حجاب (پرسش و پاسخ) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حجاب (پرسش و پاسخ) - نسخه متنی

سید محمد انجوی نژاد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حجاب-پرسش و پاسخ

حجت الاسلام سيد محمد انجوي نژاد

موضوع : حجاب-پرسش و پاسخ

بحثي كه براي اين جلسه انتخاب كرديم ، بحث حجاب است . و مبناي صحبت اين جلسه بر روي دو محور فلسفة حجاب و دفاع از حجاب و يادگيري قدرت دفاع از حجاب برمي گرده و همين طور مسائلي كه باعث شده امروز در جامعه ما حجاب مشكل پيدا كنه . لذا اگر دقت كنيد ، مي تونيد حداقل قدرت دفاع خودتون رو بالا ببريد . ما اول يه نگاه تاريخي روي اين موضوع داشته باشيم تا ببينيم اين مشكلي كه الان پيش اومده از كي شروع شده و ريشه هاي اين مشكل در كجاست ؟ از خيلي وقت پيش يعني شايد از هزاران سال پيش يكي از دغدغه هاي مهم بشر ، بحث زن و مرد بوده و حقوق زن و مرد . ديدگاه اديان غير الهي نسبت به زن يك ديدگاهي است كه زن رو پست تر از نوع مرد و حتي بعضي زن رو شيطان مي پندارند . ( اديان غير الهي مثل ، بودا يا بقية ادياني كه ريشه هاي الهي و وحي ندارند . )

اين اديان زن رو موجودي حقير مي پندارند كه فقط براي ازدياد نسل ساخته شده . با اين ديدگاه ، مشكلات زيادي در جامعه هاي قديم بوجود مي يومد . الان هم بعضي از جوامع ، با همين ديدگاه به زن نگاه مي كنند كه در حقيقت باعث شده نوعي تنفر در ميان زنان بوجود بياد .

در دين مبارك اسلام هم ، كژبيني ها ، خشك بودن ها ، ارتجاع ها و سياه بيني هاي بعضي افراد ، باعث شده كه ديدگاه ناصحيحي نسبت به زن ارائه بشه . سوء استفاده يا استفاده ابزاري از برخي آيات قرآن و برخي از كلام معصومين (ص) كه بدون علم و بدون همه جانبه بيني مطرح مي شه ، باعث شده كه ديدگاه نسبت به زن ، در برخي از افراد مسلمان ( نه در دين اسلام ) ديدگاههاي غلط باشه ، بعنوان مثال كلامي كه آقا اميرالمؤمنين (ع) در نهج البلاغه دارند كه مي فرمايند : زنان عقلشون كمه ، با اونها مشورت نكنيد ، اگر هم مشورت كرديد ، خلافش رو عمل كنيد . و يا اين صحبت كه زير بيرق اونها سينه نزنيد . و غيره و غيره . اينها بُرد زماني داره ، يه عده اين رو برداشتند و عَلَم كردند كه ديدگاه شيعه نسبت به زن اين هست . در حالي كه همه علماء ما و كساني كه بر روي نهج البلاغه شرح نوشتند ، به اين نكته اشاره كردند كه : اين حديث بُرد زماني داره و حضرت علي (ع) در اين كلام ، زمان ، مكان و شخص خاصي مد نظرشون بوده . بدليل اينكه عايشه ، همسر پيغمبر اسلام (ص) كه در اهل سنت به ام المؤمنين معروفه ، در يه مقطع زماني اشتباه كرد و اميرالمؤمنين (ع) مي خواست حرمت اون رو رعايت كنه ، به همين دليل ، بدون اينكه اسم اين شخص رو بياره ، اين صحبت رو مطرح كردند . در اين جا منظور حضرت (ع) فقط شخص ايشون بوده و ما نمي تونيم اين مطلب رو به عموم نسبت بديم و بگيم : آقا ! ديدگاه علي (ع) نسبت به زن اين هست . نه ! اينجا منظور حضرت علي (ع) دقيقاً به اون مقطع زماني ، كه جنگ جمل شكل گرفت و يه عده زيادي از اين زن پيروي كردند مربوط مي شه . لذا اين خطبه رو هي به رخ ما نكشيد كه ديدگاه اسلام نسبت به زن اينه . نه ! ما هزار تا روايت و چندين آيه قرآن داريم كه دقيقاً ديدگاه اسلام رو نسبت به زن مشخص كرده .

پس اين ديدگاه ارتجاعي هم بعضاً نسبت به زن بود و متأسفانه هنوز هم هست . اگر در شهرهاي بزرگ ( حتي شهرهاي بزرگ شيعي ) يه مقدار كمتر شده ، اما در شهرستانها و شهرهاي كوچك واقعاً اين ديدگاه هنوز هست . حتي بعضاً از من سؤال مي كنند : فلسفة درس خوندن دختر و زن چيه ؟ يعني چي ؟ دختر بايد تو خونه اش بشينه و خونه داري ياد بگيره و خيلي سؤالات ديگه . با همين ديدگاه از مراجع ما ، استفتائاتي هم كردند كه مثلاً : آقا به نظر شما بهتر نيست زن در خونه بشينه ؟ مگه روايت نداريم محرابِ زن بيتش هست ، خونه اش هست ؟ حتي روي مسجد رفتن زن ، روي نماز جماعت رفتن زن هم ايراد مي گيرن . چه برسه از حضور زن در جامعه ، خُب يه مرجع بياريد كه جواب داده باشه بله . تمام مراجع ما به اتفاق گفتند : نه !

همون قدر كه براي مرد مستحبه كه در اين عبادت عمومي و در حقيقت تظاهر شركت كنه ، براي زن هم مستحبه . اين ديدگاه فقهي هست . در بقية مسائل هم ، همين رو گفتند . اينها رو دارم مي گم كه يه ريشه اي رو از توش در بيارم . خُب ، اين كژبيني ها باعث شده كه نهضتي در زنان و دخترانِ جامعه از قديم شروع بشه . در قديم اين نهضت خيلي خودش رو نشون نمي داد ، الان خيلي بيشتر نشون مي ده . اين نهضت دو تا بعد داره :

يكي در بعد ممالك اسلامي و شيعي و بعنوان اخص در مملكت خودمون كه داريم كار مي كنيم ، و يكي در بعد جهاني . در بعد جهاني هم همين طوري بود . ديدگاه مكاتب غير الهي و غير ديني و حتي الهي مثل مسيحيت و يهوديت هم نسبت به زن همين بود . يعني الان هم بر طبق قوانين و ديدگاه مسيحيت ، زنِ خوب ، زني هست كه بره توي دير ! بقيه ديگه به درد نمي خورن .

يعني اگر از يه كشيش مسيحي سؤال كني يه زن خوب از نظر شما چه زني هست ؟ مي گه : همين خواهرانمون كه در دِير هستند ، ارتباط شون با جامعه كاملاً قطع هست و دائم نمازهاي سنگين مي خونند . فكر نكن مسيحيت زن رو آزاد گذاشته . و محدودتر از مسيحيت ، يهود هست . يهود كه اصلاً با يه ديدگاه خيلي عجيبي به زن نگاه مي كنه . ممكنه الان علماي يهوديت و مسيحيت كاري به كار جامعه نداشته باشن ، اما اگر از اونها سؤال كني بعنوان يك مكتب نظر شما راجع به زن چيه ؟ عبارتهايي رو مي گن كه ما فرار مي كنيم ، مي گيم : بابا ! بريم تو مملكت خودمون با كژبيني ها و ارتجاعش بسازيم اما پيرو اينها نباشيم . اينها ديگه خيلي مع الفارق هستند .

پس اين ديدگاه باعث شد در ايران ما و در جهان ما دو تا نهضت اتفاق بيفته . در ايران اسم خاصي روي اين نهضت نمي تونيم بذاريم ، من توصيه مي كنم مراقب باشيد . در ايران اين نهضت به اين صورت شكل گرفت كه مثلاً زنان ما اومدند و خودشون رو مطرح كردند ، زن ما رفت رانندگي اتوبوس يادگرفت كه بگه : آقا ! من مي تونم ، وقتي كه پشت قضيه رو نگاه مي كنيم و به ريشه اين قضيه پي مي بريم ، مي بينيم اين زن تحقير شده ، فكر مي كنه تحقير شدن خودش رو با رانندگي اتوبوس مي تونه جبران كنه . يا زن ما رفت خلباني ياد گرفت ، راننده تاكسي شد . زن ما رفت كارهاي مردانه كرد . راننده بُلدزر شد ! همين الان هم داريم . يا زن ما نحوة صحبت كردنش رو مردانه كرد . خيلي با مرام و به قول معروف خيلي لوتي وار صحبت كرد ! يا زن ما رفتارش رو مردانه نشون داد . يعني فكر مي كرد كه اينقدر در زن كمبود هست كه با اداي مردان رو در آوردن مي تونه اين كمبود رو جبران كنه . و فكر مي كرد كه با اين كار مي تونه برتري خودش رو ثابت كنه . يواش يواش جلوتر رفت و زن ما با سياسي شدن ، خودش رو مرد نشون داد . تمام اينهايي كه دارن اينطوري كار مي كنند ، خودشون فكر مي كنند كه زن موجود حقيري است . مي خوان با سياسي شدن ، شهردار شدن ، وزير شدن و با رئيس جمهور شدن خودشون رو مرد نشون بدن .

يعني زن امروز جامعه ايراني در اين نهضتي كه بر عليه تحقير به راه انداخت ، شروع كرد به تقليد كردن از مردها و كارهاي مردانه انجام دادن . كه بعداً مي رسيم به اين كه آيا اين كارها درست هست يا غلط ؟

در جهان و غرب اين نهضت چه جوري به راه افتاد ؟ اين نهضت در غرب با نام فِمينيسم شكل گرفت . يعني باز اونها هم از اون طرف پشت بام افتادن . فيمينيسم نهضتي است كه در اون اصالت رو به زن مي ده و به تحقير مردان مي پردازه . يعني در حقيقت اونها مي خوان تحقير شدن خودشون رو با تحقير كردن مرد جبران كنند . اين هم راه درستي نيست . فيمينيسم در چند بُعد كار كرد :

1 ـ بعد علمي : زنان غرب رفتند عالم شدند . كه اين مورد تأييد اسلام هم هست .

2 ـ بُعد كار : زنان رفتند كارهاي مردانه انجام دادند ، غافل از اينكه كارهاي زنانه خودش به قدر كافي مهم هست و اگر احياناً اين كارها روي زمين بمونه كه در غرب مونده ، جامعه با بن بست مواجه مي شه . حالا من در تساوي حقوق زن و مرد اين مطلب رو دقيقاً بيان مي كنم .

3 ـ بُعد ظاهر : به عقيده اونها زن و مرد از نظر ظاهري هيچ فرقي با هم ندارند و شروع كرد به برداشتن حجاب . اينجا هم زن شروع كرد به كنار زدن حجاب . به اين معنا كه زن چه فرقي با مرد داره ؟ اينجا هم باز زن احساس تحقير كرد و سعي كرد با استفاده از بي حجابي اين تحقير رو جبران كنه . ( الان بحث ما روي حجابه ، بحث ريشه يابي تحقير در زنان نيست كه اين خودش نياز به يه بحث جداگانه داره ) خُب اين زن چكار كرد ؟ اين امر به اينجا كشيد كه زن با خودش فكر كرد كه الان جامعه به من نگاه نمي كنه ، بايد از ابزاري استفاده كنم كه جامعه به من نگاه كنه و براي من اهميت قائل بشه و من رو احساس كنه ، اين ابزار رو به قول خود روانشناس هاي غربي ، اشتباه گرفت . روانشناس غربي اينجوري مي گه : زن غربي فكر كرد كه با عريان كردن و با نشان دادن زيبايي هاي ظاهرش مي تواند قلب مرد را به تصرف خود در آورد ، غافل از اينكه با اين امر حواس مرد را به خودش جلب كرد نه قلب او را . همين طور ادامه داد و جلو رفت . فكر كرد به عشق رسيده و به قلب رسيده و شكست خورد . باز نتيجه مي گيريم كه يكي از دلايل هرزگي در جوامع غربي ، زنان شكست خورده هست !

اين صحبت هايي كه دارم مي كنم هيچ كدوم از خودم نيست ، از يكي از روانشناسان مهم غربه . خُب ، اين نهضت فيمينيسم در بعد ظاهر ، باعث بوجود اومدن آفاتي شد :

1 ـ بنيان هاي خانواده از هم پاشيد ، الان در غرب ديگه چيزي به نام خانواده زياد معنا نداره ، امروز زن و مرد كه به هم مي رسند ، مي گن : سلام عليكم ! بيا با هم باشيم فردا هم مي گن : خداحافظ شما تموم ! به همين راحتي .

الان در برخي از كشورهاي غربي ، مثل سوئد چون زاد و ولد وجود نداره ، آمار رشد جمعيتشون منفي هست . يعني تعداد مرگ و مير بيشتر از تعداد زاد و ولد هست . به اين نتيجه رسيدند كه بايد براي اين مشكل يه فكري بكنند .

2 ـ ديده هاي طمع و ديده هاي تنوع طلب در اين جوامع رشد كردند . خيلي از ما كه مثلاً در روستا زندگي مي كنيم . صبح ها نون و پنير مي خوريم ، ظهرها برنج و خورش و شب ها يه غذاي حاضري ، خيلي از مردم ما اينطوري هستند ، اين مردم نه پيتزا مي شناسند ، نه همبرگر ، نه چيزبرگر . وقتي در شهرهاي بزرگ قرار مي گيرند ، ذائقه شون باز مي شه و با اين باز شدن ذائقه ، معده شون خراب مي شه ، براي همينه كه روستايي ها سالم تر از شهري ها هستند ، براي اينكه در شهرها اصلاً معده به يك غذا عادت نمي كنه . دائم مي خورن ، حالا كار نداريم كه اين از نظر دين و انسانيت قبيح هست يا نه ، مي خوام بگم كه اگر قرار باشه محيط اونقدر باز باشه كه ما دائماً چشم مون به مسائل مختلف ، بيفته ديدة تنوع طلب انسان هم باز مي شه و وقتي كه اين ديده تنوع طلب باز شد و حس تنوع طلبي انسان شكوفا و زنده شد جلوي حس رو نمي شه گرفت تا جايي كه تمام بنيان هاي خانواده و عشق ( اين كلمه مقدس ) بهم مي ريزه . ديگه اصلاً معناي خانواده از بين مي ره . معناي دلدادگي به يك شخص از بين مي ره . چون اساساً تنوع براي عشق مضره . عشق به معناي دل دادن هست و اگر به يكي دل بدي ديگه نمي توني به نفر بعدي دل بدي . و تنوع به معناي دل ندادنه . روانشناسان غرب به اين نتيجه رسيدند كه :

با اين تنوع طلبي و آزاد بودن ، مشكلات جديدي بوجود اومد . از يه نظر براي عده اي خوب شده و تقريباً راضي بودند . اما يك سري بنيان هاي مقدس انساني ( نه ديني ) از هم پاشيد ، ما مي بينيم يك سري از كلمات در غرب اصلاً معنايي نداره ، واژه هايي مثل خانواده ، عشق و . . . يه شاعر غربي در يكي از شعرهاش مي گه : الان سه روز تمام عاشق تو هستم و اگر هوا مساعد باشد ، سه روز ديگر هم عاشقت خواهم ماند . ( 6 روز تمام ! )

بيشتر از اين ديگه حوصله نداره . قيافه ها رو در معرض نمايش عموم گذاشتند ، جامعه مثل نمايشگاه اتومبيل شده كه فرد يه روز پيكان مي خره ، فردا توي خيابون پژو مي بينه و هوس پژو مي كنه . پس فردا . . .

دقيقاً زن در غرب تبديل به كالايي شد كه در بورس رقابت قرار گرفت . هر كي ظاهرش بهتر بود در اين بازار جلوتر افتاد . خُب ظاهر هم كه نسبي هست . امروز يه شكله ، فردا با يه ظاهر ديگه اي . با تنوع ديگه اي ، در حقيقت اين ظاهر خوب از بين مي ره . يواش يواش به جايي رسيد كسي كه ظاهرش هم خوب بود ، احساس ضرر كرد . پس اين ديده طمع و تنوع طلبي هم باز شد .

3 ـ فساد : وقتي تنوع طلبي و به دنبالش فساد در جامعه زياد بشه ، ديگه هيچ جوري نمي شه جمعش كرد ، خُب اين بحثي كه در روابط زن و مرد هست يه بحثي نيست كه اگر يه جايي از اون رو باز بذاريم ، بتونيم جمعش كنيم . فساد به جايي رسيد كه : ( عين آمار همين امسال آمريكاست ، از مجله هاي خودمون هم نيست ، مال مجلات خود غربه . از توي اينترنت گرفته شده . )

آمار رسمي ثبت شده در دفاتر جرائم پليس آمريكا ، مبني بر تجاوز به زور ، در سال بين دويست هزار تا پانصد هزار مورد است . اين آماري كه دارم مي گم ، آمار ثبت شده هست . غير ثبت شده ها كه مثلاً در خونه ها چي مي گذره ، اونهايي كه مي ترسن و يا خجالت مي كشن كه به مراجع قضايي شكايت كنن ديگه حساب نشده ، به اونها اصلاً كاري نداريم اگر اونها هم بخواد اضافه بشه ، اين آمار چند برابر مي شه . شما ببينيد اين چه جامعه اي هست ؟!

شما خودتون رو بعنوان يك زن يا دختر توي اون جامعه فرض كنيد ، ببينيد درصد امنيت شما چقدره ، اين چه جامعه ايست ؟ ببينيد اين جامعه چقدر قابل تحمله ؟ اين آمار ثبت شده است و از قول خودشون هم داريم مي گيم .

يك سمينار تربيتي ، چند وقت پيش در آمريكا تشكيل شد كه متوليان تربيتي جمع شدند ، متن سخنراني ها و آمارهايي كه توي اين سمينار داده شد رو من كامل خوندم . يكي از آمارهاش اينه كه در مورد اعتياد و مواد مخدر و غيره ، جامعه آمريكا داره از درون منفجر مي شه . حرفي كه حضرت امام (ره) در مورد شوروي زد و همه گفتند مگه مي شه اين كشور منفجربشه ؟ امام (ره) فرمودند ما چيزهايي رو مي بينيم كه شما نمي بينيد . دقيقاً همون چيزها الان در جامعه آمريكا داره ديده مي شه ، از درون داره منفجر مي شه ، وقتي جامعه اي دويست و پنجاه ميليون جمعيت داره و بيست ميليون نفر در انتخابات رياست جمهوري شركت مي كنند ، اين جامعه در حال انفجاره و اونها ، خودشون بهتر از ما مي دونن . جالب اينه كه در آخر كار سمينار ، متوليان تربيتي ، راه كارهائي رو براي جلوگيري از انفجار به دولت پيشنهاد دادند ، كه همه اون راهكارها از فقه شيعه گرفته شده . اصلاً گويا با خوندن كتابهاي ما اون راهكارها رو دادند . تمام راهكارها مال شيعه است .

انشتين اونقدر شهامت و شجاعت داشت كه خودش گفت : هرچي من گفتم ، قبلاً ابوريحان بيروني گفته ، اين متوليان تربيتي هم مي گن من گفتم ، نمي گن رفتم كتابهاي شيعه رو خوندم و اين راهكارها رو دادم ، تمام راه كارها مال شيعه است . نه فقط مال اسلام ، مال شيعه . مثل اينكه اونها دارن رسماً محسنات ما رو مي گيرن .

مثل انقلاب صنعتي كه غرب اومد صنعت ما رو گرفت ، و پيشرفت كرد . مطمئن باشيد از محسنات ما هم استفاده مي كنند ، چون غرب بيشتر از ما دلش براي جامعه اش مي سوزه ، بدونيد اخلاق رو هم از ما خواهد گرفت . به پاي خودشون هم خواهند نوشت ، اين يك سابقه تاريخي از بحث غرب هست .

اما بيايم سراغ ديدگاه اسلام . يعني ببينيم كه ديدگاه شيعه و اسلام نسبت به زن چي هست ؟ اولاً : شيعه مي ياد يه جمله مي گه و برطبق اين جمله بقيه مسائل رو اثبات مي كنه ، جمله اي كه اسلام مي گه اين هست :

حجاب به معناي محدوديت نيست . الان از همه جاي جهان دارن براي جامعه ما پيغام مي فرستند كه : زنان ايران ! خودتون رو از زندان خلاص كنيد ! خودشون اونجا گير كردند و براي ما دارن پيغام مي فرستند ، حجاب به معناي زندان نيست . اونها معنويت و مصونيت رو با محدوديت اشتباه گرفتند . اين مصونيت نه فقط براي خود زن ، بلكه براي كل جامعه هست . كه به اون هم مي رسيم . اينها دژ و قلعه رو با زندان اشتباه گرفتند . هيچ وقت يك انسان عاقل از شهري كه پر از خطر هست و اطرافش رو با برج و دژ محصور كرده اند ، ايراد نمي گيره . نمي گه : بيايد خودتون رو راحت كنيد و اين برجها رو به زمين بريزيد . بحث مصونيت يعني در ايمني بودن ، با محدوديت خيلي فرق مي كنه . اگر اينطور باشه كه شما مي گيد ، بيخود شب ها درب خونه رو قفل مي كنيد . اسم اين زندان نيست ، هر قفلي كه ما به دربهاي ورودي خونه مي زنيم ، اين خونه رو بسمت زندان شدن هدايت نمي كنه . به سمت ايمن شدن هدايت مي كنه .

در اينجا من مي خوام پيرامون اين جمله حجاب محدوديت نيست ، مصونيت است صحبت كنم :

1 ـ بحث گوهر وجودي زن از نظر اسلام : فرض كنيم شما بعنوان يك خانم خانه دار مي ريد بيرون و خريد مي كنيد و احياناً كاهو تهيه مي كنيد ، وقتي كه كاهو مي خريد و وارد خونه مي شيد ، كاهو رو مي اندازيد كنار يخچال ، دفعه دوم مثلاً تخم مرغ مي خريد ، درب يخچال رو باز مي كنيد و تخم مرغ ها رو مي ذاريد تو جا تخم مرغي و با احتياط درب يخچال رو مي بنديد ، دفعه سوم مي ريد يه سكه طلا مي خريد ، سكه رو مي ياريد و جعبه مخصوص طلا و جواهرات رو باز مي كنيد و سكه رو در اون قرار مي ديد ، درب جعبه رو مي بنديد و تو كمد مي ذاريد و درب كمد رو هم قفل مي كنيد . فرض كنيم ، دفعه بعد اونقدر وسعت مالي پيدا كرديد كه مي ريد يه انگشتر برليان الماس نشان مي خريد ، مثلاً به قيمت پنجاه ميليون تومن . گاهي اوقات پول از پارو بالا مي ره ! (( دو سال پيش يكي از شاهزاده هاي عربستان يه موشك فضا پيما رو اجاره كرد و خانم متعلقه رو نشوند تو موشك و تشريف بردند كرة ماه و اونجا خطبة عقدشون رو خوندند و برگشتند !! اينقدر وضعيت پول خوب مي شه كه آدم نمي دونه چكار كنه ! حالا اينكه چند ميليون دلار خرج اين كار شده رو من نمي دونم . فقط مي دونم دلشون خوشه كه رفتند خطبه شون رو تو كرة ماه خوندند . اينها مي ميرند ما هم مي ميريم ديگه . ))

خُب ، اين انگشتر برليان الماس نشان رو مي بريد در بانك . وارد بانك مي شيد با رئيس بانك صحبت مي كنيد ، مي گيد يه انگشتري دارم كه مي خوام اون رو تحويل صندوق امانات بدم . وارد يه راهرو مي شيد كه يه دَر قطور و كلفت داره ، بعد وارد يه اتاقك مي شيد كه يه نگهبان جداگانه داره . باز با اون نگهبان هماهنگ مي كنيد ، ايشون يه در ديگه با قطر بسيار زياد رو باز مي كنه . داخل اون يك جعبه اي هست كه دو تا كليد داره . يكي رو به شما مي دن و يكي دست نگهبان مي مونه ، اول نگهبان كليد خودش رو مي چرخونه و بعد شما هم كليدي كه دستتون هست رو مي چرخونيد ، داخل اون هم يه صندوقچه هست كه يه قفل و يه رمز مخصوص خودتون داره ، اون رو هم باز مي كنيد و انگشتر رو مي ذاريد توي اون . در صندوقچه رو مي بنديد ، در جعبه رو هم مي بنديد . از اتاقك مي ياد بيرون ، در اتاقك بسته مي شه و از بانك مي يايد بيرون ، در بانك هم بسته مي شه .

خيلي خُب اگر اينجا يكي بهت اعتراض كنه كه : آقا ! تو چرا اينقدر ظالمي ؟ چرا انگشتر رو بردي توي هفت تا سوراخ قايم كردي ؟ مثل همون كاهو آزاد بذارش تا عشق كنه ! مي گي : نه تو نمي فهمي ! هرچقدر انسان يه چيزي براش ارزشمندتر باشه ، بيشتر هم بهش اهميت مي ده و سعي بيشتري مي كنه تا اون رو حفظ كنه .

در بحث حجاب ، اسلام مي گه : زن هرچقدر گوهر دروني اش براش ارزشمندتر باشه ، اون رو بيشتر حفظ مي كنه و هرچقدر اين گوهر براش بي ارزشتر باشه ، اون رو بازتر مي ذاره ، اگر براي زن گوهر وجوديش اثبات شده باشه ، اجازه نمي ده در بازار و در معرض ديد باشه . اين چه وضع تبليغ حجابه ؟ از يك كانال ديگه بايد كار كرد . با اينكه بگيد : خواهر حجابت رو درست كن ! كار درست نمي شه . در حقيقت اين طوري داريد آب در هاون مي كنيد ؟ ببين حجاب از كجا مشكل پيدا كرده ؟ يه وقت يكي از علما مي گفت : من گشتم ببينم ريشه هاي بي حجابي و بد حجابي چيه ؟ بيست و دو تا ريشه پيدا كردم ، خُب اين ريشه ها رو بايد كشف كنيم . اگر اين ريشه كشف شد ديگه نيازي نيست بهش بگي حجابت رو حفظ كن . خودش خود به خود وقتي با منطق و عقل به اين نتيجه رسيد ، حجابش رو حفظ مي كنه . غالب مردم اينطوري هستند ، حالا يه درصد خيلي پائين هم شايد باشند كه هرچي از منطق و عقل بگي ، چون اون هوا احاطه اش كرده ، نمي تونه بپذيره . بايد از اون هوا خارجش كني . به قول امام صادق (ع) مي فرمايند : دلي كه شهوت بپذيرد ، حكمت نمي پذيرد . انشاءالله خدا همه رو هدايت كنه ولي يه درصد زيادي از مردم اگر بفهمند كه مشكل چيه و دقيق و منطقي براشون اثبات بشه ، رعايت مي كنند .

2 ـ بنيان خانواده : اين خيلي مهمه . از نظر جامعه شناسي خانواده بعنوان كوچكترين واحد اجتماعي است ، در دين اسلام هم اومده كه اگر بنيان خانواده از هم بپاشه ، بنيان اجتماع از هم خواهد پاشيد . و اين رو رسماً در جاهايي كه رعايت نمي كنند مي تونيم ببينيم ، آمار رشد ميزان طلاق الان در مملكت ما خيلي وحشتناكه . بعد مي بينيم اين آمار در شهرهاي بزرگي كه حجاب رو رعايت نمي كنند به مراتب بيشتره . خُب اين يك قضيه كاملاً منطقيه . در شهرهاي بزرگ فساد هم بيشتره . شهرهاي كوچيك كه حجاب رو بيشتر رعايت مي كنند ، فساد كمتر هست ، چون ديده هاي تنوع طلب اينجا كمتر شكوفا مي شه و بنيان خانواده هم محكمتر مي مونه . يه شعار و سنت خيلي قشنگ توي اين شهرهاي كوچيك هست كه مي گه : دختر بايد با لباس سفيد بياد و با لباس سفيد هم بره . اما همون طور كه در دين ما اومده وقتي بحثي به عنوان طلاق مطرح شده و اجازه هايي هم براي طلاق داده اند . نبايد آدم وقتي كه تو مشكلي افتاد ، خودش رو تو اون مشكل حفظ كنه . اما اگر به عنوان يك سنت به اين شعار نگاه كنيم بحث خيلي قشنگيه ، اگر عقل در اول ازدواج رعايت بشه و ازدواج درست انجام بشه ، قبول كنيد كه واقعاً بنيان هاي خانواده خيلي محكم مي مونه . معناي عشق همينه . اصلاً عشقي كه صدها صفحه براش نوشتن رو ما مي تونيم با اين ضرب المثل سنتي ايراني قشنگ بازش كنيم .

بعد عشق مجازي كه دين ما خيلي به اون تأكيد داره ، و توصيه مي كنه كه اين راه ، راه رسيدن به خدا هم هست .

مقاومتها در مقابل حجاب :

وظيفه ما تبليغ است و تبليغ كردن هم زوركي نمي شه ، و به نظر من با استفاده از قانون هم نمي شه اين مسائل اخلاقي رو اجرا كرد . قانون و قانونمند بودن گاهي اوقات خاكستري است كه روي آتش مي ريزيم . وقتي در جامعه ما اين فرهنگ رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي نباشه ، تا وقتي كه پليس نباشه و يا خداي نكرده برقها بره و چراغ راهنما هم نباشه ! مي بينيد چه وضعي پيش مي ياد . فرهنگ رعايت متأسفانه ضعيفه . در بحث حجاب هم ، وضع همين طوره . اگر حجاب رو قانونمند كنيم مثل خيلي از جاهايي كه هست ، هيچ فايده اي نداره . با قانون نمي شه اخلاق رو حاكم كرد . اخلاق يه بحث فطريه . لذا جاهايي كه قانون هست بايد مجري قانون هم باشه وگرنه قانون عمل نمي شه .

فرض كنيد يه عده مي خوان در شوراي شهر كانديد بشن ، اگه بهشون بگن كه فلان صندوق ها تحت نظارت خودت تون باشه ، خودتون هم آراء رو بشماريد . حضرت عباسي چند نفر از اين كانديدها تقلب نمي كنند ؟

الان كه ما بعنوان مُبلّغ هستيم و داريم يه سري مباحث رو مطرح مي كنيم ، يه عده اي گوش مي دن ، و يه عده هم در مقابلش مقاومت مي كنند . در جامعه فعلي ما يه سري مقاومت ها در مقابل حجاب هست كه من اينها رو مي گم ، اگر شما خواستيد تبليغ كنيد و با اين مقاومت ها روبرو شديد . بدونيد چطوري برخورد كنيد . بحثي رو كه تا الان گفتم ، شهيد مطهري به شكل كاملتري در كتاب حجاب مطرح كرده . كتاب هاي ديگه هم داريم ، كتاب عفاف كه تازه چاپ شده و كتاب بسيار خوبي هست . اگر من هم اين ها رو گفتم براي نظم دادن اين مباحث در ذهن شما بود . از اينجا به بعد ، چيزهايي كه مي خوام بگم يه مقدار جديده .

مقاومت ها :

1 ـ وضعيت اجتماع و نگاه جامعه به افراد : طبيعتاً رعايت حجاب در شهرهاي مختلف با هم فرق مي كنه ، براي اينكه قوانين و هنجارهاي جامعه ممكنه روي بعضي از افراد فشار بياره و همة مردم اهل مقاومت در برابر فشار نيستند . نمي تونن تحمل كنند ، مثلاً مي گن : خجالت مي كشيم ، خُب طبيعيه و من اين حق رو مي دم . مثلاً در شيراز ، وقتي دبيرستان و يا دانشگاهي تعطيل مي شه ، 99/99 درصد افراد بدون حجاب ، خارج مي شن . در اين دبيرستان اگر كسي بخواد حجاب رو رعايت كنه ممكنه تحت فشار واقع مي شه ، با اين وضع بالاخره چكار بايد بكنيم ؟ بذاريد من ارزشي تر صحبت كنم ، خُب فردا اينها كه به اين مقدار هم ممكنه كوتاه نيان و يواش يواش اين پرده ها كنار بره و روز به روز هم وضع ظاهري خرابتر بشه . فعلاً با دين كار ندارم ، اما اگر قرار باشه بالاخره جلوي اين قضيه رو بگيريم از كجا بايد شروع بشه ؟ مي گن با يك گل بهار نمي شه ، قبول دارم اما يك گل مي تونه عطر بهار رو منتشر كنه و دو ـ سه نفر اطراف خودش رو هم گل كنه . بالاخره وظيفه ما چيه ؟ روز قيامت غربت خداوند رو چه طوري مي خوايم جواب بديم ؟ شايد دختر دبيرستاني و دانشجوي ما متوجه نباشه كه با اين كارش داره با شعار : من خدا رو دوست ندارم از در دبيرستان مي ياد بيرون ، چرا ؟ چون با گذاشتن اين يه مقدار مويي كه ممكنه به نظر خودش مهم هم نباشه ، يه تابلو مي شه . تابلويي كه مي گه : مردم ! بدونيد كه خدا زياد براي من مهم نيست . اين شعار هست ، مگه ما نسبت به خدامون ، تعصب نداريم ؟ تا كي مي خوايم اينجوري كوتاه بيايم ؟ بالاخره بايد از يه جايي شروع بشه ، بالاخره از يك گل بايد شروع بشه ، يعني تابلويي كه خدا براي من مهم نيست بايد تبديل بشه به : خدا هرچي بگه ، براي من مهمه ولو زور بگه اين قدم اول ماست .

هرچند خدا به كسي زور نمي گه . ما ديگه اين سابقة منطقي و عقلي رو تو ذهنمون داريم و مي دونيم حجاب قابل دفاعه ، يعني از نظر منطقي و عقلي براي دفاع ، چيزي كم نداريم و مي تونيم خوب صحبت مي كنيم ، بايد شروع كنيم ، با نفر كناري خودمون صحبت مي كنيم و اين اتمام حجت رو بكنيم . بايد اين نهضت رو راه بيندازيم . يك نفر بودن غربته . اما يواش يواش وقتي دو نفر شديد احساس انگيزه مي كني . فردا مي شيد سه نفر ، پس فردا مي شيد چهار نفر ، همين پونزده سال پيش ، همه تقريباً از نظر ظاهر خوب بودند . چي شد كه اينطوري شد ؟ يه نفر اومد و تابلوي من خدا رو دوست ندارم بلند كرد و از بي خدا بودن خجالت نكشيد ، نفر دوم هم ديد مي شه اين كار رو كرد ، اون هم بالا گرفت ، بعد نفر سوم ، نفر چهارم و . . . البته انگيزه هاي ديگه هم بود . فشارهاي زيادي كه اومد و باعث شد كه بانوان ما نهضت اشتباه به راه بندازن . خُب الان هم شما اگر شروع كنيد ، ده سال ديگه مي شه نتيجه هاي خوبي گرفت . چون اين جريان معنوي هست ، خداوند همراهشه ، و دست غيب پشتشه . حتي كمتر از ده سال هم نتيجه مي گيريم . اگر بخوايم مي تونيم از اين سالن جمع و جور ، در سطح شهر شروع كنيم و همين طور اين فرهنگ رو گسترش بديم . فقط بايد شما عقلانيت دفاع از اين نهضت رو داشته باشيد . وگرنه ممكنه يه روزگاري بياد كه حتي نماز خوندن هم خجالت بياره . ديگه نماز هم نبايد بخوني . ( هرچند الان هم در بعضي از جاها اينطوريه ) فردا هم ممكنه خيلي چيزها باعث خجالت بشه ، چرا ؟ چون ما تو جامعه مون كار نمي كنيم . اگر يه چيزي رو داريم نمي دونيم چه طوري ازش دفاع كنيم .

2 ـ بحث زيبايي : داشتم فكر مي كردم كه آيا اين نشان دادن زيبايي در بين مردها هم هست يا نه ؟ آيا مردها و پسرها ، دوست ندارن تو خيابون كه راه مي رن ، بانوان به اونها نگاه كنن ؟ بعد ديدم اينطوري هست و اونها هم دوست دارند كه جلب توجه كنند ، پس از اون طرف هم كه نگاه كنيم ، اينطوري هست . نمي شه اين مسئله فطري و غريزي رو زير پا گذاشت . بحث دو جانبه هست ، ولي اونها آزادند كه جوري بپوشند كه همه نگاهشون كنند . يعني من يك طرفه قضاوت نكردم . شاعر هم مي گه : پري رخ ، تاب مستوري ندارد پس نشان دادن زيبايي يه امر غريزي هست ، با اين غريزه چه طوري بايد مبارزه كنيم ؟ بايد از راه عقلانيت بريم جلو . در برخورد با غرايز هيچ راهي نداريم مگر اينكه اينقدر عقلمون رو قوي كنيم كه بتونه جلو غريزه رو ببنده . به غير از عقل هيچ راه ديگه اي تو تاريخ كشف نشده . فراتر از اين قضيه نگاه كنيم :

اولاً در تاريخ خودمون نگاه كنيم كه ما از زيبايي ( تحت عنوان يك ابزار ) براي چي مي خوايم استفاده كنيم ؟ آيا دوست داريم فقط در بازار مثل يه ماشيني باشيم كه همه بگن به به و از ما سوءاستفاده بشه ؟ يا ما از زيبايي بعنوان يك ابزار براي جلب قلبها مي خوايم استفاده كنيم . آيا دنبال عشق هستيم ؟آيا دنبال اين هستيم كه اميد رو جلب كنيم . ممكنه يك كسي اونقدر به اون درجات حيواني برسه كه ديگه دنبال اين چيزها نباشه ولي غالب مردم ما دنبال محبتند . يعني در حقيقت به نمايش گذاشتن زيبايي دلالت بر يك عقده دروني داره . و نشون مي ده كه اين شخص دنبال محبته . خيلي از كساني كه در جامعه امروزي ما خودشون رو درمعرض نمايش عموم قرار مي دن ، كساني هستند كه در خانواده ها بهشون ظلم شده . آيا با نشان دادن زيبايي هاي خودمون مي تونيم قلبي رو جذب كنيم ؟ مگر ما شيعه و مسلمان نيستيم ؟ مگه ما به كتاب آسماني مون اعتقاد نداريم ؟ اين كه ديگه روايت نيست كه بگيم مثلاً حالا دليلش چيه . درست هست ؟ يا نه ؟ آيه شريفه قرآن مي فرمايد : هوالذي الَّف بينَ قلوب المؤمنين خداوند تبارك و تعالي هست كه قلب ها رو به سمت ما جذب مي كنه و خدا براي اينكه يك قلبي رو به سمت ما جذب كنه ، به زيبايي يا زشتي ما نگاه نمي كنه . نه اون كسي كه فكر مي كنه ابزار جذب قلوب رو داره درست فكر مي كنه و نه اون كسي كه فكر مي كنه ابزار جذب قلوب رو نداره . هر دو اشتباه مي كنند ، ما ابزار نداريم . ابزار در دست خداونده .

الان در جامعه فعلي ما ، در دادگاهها ( از نظر عقلي نگاه مي كنيم ) مي بينيم كه طرفين از نظر زيبايي مشكلي ندارند ، اما مثل شمر از همديگه بدشون مي ياد ! از همديگه نفرت دارن . اصلاً صداي همديگه رو كه مي شنون ، مي خوان بالا بيارن ! اينها كه عاشق همديگه بودند ! پس چي شد ؟ براي اينكه ما فكر مي كنيم با ابزار خودمون مي تونيم قلب ها رو جذب كنيم . غافل از اينكه : ابزار دست خداست . هوالذي ( اوست خدايي كه ) الَّف تأليف مي ده ، الفت مي ده ، نزديك مي كنه ، بين قلوب المؤمنين . باز با ديده عقل نگاه مي كنيم مي بينيم كه دو نفري كه از نظر زيبايي ، بهره اي هم ندارن ، چقدر زيبا و عاشقانه با هم زندگي مي كنند . در دنيا آرزوي هر شخصي هست كه يه دلي براش بتپه و فقط هم براي اون بتپه . انسان اينطوري خلق شده . وقتي كه بهش ثابت شد كه اين رو داره ، ديگه نيازي نيست خودش رو به بازار عرضه كنه . چرا ؟ چون ديدگاهش ، ديدگاه الهي هست . ممكنه ابزار زيبايي هم نداشته باشه . مي دونه قلب دست خداست . همة ما اين جمله رو بلديم ، يا مقلب القلوب و الابصار اين كه ديگه يه جملة سنتي ، ملي و ديني هست . مگه اول سال تحويل نمي گيم : يا محول الحول و الاحوال ؟ خُب ، اين شعاره يا واقعاً اعتقاد داريم ؟ خداوند مي تواند !

