فصلنامه بينات سال يازدهم/شماره 4. زمستان 1383 شماره مسلسل 46. شخصيت شناسي/ معاصر عبدالکريم بهجت پور
مقدمه
بهترين تحيات و اکرام و ادعيه و اعظام, بر علماي راستين و دانشمندان استوار و متين امت اسلام و مذهب تشيع باد که ربّاني متعلمان سبيل نجات بودند و مردم را به آستان توحيد و ولايت دلالت نمودند. علماي اسلام حجت هاي الهيه در روي زمين اند, آنان آيات الهيه و بيّنات ربّانيه را از اندراس و کهنگي و بطلان مصون داشتند و معارف آسماني و شريعت اسلامي را حفظ کرده و در دل امثال خود کاشتند. مولاي متقيان علي (ع) در وصف اين گروه مي فرمايند: «هجم بهم العلم حقيقة البصيرة و باشروا روح اليقين و استلانوا ما استوعره المترفون و انسوا بما استوحش منه الجاهلون و صحبوا الدنيا بابدان ارواحها معلّقة بالملاء الأعلي, اولئک خلفاء الله في ارضه و الدعاة الي دينه. آه, آه, شوقاً الي رؤيتهم» امواج علم بر اساس حقيقت ادارک و بصيرت بر آنها هجوم برد و به يک باره آنان را احاطه کرد و جوهر ايمان و يقين را به جان و دل خود مسّ کردند, و آنچه را خوشگذران ها سخت و ناهموار داشتند, نرم و ملايم و هنجار انگاشتند و به آنچه جاهلان از آن در وحشت و ترس بودند, انس گرفتنند, فقط با بدن خاکي خود, همنشين اهل دنيا شدند, با روح هايي که به بلندترين قلّه از عالم ملکوت آويخته بود. ايشان در روي زمين جانشينان خدا و داعيان بشر به سوي دين خداي اند. آه, آه! چقدر اشتياق زيارت و ديدارشان را دارم. يکي از مصاديق اين کلام نوراني شيخنا الاستاذ, حضرت آيت الله حاج محمد هادي معرفت ـ دام عزه الوارف ـ مي باشد, هم او که در سن 74 سالگي با نشاطي زائد الوصف و با عنايات رباني به امر تدريس, تحقيق و فعاليت هاي اجتماعي و فرهنگي اشتغال دارد. و خود را براي دفاع از فرهنگ اسلامي و شيعي فارغ نموده و تمام همّت خود را صرف تحقيق, تأليف و تدريس سطوح عاليه فقه و اصول و علوم قرآني داشته است. تلاش نگارنده بر آن است تا اجمالي از شرح زندگاني, حيات علمي, پژوهشي و گزارش توصيفي تحليلي از کتب آن استاد فرزانه و محقق برجسته را تقديم خوانندگان محترم نمايد. اميدوارم سايه معظم له بر حوزه هاي علميه مستدام و جامعه علمي و فرهيختگان حوزه ها و دانشگاهها ساليان متمادي از خرمن دانش و فضل وي بهره مند گردند.
مروري بر تحصيلات و زندگي استاد
پدر ايشان شيخ علي, فرزند ميرزا محمد علي از نوادگان شيخ عبدالعالي ميسي اصفهاني بود که به اتفاق والدين و ديگر اعضاي خانواده در سال 1290 ه .ش از سد اصفهان به کربلاي معلّي مهاجرت کرد. شيخ علي دانشمند و خطيبي توانا و مورد احترام مردم کربلا بود که پدرانش تا سه قرن همگي از سلسه جليل روحانيت بودند. مادر استاد «سيد زهرا» دختر سيد هاشم تاجر رشتي و متوطن در کربلا بود. از آن پدر و اين مادر متدين در سال 1309 ه.ش درشهر کربلا فرزندي ديده به جهان گشود که نام وي را «محمد هادي» گذاشتند. «محمد هادي» از سن پنج سالگي براي کسب سواد به مکتب خان شيخ باقر اصفهاني فرستاده شد. آنگاه مقدمات علوم اسلامي را نزد پدر فرزانه خود و تني چند از اساتيد معروف نظير حاج شيخ اکبر نائيني, سيد سعيد تنکابني, شيخ محمد حسين مازندراني, سيد مرتضي قزويني و سيد محمد شيرازي فرا گرفت. مبادي فلسفه و دوره هاي فقه و اصول تا سطوح عاليه را در کربلا و نزد پدر بزرگوار و برخي از اساتيد بزرگ بهره گرفت و خوشه چين معارف الهيه شد. اساتيد اين دوره از حيات علمي ايشان يا در عداد مراجع و يا شاگردان بنام برخي از بزرگان فقهي و اصولي حوزه هاي علميه قلمداد مي شدند: شيخ محمد کلباسي, شيخ محمد حسين مازندراني, شيخ محمد خطيب ـ از علماي بزرگ و مراجع حوزه ـ سيد حسن آغامير قزويني ـ از شاگردان مرحوم آخوند خراساني و علماي صاحب نظر حوزه ـ شيخ محمد رضا جرقويي اصفهاني ـ از علماي بزرگ و جامع معقول و منقول و از شاگردان با واسط مرحوم شيخ هادي تهراني ـ شيخ محمد مهدي کابلي. البته شيخ يوسف بيارجمندي خراساني از شاگردان بزرگ مرحوم نائيني در فقه و اصول و اديب نيشابوري در فن فصاحت و علوم بلاغي درشکل گيري شخصيت علمي استاد معرفت ـ مدظله العالي ـ نقش برجسته اي داشت تا آنجا که کتاب هاي مطول, فصول, رسائل و مکاسب و يک دوره خارج اصول و مقدار زيادي از خارج فقه را نزد وي شاگردي نمودند.
هجرت به نجف اشرف
استاد معرفت در آغاز سال 1340 ه.ش و پس از فوت پدر بزرگوارشان ـ رحمة الله عليه ـ به منظور تکميل تحصيلات و رفعت هر چه بيشتر بناي دانش خويش همراه با خانواده به نجف اشرف مهاجرت کردند. دراين سالها نجف اشرف منزلگاه اساتيد فرهيخته و آيات عظامي همچون سيد محسن حکيم, سيد ابوالقاسم خويي, ميزرا باقر زنجاني, شيخ حسين حلّي، سيد علي فاني اصفهاني و اخيراً حضرت امام خميني ـ قدس سره ـ هم بود؛ استاد فرصت بهره گيري از اين گلستان معرفت را قدر دانسته از هر گلي شهدي نوشيد و مجمع فضائل خوبان شد. معظم له هر يک از اساتيد فوق الذکر را واجد امتيازي مي دانند: آقاي حکيم در طرح و بررسي آراي فقها مهارت و دقت فراواني داشت, وي به آراي فقهاي سلف همان عنايت و دقت را روا مي داشتند که به اقوال معصومين (ع). آقاي خويي در ضمن ساده گويي و قوت بيان و رسائي گفتار مطالب را عميق و با استدلال قوي بيان مي کرد. او در اندک مدتي تناوري از مطالب را به مخاطب انتقال مي داد. آقاي زنجاني در شرح و بسط دادن مطالب و روشن ساختن ابعاد مسأله با بياني شيوا و رسا و عميق تبحر خاصي داشت. آقاي حلّي در طرح اقوال مختلف در هر مسأله و بررسي دلائل و جرح و تعديل آنها مهارت به سزايي داشت و در مباحث فقهي نو آوري هاي فراواني از خود به يادگار گذارد. وي شيو خاصي در تدريس داشت: نظر خود را در اغلب موارد بيان نمي داشت بلکه لابه لاي نظرات ديگران بدون شاخصه مطرح مي کرد و هر گاه از ايشان در خواست مي شد که رأي خود را بيان دارد, مي فرمود: به صلاح شما نيست! زيرا هر چه باشد شاگرد به استاد خود يک نوع گرايش دارد که احياناً نا خودآگاه نظر او را راجح مي داند در حالي که اين گرايش گمراه کننده است و او را از آزاد انديشي, باز مي دارد. به همين جهت ايشان در تربيت شاگردان ممتاز و آزاد انديش موفق بود. آقاي فاني, محققي ژرف نگر و توانمند بود و در تربيت علمي شاگرد سعي فراوان داشت؛ علاوه بر جلسات روزانه, روزهاي پنجشنبه و جمعه به اتفاق آقاي رضواني ـ عضو فقهاي شوراي نگهبان ـ و آقاي قديري ـ مسئول پاسخ در دفتر استقتاء ات حضرت امام و مقام معظم رهبري ـ از اول صبح تاظهر خدمت ايشان حضور يافته و به گفت و گو و بحث پيرامون مسائل مي پرداختيم. از اين جلسات مايه هاي علمي فراواني به دست آورديم. حضرت امام خميني در طرح آراي بزرگان و گسترش در نقد و بررسي آن ويژگي خاصي داشت. ايشان بر اين باور بود و شاگردان رانيز چنين تربيت کردند که قداست تنها مخصوص اقوال معصومان است, آري, اقوال بزرگان احترام دارد نه قداست. و تجلي احترام آنان به نقد و بررسي نظرياتشان است و نه پذيرش تعبدي آنها. حضرت امام خود با شايستگي لازم به اين کار مي پرداخت و از سؤال و جواب و نقض و ابرام شاگردان استقبال مي کرد و در اين راه شاگردان نقّاد و روشنگر تربيت کرد. حضرت استاد, علاوه بر استفاده از اساتيد ياد شده, بخشي از اوقات خويش را به فراگيري فلسفي و حکمت متعاليه نزد فاضل ارجمند حضرت آيت الله رضواني گذراندند.
هجرت به قم
سال 1351 ش حکمت الهي اقتضا کرد تا عدو سبب خير شود و استاد از عراق به ايران مهاجرت نمايد حکومت بعث عراق دستور باز گرداندن ايرانيان مهاجر را از عراق صادر کرد و استاد فرزانه حاج شيخ محمد هادي معرفت با کوله باري از فضل و دانش به اتفاق خانواده رهسپار ايران و ساکن قم شد. اين فاضل جوان در بهار 42 سالگي, فرصت حضور در درس اصول ميرزا هاشم آملي ـ رحمة الله عليه ـ را که از شاگردان مبرز آغا ضياء عراقي بود, غنيمت شمرد و از خرمن دانش آن پير فرزانه خوشه هاي معرفت چيد. و به اين ترتيب شخصيت علمي محقق فرهيخته, استاد معرفت شکل گرفت و دوران طولاني بهره گيري علمي از اساتيد برجسته وممتاز حوزه هاي علميه کربلا, نجف اشرف و قم, از او مجتهدي مسلط برمباني فقهي, اصولي ساخت که روح دانش اندوزي را با جديت, تلاش, نو آوري, شجاعت در ابراز عقيده, توجه به آراي سلف درکنار نقد و بررسي آنها, نخبه گويي و حذف زوائد و تأمل در مسائل مهم, همراه کرد و با اين سرماي عظيم در سه حوز تدريس, پژوهش و تأليف و به خصوص ورود به عرصه هاي نو وراه هاي طي نشده دست به کارشد.
استاد معرفت در کرسي تدريس, تحقيق و تاليف
حضرت آيت الله معرفت از آغازين سال هاي تحصيل علوم اسلامي به امر تدريس و تحقيق پرداختند. علوم ادبي و علمي را متناسب با ميزان رشد علمي تدريس کردند و در هفته يکبار براي جوانان کربلا, جلسات پر شور علمي اسلامي بر پا کردند. درعنفوان جواني و همزمان با تحصيل دروس فقه و اصول, با همکاري جمعي از فضلاي مشهور کربلا از جمله سيد محمد شيرازي, سيد عبدالرضا شهرستاني,سيد محمد علي بحراني, شيخ محمد باقر بهبودي و ... دست به تأسيس و نشر ماهنامه اي با نام «اجوبة المسائل الدينية» زدند. اين گروه در اطلاعيه اي آمادگي خود را براي پاسخ گويي به سؤال هاي ديني مردم اعلام کردند و در مدت ساليان متمادي با جديت تمام به پاسخ سؤال هاي رسيده, پرداختند. اين ماهنامه با استقبال فراوان مردم از جمله دانشگاه هاي عراق و حتي خارج از کشور روبرو شد. و حاصل پاسخ ها که گاه در شکل مقالات علمي ـ تحقيقي تحرير مي شد بعضاً به صورت مستقل چاپ ومنتشر گرديد. از جمله مقاله هاي استاد معرفت که به زبان عربي تأليف و برخي از آنها به فارسي ترجمه و منتشر شد, مي توان به اين موارد اشاره کرد: «حقوق زن دراسلام», «ترجم قرآن, امکان, ضرورت», «دو فرق شيخيخه, اسکويي, کريمخاني», «اهميت نماز و تاثير آن در صيانت فردي و اجتماعي». استاد معرفت در نجف اشرف بخش عمده اي از وقت خود را مصروف تدريس و تحقيق نمودند؛ صبحها علاوه بر تحصيل, به تدريس مي پرداختند و عصرها را به امر تحقيق و تدوين اختصاص دادند. دراين زمان بود که با گروهي ا زفضلاي مشهور نجف اشرف ا زجمله «سيد جمال خوئي ـ فرزند برومند آيت الله العظمي خوئي ـ سيد محمد نوري, سيد عبدالعزيز طباطبائي, شيخ محمد رضا جعفري اشکوري, دکتر محمد صادقي و درسال هاي اخير استاد عميد زنجاني جلسات هفتگي تشکيل و پيرامون مباحث و موضوعات مختلف به بحث و تحقيق همت گماردند. هر يک از اين فضلا رشته اي از علوم اسلامي را موضوع تحقيق خود قرار دادند. در اينجا بود که حضرت استاد معرفت پژوهش هاي خود را در رشت «علوم قرآني» پايه گذاري کردند. وي علاوه بر نوشتن مقالات و نشر در مجلات از جمله ماهنام «اجوبة المسائل الدينية» که تا آن زمان منتشر مي شد به تاليف کتب عقيدتي,فقهي, قرآني روي آوردند که از جمله مي توان به کتاب «تناسخ ارواح» و «تمهيد القواعد» و «التمهيد» و...اشاره کرد. انگيزه حضرت استاد در رو آوردن به پژوهش هاي قرآني را از قلم معظم له استفاده مي کنيم: هنگام مراجعه و مطالعه براي آمادگي تدريس تفسير به حقيقت تلخي برخورد کردم و آن, فقدان بحث زنده پيرامون مسائل قرآني, در کتابخانه هاي فعلي تشيّع بود. اين برخورد تلخ از آنجا بود که براي تهي مقاله اي پيرامون مسأله «ترجم قرآن», به کتابخان تخصصي قرآن مراجعه مي کردم و در اين زمينه کتاب هاي زيادي که برخي در دو مجلد ونيز رساله ها و مقالات بسياري از مصر و غيره در اختيار بود که دانشمندان معاصر آن ديار نوشته بودند, ولي در حوز نجف جز يک برگ اعلامي حضرت آيت الله شيخ محمد حسين کاشف الغطاء چيز ديگري نيافتم. اين امر بر من گران آمد و مرا بر آن داشت که در زمين مسائل قرآني به طور گسترده, ديدگاه هاي دانشمندان گذشته و حال مکتب را روشن و عرضه کنم, نتيج آن تلاش پيگير هفت مجلد «التمهيد» و دو مجلد «التفسير و المفسرون» گرديد. در نوشت اخير تکميل «مافات» نوشت «محمد حسين ذهبي» مصري را انجام دادم که به ناحق جايگاه تشيّع را در حيط قرآني ناديده گرفته بودم. با هجرت استاد معرفت به قم فعاليت هاي تدريسي, تحقيقي و تأليفي ايشان گسترش يافت. وي عمد وقت خود را به تدريس رسائل, مکاسب, کفايه و سپس خارج فقه و اصول اختصاص داد و از جمله در مدرس عالي حقاني و به دعوت شهيد قدوسي مدير محترم مدرسه, به تدريس مسائل قرآني و به ويژه علوم قرآن پرداختند. محصول تلاش استاد درسنگر تدريس تربيت صدها شاگرد در موضوعات فقهي, اصولي و قرآني است و سپس براي جمعي از طلاب جوان و با علاقه, مباحث علوم قرآني را در مؤسسه آموزشي ـ تحقيقاتي معارف اسلامي امام رضا (ع) تدريس مي کردند. اين محقق برجسته به دنبال سکونت در قم, تحقيقات انجام شده در نجف اشرف را به طور گسترده مورد بازبيني و تعميق و توسعه قرار داد؛ جزوات «التمهيد» يکي پس از ديگري به زيور طبع آراسته شد و به دنبال پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي چاپ «التمهيد» که به سه جلد رسيده بود, به همت انتشارات جامع مدرسين تجديد چاپ و مابقي مجلدات آن تاشش مجلد انتشار يافت. تجديد چاپ کتاب تفسير و مفسّران در دو جلد و ترجم آن به زبان فارسي, جلوه اي ديگر از مراحل کمال تحقيق و پژوهش استاد مي باشد. ايشان با توجه به مهم ترين سؤال ها يا شبه هاي مخالف با کرامت قرآن و يا مذهب تشيّع دست به کار تأليف شدند, از جمله کتاب «صيانة القرآن من التحريف» را در دفاع از حريم قرآن و حراست ا زکرامت آن نوشتند. «احسان الهي ظهير», نويسند متعصب پاکستاني, شيعيان را متهم ساخت که قائل به تحريف قرآن مي باشند؛ استاد مجاهد و پاسدار ارزش هاي اسلامي در مدت شش ماه کتاب «صيانة القرآن...» را در جواب وي به رشته تحرير در آورد و در تاريخ 2/8/66 ش, به چاپ رساند. حضرت استاد در پاسخ شبهات وارده بر قرآن که به طور عمده از سوي شرق شناسان و برخي روشنفکران دنياي عرب و ايران مطرح مي شد دست به تأليف کتاب «شبهات وردود» زدند که در سال 1382 به زيور طبع آراسته شد. اين حديث شناس, مفسر و فقيه مکتب اهل بيت (ع) که معتقد به ضرورت استفاده از تراث سلف و نگران کوتاهي در نقادي روايات تفسيري هستند, از سال 1379 ش محصول تجارب ارزند خود را به خدمت تأليف تفسيري جامع از آثار گذشتگان در آورد و به جمع آوري و تنسيق روايات تفسيري فريقين پرداخت. ايشان در اين کار گروهي که با مساعدت دو گروه ده نفره از شاگردان و نخبگان حوزوي و تربيت يافتگان مدرسه قرآني صورت گرفته است, روايات تفسيري را که جملگي به صورت خام درکتاب ها عرضه شده, به محک نقد و بررسي گذاشته و براي جداسازي سليم و سقيم اين روايات و قيمت گذاري و تعيين ارزش هر يک از آنها اهتمام نموده اند. تاکنون يک مجلد از اين اثر ارزنده با نام «التفسير الاثري الجامع» به زيور طبع آراسته شده است. به ميمنت انقلاب شکوهمند اسلامي ايران و توجه ويژه اي که به گسترش علوم اسلامي و به خصوص علوم قرآني در حوزه ها و دانشگاهها صورت گرفت و از طرف ديگر به دليل عمق و گسترده گي مباحث قرآني اين استاد فرزانه, کتب علوم قرآني تأليف شد ايشان به طور رسمي به عنوان منبع درسي, عمومي و تخصصي حوزه ها و رشته هاي مختلف علوم قرآني و حديثي دانشگاهها قرار گرفت. هم اکنون گروه زيادي از تربيت يافتگان اين استاد نخبه پرور, در حوزه هاي فقهي, اصولي و به خصوص علوم قرآني مشغول امر تدريس, تحقيق و تاليف هستند. بسياري از پژوهش هاي قرآني دريکي دو ده اخير متأثر از نظريات اين محقق فريد مي باشد. در عمده پايان نامه ها و کتب تأليف شده در علوم قرآني, آثار استاد معرفت يکي از منابع معتبر و مورد استفاده و مراجعه شناخته شده است. لازم به ذکر است که تحقيقات استاد معرفت در مسائل قرآني مانع ايشان از فعاليت هاي فقهي و اصولي نشد؛ معظم له در نجف و قم موفق به تأليف کتب و رساله هاي متعددي در زمين فقه و اصول شده اند ازجمله: «تمهيد القواعد» , «حديث لاتعاد», «ولاية الفقيه, ابعادها و حدودها», «مالکية الارض», «مسائل في القضاء». حضرت استاد در قالب شرح وتعليق بر ابواب فقهي «جواهر الکلام» در حال تاليف نظرات فقهي نوين براساس اجتهاد پيشرفت قرون اخير مي باشند, اين تاليف,محصول تدريس و تحقيقات معظم له در درس هاي خارج فقهي است و فعلاً ملخّص فتاوي ايشان در کتاب «احکام شرعي» به زبان فارسي به زيور طبع آراسته شده است.
گزارش توصيفي تأليفات استاد و توضيح برخي نوآوري هاي ايشان
علاوه بر مقالات فراوان استاد, تأليفات چاپ شد ايشان به بيش از بيست عنوان بالغ مي شود که در اينجا به معرفي اهّم آنها مي پردازيم:
التمهيد في علوم القرآن
ناشر: قم: چاپخانه مهر؛ سه جلد؛ 1396 ق, چاپ اول؛ چاپ دوم, انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين قم؛ شش جلد. 1411 ق. جلد اول, 358 ص؛ جلد دوم, 414 ص؛ جلد سوم, 465 ص؛ جلد چهارم, 322 ص؛ جلد پنجم, 730 ص؛ جلد ششم, 413 ص, وزيري, عربي. ملحقات: هر جلد داراي مجموعه فهرست هاي مختلفي از: آيات, احاديث, اعلام, اشعار, فرق و مذاهب, شهرها, اماکن, جمعيت ها و قبايل و موضوعات کتاب مي باشد.
توصيف
اين کتاب درموضوع علوم قرآن و در شش مجلد به رشته تحرير در آمده است. جلد اول علاوه بر مقدمه, شامل دو بخش و هر کدام داراي دو فصل مي باشد. استاد بخش اول را با نام «الوحي و القرآن» به دو فصل پديد وحي و نزول قرآن اختصاص داده اند. ايشان در بخش دوم با نام «تاريخ القرآن» در ضمن دو فصل, به بررسي دوران جمع آوري قرآن و توحيد مصاحف پرداخته اند. جلد دوم کتاب نيز در دو بخش تنظيم شده و درآن موضوع «قراءات» و «نسخ» بررسي شده است. جلد سوم اين اثر ارزشمند به موضوع «محکم و متشابه» اختصاص يافته و آيات متشابه دراين جلد بررسي و تأويل صحيح آنها از نگاه معظم له ذکر شده است. در جلد چهارم بحث اعجاز قرآن مطرح شده و به مباحثي همچون واژه شناسي اعجاز, سه اعجاز قرآن, آراء و نظرات دانشمندان مسلمان در مورد اعجاز قرآن, نقد و بررسي قول به صرفه, اعتراف بزرگان ادبي اعراب مشرک معاصر پيامبر به عظمت بياني قرآن, و مقايسه اي عالمانه ميان برخي از زيباترين مکتوبات و اشعار عربي و قرآن پرداخته شده است. حضرت استاد, در جلد پنجم التمهيد و در تعقيب بحث اعجاز, بياني قرآن مي پردازند و عمده نظريات دانشمندان و مؤلفان جهان اسلام در موضوع اعجاز بياني را همراه با ذکر شواهد قرآني و توضيح تفصيلي عناصر مؤثر در اعجاز بياني توضيح مي دهند. استاد معرفت در بخش پاياني اين مجلد از دو جهت (اجمالي و تفصيلي) فصاحت قرآن را بررسي و توضيحاتي ارزشمند در اين زمينه بيان داشته اند. استاد در جلد ششم التمهيد, به اعجاز علمي و اعجاز تشريعي مي پردازند. استاد معرفت در جلد اول و پس از بيان مقدم مفيدي در مورد سير تطور و تحولات رشت علوم قرآني به اهميت و ضرورت اين علم و دواعي معظم له از پرداختن به اين موضوع اشاره مي کنند و پس از آن در بخش اول به بررسي پديد وحي پرداخته اند. ايشان «وحي» را القايي از بيرون همراه با خفا و سرعت دانسته و «وحي رسالي» را نوع چهارمي از انواع وحي مي شمرند. معظم له امکان اتصال انسان با عالم بالا را مربوط به بعد روحي انسان ارزيابي کرده و به شبهات مطرح شده و در اين خصوص پاسخ دادند. قسمت ديگري از اين فصل به گونه هاي مختلف وحي رسالي اختصاص يافته و مؤلف محقق در دفاع از عدم شبهه و ترديد پيامبر اکرم (ص) در تلقي وحي , به اسطوره «غرانيق» و «قصه ورقه بن نوفل» را مورد نقد قرار داده مردود مي نمايد. استاد معرفت در مورد نزول قرآن و پس از ذکر مباحث مختلفي در مورد آغاز نزول وحي , به اولين و آخرين آيات و سوره هاي نازل شده به موضوع نزول قرآن در شب قدر اشاره و با ذکر پنج قول درمسأله اعلام مي دارند که بهترين راه حل ميان آياتي که نزول قرآن را در شب قدر مي داند و آياتي که نزول آن را در طول 20 سال مي شمرد، آن است که آغاز نزول قرآن درشب قدر بود, و اين آغاز سه سال پس از بعثت پيامبر اکرم (ص) و به دنبال پديد فترت وحي اتفاق افتاده است. البته در طول سه سال مزبور آياتي نازل شده ليکن عنوان قرآني نداشته است. ايشان در بحث مکي و مدني اعتقاد دارند که عليرغم امکان وجود آياتي از سوره هاي مکي و درسوره هاي مدني و بالعکس اما در واقع دليلي متقن و معتبر براين نوع از جا به جايي ها وجود ندارد. به نظر حضرت استاد نظم موجود در مصاحف درزمان عثمان و هنگام توحيد مصاحف در سال 25 هجري قمري اتفاق افتاده است. ايشان بهترين جدول در ترتيب نزول سوره ها را جدول عبدالدين عباس دانسته که با جدول شاگردش جابربن زيد تکميل مي گردد. حضرت آيت الله معرفت در بحث توحيد مصاحف با بيان اين معنا که توحيد مصاحف عثماني به طور عمده توسط ياران و علاقه مندان اميرالمؤمنين علي (ع) شکل گرفته, نقش «ابي بن کعب» را در املاء مصاحف عثماني برجسته دانسته و عمل توحيد مصاحف را مورد توافق قاطب صحابه و از جمله مولاي متقيان (ع) مي داند. ايشان معتقدند لُجن توحيد مصاحف از وظيف مقابله نسخه هاي نوشته شده به خوبي بيرون نيامد و به همين جهت خطاهاي املايي و بلکه تناقضات نوشتاري در اين نسخه ها بروز کرد. ايشان بر نقش پر رنگ شيعه در مراحل تکميلي کتابت مصاحف ازجمله اعراب گذاري و نقطه گذاري حروف معجم آيات تاکيد مي نمايند. درجلد دوم و بحث قراءات, موضوع تواتر قراءات هفت گانه را به پيامبر اکرم (ص) نفي مي کنند و معتقدند عوامل اختلاف قراءات ريشه در وضيعت خط و نقص کتابت و اجتهاد قاريان داشته و هيج قرائتي ـ به جز قراءت حفص از عاصم ـ نقل متواتر از پيامبر اکرم (ص) ندارد. از نظر ايشان تنها قراءت صحيح و قابل اعتنا همين قراءت است, به اين دليل که عاصم نماياننده سبک جمهور بوده است. معظم له در مورد حديث رسيده از پيامبر اکرم (ص) در خصوص نزول قرآن بر هفت حرف نيز اعتقاد دارند که مراد از «حرف» , همان «لهجه ها» مي باشد و مراد از هفت نيز بيان کثرت است, پس با هر لهجه اي مي توان قرآن را خواند. هر چند در صورت امکان سعي بر اصلاح لهجه هاي عربي مشهور سزاوارتر است. بخش دوم اين جلد به موضوع ناسخ و منسوخ اختصاص دارد. استاد معرفت ضمن توضيح مفهوم اين واژه و تفاوتش با تخصيص و توضيح اين که اين اصطلاح در آغاز شامل تقييد و تخصيص نيز مي شد, به شروط پنج گان نسخ و به آيات مورد ادعاي قائلان نسخ اشاره و در مورد هر کدام به داوري مي پردازند. استاد معرفت در جلد سوم به موضوع محکم و مشابه در قرآن مي پردازند, ايشان متشابه را به معناي «تماثل» و همانندي معاني يک واژه مي دانند, به گونه اي که حق و باطل آنها مشتبه شود. و معتقدند تشابه امري نسبي نبوده و با وضعيت ويژ آيات ارتباط دارد به گونه اي که برخي از آيات نوعاً عامل بروز شبهه مي شوند. و علت وجود تشابه در قرآن را ذکر معاني بلند و ماوراي طبيعي در قالب الفاظ قابل فهم عرب جاهلي مي دانند. استاد معرفت در موضوع «تأويل» به بررسي نسبت اين واژه با تفسير پرداخته و نسبت آنها را عموم و خصوص مطلق ارزيابي مي نمايد. ايشان معتقدند تأويل چهار معنا دارد که سه معناي آن از آيات استفاده مي شود, اما معناي چهارم تأويل بيانات معصومان (ع) آمده و آن عبارت از تطبيق و جري است. سپس به ذکر آيات متشابه و تاويل صحيح هر کدام مي پردازند. استاد معرفت در جلد چهارم التمهيد ـ که به فرزند شهيدشان «علي معرفت» هديه نمودند, در مقدمه گوشه اي از زندگي نوراني آن شهيد سعيد را ذکر مي نمايند ـ به بحث اعجاز پرداخته مفهوم اعجاز, مراحل تحدي, ابعاد اعجاز قرآني و مباحث ديگري را ذکر و قول به «صرفه» را که درکلمات برخي از بزرگان آمده, نقد و ارزيابي مي کنند؛ ايشان اعتقاد دارند قول به «صرفه» مي تواند معناي صحيحي داشته باشد و مراد آن باشد که آنقدر اين کتاب در ادب و فصاحت و ديگر ابعاد اعجاز برتري يافته که انسانها عاجز از هم آوردي با آن شده و منصرف از تلاش در اين زمينه شده اند؛ و يا آن که اصولاً در طاقت انسان ها نيست که علومي را تحصيل کنند که بتوانند متني نظير قرآن بياورند. ايشان به مهم ترين جملات و اشعار عرب اشاره و ميان برخي از آنها با آيات قرآن مقايسه کرده و برتري هاي غير قابل انکار آيات را بر هر يک از آنها متذکر مي شوند. درجلد پنجم به بيان ابعاد اعجاز بياني در حوز نظم و چينش عجيب قرآن پرداخته و همگام با برخي از اصحاب فنون بلاغي و قراءات, بر آهنگ دروني کلمات و آيات قرآني و نيز تصوير سازي هاي زند قرآن به عنوان جلوه هايي از اعجاز بياني قرآن تأکيد مي نمايند. در جلد ششم التمهيد به موضوع «اعجاز علمي» و اعجاز تشريعي قرآن پرداخته اند. معظم له معتقدند: ادعاي اشتمال قرآن برهمه علوم, بي دليل و افراطي است. قرآن به دليل آن که از ناحي خدايي که اسرار آسمان ها و زمين را مي داند, نازل شده, به مناسبت, اشاراتي به اسرار طبيعت و هستي کرده است. اين اشارات براي اشخاصي که جوياي حقيقت باشند ثابت مي کند که اين کتاب محصول فکر پيامبر اکرم (ص) و حتي گروهي از همفکران او نيست. وي آن گاه به جلوه هايي از اسرار طبيعت در آيات قرآن اشاره مي کند. و در بخش اعجاز تشريعي به مقايسه اي محققانه ميان عقيد اسطوره اي يونان و تورات و قوانين روم از يک طرف و محتواي تشريعي قرآن مي پردازد و عظمت هاي غير قابل انکار قرآن را در حوز تشريع مشخص مي نمايد.
صيانة القرآن من التحريف
ناشر: موسسه انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين قم چاپ اول: 1413 ه. ق, 1372 ش, 1 جلد, 321 ص, وزيري, عربي. ملحقات: فهرست ها شامل فهرست آيات قرآن, مذاهب و فرق, مصادر و منابع کتاب راويان و اعلام, فهرست موضوعات.
توصيف
اين کتاب در يک مقدمه ودوازده فصل تنظيم شده است. عناوين فصل ها از اين قرار است: تحريف در لغت و اصطلاح, خلاصه دلائل ما بر باطل بودن شبهه تحريف قرآن, تصريحات بزرگان شيعه بر عدم تحريف پذيري قرآن, شهادت هاي گسترده به دور بودن علماي بزرگ شيعه از قول به تحريف, موضع ما در برابر گروه منقرض شده اخباري, تحريف در کتاب هاي عهدين, نگاهي گذرا و سريع بر عهدين, مسأله شباهت گذشته و حاضر, تحريف قرآن نزد حشويه عامه, تحريف در ديدگاه گروه منقرض شد اخباري, گمانه هاي مؤلف کتاب «فصل الخطاب», هزار حديث و حديث.
تحليل
استاد معرفت در اين اثر که نقش بسيار ارزنده اي در مباحث علوم قرآني دارد, ضمن دفاع از سلامت قرآن به استناد ادلّ محکم قرآني و روايي و با توجه به اجماع بزرگان علمي در امت اسلامي, موضع قائلان به تحريف در قرآن را مورد هجوم قرار داده اند. معظم له بر اين باورند که با وجود آيات صريح, روايات قوي و متين و شهادت علماي بزرگ و استوانه هاي دين درميان امت اسلامي, جايي براي ترديد در سلامت قرآن از تحريف ـ به زياده و يا نقيصه ـ باقي نمي ماند. ايشان با رد نظري برخي از دانشمندان اهل سنت مبني بر «نسخ التلاوه» وتأويل روايات ضعيف موجود در منابع روايي اهل سنت که مفاد آنها اشاره به حذف برخي سوره ها يا آيات قرآن دارد, راه حل مناسب را ابطال روايات مزبور و دست کشيدن از روايات مجعول دانسته اند. عمده ترين بخش کتاب به توضيح باور شيعه مبني بر سلامت قرآن و توضيح مستندات چنين عقيده اي اختصاص دارد؛ ايشان ادعاي حذف برخي از آيات قرآن را قول برخي از اخبارهاي غير برجسته درميان علماي شيعه دانسته و از حاجي نوري مؤلف کتاب «فصل الخطاب» و برخي اخباريان هم عقيده اش به شدّت انتقاد مي کنند. استاد معرفت با بيان مستندات حاجي نوري به ردّ آنها پرداخته و معتقدند اين ادلّه ياگرفته شده از منابع و کتب غير معتبر و يا راويان ضعيف و يا مجهول بوده است. حضرت استاد برخي مستندات حاجي نوري را گرچه صحيح ارزيابي مي کنند امّا مفاد آنها را شاهد تحريف نمي دانند. استاد معرفت در اين کتاب نظري عدم تحريف لفظي تورات و انجيل را مطرح مي کنند؛ و بر اين باورند که آنچه در مورد «تورات» اتفاق افتاده «ضياع» و گم شدن است و امّا حضرت عيسي (ع) اصولاً کتابي آسماني به نام «انجيل» نداشته اند. بلکه صرفاً سيره نامه هايي از زندگي ايشان تحرير شده, که به نام «اناجيل» خوانده مي شود؛ و پر واضح است که تحريف در اين اناجيل, تحريف کتاب آسماني نيست. استاد با اين بيان راه را بر تمسک حاجي نوري به حديث رسيده از پيامبر اکرم (ص) مبني بر تشابه امت اسلام با اهل کتاب مي بندد و بيان مي دارند: اصولاً تحريفي در کتب عهدين صورت نگرفته تا براساس تشابه مذکور در اين روايت نبوي (ص) در قرآن نيز تحريفي صورت پذيرد. از ديگر مطالب ممتاز کتاب «صيانة القرآن» بايد به نقد مؤلف محقق از برخي کتب روايي و تفسيري نظير احتجاج, تفسير نعمائي, اسرار آل محمد (ص), تفسير علي بن ابراهيم قمي, تفسير ابي الجاورد, تفسير عياشي و تفسير منسوب به امام حسن عسکري (ع) اشاره کرد؛ حضرت استاد بر اين باورند که هر چند معارف ارزشمندي در اين کتب وجود دارد اما اين منابع از چنان اعتباري برخوردار نيستند که سخن بزرگي نظير قول به تحريف در قرآن را به توان آنها مستند کرد؛ بنابراين با نقد کتاب شناسانه اي مفصل؛ در اعتبار اين کتب خدشه وارد مي سازند تا وجود برخي روايات گوياي تحريف در آنها دستاويز قائلان به تحريف نگردد. از کتاب «صيانة القرآن» دو ترجم مجمل و مفصل به زبان فارسي منتشر شده است: ترجم مجمل برگرفته از کتاب و مجموع سخنراني استاد معرفت در اين موضوع است. اما ترجمه مفصل عيناً از کتاب «صيانة القرآن» صورت گرفته است. اين ترجمه با نام تحريف نا پذيري قرآن درسال 1379 ش, توسط حجة الاسلام و المسلمين آقاي علي نصيري صورت پذيرفته و از سوي مؤسسه فرهنگي انتشاراتي التمهيد و سازمان مطالعه و تدوين کتب علوم انساني دانشگاهها «سمت» در 274 صفح وزيري به چاپ رسيده است.
