه از منبع فياض وحي توسط رسول اكرم(ص) براي هدايت جامعه وضع شده و بر فطرتها و بنيانهاي خردمندانه استوار بوده و نسبت به ابعاد گوناگون فكري و عاطفي و اجتماعي افراد اشراف كامل دارد، به منظور استحكام رشته‏هاي برادري و تحكيم اخوت همسايگان دستورات كامل و جامعي صادر نموده و پيروان خود را به آنچه كه بهبودي اين روابط را تضمين مي‏نمايد امر كرده و آنان را از اموري كه كمترين خلل به اين روابط وارد كند برحذر داشته است.

تبعيت از توصيه‏هاي ديني و اخلاقي كه در فرهنگ قرآن و عترت ريشه دارد صفاي معنوي و عطر روحاني در مناسبات افراد به وجود مي‏آورد كه ثمرات ارزشمند آن در ابعاد گوناگون زندگي جوامع انساني انكارناپذير است. از ديدگاه اسلام هر فرد مسلمان بايد قلمرو برخوردار بودن از نعمتهاي الهي و تسهيلات مادي و فرهنگي و نيز همكاري و همياري را از چهارديواري خانه مسكوني خويش به محيط پيرامون و محله‏اي كه در آن سكونت دارد سرايت دهد و در معاشرتها مراعات حال همسايگان را جدي بگيرد و بر اين باور باشد هر گونه مناسبات رفتاري، اخلاقي با مجاورين در پرونده اعمالش ضبط گشته و سعادت يا شقاوتش در آخرت به چنين مسايلي نيز بستگي دارد.

براي بهبودي به كنترل روابط متقابل انساني، احكام بخصوصي در اسلام وجود دارد كه در صورت اجراي آنها نخست ثواب زيادي متوجه حال اشخاص مي‏گردد و در مرحله بعدي محبت مردم نسبت به اسلام و مسلمين جلب شده و دشواريهاي اخلاقي همسايگان برطرف مي‏شود و در نهايت شادماني خانواده‏ها

فراهم مي‏گردد. اهميت اين قوانين هنگامي روشن مي‏گردد كه اسلام روحيه فرد را نسبت به مصالح همسايگان آن چنان تقويت و ترغيب مي‏نمايد كه به هنگام تصادم منافع شخصي با برنامه‏هاي افراد همسايه از حق مسلّم خويش چشم پوشيده و با حالتي از فداكاري، تسليم و خرسندي نسبت به رفع امور آنان اهتمام مي‏ورزد. البته مشروط بر آنكه مصالح همسايگان بر محور حق و عدالت و درستي و راستي باشد. چنين گذشتي تجويز شده است. در سي و ششمين آيه از سوره نساء، خداوند از انسان مسلمان معتقد مي‏خواهد پس از اطاعت و عبادت پروردگار، حق بندگان ديگر و آداب معاشرت را رعايت كند و در واقع، خداوند نسبت به حق خويش و حقوق ديگران ده فرمان بسيار مهم صادر كرده كه بند ششم و هفتم در باره همسايگان نزديك و دور است و بر اساس مضامين اين آيه، اولاً رعايت حقوق آنان عملي ساختن دستور واجب الهي است و ثانيا در رديف پرستش او و شرك نورزيدن به پروردگار آمده است.

اين دستور بزرگ و درخشان اسلامي متضمن فوايدي است كه اگر از سوي مسلمين عملي شود بسياري از مشكلات جوامعي كه در مجاور يكديگر سكونت دارند حل خواهد شد. و نيز بايد در نظر داشت چنين احساني، اداي تكليف و اجراي فرمان خداوند است و بايد به قصد قربت و در متن توحيد عملي صورت گيرد و انگيزه‏هاي عقيدتي در تقويت آن دخالت داشته باشد. ارتباط شايسته خانواده‏ها با همسايگان و خوشرفتاري با آنان به حدي در فرهنگ اهل‏بيت(ع) اهميت دارد كه حضرت امام رضا(ع) در سخني گهربار اين ويژگي را از جمله اهداف بعثت حضرت محمد(ص) برشمرده و فرموده‏اند خويشتن‏دار باشيد، از كوشش در راه حق باز نايستيد، امانت مردم را به آنان باز گردانيد، راستگو باشيد و با همسايگان خوشرفتاري كنيد. اينها برنامه‏هايي است كه رسول اكرم(ص) به خاطر آنها مبعوث به رسالت شده‏اند.(12)