اون چيزي كه ما مي بينيم ، دقيقاً همون چيزي نيست كه وجود داره . مثلاً من الان اين ليوان رو دارم مي بينم ، يه مسيري بايد طي بشه ، تا به قوة عصبي بينايي من برسه و در مغزم تشخيص بدم كه مثلاً اين ليوانه ، نصفش خاليه يا نصفش پره ، زيباست يا زشته ؟ در اين بين ، و در اين مسير خداوند خيلي كارها مي تونه انجام بده ، اينكه مي گن بعضي ها ديده برزخي دارن ، اين همون ديد اصلي هست . ديد الهيه . همة ما قيافه هامون اون چيزي نيست كه مردم مي بينن ، خدا خواسته اينطوري ببينند ، اينها كاملاً نسبيه .

يه ضرب المثل هست كه مي گه : علف بايد به دهن بزي خوش بياد . يعني اينكه اون چيزي كه خداوند مي خواد مي تونه در بينايي و سليقه ها تأثير بذاره و كمبودها احساس نشه .

مقاومت دوم : مي گه آقا ! ما مي خوايم زيبايي خودمون رو نشون بديم . اول بايد ببينيم دليل فرد براي ابراز زيبايي چيه ؟ و بعد دليل رو ببريم به سمت خدا . بابا اينطوري نيست كه تو فكر مي كني . با اين ابزارها به نتيجه نمي رسي . مگر توي تاريخ و حتي اطراف خودت نمي بيني ؟ اگر يه سري به زندان ها يا جاهائي كه دختران فراري هستند ، بزني ، مي بيني كه خيلي از اينها زيبا هستند ، اما از ابزار ، استفاده بدي كردند و به اين روزگار افتادند . به اين فلاكت افتادند . به اين حيوانيت افتادند . طوري كه بدترين انسان ها وقتي اونها رو مي بينند ناراحت مي شن . و مي گن خدا رو شكر كه ما اينطوري نشديم .

3 ـ بحث ازدواج : يك سري خرافات هست كه اينها رو باز مي كنيم : مثلاً مي گن : بخت فلاني بسته شده و يا يه عده خوف و ترس از موندن ، دارن . مي گه : آقا ! مي مونيم روي دست ننه مون ! اين صحبت ها به اين برمي گرده كه انسان ابداً فكر الهي و عقل معنوي نداره . ازدواج و تشكيل زندگي رو بايد از خدا خواست . ابزاره ازدواج كردن ، اين نيست كه بري تو خيابون و خودت رو نشون همه بدي . بگي تو رو به خدا يكي بياد منو بپسنده ! اين گدايي محبته و اين براي يك زن كثره شأن هست .

4 ـ عدم توجه به عواقب اجتماعي : مثلاً مي گن : آقا ! من پاكم ، خودم رو مي تونم حفظ كنم . يا اينكه مي گن : من همه حرفهاي تو رو قبول دارم ، اما خودم پاكم اين عدم توجه به عواقب اجتماعي است . شمايي كه امروز زيبايي خودت رو در معرض ديد عموم قرار مي دي ، فردا ازدواج مي كني ، فرديت ما از اجتماع ما جدا نيست . تو امروز براي دختر بچه هايي كه در اين جامعه با اين فرهنگ دارن رشد مي كنند . الگو شدي . و اون دختر ، وقتي فردا به سن و سال امروز تو رسيد با قيافة امروز تو در خيابون مي گرده و مردي كه دوست داري فقط مال تو باشه ، اين رو مي بينه و مهرش نسبت به تو كم مي شه . بي حجابي امروز تو ، خيانت است به فرداي زندگي خودت ! اين فرهنگ رو كه در جامعه رواج مي دي ، باعث مي شه فردا خودت در زندگي مشكل دار بشي ، به خودت داري خيانت مي كني .

خيلي خُب ، اصلاً شما پاكي ، شما از اين نظر پاكي چه حجاب داشته باشي ، چه نداشته باشي . اما اين فرهنگي كه در جامعه داري باز مي كني و در حقيقت داري زمينه ساز مي شي براي اينكه ناپاك ها سوء استفاده كنند ، اين رو چي مي گي ؟ امنيتي رو كه در جامعه داري از بين مي بري رو چي مي گي ؟ و خيلي از مسائل ديگه .

جامعه اي كه عادت كنه قيافه هاي زيبا رو در ويترين قرار بده ، در حقيقت بنيان هاي خانواده اش در حال فروپاشي است . اين جامعه براي فرداي خودت مشكل ساز مي شه . الان جواني و بچه اي و هيچي نمي گي ، فردا دوست داري در زندگيت ، عشق حقيقي باشه ، لذا مي بينيم ، خيلي از كساني كه اهل بي بند و باري هستند ، به زمان ازدواج كه مي رسند يه دفعه دنبال آدمهاي مؤمن و مؤمنه مي گردند . چرا ؟ چون تازه به حقيقت زندگي و جدي بودن در مسئله عشق رسيدند . تا ديروز شهوت داشت ، اما امروز به عشق رسيده . خُب ، خودت بذر شهوت رو در جامعه پراكندي . حالا چگونه مي خواي توي اين بازار حيواني ، شهواني ، عشق رو پيدا كني ؟ براي خودت هم مشكل درست مي كني .

يه وقتي ، به يه خانمي كه از حجاب ايراد مي گرفت گفتم : ببخشيد ! شما فرض كن كه داري درآمريكا زندگي مي كني ، اصلاً دين هم نداري ، مثلاً زن همسايه هم خيلي با شما رفيقه ، شوهر همسايه هم مرد چشم چران و بديه ، تو هم قيافه ات از زن همسايه زيباتره ، آيا شما خودت رو در معرض ديد شوهر اين زن قرار مي دي ؟ گفت : نه چون بي معرفتيه ، من با اون رفيقم . خُب همينه ديگه . حجاب يعني معرفت داشتن ! مگه بقيه خواهرها و برادرهاي ما نيستند ؟ مگه بني آدم ، اعضاء يكديگه نيستند ؟ چرا داريم به بنيان هاي خانوادة ديگران ظلم مي كنيم ؟ تو پاكي ، اما شايد مرد اون خانواده ناپاك باشه ، الان وضعيت چشم ، يك وضعيت بي ريختيه . خيلي وضع خرابه . تنها جايي كه چشم خيلي پاكه تو كله پاچه فروشي هاست ! بقيه جاها وضعيت خيلي خرابه ، مثل اين كه چشم چراني يه كار مستحب شده . تو اين بنياني كه خودمون بنا گذاشتيم آيا مي تونيم بگيم كه معرفت داريم ؟ آيا به فكر عواقب انساني كه به دنبال داره افتاديم ؟

5 ـ عدم عفاف در محجبه ها : مي گه : آقا شما چي داري مي گي ؟ فلاني چادر داره ، هزار تا خلاف هم مي كنه . چه ربطي داره ؟ همه كه اين طور نيستند .

  • گنه كرد در بلخ آهنگري به شوشتر زدند گردن مس گري

  • به شوشتر زدند گردن مس گري به شوشتر زدند گردن مس گري

مثلاً ديده يه نفر چادر پوشيده و عفاف نداشته ، مي گه آقا اين حرفها چرت و پرته . همه اونهايي كه محجبه هستند عفاف ندارند . چه ربطي داره ؟ هيچ دليلي بي منطق تر از اين نيست . شهيد بهشتي(ره) مي فرمايند : در بنيان جمهوري اسلامي درد از مسلماني ماست نه از اسلام . اگر تو واقعاً دلت مي سوزه ، چادرت رو بپوش و عفاف به خرج بده تا از چادر دفاع كني . مشكل از خودمون هست ، مشكل از حجاب نيست . اگر چهار تا محجبه ، عفاف نداشتند ، نمي توني بگي حجاب مشكل داره .

6 ـ يه ديدگاه انساني هست كه مي گه : آقا زن و مرد با هم هيچ فرقي ندارن اين حرفها چيه كه شما مي زنيد ؟ يا اينكه مي گه : هر دو گوشت و پوست و استخونند اين حرفها كه ديگه واقعاً از اون حرفهاي بي اساس و بي ريشه است . كه يه عده اي كه مي خوان به هوس هاشون برسند ، باب كردند . بريد جاهايي كه مي گن زن و مرد با هم فرق ندارند ، نگاه كنيد ، زن به چه روزي افتاده ؟ به كجا كشيده شده ؟ زن با 60 كيلو وزن ، با اون همه زيبايي ، شده مأمور تبليغات خمير دندون در تلويزيون غرب ! يكي نيست به اين بگه : شما از ارزشهاي انساني كه داريد چقدر استفاده كرديد ؟ مي گه : من وقتي مي خوام بخندم اينجوري مي كنم ، و ازم فيلم مي گيرند و خمير دندون فلان رو تبليغات مي كنم !

خُب واقعاً آدم دلش براي اين موجود مي سوزه . اين هم يك انسان هست . چرا به اين روز افتاده ؟ كي مي گه زن و مرد با هم فرق ندارند ؟ اينها شعاره . اصلاً اينطوري نيست . همين شخصي كه مي گه زن و مرد با هم فرق ندارند ، وقتي اسم خواهر يا خانم خودش رو بياري يا مثلاً بگي : از خواهر خودت چه خبر ؟ مي گه : غلط مي كنه پاش رو از خونه ، بيرون بذاره ، پاش رو مي شكنم ! اِه 000 ! چي شد ؟ تو كه مي گفتي زن و مرد با هم فرقي ندارند .

وقتي به ناموس خودشون مي رسه ، غيرتي مي شن . چند وقت پيش ، يه آقايي حدود 27 ، 28 ساله كه ظاهراً تازه ازدواج كرده بود با خانمش كه اون هم با وضعيت به اصطلاح ، خوش تيپ بود ، از توي پياده رو رد مي شدند ، يه مردي داشت از روبه رو مي يومد و به خانم اين نگاه مي كرد ، كار به فحش و دعوا كشيد ، كه چرا نگاه مي كني ؟ مگه خودت خواهر و مادر نداري ؟! من با خودم گفتم ، كه اين خودش وقتي به مردم نگاه مي كنه ، آيا همين احساس رو داره ؟ از اين گذشته ، خانم تو وقتي كه اين همه زيباييش رو به مردم نشون مي ده ، چي براي تو مي مونه ؟ و ثانياً اگر تو حساسي پس چرا خانمت رو اينطوري آوردي ؟ اين رو دقت كنيد .

