بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
از رخدادهاى مهم زندگى او كه در تاريخ ايران و تشيع از اهميت خاصى برخوردار است اسلام آوردن سلطان غازان خان مغول به دست اوست.سلطان مغول برادر سلطان محمد الجايتو در روز چهارم شعبان سال 694هـ.ق. در برابر كاخ خود در ناحيه اى به نام: لار دماوند پس از تشكيل مجلس با شكوهى با تشريفات خاص غسل كرد و جامه شيخ سعدالدين محمد جوينى پدر وى را پوشيد و به دست جوينى اسلام آورد و به پيروى از او نزديك به ده هزار نفر از سران و امراى مغول اسلام آوردند و غازان از اين تاريخ به بعد به نام: (محمود) خوانده شد و به شادى اين روز و تشرف به اسلام اموال بسيارى به علما فقيهان و شيوخ طريقت و سادات بخشيد سپس به زيارت اماكن مقدسه پرداخت.39شمس الدين محمد ذهبى (م.748هـ.ق.) مى نويسد:(و سمعت من الامام المحدث الاوحد الاكمل فخرالاسلام صدرالدين ابراهيم بن محمد بن المؤيد بن حمويه الخراسانى الجوينى شيخ الصوفية قدم علينا طالب حديث روى لنا عن رجلين من اصحاب المؤيد الطوسى وكان شديد الاعتناء بالرواية و تحصيل الاجزاء حسن القراءة مليح الشكل مهيبا دينا و صالحا و على يده اسلم غازان الملك مات سنة اثنتين وعشرين و سبع مائه وله ثمان و سبعون سنة رحمة اللّه تعالى.)40از امام محدثان فخرالاسلام صدرالدين ابراهيم فرزند محمد فرزند مؤيدالدين حمويه خراسانى جوينى استماع حديث كردم. وى شيخ صوفيان بود هنگامى كه بر ما وارد گرديد در جست وجو و طلب حديث بود. و همچنين از براى ما روايت كرد: از دو تن از اصحاب مؤيد طوسى. وى سخت اهتمام مى ورزيد در گردآورى حديث و تحصيل اجزاء آن. بسيار زيبا قراءت مى كرد و خوش سيما و مليح و باوقار و متدين و صالح بود. سلطان غازان مغول به دست وى اسلام آورد. در سال 722هـ.ق. در هفتاد و هشت سالگى دار فانى را وداع كرد. خدايش بيامرزاد.ابن حجر پس از يادآورى شمارى از مشايخ وى مى نويسد:(از جماعت بسيارى در عراق شام و حجاز كسب فيض كرده و از محدثان بسيارى در شهرهاى: حلّه تبريز آمل طبرستان قدس كربلا قزوين نجف و بغداد حديث شنيده و سفرهاى زيادى بدين جهت كرده و سلطان غازان مغول به دست او اسلام آورده است.)41از وى آثار ارزشمند بسيارى به جاى ماند كه و مشهورترين آنها (فرائد السمطين فى فضائل المرتضى والبتول والسبطين) است كه از بهترين نوشته هاى كلامى قرن هشتم هجرى به شمار مى رود. شيخ آقا بزرگ تهرانى در الذريعه به شرح از آن ياد مى كند.42آقاى محمد تقى دانش پژوه در فهرست اهدايى كتابخانه مشكوة به دانشگاه تهران از كتاب ياد شده نسخه كهنى را معرفى مى كند كه به شماره 582 در دفتر كتابخانه تهران محفوظ است.43سه نسخه ديگر از همين اثر در كتابخانه آيت اللّه مرعشى نجفى در قم به شماره هاى: 2551 2552 و 2906 محفوظ است.44اين كتاب نفيس در دو جلد به تحقيق شيخ محمد باقر محمودى جلد اول در سال 1398هـ.ق.1978م. جلد دوم در سال 1400هـ.ق. 1980م. در بيروت توسط مؤسسة المحمودى به چاپ رسيده است.7. شيخ مؤيدالدين محمد (م. ح. 720هـ.ق.) بن شرف الدين ابوالقاسم على بن وزير مؤيدالدين ابوطالب محمد بن احمد علقمى حائرى معروف به ابن علقمى از بزرگان علما و از طرق اجازات:وى نواده ابن علقمى وزير المستعصم باللّه آخرين خليفه عباسى است. پدرش شرف الدين ابوالقاسم على نيز وزير مغولان در بغداد بود.وى در بغداد چشم به جهان گشود و در همان شهر رشد كرد و باليد. دانشهاى اسلامى و فنون ادب را نزد پدرش و ديگر علما فرا گرفت و به حوزه كربلا پيوست و در آن حوزه از محضر بزرگان از جمله سيد جلال الدين عبدالحميد موسوى حائرى بهره برد و به درجه عالى اجتهاد رسيد و از همگنان خويش پيش رفت و بسيارى از علماى برجسته به فضل و كمال وى اعتراف كرده اند.وى از بقاياى خاندان ابن علقمى در اواخر قرن هفتم و مطلع قرن هشتم هجرى است.