بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
درحديثى از پيامبر اكرم(ص) درباره ناروايى حاكميت زنان مى خوانيم:(لن يفلح قوم ولّوا امرهم امرأة.)62قومى كه حكومت خود را به زنان واگذارند هرگز رستگار نمى گردند.ييا حضرت امير(ع) مى فرمايد:(فلمّا نهضت بالأمر نكثت طائفة.)63و چون قيام كردم و حكومت را در دست گرفتم گروهى پيمان خويش را شكستند.ييا اين حديث معروف از پيغمبر اكرم(ص) كه فرمود:(ما ولّت امّة قطّ امرها رجلاً وفيهم أعلم منه الاّ لم يزل أمرهم يذهب سفالاً.)64امتى كه حكومت بر خود را به كسى واگذارد كه درميان آنان داناتر از وى وجود دارد كار اين امت رو به پستى مى رود.در اين روايات به روشنى كلمه (امر) در معناى حكومت به كار رفته است و اين مى تواند نشانه و دليلى باشد بر اين كه در آيه شريفه: (وامرهم شورى بينهم) و نيز حديث نبوى (وامركم شورى بينكم) امر به معناى حكومت است و خدا و رسول خدا(ص) مؤمنان را به رايزنى درباره حكومت فراخوانده اند. بر اين اساس رايزنى راهى است براى برگزينى ولى فقيه در روزگار غيبت.در صلحنامه امام حسن(ع) با معاويه نيز به واگذارى حكومت به رأى و مشورت مسلمانان پس از معاويه تصريح شده است:(صالحه على ان يسلّم اليه ولاية امر المسلمين على ان يعمل فيهم بكتاب اللّه وسنة رسوله(ص) وسيرة الخلفاء الصالحين. وليس لمعاوية ابن ابى سفيان أن يعهد الى احد من بعده عهداً بل يكون الأمر من بعده شورى بين المسلمين.)65[امام حسن مجتبى با معاويه] صلح كرد و بنا شد حكومت مسلمانان در دست وى باشد به شرط آن كه در ميان آنان بر اساس كتاب خدا و سنّت پيامبر و سيره خلفاى صالح رفتار كند و نيز معاوية بن ابى سفيان حق ندارد هيچ كس را به ولايت عهدى پس از خويش برگمارد بلكه پس از وى مسأله حكومت به رايزنى مسلمانان واگذار مى گردد.افزون بر اين كه در اين صلحنامه واژه (امر) در معناى حكومت به كار رفته به روشنى از واگذارى پذيرش حكومت به رأى و نظر مسلمانان ياد شده است و اين خود نشان مى دهد كه به هر دليل وقتى دسترسى به امام معصوم(ع) نبود مسلمانان بايد با رايزنى از ميان فقيهان شايسته و داراى شرايط براى خويش حاكمى برگزينند.ييا پيامبر اكرم(ص) مى فرمايد:(من جاءكم يريد ان يفرق الجماعة ويغصب الأمه أمرها ويتولى من غير مشورة فاقتلوه.)66هركس نزد شما آمد و خواست جماعت مسلمانان را پراكنده سازد و حكومت امت را غصب كند و بدون رايزنى عهده دار حكومت گردد او را بكشيد.در اين حديث بى اهميتى به مردم و رايزنى نكردن با آنان در حكومت زشت شمرده شده تا آن جا كه مردم مى توانند حاكم را از ميان بردارند.افزون بر اين افزوده شدن كلمه (امر) به (امت) بيانگر اين معناست كه گزينش مردم نيز دخالت و اثر دارد و تا مردم با انتخاب خويش حكومت را نپذيرند اثرى ندارد.اميرالمؤمنين(ع) با اشاره به شوراى مهاجران و انصار مى فرمايد:(وانّما الشورى للمهاجرين والانصار فان اجتمعوا على رجل وسمّوه اماماً كان ذلك للّه رضاً فان خرج عن امرهم خارج بطعن اَوْ بدعة ردّوه الى ما خرج منه فان أبى قاتلوه على اتباعه غير سبيل المