مدرسه کربلا (4) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مدرسه کربلا (4) - نسخه متنی

عبدالحسین شهیدی صالحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ميرزا عبداللّه افندى درباره وى مى نويسد:

(الوزير الكبير والعالم البصير شرف الدين ابوالقاسم على بن الوزير مؤيدالدين… العلقمي… من اجلاء علماء الاماميه معاصر للعلامة وامثاله وكان والده بل هو ايضاً وزيراً للخليفه المستعصم العباسى آخر الخلفاء العباسيه وكان هو او والده بابن العلقمي….)12

شيخ حر عاملى مى نويسد:

(الوزير شرف الدين ابوالقاسم علي… عالم جليل القدر شاعر اديب من تلامذة المحقق نجم الدين….)13

شيخ آقا بزرگ تهرانى مى نويسد:

(… قرأ على نجيب الدين يحيى بن احمد بن سعيد كتابه (جامع الشرايع) و معه جماعة منهم جلال الدين محمد بن على بن طاوس (م. 680هـ.ق.) و منهم شمس الدين محمد بن احمد بن صالح القسينى على ما ذكره فى اجازته للشيخ طومار….)14

وى نزد نجيب الدين يحيى كتاب وى جامع الشرايع را با گروهى از جمله جلال الدين محمد بن على بن طاووس (م. 680هـ.ق.) و شمس الدين محمد بن احمد بن صالح قسينى خواندند چنانكه در اجازه خود به شيخ طومار ذكر كرده است.

از شواهد تاريخى و پاره اى از اجازات برمى آيد وى در عصر پدر امور وزارت را بر عهده داشته و پس از وفات برادر بزرگ خود وزير عزالدين

ابوالفضل مدتى كوتاه به امور وزارت پرداخته تا اين كه پس از مدتى قدرت را به عطاملك جوينى كه در ذيحجه سال 657هـ.ق. وارد بغداد شده بود واگذارد و از پُستهاى سياسى كناره گرفت و به حوزه حله و كربلا پيوست.

عباس الغراوى به هنگام ذكر وزارت عطا ملك جوينى مى نويسد:

(فى ذى الحجة سنه 657 هـ.ق ولى بغداد علاء الدين عطا ملك الجوينى وجعل معه عمادالدين عمربن محمد القزوينى ومن ثم انقطعت الوزارة من البغداديين و صارت لصنائع المغول و موظفيهم من الايرانيين ولهم حق السبق فى الطاعة….)15

با ورود عطا ملك جوينى در ذيحجه 657 به بغداد وزارت را به عهده گرفت و عمادالدين عمر فرزند محمد قزوينى را به معاونت خويش گمارد و وزارت از دست بغداديها خارج گرديد و به دست ايرانيان افتاد و بغداد به دست مغولان و كارگزاران ايران اداره مى شد چنانچه كه از پيش در ايران عمل مى شد….

با آنچه ياد شد خوانندگان عزيز با نقش خاندان ابن علقمى درنهضت فكرى تشيع آشنا شدند و از اين خاندان شيخ مؤيد الدين محمد بن على علقمى در قرن هشتم است كه در جاى خود به نقش وى نيز اشاره خواهيم كرد.

5. سيد شمس الدين على (م. ح.660 هـ.ق.) فرزند ثابت بن عصيده سوراوى حائرى از شيوخ اجازات و مجتهدان بزرگ و نامور شيعه بوده است:

وى دانشهاى اسلامى و فقه و حديث را درحوزه كربلا از محضر ابومحمد الياس حائرى (زنده در 538هـ.ق.) شيخ ابومحمد عربى بن مسافر عبادى حلّى حائرى و محمد بن طحال المقدادى حائرى فرا گرفته و براى شنيدن

حديث به شهرهاى گوناگون سفر كرده و از مشايخ عصر خود بهره گرفته و به مقام والاى اجتهاد و درجه بالاى علمى دست يافته آن گاه به حائر شريف بازگشته و كرسى تدريس و رهبرى را از آن خود كرده است و مشتاقانِ دانش دين از دور و نزديك به محضر وى شرفياب مى شدند و جمع بسيارى از بزرگان علماى اماميه در مدرسه وى تربيت يافته اند از جمله شاگردان و راويان از وى شيخ سديدالدين يوسف پدر و مربى علاّمه حلّى از بنيان گذاران مدرسه حلّه و شيخ احمد بن محمد موصلى (زنده در سال 668هـ.ق.) و علامه حلّى (648 ـ 726هـ.ق.) است كه توسط پدر خود از وى روايت مى كند و در اجازه خود به بنى زهره از او به عنوان شيخ على بن ثابت بن عصيده به بزرگى نام برده است و از مشايخ او از شيخ نجيب الدين استرآبادى والياس بنى هاشم حائرى و عماد طبرى و محمد بن طحال مقدادى حائرى ياد مى كند.

شيخ حر عاملى از وى چنين ياد مى كند:

/ 22