بارها نشستند راجع به عقد موقت يا صيغه صحبت كردند كه اگر من بخوام در مورد اين صيغه حرف بزنم يه چيزهايي مي گم كه از شهر بيرونم مي كنند ! چون من از مخالفين قطعي ، عقلي و منطقي صيغه هستم . ده تا روايت پشت سرش دارم . كه اگر بگم بعد همه بريزن سرم كه اينها رو از كجا آوردي ؟ اينها نشستن دهها كتاب و مقاله در اين مورد نوشتن كه مثلاً عقد موقت ، اشكالي نداره . يه نكته عرفي ! من قبل از اينكه كتاب رو بنويسي يه سؤال از تو مي پرسم : آيا دختر يا خواهر خودت رو هم حاضري صيغه كني ؟ بسم الله ! حاضريد ؟ تو كه حاضر نيستي ، پس چرا داري براي دختر مردم نسخه مي پيچي ؟ چرا داريد با اين كار بنيان هاي خانواده رو متزلزل مي كنيد ؟ مي گن صيغه در دين اسلام داريم و . . . ، اولاً تو دين اسلام اگر داريم ، مخالفش رو هم داريم . من دلايل اسلامي و منطقي و عقلي و روايي دارم كه صيغه اصلاً جايز نيست . و روايت هم داريم كه صيغه در اسلام اگر هم بوده ، قطع شده . اما من مجتهد نيستم كه بخوام ازش نتيجه بگيرم .

پس از ديدگاه انساني وقتي نگاه مي كنيم ، مي بينيم زن و مرد با هم فرق دارند ، گفتن كه زن و مرد مكمل هم هستند . اگر قرار بود كه زن و مرد با هم فرقي نداشته باشند كه ديگه مكمل هم نمي شدند . مكمل يعني دو تا عضو جدا كه وقتي به هم مي رسن بتونند اشكالات يك ديگه رو رفع كنند . چيزهايي كه زن داره ، مرد نداره ، من نمي تونم اداي زنها رو دربيارم ، بنده نمي تونم عشق مادري داشته باشم ، پس بايد بيام مثلاً نهضت كنم ؟ مثلاً نهضتِ مرديسم راه بندازم ؟ يا آقا ما مي خوايم ننه بشيم ، مثل همون مرد چيني كه چند وقت پيش بچه به دنيا آورد ! خُب نمي شه ، آخه اين چه بساطيه سر زن و مرد در مي ياريم ؟

7 ـ شكست : آخرين مقاومت ، شكست هست . كساني كه در زندگي شون شكست خوردند و اين شكست در حقيقت اينقدر در روح و عاطفه شون اثر گذاشته كه با اين مسائل ، مي خواد شكست رو جبران كنه . قشر زيادي كه الان با حجاب موافقتي ندارن و زياد هم هستند ، ناآگاهند . يه عده اي شكست خورده هستند . در مسائل عاطفي ، مثلاً ازدواج كرده و در ازدواجش شكست خورده و الان ، به يك نقطه اي از پوچي رسيده ، وقتي كه براي انسان گوهر وجوديش آشكار نمي شه ، خود به خود از مسائل انساني دور مي شه . مرد و زن هم نداره اين شكست باعث شده كه اين در نزد خودش حقير جلوه كنه . و چون حقير جلوه كرده ، متأسفانه در اين دام افتاده . و حتي گاهي اوقات اينها به حالت تنفر و انتقام گيري از جامعه مي رسند . و حرفهاي من رو كه گوش مي ده ، مي گه : اِه 000 ! بنيان هاي خانواده به هم مي ريزه ؟ خُب بهتر ! اين داره از جامعه انتقام مي گيره . مراقب باشيد ! به اين شكل كه من با منطق صحبت كردم ، نمي شه با اين افراد صحبت كرد . با اين افراد بايد يه جور ديگه برخورد كرد . اينها كساني هستند كه برخورد با اونها بسيار مشكله . و كار خيلي از شما هم نيست . اين كارِ يك روانشناس خِبره است . دست اينها رو بذاريد تو دست يك روانشناس ماهر .

در شكست اول بايد تبعات شكست برطرف بشه ، وقتي تبعات شكست برطرف شد ، بعد مي توني با اون از عقل و منطق صحبت كني . اين الان به يه درجه كينه جويي رسيده . ما در غرب داريم زنان بسياري كه شكست خوردند و با همين شكست دارن از جامعه انتقام مي گيرند . مثل ترويج ايدز . خيلي از اونها رسماً دارن اين كار رو مي كنند . دارن از جامعه انتقام مي گيرن . در جامعه ما هم هست ولي الحمدلله كمه و اگر ما نخوايم همين كم رو درنظر بگيريم ، از اون كم هائي هست كه خيل زود زياد مي شه . الان دختران فراري ، دختران شكست خورده اي هستند كه نمي شه با اينها در مورد حجاب صحبت كرد . اين قوانين تاريخي و سير عقلي رو نمي شه به اينها گفت . اين اومده تا انتقام بگيره ، اين مي خواد جامعه اي رو كه فكر مي كنه بدبختش كرده ، بدبخت كنه . با اين گروه بايد يه جور ديگه برخورد كنيم . آخرين نكته :

اهميت زن :

1 ـ اهميت زن در مرد شدن نيست . يه چيزهايي در نوع جنس مؤنث قرار داده شده كه به نظر من مردها بايد نهضت و تظاهراتي راه بيندازند كه چرا ما اين چيزها رو نداريم ؟ بايد ايراد بگيرن . از همه مهمتر ، ميل افراطي و حقيقي زن به عشق حقيقيست . يعني زن براي ارتباط برقرار كردن با خدا كارش خيلي راحت تر از مرده . ما بايد سر و صدا كنيم كه اين چه بساطيه ؟ پدر ما در اومد و نتونستيم به خدا برسيم ! اما زنها اينقدر راحت با خدا ارتباط برقرار مي كنند . براي همين مي بينيد در جامعة امروزي ما در ايران و جهان ، كارهاي خير در دست زنان هست . خيريه ها ، خوبي ها ، عبادت ها و خيلي چيزهاي خوب ديگه دست زنان هست .

اهميت زن بعد از ازدواج بيشتر مشخص مي شه . همون طور كه حضرت امام (ره) فرمودند : از دامن زن مرد به معراج مي رود برعكس يه عده كه فكر مي كنند مرد بايد زن رو به عرش برسونه . همون قدر كه زن تحت تأثير قرار مي گيره ، و اگر فكر نكنه ، ممكنه معنويت و عبادتش رو ببازه ، اگر واقعاً بخواد خيلي زود به تعالي مي رسه . طوري كه مرد بايد بدوه تا به او برسه . اين در جامعه ما خيلي ملموسه و همين طور در جامعه جهاني و در واقع اين به نوع خلقت زن برمي گرده و يكي از دلايلي كه مي گن زن و مرد با هم برابر نيستند و با هم فرق مي كنند در همين بحث عبادت و ارتباط با خداست .

2 ـ بحث حيا در زن : حياي فطري ( فطري نه اسلامي و شيعي ) در كل جهان باعث شده كه زنها كمتر رغبت به گناه داشته باشند يا اگر هم كه اين رغبت به گناه رو دارند سعي مي كنند كه كمتر نشون بدهند . معمولاً شروع گناه از جنس مذكره و اون زني كه در خيابون رسماً گناه كردن رو شروع مي كنه ، زيادي از خودش غافل شده ، پس حياء هم سومين خصوصيت زن است .

3 ـ بحث علم در زنان : زنان از نظر دستيابي به علوم توانايي زيادي دارند . و همين طور كه شاهد هستيد ، هر ساله درصد قبولي زنان در دانشگاهها نسبت به مردها بيشتر مي شه . كه البته دليل روانشناسي هم داره ، من امسال هم نگاه كردم ببينم وضعيت قبولي كنكور چه جوريه ؟ كه ديدم درصد قبولي در مردها كمتر بود . اگر مردها يواش يواش از خودشون غافل بشن و در دامن هواها و شهوات و اقتصاد و پول بخوان بيفتن ، شايد تا 10 سال ديگه دانشگاههاي ما مشكل اختلاط زن و مرد نداشته باشند ، چون ديگه همه زن هستند .

توان علمي كه زن داره ، خيلي بالاست اما از اون غافلند و اكثر دانشمندان ما مردها هستند . چرا ؟ چون به زن گفتند حقوق تو يه چيز ديگه است و باعث شده كه از توان علمي خودش غافل بشه . مشغلات فكري مرد رو زن نداره . حساسيت هاي مرد رو زن نداره ، كه يكي از اونها چنان فكر مرد رو مشغول مي كنه كه از كار و زندگي مي افته .

در پايان اين بحث ، به تعدادي از سؤالات جواب مي ديم و ديگه وظيفه شما مشخص مي شه ، انشاءالله بتونيد اين فرهنگ رو تبليغ كنيد . اگر هم قبول داريد عمل كنيد .

سؤالات :

ـ آيا حجاب يعني پوشيدن چادر ؟

به خودتون بستگي داره كه چقدر گوهر وجودي رو درك كنيد ، حجاب يعني بازاري نشدن . موضوع اينه كه زيبايي خودت رو براي عشق آينده ات حفظ كني . موضوع اينه كه اجتماع رو به خطر نيندازي ، من هيچ وقت اين بحث رو به شكل جزئي نمي گم . من ريشه ها رو مي گم ، ديگه خودتون فكر كنيد و تصميم بگيريد . اين يه بحث دو دوتا چهارتاست .

ممكنه شما در آمريكا چادر بپوشيد و بازاري بشيد ، يعني انگشت نما بشيد و همه به شما نگاه كنند ، من اصلاً نمي گم كدوم حجاب بهتره ، خودتون بگيد . ممكنه در جامعه امروزي آمريكا ( همونطور كه مجتهدين ما فتوا دادن ) محجبه ها مقنعه هاي عربي بلند و مانتوهاي گشاد بپوشند كه اين كافيه . اگر چادر مشكي بپوشند بيشتر نگاهشون مي كنن . ما مي خوايم زن بازاري نشه ، بحث اين هست كه توي جامعه خودمون هم طوري زن خودش رو بپوشونه كه بهش نگاه نكنند ، حالا خودتون فكر كنيد ، در جامعه ما به كدوم گروه از زنان بيشتر نگاه مي كنن و تحت سوء استفاده هست ؟ هرچي خودتون صلاح مي دونيد .

ـ در جاهايي كه خواهرها مجبورند چادر را در بياورند و روپوش بپوشند نظرتان چيست ؟مثلاً در موارد پزشكي ؟

اونجا كه ديگه مجبورند ، اشكالي نداره . خودتون هم گفتيد مجبورند .

ـ چرا بايد موقع نماز خوندن چادر بپوشيم ؟ مگه خدا نامحرم است ؟

براي اينكه وقتي زن پوشيده مي شه احساس روحانيت بيشتري مي كنه . وقتي كه زن با يك چادر نماز سفيد به نماز مي ايسته ، احساس روحانيت بيشتري مي كنه . اين در فطرت زن هست . چون براي نماز اوج روحانيت لازمه . ( اين روحانيت براي مرد هم لازمه . به همين دليل هست كه مي گن نماز گزار بايد با لباسهاي خوب ، و معطر در نماز حاضر بشه . )

ـ كسي كه به رعايت نكردن حجاب عادت كرده و نمي تونه حجابش رو عوض كنه ، چكار بايد بكنه ؟

بايد به خدا فكر كنه و ببينه كه چرا بايد حجاب داشته باشه . ( صحبت هايي كه امروز شد رو در نظر بگيره )

ـ چگونه امر به معروف و نهي از منكر كنيم ؟

امر به معروف و نهي از منكر مراتب خاصي داره . گفتم كه نهضت رو شروع كنيد ، نگفتم امر به معروف و نهي از منكر كنيد . با عمل خودتون ، يواش يواش ، يك نفر ، دو نفر ، چهار نفر ، شش نفر و . . . بشيد . اين طوري نهضت انجام مي شه . خدا كنه اين جلسه به شكل شعار نباشه و همين طور بدون فايده تموم نشه و شما هم كار كنيد .

ـ آرايش صورت اشكال داره ؟

من جزئيات رو نمي گم ، با اون مقدمات و كليات كه گفتم ، خودتون ببينيد كه خيانت به خودتون و جامعه خودتون هست يا نه ؟ خودتون در نظر بگيريد .

ـ آيا شما مخالف فعاليت زن در جامعه هستيد ؟

من مخالف نيستم ، البته به شرطي كه فعاليت ها زنانه باشه ، نه مردانه !

ـ چرا اين صحبت ها را در دبيرستان ها يا در دانشگاهها بيان نمي كنيد ؟

براي اينكه خودتون بايد بيان كنيد . اين صحبتها براي جمعي هست كه مي خوان مُبلّغ باشن . در جمع هاي عمومي با افراد جديد ، اين صحبتها خيلي جايگاه نداره ، و چيزهاي مهم تر و بحث هاي فطري ديگه لازم هست .

ـ آيا حجاب در خانه و خارج از خانه فرق داره ؟

حجاب در خانه و بيرون از خانه نداره . نامحرم توي خونه با نامحرم توي خيابان فرقي نمي كنه و خودتون بايد رعايت كنيد .

ـ به نظر شما بايد با افرادي كه روبنده مي زنند برخورد كرد ؟

اينقدر در جامعه تفريط هست كه من توصيه نمي كنم با عده اي كه از اين طرف افراط مي كنند برخورد بشه ، مي گن تفريط و بي حجابي توي جامعه زياده . اما من اينجور تبليغ حجاب رو هم مؤثر نمي دونم و به نظر من در بعضي مواقع مضر هم هست . الان در جامعه روبنده و پوشيه جايگاه نداره . من نمي گم اون حجاب درست نيست ، مي گم بايد شرايط زمانه و شرايط جامعه رو درك كنيم . الان جايگاه نداره . اگر بخوايم اينطوري براي جامعه تبليغ كنيم . تبعات منفي بيشتري داره تا تبعات مثبت . اينها كه پوشيه مي زنند آدمهاي خيلي خوبي هستند ، اما من اين كارشون رو نه تأييد مي كنم ، نه رد . مي گم اين براي كار ما مفيد نيست .

ـ آيا جوراب سفيد و رنگي اشكال داره ؟

من كليات رو گفتم ، بستگي داره كه بخوايم مردم ببينند يا نه ؟ آخه ، بعضي افراد هم مي خوان حجاب داشته باشن ، هم مي خوان مردم ببينند و بگن : به به ! البته جوراب سفيد مستحبه ، چه براي زن و چه براي مرد . اما اين كه مي گن پوشيدن لباس و يا جوراب مشكي كراهت داره ، به اين دليل هست كه كثيفي در اونها پيدا نمي شه . اگر آدم هر روز جورابش رو بشوره ، كراهت جوراب مشكي هم برطرف مي شه .

ـ نظرتان در مورد طرح چادر جديد چيست ؟

هر چيزي كه در جامعه ما عرف بشه كه نگاه به اون عادي بشه ، اشكالي نداره . مثلاً : بنده اگر توي خيابون با يه نوع لباس خاص راه برم مردم بهم نگاه مي كنند ، اما توي مشهد يا قم زياد مردم نگاه نمي كنند ، نگاه عادي مي شه . اگر ما يه روزي بخوايم بدليل مشكلات پيش اومده طرح چادر رو عوض كنيم بايد پيشنهاد كنيم و از طرف مراجع طرح جديد اعلام بشه تا مشكلات برطرف بشه .

ـ آيا تنها عامل افزايش حس تنوع طلبي مرد ، بدحجابي است ؟

نه ، يكي از عامل هاست . خيلي چيزهاي ديگه هست كه در بحث حقوق زوجين بايد گفته بشه . اگر همة زنان عالم با حجاب شوند باز هم اين حس وجود داره . ولي بدحجابي يكي از عامل هاست كه بيشتر از بقيه به اين حس دامن مي زنه . مرد بايد تقوا ـ دين ـ تعهد ـ مسؤوليت و وفا داشته باشه و بايد مرد باشه . زن هم همين طوريه . ما در بحث حجاب يه فلش هم به مسئله تنوع طلبي زديم . بحث تنوع طلبي يه بحث كاملاً جداست .

ـ عده اي مي گن چادر يك بحث ايراني است نه شيعي ، نظرتون چيست ؟

اينكه شيعي هست يا ايراني هيچ فرقي نمي كنه . ما بايد حرف دين رو از مراجعمون گوش بديم ، اينكه چادر از كجا اومده ، خُب روايت داريم كه حضرت زهرا (س) هم چادر داشتند ، البته روايت داريم كه چادر ايشون سفيد بود ، حالا هم رنگ چادر مردم عربستان سفيده . هيچ فرقي نداره كه چادر مال ايران هست يا شيعه ، ما مي خوايم خودمون رو حفظ كنيم . مي خوايم بنيان خانواده مون رو حفظ كنيم . الان هم حجاب اينه و تعصب هم نداريم . اگر فردا عوضش كردند خُب عوض كنند . يكنواخت بشن و تنوع طلبي نباشه ما هم بحثي نداريم .

ـ چه خوب است پيرامون حجاب ، جلسه اي هم براي آقايان باشد .

درسته ، حجاب فقط مخصوص خواهران نيست .

ـ به نظر شما خواهراني كه روبنده مي زنند و به خيابان مي روند باعث نمي شوند كه مردم از دين زده شوند و بگويند اگر اين دين است ما نمي توانيم ؟

بله .

ـ بعضي ها مي گويند همانطور كه ديدن دست و قرص صورت براي مردها عادي شده پس از مدتي ديدن موي سر هم عادي مي شود ، پس حجاب معنا ندارد . نظر شما در اين مورد چيست ؟

نه ، اگر اينطور باشه به جاي قبل مي رسيم ، يكي يكي همه چيز عادي مي شه و ديگه هيچي نمي مونه .

ـ پوشيدن چادر عربي با چادر معمولي تفاوت دارد ؟

قرار شد كه نگاه جامعه رو از خودمون دور كنيم ، حالا از خودتون سؤال كنيد آيا تفاوت داره ؟

ـ چرا خدا در خلقت زن و مرد تبعيضي قائل شده كه ما مجبور بشيم گوهر وجودي خودمون رو قايم كنيم و آنها مجبور نباشند ؟

اولاً : گفتم كه مرد هم حجاب داره و هم عفاف . ثانياً : اشكال به خداست كه گوهر وجودي ارزشمندتري به شما داده !! شما يه كسي كه توي يه خونة بزرگ زندگي مي كنه رو با يكي ديگه كه توي حلبي آباد زندگي مي كنه ، در نظر بگيريد ، اولي ، شب كه مي خواد بخوابه درب ها رو قفل مي كنه و دزدگير مي زنه . هيچ وقت اين فرد نمي ياد از خدا ايراد بگيره كه چرا به من خونة بزرگ دادي و به من حلبي ندادي كه راحت زندگي كنم . اين سؤال شما معناش همينه .

ـ در جامعه اي كه ارزشهاي حاكم شده با شرع تفاوت دارد ، حفظ شرايع نيز غيرممكن است مثلاً در دانشگاهي كه استاد به نوع آرايش صورت و تملق نمره مي دهد ، حفظ حجاب واقعاً مشكل است . نظر شما در اين مورد چيست ؟

ببينيد ، نه نمره دست استاده ، نه اونقدر مملكت ما بي سرو سامونه كه تو بخاطر حجابت بخواد نمره ات كم بشه ، به اين راحتي هم نيست . شما درستون رو بخونيد ، اونقدر محكم كه هيچ كسي جرأت نكنه به خاطر حفظ مسائل اسلامي به شما ايراد بگيره ، اينطوري هم نيست . اگر هم باشه شكايت كنيد كه من نمره آوردم ولي بهم نمره ندادند . ما چكار داريم به اين كارها كه مثلاً بقيه براي آرايش صورت نمره مي گيرن . خدا اينقدر ارزش داره كه آدم براش مايه بذاره .

ـ آيا يكي از دلايل بد حجابي ، بي غيرتي مردان نيست ؟

بله ، يكي از دلايل بدحجابي در جامعه ، بي غيرتي مردان است . البته براي اونهايي كه ازدواج كردند .

ـ حجاب در تلويزيون رعايت نمي شه ، مخصوصاً در ماهواره .

من هيچ كاري ندارم كه تو تلويزيون يا ماهواره چه خبره ، ما يه جلسه راجع به حجاب صحبت كرديم . حالا اينكه تلويزيون اين حرفها رو گوش مي ده يا نه ، اصلاً ربطي به ما نداره . ما بحث كرديم . مگه ما بايد با توجه به تلويزيون و راديو و جامعه و . . . تصميم بگيريم ؟ يه بحث عقلي و منطقي كرديم و به نتيجه رسيديم ، مهم ترين دليل ما اينه كه خداوند تبارك و تعالي به پيغمبر (ص) مي فرمايند : لولاك لما خلقت الافلاك اگر تو نبودي افلاك رو خلق نمي كردم . ولو لا علي لما خلقتك اگر علي (ع) نبود تو رو خلق نمي كردم . ولو لا فاطمه و لما خلقتكما و اگر فاطمه (س) ( يك زن ! ) نبود ، شما دو نفر روخلق نمي كردم . اصلاً هدف خلقت نوع آدم ، بدليل خلقت يك زن بود .