شبهات وردود حول القرآن
ناشر: قم: موسسه فرهنگي التمهيد سال نشر: 1423 ق, 1381 ش, 2002 م, 1 جلد, 600 ص, وزيري, عربي. ملحقات: فهرست ها, شامل: فهرست آيات, مصادر و موضوعات.
توصيف
اين کتاب پس از مقدمه اي کوتاه در پنج بخش تنظيم شده است: آيا براي قرآن مصادري وجود دارد, قرآن و فرهنگ هاي معاصر نزول, توهم اختلاف و تناقض, آيا در قرآن مطالب مخالف علم, تاريخ يا ادبيات والا وجود دارد؛ قصه هاي قرآني.
تحليل
قرآن کريم, از همان آغاز نزول مواجه با شبهه افکني معاندان و مکذّبان شد که از سوي خداي متعال و رسول مکرم اسلام (ص) پاسخ هاي در خور و شايسته داده مي شد. هم اکنون نيز اين کتاب آسماني در کنار ارادت اهل تحقيق و تقوا و ايمان, مورد طعن و مخالفت اشخاص و گروهها قرار گرفته و در موردش اقدام به طرح شبهات مي شود. يکي از رسالت هاي بزرگ دانشمندان مسلمان, زدودن شبهات مطرح شده و دفاع از قدسيت و کرامت اين کتاب مقدس مي باشد. استاد معرفت در کتاب «شبهات وردود», به معروف ترين شبهات در مورد قرآن پاسخ داده اند. استاد در بخش اول کتاب به پاسخ شبهه مشهور شرق شناسان مبني بر وجود مصادري براي قرآن, پرداخته اند. مستشرقان به دليل تشابه برخي موضوعات کتاب هاي مقدس و قران مدعي شده اند که قرآن با استفاده از مطالب کتاب مقدس تأليف شده و وحي آسماني نيست! ولکن استاد, وحي الهي را تنها مصدر قرآن شمرده و با بيان اين نکته که شرايع ابراهيمي ريش واحدي دارند, علت توافق و تشابه برخي موضوعات را در همين ريش واحد ـ وحي الهي ـ تحليل مي کنند. ايشان با مقايسه اي اجمالي ميان قران و عهدين موجود در همين موضوعات مشترک, به امتيازات عديد قرآن اشاره کرده و اشتباهات و انحرافات موجود درکتب آسماني تحريف شده را يادآور مي گردند. ايشان بر اين باورند که قرآن هر چند با عرب معاصر پيامبر اکرم(ص) سخن گفت و مسائل و آلام و دردهاي آنها را درمان کرد, اما زبان عربي و خطاب به عرب معاصر نزول, مانع رسالت جهاني و سخن با انسان در هر سطحي و فرهنگي نيست. هم شرق شناسان و هم روشنفکران مسلمان داخلي متأثر از آنان ادعا کرده اند که عناصري از فرهنگ باطل عرب جاهلي به قرآن راه يافته و شواهدي نظير پديد جن, شيطان, سحر, چشم زخم و احکام مربوط به زنان را شاهد بر آن شمرده اند. استاد معرفت با ردّ اين ادعا و به صورت موردي تمام مستندات اين گروه را ذکر و به هرکدام پاسخ مستوفا و عالمانه اي داده اند و نتيجه گرفته اند که قرآن تحت تأثير فرهنگ زمانه قرار نگرفته و اباطيل اين فرهنگ ها به قرآن راه نيافته است. از جمله نظرات ممتاز استاد در اين بخش بايد به انکار سحر به عنوان پديده اي که در واقعيات هستي تأثير مي گذارد, و به چشم زخم اشاره کرد. استاد معتقدند سحر نوعي چشم بندي و ايجاد خيال در مخاطب است و چشم زخم نيز از آياتي نظير آي 50 سور قلم استفاده نمي شود. استاد معرفت در زمين به کارگيري الفاظ و عباراتي از فرهنگ عرب جاهلي که بر اساس مباني باطل وضع شده اند, اظها رمي دارند: قرآن در اين بخش صرفاً مجارات (همراهي) در لفظ کرده و در مقام استعمال همان لفظي را به کار برده اند که براي عرب قابل فهم باشد, نه آن که مباني باطل وضع را پذيرفته باشند. همان گونه که در غالب استعمالات عرفيه چنين است و مثلاً استعمال واژ مجنون به برخي بيماران مغز و اعصاب دليل «جن زدگي» شخص بيمار در نگاه مستعمل نيست. در بخش سوم کتاب, ضمن تأکيد بر عدم وجود اختلاف و تناقض در آيات کلام الله مجيد به عنوان يکي از ابعاد اعجاز قرآن, به گمانه هاي وجود اختلاف در برخي آيات اشاره و تمام آنها را پاسخ مي گويند. ايشان معتقدند اختلاف در قرائات قرآن, دليل وجود اختلاف در قرآن نيست زيرا قرآن ماهيتي جداي از قرائات دارد, اختلاف در قرائات امري عرضي است. اختلاف قرائات معلول عواملي خارج از ذات قرآن نظير نحوه کتابت قرآن, خطاهاي املائي و نوشتاري, اجتهاد قاريان و ... است که پس از نزول قران اتفاق افتاده است و به اختلاف و تناقض در قرآن ارتباطي ندارد. مؤلف متتبع در بخش چهارم به ذکر مواردي که عموماً درمطالعات انتقادي شرق شناسان آمده و ادعا شده در قرآن مواردي مخالف با مستندات علمي, تاريخي و يا ادبيات رفيع وجود دارد, پرداخته و تمام آنها را پاسخ مستوفي و مستدل داده اند. و بالاخره در بخش پنجم ضمن بحث از اسلوب قصه هاي قرآن و شاخصه قصص قرآني و اغراضي که داستان هاي قرآن تعقيب مي کند, بر واقعي بودن قصص قرآني تأکيد و به موارد عديده اي شبهات مطرح شده در اين باب پاسخ داده اند. اين کتاب درنوع خود کم نظير و مؤلف محقق و فرزانه به خوبي از عهد رسالت تأليف برآمده اند. اين کتاب در حقيقت جلد هفتم کتاب التمهيد, درموضوع «علوم قرآني» است که به دليل اهميت به طور جداگانه به زيور طبع آراسته شده است. 4. التفسير و المفسّرون في ثوبه القشيب ناشر: مشهد مقدس: دانشگاه علوم اسلامي رضوي تاريخ نشر: 1418 ق, 1376 ش, 1997 م, 2 جلد, 566 ص و 588 ص, وزيري, عربي. ملحقات: فهرست ها شامل: فهرست آيات قرآني, احاديث, راويان واعلام موضوعات
توصيف
اين کتاب پس از مقدم کوتاه در سه بخش تنظيم يافته است. بخش اول شامل مباحثي مفهوم شناسانه درمورد واژه تفسير و مباحثي پيرامون آن, بخش دوم مراحل پنجگان تفسير و بخش سوم به روش هاي تفسيري اختصاص دارد. مؤلف محترم پس از بيان مقدمه اي کوتاه در مورد جريان تفسير و ضرورت توجه ويژه به شيو سلف صالح در فهم قرآن, در بخش اول به مباحث واژه شناسي تفسير و تفاوتش با تأويل و ترجمه مي پردازد. از علوم مورد نياز مفسّر ياد مي کنند و بر توهّم انحصار تأويل قرآن به خدا و توقيفي بودن تفسير قرآن خط بطلان مي کشند. مراد از تفسير به رأي را توضيح داده, به حجيت ظواهر قرآن مي پردازند. از روش قرآن در انتقال و بيان مطالب ياد کرده و بحث مستوفايي در ترجم قرآن آغاز مي کنند؛ مشروعيت, امکان و روش هاي ترجمه؛ نظريات فقهاي شيعه و سني در اين خصوص و نقد و ارزيابي ترجمه ها از جمله مطالب اين بخش است. استاد معرفت در بخش دوم کتاب به پنج مرحل تفسير اشاره و به مباحث محوري هر مرحله مي پردازند. شاخصه هاي هر دوره, معرفي و داوري درمورد شخصيت هاي بزرگ مفسّر در هر دوره, ارزش تفاسير هر يک از اين مراحل, از جمله مباحث اين بخش است. ايشان تفسير در عهد رسالت و دوران صحابه و تابعان و تفسير در دوران اهل بيت (ع) و عهد تدوين را پنج مرحل تفسير مي دانند و در بخش سوم کتاب که زير مجموع مرحله پنجم تفسير است, دو روش «تفسير بالمأثور» و «تفسير اجتهادي» را مورد بررسي قرار داده اند. ايشان روش اول را به چهار گونه تفسير قرآن به قرآن, تفسير قرآن به سنت, تفسير به قول صحابي و تفسير به قول تابعي تقسيم کرده اند؛ به آفات تفسير به مأثور اشاره و ضعف اسناد, وضع و دستبرد در روايات و اسرائيليات را سه آفت بزرگ اين روش تفسيري مي شمرند. معظم له با بيان اسباب و علل دستبرد در روايات و تتبع جريان شناسانه از رواج اسرائيليات در منابع تفسيري و حديثي اسلامي, به معرفي چهره هاي شاخص, ورود اين آفت به حوز تفسير و حديث پرداخته, نمونه هايي از تفسير اسرائيلي را در منابع تفسيري مسلمانان به طور مستوفي ذکر و ريشه هاي اسرائيلي بودن تفسير هاي مزبور را در منابع اهل کتاب نشان داده اند. در ادامه به معرفي چهارده اثر مهم از تفاسير روايي شيعه وسني مي پردازند و قيمت و جايگاه آنها را مورد بررسي و پژوهش قرار مي دهند. حضرت استاد در مباحث مربوط به روش تفسير اجتهادي, ضمن بيان تعريفي از اين روش تفسيري, به انواع تفاسير اجتهادي اعم از فقهي و جامع مي پردازند. سپس به تفاسير جامع معاصر و نوع گرايش علمي و اجتماعي که دارند, پرداخته اند. ايشان در ذيل هر عنوان به معرفي مهم ترين تفاسير معاصر اهتمام نموده اند. معظم له در تعقيب مباحث اين بخش, از تفاسير ادبي, لغوي, متشابهات, تفاسير مختصر, تفاسير عرفاني (رمزي و اشاري) نام برده و مهم ترين تفاسير هر گرايش را معرفي کرده اند. بسياري از مباني و نظريات استاد معرفت در عرص مختلف تفسير و روش هاي تفسيري, شخصيت ها و کتب مفسّران در اين کتاب مطرح شده است؛ برخي از اين موارد عبارتند از: تفاوتي که ميان تفسير و تأويل است. توضيح چهار گونه تأويل که سه مورد آن در برابر تفسير است و با آن رابط عموم و خصوص مطلق دارند و گونه اي ديگر که در مقابل تنزيل به کار مي رود و عبارت از جري و تطبيق است؛ مخالفت با وجود حقيقت قرآني که مصداق تأويل قرآن در آي «يوم ياتي تاويله» (اعراف, 7/53) باشد؛ امکان فهم تأويل قرآن از سوي راسخان در علم و امکان کشف ضابطه هايي براي به انجام رساندن صحيح تأويل آيات قرآن؛ اعلام اين معنا که پيامبر اکرم (ص) تمام قرآن را تفسير کردند و روايات رسيده از ائم معصومين (ع) در حجم تفسيري رسيده از پيامبر اکرم (ص) ملحوظ مي گردد؛ اعلام آنکه روايات رسيده از صحابه و حتي از معصوم (ع) مادامي که به پيامبر منسوب نکرده باشند حکم حديث موقوف را دارد و به پيامبر اکرم (ص) منسوب نمي شود؛ بيان اين معنا که مطالب رسيده از صحابه و تابعان ميراث تفسيري بسيار ارزشمندي است اما حجت شرعي لازم الاتباعي نمي باشد؛ توضيح اعتبار و حجيّت روايات تفسيري ائمه اطهار (ع) و تصريح بر دو مشکل در روايات منقول از معصومان (ع), اشکال اول بي اعتباري برخي از کتب تفسير روايي و دوم خلطي که برخي ا زمفسّران ميان تفسير و تأويلات معصومان (ع) کرده اند؛ دفاع از برخي از تابعان و تابعانِ تابعان نظير عکرمه و حسن بصري که درمکتب تاريخي و رجالي شيعه تضعيف شده اند؛ عرض معياري براي تشخيص روايات معتبر و قابل استناد در حوز تفسير؛ تأکيد بر ارزش تفسير ابوالفتوح رازي و تفسير فخر رازي و تقويت احتمال شيعه بودن وي و... اينها برخي از مواضعي است که درنظريات عالمان اين محقق نو آور منعکس شده است.
التفسير الاثري الجامع
ناشر: قم: موسسه فرهنگي التمهيد تاريخ نشر: 1382 ش/1425 ق, 1 جلد, 416 ص, وزيري, عربي. ملحقات: شامل رموز مصادر, فهرست مصادر تحقيق.
توصيف
اين اثر فعلاً جلد اول آن به زيور طبع آراسته شده شامل مقدمه و تفسير سور حمد است؛ در مقدمه مباحثي همچون فضائل قرآن, تفسير و تأويل (ظهر و بطن), سلامت قرآن از تحريف, تفسير اثري در مراحل اوليه, آفات تفسير, حروف مقطعه, نقد آثار و روايت تفسيري بر کرسي امتحان. بخش دوم کتاب شامل اين سر فصل ها مي باشد: فضيلت سور حمد, روايات رسيده از گذشتگان در مورد قرائت سور حمد, نظم بديع سوره, «استعاذه», «بسمله», تفسير سور حمد, ذکر آمين. استاد معرفت در آغاز راهي بزرگ در عرص تفسير قرآن اندکه در واقع بازگشت به منابع و ميراث تفسير روايي همراه با نگاه نقادانه به منقولات موجود درعمده ترين کتب تفسير روايي است. معظم له معتقدند شکل گيري تفسير درکنار قرآن با روش تفسير روايي بوده است و حتي آنگاه که دور تفسير اجتهادي شروع مي شود, مجتهدان, خود را بي نياز از تفسير اثري و روايي ندانسته اند و اين منبع را به عنوان يکي از محکم ترين ارکان تفسير اجتهادي به شمار آورده اند. علي رغم اين جايگاه, ذخيره ارزشمند روايي مورد بررسي نقادان جامعي قرار نگرفته و صحيح از سقيم آن جدا نشده است. ايشان رسالت تأليف کتاب خود را پاسخ به نياز مذکور دانسته اند. تفسير روايي جامع, اولين اثر اين استاد فرزانه است که در مراحل تحقيق و تتبع منابع آن جمعي از فضلاي متخصص در رشت تفسير و علوم قرآني, مشارکت دارند.
روش استاد در اين تفسير
در آغاز هر بحث با آيه اي که قصد تفسيرش را دارند, به اجمال اشاره به وجود روايات مربوطه مي نمايند, سپس به ذکر نظريه اهل بيت (ع) پرداخته و پس ازآن به نقل روايات عامه مي پردازند به طوري که خواننده امکان مقارنه و مقايس مجموعه نظريات مذاهب اسلامي را پيدا کند و صحيح از سقيم آنها را تشخيص دهد. مثلاً در بحث ذکر «آمين» پس از اتمام سور «حمد» مي نويسد: رواياتي در استحباب قول «آمين» بعد از فراغت از قرائت سوره حمد وارد شده است, ولي در روايات اهل بيت (ع) استحباب گفتن «الحمدالله رب العالمين» و نهي از گفتن کلم «آمين» وارد شده است, به دليل اين که بکار بردن اين کلمه اقتدا وپيروي از فعل يهود است همان گونه که تکفير در نماز پيروي ا زفعل مجوس به حساب مي آيد. ايشان سپس روايات شيعه را در اين مورد نقل مي کنند و به اين نکته اشاره مي نمايند که در برخي روايات شيعه, جواز گفتن «آمين» به طور آهسته وارد شده است. وجه جمع آن است که اگر بلند بگويند چون پيروي اهل کتاب و تشبه به آنان است با هدف بدعت است و مبطل نماز است ولي در غير اين صورت «مکروه» مي باشد. ايشان در ادامه روايات اجاز گفتن «آمين» را در منابع شيعه ذکر و سپس به ذکر منابع عامه مي پردازند. ابتدا روشن مي کنند «آمين» درزمان پيامبر اکرم (ص) متداول نبوده بلکه اين عمل متأخر ا ز زمان رسول الله (ص) و بدعت است. وي در کنار نقل روايات اثبات کنند اين ادعا, به نقل روايات ابو هريره که مدعي گفتن اين کلمه درنماز رسول گرامي (ص) است, مي پردازد و ديگر روايات عامّه را که دليل بر جواز گفتن «آمين» پس از سوره حمداند, نقل مي کند. و به نقد محتواي آنها مي پردازند.
تلخيص التمهيد
ناشر: قم: چاپخان مهر تاريخ نشر: اسفند ماه 1369 ش برابر با شعبان المعظم 1411 ق, ا جلد, 527 ص, وزيري, عربي. ملحقات: فهرست ها, شامل فهرست آيات, روايات, قبائل,کتب, اماکن و بقاع.
توصيف
اين کتاب که به منظور تدريس عمومي در پايه هاي 7 تا 10 حوزوي و به سفارش مرکز مديريت حوزه علميه قم تأليف شده, در واقع مختصر مباحث سه جلد اول ازکتاب «التمهيد في علوم القرآن» مي باشد. عناوين موضوعات مورد بحث در اين مجله عبارتند از : پديد وحي, نزول قرآن, آغاز نزول قرآن, تاريخ قرآن, توحيد مصاحف در عهد عثمان, سير تطور و شکل گيري قرائات, داوري در موضوع قرائات, ناسخ و منسوخ در قرآن, محکم و متشابه درقرآن و حقيقت تأويل. مباحث کتاب سبکي نيمه استدلالي و با حذف بسياري از مثال ها و نمونه هاي ذکر شده درکتاب «التمهيد» وهمراه با رعايت اختصار تدوين شده است.
علوم قرآني
ناشر: قم: موسسه فرهنگي انتشارات التمهيد تاريخ نشر: 1378 ش, ا جلد, 490 ص,وزيري,فارسي. ملحقات: شامل فهرست اعلام و فهرست منابع و مآخذ. اين کتاب که به زبان فارسي نيمه استدلالي توسط حضرت استاد معرفت تأليف شده در حقيقت خلاصه و بازنويسي مباحث علوم قرآني استاد در شش جلد کتاب «التمهيد» و «صيانة القرآن من التحريف» است. معظم له در اين کتاب ضمن رعايت اختصار, با بياني استدلالي يک دور جامع و فشرده از مباحث علوم قرآني را بيان داشته اند. و در برخي موارد نظرات تکميلي خود را نيز به اين مجموعه افزوده اند. اين کتاب بامقدمه اي در تعريف علوم قرآني و مهم ترين کتب تأليف شده در اين موضوع آغاز مي شود. پس از آن در نُه فصل مباحث علوم قرآني عرضه مي شود. پديده وحي, نزول قرآن, جمع و تأليف قرآن, قاريان و قرائت هاي هفت گانه, نسخ در قرآن, محکم و متشابه, وجوه و نظاير در قرآن, اعجاز قرآن و دفع شبه تحريف, عناوين فصل هاي کتاب است. اين تأليف به دليل جامعيتش درپرداختن به مباحث علوم قرآني و فارسي بودن نوشتار و نيز به دليل بيان استدلالي مورد توجه مجامع دانشگاهي کشور و غالب قرآن پژوهان فارسي زبان قرار گرفت. استاد معرفت در اين تأليف و در پاسخ کساني که معتقدند قرآن در زمان پيامبر اکرم (ص) جمع آوري شده و با کسب نقد فقهي روايات مربوط به جمع و تاليف قرآن تمام ادله تاريخي را مردود اعلام کرده اند, و معتقدند: مسأله جمع آوري قرآن موضوعي تاريخي است و شواهد تاريخي فراوان مبني بر «تدوين مصحف رسمي» پس از ارتحال پيامبر اکرم (ص) و عدم وجود حتي يک شاهد و نقل روايي درمنابع معتبر راه را بر استبعادهاي عقلي بسته است و صحيح ترين راه برخورد با روايات جمع آوري قرآن, همانا برخوردي است که با ديگر روايات تاريخي به عمل مي آيد. آيت الله معرفت دراين تأليف خود همسو با استاد خود حضرت آيت الله العظمي خويي «ره» و گروهي ديگر از محققان اعتقاد دارند که نسخ اصطلاحي در قرآن بسيار محدود است. هر چند در تعداد اين موارد با مرحوم خوئي اختلاف دارند. معظم له سپس به نوع ديگري از نسخ به نام «نسخ مشروط» قائل شده اند به اين معنا که برخي از آيات تابعي از شرايط فرهنگي اجتماعي مي باشند به اين معنا که آيه در شرايط ويژه اي فعليت دارد اما با تغيير آن شرايط منسوخ شده و آي ديگري که حکم اين آيه را رفع مي کند فعليت مي يابد. سپس با تغيير شرايط و بازگشت شرايط اوليه مجدداً آي منسوخ فعليت مي يابد.
تاريخ قرآن
ناشر: تهران: سازمان مطالعه و تدوين کتب علوم انساني دانشگاهها (سمت) چاپ اول: زمستان 1357 ش, ا جلد, 216 ص, وزيري, فارسي. ملحقات: کتاب نامه
توصيف
اين کتاب با يک مقدمه و درشش فصل تنظيم شده است و شامل مباحث پديد وحي, نزول قرآن, جمع و تأليف قرآن, قاريان و قرائات هفتگانه, رفع شبه تحريف و ترجم قرآن مي باشد. پس از حوزه، دانشگاهها از جمله مراکزي بودند که به تأليفات اين محقق ممتاز در مباحث علوم قرآني علاقه نشان دادند و از معظم له تقاضاي تدوين کتابي با نام «تاريخ قرآن» را به عنوان متن درسي دانشجويان رشت الهيات شاخ علوم قرآن و حديث در مقطع کارشناسي نمودند. استاد معرفت در اين کتاب که به ارزش 4 واحد درسي است, مهم ترين مباحث مربوط به تاريخ قرآن و ترجمه را تدوين کرده اند. و در مقدمه ويژگي کتاب را چنين بيان داشته اند: ويژگي کتاب حاضر در آن است که راه اقتباس را کنا رگذارده و راه تحقيق را پيش گرفته است, سعي بر آن بود که تمامي مباحث آن از پژوهش نوين با استناد بر شواهد و منابع اصيل تاريخي برخوردار باشد. ايشان پس ا زتوضيح مطالبي که درشش فصل تعقيب کرده اند نوشته اند: اينها مسائلي است که در اين نوشتار به بررسي آنها پرداخته ايم و سعي بر آن بوده است که مطالب با کمال امانت و با اتکا بر دلايل تاريخي قابل اعتماد, آن گونه که بوده, عرضه شود و از هر گونه جانبگيري اجتناب شود تا بدين وسيله خدمتي شايسته به جهان علم و دانش تقديم شود و در درگاه احدّيت مقبول افتد.
علوم قرآني
ناشران: مؤسسه فرهنگي انتشاراتي التمهيد و سازمان مطالعه و تدوين علوم انساني دانشگاهها (سمت) چاپ اول: پائيز 1379 ش, 1 جلد, 327 ص, وزيري,فارسي. ملحقات: فهرست منابع و مآخذ.
توصيف
اين کتاب در يک مقدمه و ده فصل تنظيم يافته است: قاريان و قرائات هفتگانه, حجيت ظواهر قرآن, دلالت در قرآن, وجوه و نظائر در قرآن, محکم و متشابه, نسخ در قرآن, اعجاز قرآن, قصص قرآن, سوگندهاي قرآن, مثال هاي قرآن. برخي از مباحث اين کتاب نظير قصص قرآن, سوگندهاي قرآن و مثال هاي قرآن هر چند به طور پراکنده در ضمن برخي مباحث علوم قرآني آمده, اما در اين کتاب به دليل اهميت و حجم گسترد مباحث, تبديل به سر فصل هاي مستقل شده اند. از ويژگي تأليفات استاد معرفت هموار گذاشتن راه تکميل و بررسي بيشتر و عرض آن در فرصت مناسب مي باشد. معظم له به دليل همين آزاد انديشي شيفتگي به دانش معمولاً مطالب خود را پس از چند دوره تدريس و تحقيق به چاپ مي رساند تا آنکه حتي المقدور مطالب منتشر شده از حداکثر اتقاق برخوردار باشد.
تفسير و مفسّران
ناشر: قم: موسسه فرهنگي انتشاراتي التمهيد سال نشر: 1379 ش, 2 جلد, 526 ص, 600 ص, وزيري, فارسي. ملحقات: فهرست ها شامل: فهرست آيات, اعلام و منابع و مآخذ.
توصيف
اين کتاب ترجم «التفسير و المفسرون» تأليف استاد معرفت مي باشد و مباحث آن در ضمن سه بخشي که درتوصيف آن کتاب آمد, تنظيم شده است. اما داراي دو ويژگي است: اول آنکه برخي از مباحث گذشته مشمول تجديد نظر و اصلاح يا تعميق قرار گرفته است. مثلاً در متن عربي ابن جريح از جمله قطب هاي گسترش روايات اسرائيلي دانسته شده است ليکن در اينجا اين نسبت تکذيب مي شود. و دوم آن که برخي از مباحث در ترجمه اضافه شده نظير معرفي تعداد زيادي از مفسّران که در طبقه تابعانِ تابعان مي باشند و بحث داستان سرايان در آفات روايات تفسيري و تفسير موضوعي و بحث تفاسيري که برحسب ترتيب نزول تدوين يافته است. بنابراين اين ترجمه شامل آخرين نظريات استاد مي باشد و کار متن عربي را تکميل کرده است.
11. آموزش علوم قرآني
تهيه و تنظيم و نشر: مؤسسه فرهنگي التمهيد تاريخ نشر: 1381ش, 1 جلد, 190 ص, وزيري, فارسي.
توصيف
اين کتاب به زبان ساده و آموزشي و با هدف تدريس در سطوح پايين دروس حوزوي و مدارس و کانون هاي قرآني تاليف شده است. در اين تأليف سعي شده تا حد امکان تمامي موضوعات علوم قرآني به بياني روان و ساده آورده شود. با توجه به آموزشي بودن متن, پرسش هايي در آخر هر درس آورده شده تا محصلان با پاسخ به آنها فهم مطالب مهم هر درس را تمرين نمايند. اين کتاب به درخواست مجامع مختلف قرآني و با هدف آموزش ساد مباحث علوم قرآني تنظيم شده, محتواي نظريات استاد معرفت را در ضمن 22 درس آورده است؛ سر فصل دروس از اين قرار است: آشنايي با علوم قرآني, پديده وحي, نزول قرآن, اسباب نزول, کاتبان وحي, سوره هاي مکي و مدني, اسامي و اوصاف قرآن, جمع و تأليف قرآن, اختلاف مصحف ها, يکسان سازي مصحف ها, قرائت و قاريان قرآن, قرائت حفص, نسخ در قرآن, محکم و متشابه, حروف مقطعه, قصص قرآني, سوگندهاي قرآن, امثال قرآن, اعجاز قرآن, ابعاد اعجاز قرآن و دفع شبهه تحريف. عنوان اصلي: تناسخ الارواح؛ عنوان ترجمه: بازگشت روح مترجم: سيد نصرالله آيتي مقدم چاپ: قم: چاپخانه مهر, سال تأليف: 1395 ه ق/1355 ش, ا جلد, 269 ص, رقعي, عربي و ترجمه به فارسي. ملحقات: شامل معرفي اجمالي 32 دانشمندان بزرگي که نامشان در کتاب رفته است.
توصيف
اين کتاب در يک مقدمه و سه بخش تنظيم شده است. بخش اول با نام «تناسخيون چه مي گويند» شامل خلاصه هايي از مکتب هاي قديم, تفصيل مکتب عصر حاضر, انگيز بازگشت ارواح, کافي نبودن يک تجسيد, دو نکت قابل توجه, روح چگونه بازگشت مي کند, چرا گذشته را به ياد نداريم, نعمت فراموشي, در زندگاني روحاني, فشرده آنچه گذشت. بخش دوم با نام بررسي دليل هاي نامبرده در شش قسمت؛ شامل: بررسي هاي کلي, بحث هاي مقدماتي, جواب پرسشها, ارزيابي پيام ها, بررسي داستانها, رسيدگي به ادّل قدما. بخش سوم با نام ابطال فرضيه بازگشت روح بر اساس فلسف وجود؛ شامل پنج برهان فلسفي, پنج دليل همگاني و قوي, تناسخ از ديدگاه اسلام, علل گرايش اروپا به مکتب بازگشت, تدارک يک اشتباه احتمالي. استاد معرفت در مقدم کتاب به سابق طولاني و تاريخي مسأله بازگشت ارواح اشاره و تأکيد دارند که اين نظريه در مراکز اسلامي رسوخ ننموده است. ايشان تناسخ ارواح را امري بر خلاف ضرورت اسلام مي دانند و با اظهار تعجب از غرب گراياني که اين عقيد قديمي و باطل را همچون سوغات جديد فرهنگي از غرب به کشورهاي اسلامي وارد و ترويج مي کنند, به تلاش خود بر بررسي محققانه و منصفانه از دلايل مدعيان اين نظريه و پاسخ هاي علمي, اسلامي اشاره مي نمايند. مؤلف محترم در بخش اول کتاب, اصل نظري تناسخ را در دو جهت تشريع نظريه در دو مکتب قديم و جديد بررسي و سپس دليل هايي را که به عنوان پشتوان اين مکتب آورده شده منعکس مي نمايند. ايشان پشتوان مکتب تناسخ را پرسش هاي شش گانه «الان کاردک» مي داند و در ادامه به پنج سؤال ديگر و برخي داستانها و پيام هايي که مؤيد نظريه «تناسخ ارواح» قلمداد شده , اشاره مي نمايند. حضرت استاد, در بخش دوم به نقد و بررسي پر دامنه اي از سؤال هاي مدعيان نظري «تناسخ ارواح» پرداخته و ادّل آنها را از جنب فلسفي و علمي مورد مناقشه قرار مي دهند و زمينه هاي روانکاوانه و روانشناسانه اين نظريه را بررسي مي کنند. مهم ترين بخش کتاب مربوط به بطلان نظري «تناسخ ارواح» از ديدگاه اسلام است. در اين بخش که جنبه هاي فلسفي, علمي و ديني به طور مستوفي آمده, نظري «بازگشت ارواح» ابطال شده است. وي با نقل پنج برهان, در ابطال «تناسخ ارواح» از ابن سينا, خواجه نصيرالدين طوسي, تفتازاني, ابن حزم اندلسي و صدر المتالهين, مناقشاتي را بر براهين آنان وارد مي سازد و سپس پنج برهان را که از نظر وي مستحکم و روشن و غير قابل مناقشه هست, بيان مي دارد. ايشان با توجه به قانون « ارتقاي طبيعي تمام موجودات» و تلاش آنها در رسيدن به کمال و تعالي, تناسخ را بازگشت روح به قهقرا دانسته و مخالف اين قاعده ارزيابي مي نمايند. وي با اقام برهان «تناسب» و توضيح اين که در جهان هستي هيچ گزاف و بيهودگي راه ندارد به ارتباط مستقيم ميان پديده ها و نتايج حاصله اشاره کرده و «بازگشت ارواح» را مستلزم پذيرش فعاليت در حجمي بزرگ و نتايجي در حجم بسيا رناچيز ارزيابي کرده اند. معظم له با توجه به برهان «افزايش جمعيت جهان» و توضيح اين معنا که تناسخ ارواح بايد در چارچوب پديده هاي طبيعي تحليل گردد, فرضي بازگشت ارواح را در تعارض با پديد افزايش جمعيت جهان قلمداد مي کند. ايشان ادعاي مکتب «اسپرتيسم» را که تماس و ارتباط با ارواح را ممکن مي داند در تعارض با نظريه تناسخ مي شمرند زيرا حلول روح در بدن ديگر و معطل نشدن روح با احضار ارواح که لازمه اش جدا شدن ارواح ا ز اجسام است, سازش ندارد. حضرت استاد با توضيح اين که ارواح پس از استقلال از اجسام و پس از غناي ازآنها, فقير به اجسام نمي شوند, پديد تناسخ را معارض اين اصل مي دانند. و در قسمت پاياني به بررسي ديدگاه اسلام در مورد نظريه تناسخ پرداخته و انکار اين نظريه را از ضروريات دين مي شمرند. وي با استناد به آيات شماره 100 از سور مؤمنون و 46 از سور مؤمن و 52 از سور اعراف و 28 از سور انعام و 17و 97 از سور نساء اين نظريه را ابطال مي کنند. حضرت استاد به دست آويز قرار گرفتن برخي مطالب بزرگان و عبارات عهدين ا زطرف «تناسخيون» اشاره و آن را مردود مي سازند. استاد در قسمت ديگري از بخش سوم علل گرايش غرب به نظري «تناسخ ارواح» را مشکلات موجود در آن سامان ارزيابي کرده و تطبيق آن را بر بلاد اسلامي امري سخيف و بي ارزش ارزيابي مي کنند. و در پايان به سه موضوع «رجعت», «مسخ» و «تجّلي» در معارف اسلامي اشاره و ضمن توضيح تفاوت آنها با نظري تناسخ, نسبت به دست آويز قرارگرفتن آنها, هشدار مي دهند.
13. ولاية الفقيه ابعادها و حدودها
ناشر: مدرسه عالي شهيد مطهري سال نشر: 1402 ه ق, 1360 ش, 1 جلد, همراه با کتاب «مالکية الارض», 140 ص, رقعي, عربي.
توصيف
اين کتاب داراي دو مقصد است. مقصد اول در اثبات ولايت مطلقه فقيه و مقصد دوم در نظام حکومت اسلامي؛ مقصد اول شامل چهار فصل مي باشد. ديدگاه فقهيان در مسأله, راه هاي استدلال در مسأله, مراتب ولايت فقيه و محدوده اي که در بر مي گيرد, و شيو حفظ و مصونيت فقيه در اقدامات حکومتي. مقصد دوم نيز در چهار فصل تنظيم شده است: بيان حاجت به حکومت, انواع حکومت هاي شناخته شده, راه انتخاب رهبر در حکومت اسلامي و ارکان حکومت عدل اسلامي. اين تأليف در آغازين سال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران, با هدف تبيين و توضيح نظري ولايت فقيه و تشريح نوع حکومت اسلامي و بيان برتري هاي آن بر ساير حکومت ها به رشته تحرير در آمده است. استاد در معرفت در اين تأليف اظهار داشته اند که «ولايت مطلقه فقيه» اصل پذيرفته شد همگي فقهاي بزرگ شيعه از زمان شيخ طوسي تا صاحب جواهر ـ رحمهم الله تعالي ـ مي باشد و حضرت امام خميني «ره» نيز همين نظريه را انتخاب و تبيين کرده اند. اين فقيه متعهد دو نظري نائيني و خويي ـ رحمهما الله تعالي ـ را ذکر و تفاوت نظرياتشان را با ديدگاه ساير فقها در گستردگي و شمول وظايف فقيه ارزيابي مي کنند. ايشان اثبات ولايت مطلقه فقيه را مستند به اجماع علما, و عموم آيات اطاعت ولي امر و پانزده روايت مي نمايند. اين فقيه خبير در پاسخ کساني که نظارت فقيه بر شئون حکومت را کافي دانسته اند, تجريه 14 قرن حکومت غير فقيه را ياد آور و انحرافات عظيم صورت گرفته را دليل عدم کفايت نظارت و اشراف فقها بر امور حکومتي مي دانند و بر ضرورت قيام و اقدام عملي فقها بر برپايي حکومت اسلامي تأکيد مي ورزند. معظم له گستردگي حوز ولايت فقيه را تمام مصالح عمومي به طور مطلق مي دانند و ضرورت توزيع مسئوليت هاي فقيه را بر اساس قابليت هاي ياد آور مي شوند. استاد معرفت نقش چهار عامل را بر کنترل و عصمت فقيه در حکومت مهم ارزيابي مي کند: مشورت, رأي عموم مردم, نظارت عمومي مردم بر ولي فقيه ـ امر به معروف و نهي از منکر ـ و عنايات رباني بر اساس قاعد لطف. ايشان در مقصد دوم ضمن بيان نياز جامعه ها به حکومت, به معرفي شش نوع حکومت پرداخته اند و حکومت اسلامي را نوعي هفتم و مستقل از آنها ارزيابي مي نمايند. حضرت استاد, انتخاب ولي فقيه را نتيج رأي مردم اما در چارچوب شرايط و توصيفات رسيده از شرع مي دانند و پايه هاي حکومت اسلامي را شورا و توزيع مسئوليت ها قلمداد مي نمايند.
14. ولايت فقيه
ناشر: قم: مؤسسه فرهنگي التمهيد؛ سال نشر: 1377؛ 1 جلد, 192 ص, وزيري, فارسي. ملحقات: فهرست ها, شامل: فهرست آيات, روايات, جملات کوتاه مورد استشهاد, اعلام, اماکن, اصطلاحات و منابع و مآخذ.
توصيف
اين کتاب در نه فصل تنظيم شده است: حکومت ديني, امامت در مکتب تشيع, تبيين مفهومي ولايت مطلقه فقيه, نقش بيعت در عصر حضور و غيبت, پشتوان نظام در حکومت اسلامي, مباني مشروعيت ولايت فقيه, مناصب ولي فقيه, ولايت تشريع (حتي قانونگذاري), ولايت تکويني. پس ا ز ارتحال حضرت امام خميني (ق), در سال 1368 که هجوم به پايه هاي اساسي حکومت اسلامي و در رأس آنها, اصل «ولايت مطلقه فقيه» به اوج خود رسيد. ادعاي آنکه ولايت فقيه نظريه اي جديد بوده و درميان فقهاي گذشته شيعه مطرح نشده است! , يا آنکه ولايت مطلقه فقيه نوعي حکومت ديکتاتوري به نام دين است! نظريه ولايت فقيه در تعارض با نظام مردم سالار است! حکومت امري علمي است و بايد به دانشمندان و متخصصان سپرده شود! فقها حق نظارت دارند نه ولايت! ولايت فقيه مسأله اي فقهي و فرعي است و روشي متخذ از طبيعت و خواسته متدينان است و نه نظريه اي برخواسته از انديشه کلامي شيعه! بلکه اصولاً دين ربطي به حکومت ندارد و سياست و دين دو مقول جداي از هم هستند! ولايت تشريعي مخصوص کساني است که ولايت تکويني داشته باشند! و... . اين پاسدار دين با هوشياري تمام و احساس خطري که از روند تحولات روشنفکري داشتند, دست به کار تأليف کتاب «ولايت فقيه» به زبان فارسي شده و ناظر به شبهات القا شده, مستند به اصيل ترين منابع اسلامي به پاسخ پرداخته و نظري «ولايت مطلقه فقيه» را تبييني دوباره کردند. اين پدر شهيد کتاب خود را تقديم پيشگاه بلند صاحب ولايت کبري حجت حق قائم منتظر (عج) و روح پر فتوح مجدد عصر و بينانگذار جمهوري اسلامي, امام راحل و ارواح طيبه شهدا و به ويژه روح فرزند دلبندش «علي معرفت» کرده است. مؤلف محترم در مقدمه به انگيز خويش از تأليف مي پردازند: انگيزه من در اين بحث از آنجا بود که در برخي نوشته هاي افراد فاقد تخصص ونيز گفته هاي بي خبران از مصطلحات فقهي, مسأل «ولايت مطلقه فقيه» زير سؤال برده شده و تفسيرهايي ناروا از آن نموده اند, هر يک از واژه هاي بکا ررفته در اين عبارت را به گونه اي معني کرده اند تا سلطنت مطلقه و بي قيد و بند فقيه را تداعي نمايند. استاد در فصل اول انديشه ي جدايي دين از سياست را مورد انتقاد قرار داده با بيان پنج فرع اين نظريه را مردود مي نمايند. و درفصل ديگر, به ذکر مستندات قرآني و روايي مي پردازند و اظهار مي دارند که رهبري پيامبر اکرم (ص) برخاسته از مقام نبوت او مي باشد. در فصل سوم ضمن بيان انواع تفسيرهايي که ممکن است از ولايت فقيه صورت گيرد «ولايت» را «منصب» دانسته و شأن کلامي آن را تبيين کرده فقاهت را قيد آن مي شمرند. در فصل چهارم به تحليل مفهوم بيعت و مسئوليت هاي مردم در برابر امام و رهبر پرداخته بر تعهد آنان نسبت به تحقق اهداف رهبري تأکيد ورزيده اند. در فصل پنجم, مشورت و نظارت عمومي مردم را بر حاکمان دو پشتوانه سلامت نظام حکومت اسلامي شمرده و مسئوليت رهبر را در پيشگاه خدا و مردم, ياد آور مي شوند. به نظر استاد «قاعده لطف» برمبناي حکمت الهي, و ادّل قرآني و روايي نظير آيات مربوط به حکومت پيامبران و روايات صحيحه و مقبوله اي چون ابي خديجه و زراره و عمر بن حنظله و نظاير آن، دليل مشروعيت ولايت فقيه مي باشد. در فصل هشتم، مقام تشريع پيامبر و امامان (ع) را در چارچوب اذن الهي تحليل مي نمايند. ايشان برخي احکام حکومتي موجود در کتاب و سنت را يادآور شده و باب احکام حکومتي را در زمان حکومت فقها مفتوح مي شمرند. حضرت استاد در فصل آخر کتاب موضوع ولايت تکويني و حدود تاثير اوليا را بر هستي توضيخ مي دهند.
اين کتاب بعد از مقدمه شامل هفت مقاله در هفت بخش از اين قرار است: جامعه مدني يا جامعه ديني, دموکراسي در نظام ولايت فقيه, آزادي و تحقيق آن در نظام حکومت اسلامي, پلورالسيم ديني در بوته نقد, حدود و ضوابط شرعي ولايت فقيه, ولايت فقيه از ديدگاه شيخ انصاري (ره) و آيت الله خوئي (ره)؛ نگاهي به حقوق بشر. کتاب جامعه مدني با دو ضميمه شامل اعلاميه جهاني حقوق بشر و اعلاميه اسلامي حقوق بشر به پايان مي رسد. اين کتاب شامل برخي از مقالات چاپ شد استاد در مطبوعات است, عنوان «جامعه مدني» براي کتاب, برگرفته از اولين و بلندترين مقاله کتاب مي باشد. در اين کتاب هفت مقاله مربوط به مسائل مورد ابتلاي جامعه و مباحث مطرح شده در محافل فکري, سياسي و عرصه مطبوعات, تدوين شده است: جامعه مدني, دموکراسي, آزادي, پلورااليسم, حقوق بشر و ولايت فقيه. استاد معرفت در مقاله اول منکر تضاد ميان جامعه مدني و ديني شده و ريش آن را عدم تضاد ميان دين و دنيا مي دانند. ايشان معتقد به امکان طراحي جامعه مدني بر اساس انديشه اسلامي هستند. وي ضمن بيان چهار ديدگاه از جامعه مدني, مفهوم جديد جامع مدني را اين گونه معرفي مي کنند: جامع مدني امروزه به اين منظور مطرح مي باشد تا بر محدود ساختن قدرت حاکمه از جانب نهادهاي مردمي تأکيد کند. البته اين مهار ساختن جز به وسيل قانون و نيرومندي آن در جهت فراشمولي امکان پذير نيست؛ قانوني که از مقبوليت عام برخوردار باشد ودر جهت منافع خاص تنظيم نگرديده باشد. معظم له به داعيان صلاح و انديش مندان خير انديش غرب هشدار مي دهند که آنچه به دنبال آن هستيد و با نام «جامعه مدني» مطرح ساخته ايد, مفهوم صحيح و معقول آن در اينجا در سايه رهنمود تعاليم اسلامي يافت مي شود. و هم چنين شعار «مردم سالاري مطلق» را که شعاري تهي و بي محتواست, رها کرده, مردم سالاري تحت ره نمود شرع را که واقعيتي است انکار ناپذير بپذيريد, تا سعادت حيات مادي و معنوي را درکمال آرامش و آسايش در يابيد». استاد معرفت در مقال دوم به موضوع نقش مردم در نظام ولايت فقيه مي پردازند, پنج شاخصه نظام دموکراسي را ذکر و در نهايت به تفاوت دو ديدگاه اسلام و غرب از حکومت مردمي پرداخته اند. استاد در مقال سوم شاخصه هاي آزادي انسان و نظريه اسلام را در مورد آزادي در عرصه هاي انديشه و بيان, مطبوعات, کتب ضلال, عقيده و دين, ذمي, معاهد و مستأمن بيان مي دارند. در مقاله بعد به ارزيابي تفاوت هاي غرب و اسلام در مباني تکثر گرايي به خصوص در موضوع حق و باطل مي پردازد. ايشان درمقال پنجم ضمن تأکيد مبني اسلام در مورد ولايت فقيه, رابط ولايت فقيه و آزادي و نيز ولايت, فقاهت و مشورت را بررسي مي نمايند. درمقاله بعد نظري شيخ اعظم, انصاري (ره) و حضرت آيت الله خويي «ره» را در موضوع «ولايت فقيه» نقد وارزيابي کرده اند. و در مقاله هفتم ميان نظريه خدا محوري و انسان محوري تفاهم ايجاد مي کنند؛ معظم له معتقدند قرار دادن اين دو ديدگاه در دو قطب متقابل, هر چند درقلم و گفتار برخي مسلمانان رواج يافته است اما, ريشه در عدم اعتقاد به دين دارد؛ به نظر ايشان در ديدگاه صحيح, هدف, ساختن انسان است تا شايستگي پيوستن به عالم ملکوت را پيدا کند و به سوي حيات جاويد پرواز نمايد. در پايان به نقد و ارزيابي اعلاميه حقوق بشر مي پردازند.
15. مالکية الارض
ناشر: انجمن علمي مدرسه عالي شهيد مطهري سال تأليف: 1401 ه. ق. 1359 ش, 1 جلد, همراه با کتاب «ولاية الفقيه», 230 ص, رقعي, عربي.
توصيف
مؤلف محترم در اين رساله با تقسيم زمين ها به چهار قسم انفال, آباد شده بالعرض, موات بالاصالة و موات بالعرض به بيان حکم هر يک از آنها مي پردازد. اين کتاب با هدف پاسخ به اين سؤال که آيا احيا گر زمين, مالک آن مي شود يا خير؟ به رشته تحرير در آمده است؛ معظم له ضمن تذکر قدمت موضوع در تأليف فقهاي شيعه, ضمن ده بند مطالب رسال مزبور را خلاصه مي کنند. حضرت استاد خلع يد از تصرف کنندگان زمين را از سوي ولي امر مسلمين, در صورت وجود مصالح, مجاز مي دانند. ايشان امکان معامل زمين هاي آباد شده را به تبع عرصه و بنا جائز مي دانند و به استحقاق و اولويت آباد کنندگان؛ تا هنگامي که ويراني عارض نشده باشد, حکم مي کنند.
17. احکام شرعي
ناشر: قم: مؤسسه فرهنگي ـ انتشاراتي تمهيد تاريخ چاپ: 1382 ش, 1 جلد, 160 ص, رقعي, فارسي.