حضرت علي(ع) در بياني جاودانه مي‏فرمايند: شيعيان ما كساني هستند كه به خاطر ولايت ما نسبت به يكديگر فضل و بخشش مي‏كنند ... مايه بركت همسايگان هستند و با معاشران خود در صلح و صفا به سر مي‏برند.(13) و نيز روايت شده كه مكارم اخلاق ده چيز است كه يكي از آنها حمايت از همسايه مي‏باشد.(14)

حضرت علي(ع) چهار خصلت را برشمرده كه اگر كسي آنها را مراعات كند اهل بهشت است كه يكي از آنها خوشخويي با همسايگان است.(15)

امام صادق(ع) نيكرفتاري با همسايگان را بعد از نماز و در رديف اقامه آن در مسجد ذكر كرده است: «عليكم بالصلوة في المساجد و حسن الجوار للناس».(16)

از اين سخنان چنين استنباط مي‏گردد كه در ايجاد مناسبات اخلاقي و رفتاري با همسايگان بايد جديّت به خرج داده و رابطه با آنان را مستحكم گردانيده، حقوقشان را مراعات كرده و آرامش مجاورين را در حد وسع و توان خويش فراهم سازيم و اين وظيفه شرعي، اسلامي و انساني ماست. خانم هيام‏عطوي، از زنان شاخص و مبارز لبناني كه مردي ايراني را به همسري برگزيده و سالهاست به ايران مهاجرت كرده است طي خاطره‏اي مي‏گويد: يكي از اساتيدم به منزل ما آمده بود ولي قبل از آن درِ خانه روبه‏رو را زده و از اهل آن احوالپرسي كرده بود. چون به خانه ما آمد پرسيدم: حال همسايه ما چطور بود؟ با ناراحتي شديد به من گفت: از من مي‏پرسي حال همسايه تو چطور است؟! گفتم: بله استاد، چطور مگر؟ گفت: تو بايد بروي بپرسي و وظيفه توست كه بداني. گفتم: آنان فرهنگ مختص خود را دارند و احساس مي‏كنم مايل نباشند با آنان مراوده داشته باشم. گفت: دوست نداشته باشند، ولي وظيفه اسلامي تو اين است كه در را بزني و از پشت آن احوال همسايه را بپرسي و بگويي آيا مشكلي نداريد؟ با كمبودي مواجه نيستيد؟ اسلام اين را از ما مي‏خواهد و گرنه در مسلماني ما كاستي ديده مي‏شود. نبايد سر بر زمين بگذاريم در حالي كه از وضع همسايه آگاهي نداريم.(17)

آري اسلام دين محبت، صفا و مودّت است و از خشونت بيزار بوده و در پي آن است كه در بين پيروانش نشاط پديد آورده و ديگران را از اين شادي محظوظ نمايد.

افسردگي ناشي از احساس تنهايي و انزواي اجتماعي و قطع رابطه با خويشاوندان و همسايگان مي‏تواند عواقب مرگبار داشته باشد و ميزان اميد به زندگي را به نحو محسوس و قابل ملاحظه‏اي تقليل دهد.

سفارشهاي آسماني

از حضرت محمد(ص) پرسيدند: در اموال انسان مسلمان غير از امور واجب چون زكات و ... حق ديگري وجود دارد؟ فرمود: آري و افزود: نيكي به بستگاني كه قهر كرده‏اند و پيوند با همسايه مسلمان. و در ادامه افزود: «مازال جبرئيل يوصيني بالجار حتي ظنت انه سيورّثه» يعني آنچنان دائما جبرئيل به من در مورد همسايه سفارش مي‏نمود كه گمان كردم همسايه را وارث همسايه خود خواهد گردانيد.(18) عبداللّه‏ بن‏عباس خاطرنشان نموده است چند روزي قبل از فرا رسيدن رحلت حضرت پيامبر(ص) آن وجود گرامي براي ما خطبه‏اي ايراد نمودند و در آن چنان موعظه‏اي كردند كه چشمها پر از اشك گرديد، قلبها به طپش درآمد و لرزه بر اندام حاضرين مستولي گرديد و از مقدمه‏چينيها و تمهيدات پيامبر(ص) براي برپايي چنين جلسه‏اي برمي‏آيد كه آن بزرگوار در نظر دارد در واپسين روزهاي حيات دنيوي براي اصحابي كه از فرشتگان برترند و افرادي كه وارسته و مؤمنند و در محفلي كه فرشتگان حضور دارند مطالب مهمي را به سمع حاضران برسانند. در اين خطبه و در چهار فراز آن، پيامبر اكرم(ص) در مورد همسايگان نكاتي را يادآور مي‏شوند و اصحاب و پيروان خويش را از آزار رسانيدن به همسايه برحذر مي‏دارند.(19)