ـ چرا در قرآن نام چادر نيامده ؟

يه بحث عقليه . شما اين بحث عقلي رو در نظر بگيريد ، همين كافيه . حالا ديگه مشخصه چرا اسم چادر تو قرآن نيامده . تو قران خيلي چيزها نيومده ، اصلاً تو قرآن نيومده كه ما فكر كنيم . در قرآن نيومده كه ما اجماع داشته باشيم ، يا عقل داشته باشيم ، سه تا چيز ديگه ما براي دينمون داريم : اجماع ، عقل ، سنت . تو قران خيلي چيزها نيومده . تعداد ركعات نماز هم توي قرآن نيامده . چكار كنيم حالا ؟

ـ اگر حجاب با اخلاق همراه باشد بهتر است ولي اكثر كساني كه حجاب دارند اخلاق ندارند . مخصوصاً در كانون ، نظرتان چيست ؟

هميشه توصيه ما اين بوده كه همه دين رو با خوش اخلاقي ، با طراوت و با محبت ترويج كنيد ، مخصوصاً در كانون و نحوة برخورد خواهران ما در كانون از همه جا شايد ملايم تره . اگر موردي شب قدر ديده شده براي اين بود كه در شب قدر نصف درب كنده شد ، اگر نصف ديگه اش هم كنده مي شد ، شايد حدود 400 ، 500 نفر تلفات مي داديم . اگر اونجا داد زدند دليل بر بداخلاقي نيست . در حالت عادي وقتي كه بحران نباشه ، خواهران ما بهترين اخلاق رو دارن . همة اونها كارت و شماره شناسايي دارن ، هر كسي موردي ديد ، مي تونه به ما انتقال بده ، ما باهاش صحبت مي كنيم .

ـ آيا بايد حجاب كامل در برابر پسرهاي فاميل رعايت شود يا مي توانيم كمي از حالت رسمي بيرون بيائيم ؟

* اتفاقاً بيشتر بايد رعايت بشه ، چون اونجا آشنايي بيشتره و حالت غير رسمي تو فاميل بيشتر نمود پيدا مي كنه و همين باعث گناه مي شه .

ـ در خانواده ما مورد قبول نيست كه در مقابل يك نامحرم چادر و حتي جوراب بپوشيم ، چكار كنيم ؟

اين رو بايد با همون منطقي كه گفتم در خانواده توضيح بديد .

ـ چرا در ازدواج بهتر است كه مرد از نظر معنوي بالاتر از زن باشد ؟

چون اگر مرد بالاتر باشد و زن وارد اون خونه بشه ، خيلي زود زن به مرد مي رسه ، اما اگر زن بالاتر باشه ، مرد به اون نمي رسه . اگر مرد پائين تر باشه ، به زن نمي رسه . ولي زن اگر پائين تر باشه بدلايلي كه امروز گفتيم ، به مرد مي رسه .

ـ حجاب در مقابل محارم مثلاً پسر خواهر تا چه حد بايد باشه ؟

اينطوري كه مراجع گفتند در حد نداشتن روسري و مشخص بودن گردن و آستين كوتاه ، ديگه بيشتر از اين رو حتي در برابر برادر هم مراجع اجازه ندادند . حتماً بايد رعايت بشه .

ـ وقتي بحث حجاب مي شود مي گويند اين اُمُل بازي ها چيه ؟

يك ساعت من بهتون منطق ياد دادم ، اين جمله رو هم با منطق جواب بديد .

ـ آيا حجاب مانند شاخ و برگ نيست ، و اول نبايد از ريشه شروع كرد ؟

بله ، حجاب مانند شاخ و برگ است و بايد با ريشه ها برخورد كرد . ما هم كارمون همينه . بحث ريشه اي رو مي گيم . امروز رسيديم به يك بحث شاخ و برگي . اينطوري نيست كه فقط ريشه رو بگيم و به شاخ و برگ اصلاً فكر نكنيم .

ـ چه كنيم كه اگر جايي بحث حجاب رو كردند ما تحقير نشيم ؟ ناراحت نشيم و حجاب رو رعايت كنيم ؟

اگر اين نهضت حجاب رو شروع كنيد ، چه بهتر . اگر نه مطمئن باشيد تحقيرها بيشتر مي شه . روز به روز هم تحملش مشكل تر مي شه . چه كنيم ؟ شروع كنيم ، يك نفر بشه دو نفر ، دو نفر بشه چهار نفر ، چهار نفر بشه ده نفر ، همين طوري همه باحجاب بشن .

ـ با صحبت كردن و با شعار دادن نمي شه به زن ارزش داد . چرا از بين 124 هزار پيامبر ، يكي از اونها زن نبود يا در بين 12 امام ؟ آيا ما فقط شعار نمي ديم ؟

الان بحث ، بحثه زن نيست ، الان بحث حجابه . بايد توضيح بديم كه چرا زن نمي تونه قاضي بشه ، يا در 124 هزار پيامبر چرا يك زن نيست ، براي اينكه برخي از وظايف در جامعه ما مثل پيغمبري و امامت ، اينها وظايف اجرايي ـ اجتماعي دارند . اينها يك توانايي هايي رو مي خواد كه در مَرد بيشتر هست . اين رو مي شه توضيح داد . اگر سؤالتون اينه كه چرا زن به اون حد نمي رسه ؟ به دليل داشتن وظايف اجرايي هست . يك سري وظايف اجرايي و عملي رو پيغمبري و امامت داره كه از عهده زن خارجه . و اين رو در بحث حقوق زن بايد توضيح بديم .

ـ آيا در مورد دوران نامزدي محدوديتي (مخصوصاً ) براي دختران هست ؟

در دوران نامزدي دختر و پسر با هم نامحرمند ، و دختر همون حجابي كه در مقابل نامحرم هاي ديگه داره ، بايد در مقابل نامزد هم داشته باشه . در دوران عقد موقت هم كه تحت عنوان صيغه محرميت باب شده ، دو نفر با هم زن و شوهرند ، هيچ حجابي لازم نيست ، يعني توي عرف هست كه مي گن ما صيغه هستيم ، تا با هم صحبت كنيم . ولي از نظر اسلام اين دو كاملاً به هم محرمند . زن و شوهرند يعني فرقي با بعدش نداره ، لذا اون دوران نامزدي رو مخصوصاً تذكر مي دم كه بايد حتماً رعايت كنند . در دوران نامزدي بعضاً اينقدر به هم نزديك مي شن كه حتي ممكنه دست هم رو بگيرن ، بعد هم مي گن : ما مي خوايم با هم ازدواج كنيم و آخر هم ازدواج نمي كنند و خراب مي شه . اين رو بايد مراقب باشيد . تا عقد موقت يا دائم خونده نشده ، كاملاً بهم نامحرمند و همون شرايط نامحرمها رو بايد رعايت كنند . وقتي كه خونده شد كاملاً بهم محرمند .

ـ بعضي ها وقتي در يك گروه هستند ، به اين نتيجه مي رسند كه حجاب چيز خوبيست و رعايت مي كنند اما بعد كه وارد خانواده يا جاي ديگر مي شوند ، به همان حالت قبل برمي گردند . اين را چطور ميشود توجيه كرد ؟

اين فرد فقط خودش قانع شده ، اگر ما مبلّغ بار بياريم ، و نهضت ايجاد كنيم ، موفق هستيم . وگرنه موفق نخواهيم بود .

ـ در آيه 58 سوره احزاب اسم چادر آمده ، شايد هم تفسيرها فرق كند . نظر شما در اين باره چيست ؟

اسم چادر رو نياوردند ، خدا اسم خيلي چيزهاي ديگه رو هم نياورده . اسم كت و شلوار رو هم نياورده ! در تفسير كلمة ستر اومده : پوشش . يعني چادري كه ما داريم . و اين چادر تقريباً مال خود ايرانه .

ـ شهيد مطهري (ره) در كتاب نظام حقوق زن ، مطالبي را در تأييد ازدواج موقت مطرح مي كنند ؟ آيا شما مخالفيد ؟

* من گفتم از نظر عرفي ، خودم صلاح نمي دونم . نگفتم كه اين مطلب توي دين نيست . گفتم اگر روايت هايي ازدواج موقت رو توصيه كردند ، روايت برخلاف اين هم داريم . اصلاً من در اون سطحي نيستم كه بگم درسته يا درست نيست . فقط يك سؤال دارم ، آيا كساني كه از ازدواج موقت حمايت مي كنند ، به دختر و خواهر خودشون اجازه مي دن كه چنين كاري كنند ؟ همين ! جوابش رو هم نخواستم ، فقط پرسيدم . تمام روايت ها درسته ، آيات ، كتاب ها ، نظريات علماء همه درسته ، اما آيا خودتون حاضريد يا نه ؟

ـ اگر زن و مرد مكمل هم اند پس چرا همه زجرها مال زن است ؟ ( ازدواج ، زايمان ، بزرگ كردن بچه )

مگه ازدواج زجره ، مگه بزرگ كردن بچه زجره ؟ بزرگترين عشق هاي زنانه ، بزرگ كردن بچه است و علاقه قلبي زن نسبت به بچه زياده .

ـ حجاب برتر چيست و چرا شما در اين باره چيزي نمي گوئيد ؟

علماء ما اينگونه گفتند كه : حجاب درجات داره . نمره 10 يعني قبولي ، اينه كه قرص صورت و كفين معلوم باشه ، از اين كمتر زير قبوليه ، و از اين بالاتر هم ، هرچي جلوتر بري ، نمرة قبولي بالاتر مي ره . عفاف ، نحوه صحبت كردن ، كلام و خيلي چيزهاي ديگه نمره رو بيشتر مي كنه . ولي 10 نمره قبوليه . علامت ظاهري حجاب برتر هم ، چادره . يعني يكي از علامت هاي حجاب برتر ، چادره .

ـ آيا جوراب جزو حجاب است ؟

* بر طبق فتواي اغلب مراجع جوراب جزو حجاب واجب است .

/ 1