بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
از بزرگان علماى شيعه و نقيب علويان در كربلا بود. در كربلا چشم به جهان گشود و در همان جا باليد و مدارج علمى را در نزد علماى بزرگ پيمود و به مقام والاى اجتهاد دست يافت و در رستاخيز فكرى و نهضت علمى حوزه تشيع نقش بسزايى داشت.ابن عنبه هنگام سخن از علويان از وى ياد كرده و او را از نقباى كربلا بر شمرده است.31سيد عبدالرزاق كمونه پس از يادكرد نسب او تا امام زين العابدين(ع) وى را نقيب كربلا دانسته است.32سيد محسن امين نسب وى را تا اميرالمؤمنين ياد مى كند و وى را از نقباى كربلا مى داند.33نگارنده مهر و امضاى وى را در پاره اى از شجره نامه هاى علويان حائر شريف ديده است.مقام نقابت پس از مرگ وى به پسرش (الحسن) واگذار شد. وى عالمى بلند پايه بوده است. سيد عبدالرزاق كمونه به نقل از (كتاب التحفه) نوشته سيد ضامن بن شدقم مى نويسد:(نام وى على بن فضائل بن الحسن و در كربلا وى را بنى علوان خوانند.)34وى نيز در نشر معارف اسلامى و تقويت تشيع و بالا بردن سطح علمى مدرسه كربلا و رونق بخشيدن به آن و گسترش دادن مكتب اهل بيت نقش بسزايى داشت.6. ابو اسحاق شمس الدين ابراهيم (644 ـ 722هـ.ق.) بن شيخ سعدالدين محمد بن المؤيد جوينى حموى. از متكلمان بزرگ شيعه و محدّثان نامور:در جوين خراسان چشم به جهان گشود و در بغداد رخ در نقاب خاك كشيد. وى در خاندان علم و تصوف تربيت يافت و پس از گذراندن مقدمات و فراگيرى فنون ادب نزد پدرش; مدارج علمى را در نزد علماى بزرگ خراسان پيمود و براى كسب دانش بيش تر و شنيدن حديث به سير و سفر پرداخت و در اين سير و سفر علمى از محضر بزرگان و فرهيختگان شيعه و سنى كسب فيض كرد. نامورترين مشايخ اجازات شيعى او عبارتند از: خواجه نصيرالدين طوسى (597 ـ 672هـ.ق.) شيخ نجم الدين ابوالقاسم جعفر معروف به محقق حلّى (602 ـ 676هـ.ق.) سيد عبدالحميد بن فخار موسوى حائرى شيخ سديدالدين يوسف حلى سيد بن طاوس منتخب الدين بابويه و….35ابن حجر عسقلانى از پيوستن وى به مدرسه كربلا ياد مى كند ولى به زمان آن اشاره نمى كند.36با توجه به تاريخ سقوط بغداد در محرم 656هـ.ق. و ولادت وى در سال 644هـ.ق. روشن مى شود كه وى در هنگام فروپاشى بغداد دوازده سال بيش تر نداشته است; از اين روى پيوستن وى به مدرسه كربلا پس از فروپاشى بغداد بوده و در مقاله پيشين37 يادآور شديم كه وى از شاگردان سيد جلال الدين عبدالحميد حائرى بوده است.وى پس از فروپاشى بغداد به مدرسه كربلا پيوست و از محضر ناموران و برجستگان اين مدرسه بهره گرفت بويژه از محضر عبدالحميد موسوى حائرى. در كتاب خود: (فرائد السمطين فى فضائل المرتضى والبتول والسبطين) از استاد خود بيش از بيست و پنج مورد روايت مى كند.38وى در نهضت فكرى مدرسه كربلا در تربيت شاگردان و گسترش فرهنگ تشيع تلاش بسيار ورزيد و گامهاى بلند و كارايى برداشت.ييادآور شديم كه وى براى شنيدن حديث به سيروسفر پرداخت و آنچه در فضائل خاندان وحى(ع) از بزرگان شيعه و سنى شنيد در (فرائد السمطين) گرد آورد و شمار كسانى كه از آنان در فضيلت خاندان وحى(ع) حديث شنيده بيش از يكصد و شصت و يك نفرند كه ده تن آنان زنان محدثه اند.