توصيف
اين کتاب در چهار بخش تنظيم يافته: طهارات, عبادات, معاملات و مسائل جديد و نوظهور. استاد معرفت اين «رساله علميه» را به در خواست برخي از علاقه مندان نظريات فقهي معظم له تأليف کرده اند. در اين کتاب عمد مسائل مورد ابتلاي مکلّفان عرضه شده است؛ اين فقيه مردم شناس بر اين باورند که وظيف فقها پاسخ به سؤالات و نيازهاي اساسي و اجتناب از قروض و تصورات غير مورد ابتلاي آنان است, به همين جهت هر چند به تمام ابواب فقهي در اين کتاب پرداخته شده اما حجم رساله عمليه از 160 صفحه تجاوز نکرده است. اين فقيه توانا آخرين نظريات فقهي خود را با توجه به نياز روز و با لحاظ ويژگي سادگي و رواني در کتاب احکام شرعي منعکس کرده اند. معظم له در پاره اي موارد جهت ازدياد بصيرت و اطلاع خوانندگان, مستندات حکم خود را در ضمن مسأله و يا در پاورقي ياد آور شده اند. سعي ايشان بر آن است تا فتوايي مخالف مشهور يا اجماع فقها نگويند و بر اين باورند که رأي جديد حتماً ميان بزرگان از فقهاي سلف قائلي خواهد داشت. لذا در جاي جاي کتاب «احکام شرعي» اين اقوال را تذکر داده اند. نوآوريهاي اين فقيه برجسته در اين رساله آمده است. در اينجا به برخي از اين موارد اشاره مي کنيم: ايشان حجم آب «کُر» را معادل دويست ليتر مي دانند, فتوا به طهارت مردار حيوانات و ميت انسان داده هر چند لمس ميت را موجب غسل مي دانند, کافر را مطلقاً (چه کتابي و چه غير کتابي) نجس العين نمي دانند و خمر را نجس نمي شمرند و عصير عنبي و تمام الکل ها را پاک مي دانند, ذبح ذابح را اگر از اهل کتاب باشد و يقين به گفتن «بسمله» هنگام سر بريدن حيوان داشته باشيم, پاک مي دانند. فتواي معظم له بر اين قرار گرفته که «فضله موش» پاک است هر چند خوردن آن حرام مي باشد. وقت نماز را اول وقت مي دانند و امکان انجام آن را در وقت هاي بعد, از باب ترخيص قلمداد مي کنند, نماز جمعه, در غيبت امام معصوم (ع) طبق فتواي ايشانعمل مستحبي است که مسقط از نماز ظهر واجب است, در نماز مسافر, مسافت از در خانه تا محل اقامت در شهر محل مسافرت محاسبه مي گردد, قضاي عبادات فوت شده طبق اول وقت منجز شدن واجب, محاسبه مي گردد بنابراين اگر شخص اول ظهر حاضر بود سپس به مسافرت رفت و نماز ظهر يا عصر از او فوت شد, بايد نماز را کامل اعاده کند, البته در مراجعت نماز طبق اکمل افراد واجب قضا مي شود يعني اگر نماز را در مسافرت نخواند تا به محل اقامت يا توطّن رسيد و نمازش در آنجا قضا شد در اينجا بايد نماز را کامل قضا نمايد. به نظر ايشان معيار در حد ترخص مخفي شدن مسافر از ديوار هاي شهر است نه بالعکس, و در هنگام اشتباه در قبله, نماز به يکي از جهات چهار گانه کفايت مي کند و نيازي به خواندن نماز در چهار جهت نيست. طبق فتواي معظم له در مکان هاي چهار گانه يعني مکه, مدينه, مسجد کوفه و حائر حسيني, افضل قصد اقامه و خواندن نماز تمام است, در غير اينصورت وظيفه, قصر نماز مي باشد. ايشان در مسأله بلوغ, معيار را بلوغ طبيعي مي دانند يعني پسران پس از «احتلام» و دختران پس از اولين عادت ماهانه؛ مگر آنکه اين معيار طبيعي از متعارف بگذرد که در اين صورت زمان بلوغ در پسران اتمام 15 سال و در دختران اتمام 13 سال مي باشد؛ از نظر ايشان زنان تا زماني که خون ببينند حکم حيض را داشته و يائسه نمي شوند و تفاوت ميان زنان هاشميه و غير هاشميه را نمي پذيرند؛ ايشان بيع فضولي را بر خلاف قاعده, بي مدرک و باطل مي دانند؛ به نظر وي اجاره عبارت از تمليک عين به منفعت نيست بلکه تمليک ثمن در مقابل واگذاري عين است, در واقع مالک از حق تصرف خودش به طور موقت مي گذرد و آن را به مستأجر واگذار مي کند. پس حق را به او منتقل مي کند نه انتفاع از عين را. معظم له به خلاف مشهور که وقف را «فک الملک» و خارج شدن ملک از ملکيت دانسته اند, وقف را تمليک موقوف مي دانند, زيرا ملک بودن مالک نمي ماند در نتيجه اگر مال موقوف از انتفاع افتاد, امکان فروش آن وجود دارد؛ ايشان ضمان را نيز «نقل ذمة الي ذمة» نمي دانند بلکه ضميمه شدن ذم ضامن به ذم مضمون مي شمرند. پس باضمانت ضامن, مسئوليت از دوش مضمون برداشته نمي شود؛ و بالاخره در تمام مباحث مربوط به مواريث, ديات و قصاص و... از اين نوع فتواهاي جديد دارند که درعين حال سابق فقهي در ميان فقهاي مشهور و اسطوانه اي فقهي شيعه دارد.
18. تمهيد القواعد
ناشر: نجف اشرف: جامعة النجف الدينية سال چاپ: 1390 ه. ق, 1350 ش, 1 جلد, 205 ص, رقعي, عربي.
توصيف
اين کتاب دريک مقدمه عمومي و بيست مقدمه اصولي و 43 مسأله فقهي و 17 فرع از فروع قضاء عبادات فوت شده از طرف ميت, تنظيم شده است. اين کتاب بحث فقهي عميق و استدلالي از مسأل قضاي عبادات فوت شده در دو جنب اصولي و فقهي است که مؤلف محقق در آن, ميان تعابير آسان و روان و قوت استدلال جمع و مطالب را همراه با اختصار و ايجاز بيان داشته اند. استاد معرفت در مقدمه کتاب که آن را به حضرت آيت الله العظمي خويي «قدس» اهدا کرده اند, ضمن اشاره به آن که ابعادي از مسأل نمازهاي فوت شده, نيازمند بازبيني و مطالعه و دقت دارد, بر ارزش نقد علمي و محققانه آراي فقهاي بزرگ تأکيد مي ورزند. معظم له ضمن بيست مقدمه مباحث اصولي مربوط به اين موضوع را تنظيم کرده اند: ايشان اصل اوليه را عدم نياز عبادات فوت شده به قضا دانسته اند و قضا را نيازمند امر جديد شارع مقدس مي دانند؛ و معتقد به فعليت تکليف بر شخص خواب, سهو کننده وغافل مي باشند. وي کفّار در احکام انتظامي و وضعي مکلف به فروع مي دانند, اما در معاملات معتقد به اختيار آنها در عمل بر طبق آيين خود يا آيين اسلام هستند در عبادات نظر به عدم تکليف آنها دارد. ايشان مخالفان در مذهب را مکلف به فروع قلمداد مي کند, البته اين گروه در عمل بر طبق مذهبشان رخصت دارند ,بنابراين بعد از «استبصار» نيازي به اعاده و قضاي آنها ندارد. حضرت استاد, عبادات کودک را مشروع دانسته ضمن مناقشه در ادلّ مخالفان, موضوع تکليف را «اشخاص بالغ» اعم از بالغ و غير بالغ قلمداد کرده اند. اين محقق اصولي ضمن تقسيم ارتداد, به ارتداد از کل اسلام و انکار دين و ارتدادي که لازم داشتن يک عقيد فاسد است, احکام وارده درمورد وجوب قتل, جدايي همسر, تقسيم اموال و... را فقط مخصوص به نوع اول مي دانند. ايشان در مقدم ديگر, به عدم ترتيب بين قضاي عبادات فوت شده حکم مي کنند و تنها به ضرورت ترتيب ميان مترتبين در يک روز يعني ظهر و عصر يا مغرب و عشاء نظر مي دهند. در نهايت استاد با طرح مسأل امکان جواز انجام مستحبات با وجود قضاي واجبات, پرداخته و نظر به جواز اين عمل بر اساس اصل و برخي روايات مي نمايند. به دنبال اين مقدمات, معظم له به بيان 43 فرع فقهي در مورد قضاي مطلق عبادات فوت شده و 17 فرع فقهي در مورد قضاي از طرف ميت پرداخته و با ذکر مستندات به بيان ديدگاه فقهي خود بر اساس روش استدلالي و اجتهادي مي پردازند.
اين کتاب شامل سه رساله است؛ دو رساله از استاد معرفت با نام هاي «حديث لاتعاد» و «حديث من زاد في صلاته» و يک رساله از «حديث لاتعاد» به قلم علاّم فشارکي که حضرت استاد معرفت از رساله مرحوم فشارکي در «خلل» اقتباس کرده اند. رسال اول شامل مقدمه اي در اهميت «حديث لاتعاد» و در بيست فصل مي باشد: نص حديث, امتناني بودن حديث, رخصت بودن و نه عزيمت, دلالت حديث بر نفي قضا و اعاده, مورد نظر حديث, شمول مفهوم خلل به زياده, شمول حديث به موانع, شمول حديث به شرائط اجزا, شمول حديث به مضطر و مکرهُ, شمول حديث به شخص شک کننده و مردد, ارکان نماز در پرتو حديث لاتعاد, برخي از فروع خلل (شامل پنج مساله) و خاتم رساله. رساله دوم در 14 فصل و ده فرع تنظيم شده است: فرق بين مرکب حقيقي و اعتباري, اقسام زياده در مرکب اعتباري , مقتضاي اصل در جزئيت و شرطيت, زياده منوط به تعداد لحاظ است, عدم اعتبار سنخيت, صدق زياده مشروط به واقعه, تصوير سه گونه زياده درنماز, انواع زياده درنماز, اقتضاي اصل اولي در زياده, عدم فرق ميان مانع و قاطع, اصل دوم درمورد زياده رد نماز, حقيقت ترکيب نماز, نسبت بين حديث «من زاد»و حديث «لاتعاد», انواع مرکبات شرعيه, ده فرع فقهي و خاتم رساله. رساله سوم تلخيص رساله علامه فشارکي در پنج بند است. حضرت استاد درمقدمه رساله اول, حديث لاتعاد را مهم ترين و عام ترين حديثي شمرده اند که در مسائل مربوط به نماز, کاربرد دارد. به نظر معظم له,اين حديث ستون فقرات اغلب فروع مربوط به تصحيح عبادات در هنگام «خلل» در عبادات است. اين فقيه متتبع, به ذکر پنجاه مسأله از فروع «خلل» در نماز پرداخته و بر اساس حديث لاتعاد به بررسي حکم شرعي آنها مي پردازد. رسال دوم به بررسي قاعد اقتباس شده از روايت امام باقر و امام صادق (ع) «من زاد في صلاته فعليه الاعادة» اختصاص دارد. ايشان درفصل نهم, اصل اوليه در زياده را عدم بطلان نماز مي دانند و اعتقاد دارند فرق ميان مانع و قاطع اعتباري است نه حقيقي و هر يک از آنها ناقض شرط و اثر مطلوب در نماز هستند. ايشان با استفاده از مفاد حديث «من زاد في صلاته» اصل ثانويه در خصوص نماز را بطلان زياده عمدي مي دانند. اين فقيه توانا در فصل سوم,ضمن بيان نسبت منطقي ميان حديث «من زاد» و حديث «لاتعاد» و اين که نسبت ميان آنها عموم من وجه است, به تقدّم حديث «لاتعاد» درمورد اجتماع آنها يعني «صورت زياده سهوي در نماز» فتوا مي دهند زيرا قائل به «اخص مطلق» بودن حديث «من زاد» در مورد اجتماع هستند. معظم له در خاتمه رساله به ده نمونه از فروغ فقهي را که حکمش به استناد حديث «من زاد» روشن مي شود, به شيوه استدلالي مورد بررسي قرار مي دهند. استاد در پايان ضمن اشاره به جريان دستيابي خود به نسخه اي از علاّم فشارکي در «خلل» که شامل مباحث ارزنده اي در مورد حديث لاتعاد است, خلاصه اي از مطالب اقتباس شده از اين رساله را به رشته تحرير در آورده اند.