حاتم طايي از بزرگان عرب و مردي سخيّ و بلندنظر بود و از اينكه نسبت به همسايگان خدمت مي‏نمود و حوائج آنان را برآورده مي‏ساخت لذت مي‏برد. وي قبل از آنكه به شرف ملاقات با رسول اكرم(ص) نايل گردد، سراي فاني را وداع گفت و پس از مرگش رياست قبيله «طيّ» كه به عهده‏اش بود به فرزند وي، يعني «عدي» رسيد كه سخاوت و خوشخويي با معاشران و مجاوران و فقيران را ادامه داد. در سال نهم هجرت دودمان حاتم طائي كه تسليم اسلام نشده بودند با مجاهدت رزمندگان اسلام به رهبري حضرت علي(ع) مقهور مسلمانان گشته ولي دختر حاتم طايي «سفانه» كه زني سخنور و اديب بود همراه با گروهي از زنان قبيله طيّ اسير شد. چون اسيران و غنايم را به مدينه آوردند دختر حاتم از رسول اكرم(ص) خواست تا او را به دليل اخلاق خوب پدر و سخاوت او و امدادرساني به همسايگان و خويشاوندان آزاد نمايد. پيامبر اكرم(ص) به جهت ارج نهادن به چنين ارتباط شايسته خانواده‏ها با همسايگان و خوشرفتاري با آنان به حدي در فرهنگ اهل‏بيت(ع) اهميت دارد كه حضرت امام رضا(ع) در سخني گهربار اين ويژگي را از جمله اهداف بعثت حضرت محمد(ص) برشمرده و فرموده‏اند خويشتن‏دار باشيد، از كوشش در راه حق باز نايستيد، امانت مردم را به آنان باز گردانيد، راستگو باشيد و با همسايگان خوشرفتاري كنيد. اينها برنامه‏هايي است كه رسول اكرم(ص) به خاطر آنها مبعوث به رسالت شده‏اند.

ارزشهايي دستور فرمود او را آزاد نمايند و با كارواني از خويشاوندانش روانه شام سازند و به برادرش عدي كه از نزد سپاهيان اسلام به شام گريخته بود تحويل دهند. چون سفانه از برخورد شايسته خاتم رسولان سخن آورد عدي به مدينه آمد و اسلام آورد و در ركاب حضرت علي(ع) در جنگهاي متعدد از خود رشادتها بروز داد. راستي كه نيكي به همسايه چه بركات ارزشمندي به همراه مي‏آورد.(20)

* توصيه‏هاي نوراني

و نيز از امام صادق(ع) روايت شده كه فاطمه زهرا(س) شكوه‏اي نزد رسول خدا(ص) برد. پس آن حضرت ورقه‏اي به دخت دلبندش مرحمت فرمود و افزود: مضامين آن را فراگير. در آن متن آمده بود هر كس به خدا و روز قيامت ايمان داشته باشد همسايگان را مورد ايذاء قرار نمي‏دهد، مهمان را گرامي داشته و سخن نيكو بگويد يا سكوت اختيار نمايد.(21)

از ابن‏مسعود نيز نقل شده: شخصي به محضر آن بانوي نمونه اسلام شرفياب گرديد و عرض كرد: آيا از پدرتان نزدتان چيزي باقي است؟ ايشان فرمود: اي كنيزك آن چوب تَر را برايم بياور. كنيز پس از تفحصي كه مدتي به درازا كشيد چوب نوشته‏اي را يافت كه بر آن نوشته بود: رسول خدا(ص) فرموده است:

هر كس همسايه از دست او ايمن نباشد از ايمان محروم است و يقين داشتن به روز واپسين مانع آزار رسانيدن به همسايه مي‏شود.

در متن اين روايت آمده كه فاطمه زهرا(س) ارزش اين نوشته را معادل حسن(ع) و حسين(ع) دانسته زيرا سخنان آخرين فرستاده الهي و توصيه‏هاي خاتم رسولان بر آن نقش بسته بود.(22)

نخستين پيشواي شيعيان در خطبه معروف قاصعه، در سخني جاويدان از تعصبهاي غلط و افتخارات بيهوده و مباهات بي‏معنا به شدت انتقاد مي‏كند و مي‏فرمايد: اگر كسي مي‏خواهد تعصب به خرج دهد بايد كردار پسنديده، خصال نيكو و خلق مستحسن را ملاك و ميزان فضيلت قرار دهد.

بعد حضرت(ع) در فرازي از خطبه مي‏افزايد: به صفات حميده و اخلاق كريمه مباهات نماييد. و به دنبال اين سخن برخي از خصلتهاي نيكو را كه سزاوار است انساني داشته باشد بر مي‏شمارد كه نخستين اين حالات خوب از ديدگاه حضرت(ع) حفظ حقوق همسايه و مراعات حال او است: «من الحفظ للجوار».(23)

همّام كه از اصحاب حضرت علي(ع) بود از پيشگاه آن حضرت خواست اوصاف پرهيزگاران را برايش چنان برشمارد كه گويي آنان را با چشم مي‏نگرد. يكي از صفات پرهيزگاران كه در اين خطبه بدان اشاره گرديده زيان نرساندن به همسايه است: «و لا يضّارّ بالجار»(24)

در رساله حقوق امام سجاد(ع) پنجاه و يك حق مطرح شده كه هر مسلماني ملزم به اداي آنهاست و در فرازي از اين متن متقن، فرموده است: اما حق همسايه حفظ او است در نهان و تكريم وي در عيان و حمايتش در صورتي كه مورد ستم واقع شود و اگر احتمال تأثير اندرز مي‏دهي او را موعظه كني، در وقت سختيها وي را رها ننمايي و از خطا و جرمش درگذري و با او بزرگوارانه معاشرت كني (و لا قوة الاّ باللّه‏).

چهل و چهارمين دعاي صحيفه سجاديه مربوط به هنگام دخول ماه مبارك رمضان است. در بخشي از اين دعا امام(ع) از خداوند مي‏خواهد كه به او توفيق دهد با همسايه به فضل و بخشش رفتار كرده و در رفع نيازها و كمك به فقيرانشان اقدام نمايد و در مقابل آزارشان از درِ نيكي و خوشي درآيد.

ادامه دارد.


1ـ روابط اجتماعي در اسلام، علامه طباطبايي، ص8.

2ـ نك: سوره آل عمران، آيه 105، سوره انعام، آيات 152 و 159.

3ـ مقدمه‏اي بر روانشناسي عمومي، رضا شاپوريان، ص202 ـ 201.

4ـ 8.PSYCHOLGLE SOCIALE

5ـ در اين مورد بنگريد به كتابهايي چون روانشناسي اجتماعي از آغاز تا كنون، گوردون دبيلو آليورت و ... ترجمه محمدتقي منشي‏طوسي، ص20 و روانشناسي اجتماعي تجربي، رابرت جي، زايونك، ترجمه محمود ايرواني، ص18.

6ـ روانشناسي شرايت، ام. اسكات پك. ترجمه علي مفتخر، ص351.

7ـ روانشناسي اجتماعي، اتوكلاين برگ، ترجمه علي‏محمد كاردان، ج اول، ص296.

8ـ درآمدي بر روانشناسي اجتماعي، هدايت‏اللّه‏ ستوده، ص118 ـ 117.

9ـ روانشناسي شاري، مايكل آيزنك، ترجمه مهرداد فيروزبخت و خشايار بيگي، ص202 ـ 201.

10ـ روزنامه همشهري، 22 اسفند 1375، شماره 1216.

11ـ مسايل روانشناسي جمعي و روانشناسي اجتماعي، باستيد، بوريكو، پياژه، دوفرن، ستوتزل و لوفوبر، ترجمه علي‏محمد كاردان، ص9 و 24.

12ـ سيري در نماز، حسين انصاريان، ص23.

13ـ كافي، ج3، ص333.

14ـ تاريخ يعقوبي، ج2، ص202 و 201.

15ـ سفينة البحار، حاج شيخ‏عباس قمي، ماده رحم، و نيز لئالي‏الاخبار، تويسركاني، ج3، ص9.

16ـ امالي شيخ مفيد، ص205.

17ـ ماهنامه نيستان، گفتگو با خانم هيام عطوي‏لبناني، رضيه ميرعنايت، دي‏ماه 1376، شماره 28، ص11.

18ـ لئالي‏الاخبار، تويسركاني، ج3، ص5، سفينة البحار، ج1، ص413 ـ 4147، نخبة‏الانوار في هداية الابرار، مولوي همداني، ص77، تنبيه الغافلين، ص106؛ نهج الفصاحه، ص546.

19ـ عرفان اسلامي، حسين انصاريان، ج3، ص173.

20ـ نك: الاصابه في تمييز الصحابه، ج2، ص460 و نيز ج4، ص322؛ زهرالربيع، ص89، مجالس المؤمنين، ج اول، ص646.

21ـ الكافي، ج2، ص667؛ المحجة البيضاء، ج3، ص426، وافي، ج1، ص350.

22ـ سفينة البحار، ج اول، حديث فاطمه زهرا(س).

24ـ نهج‏البلاغه، خطبه همام (193).

/ 1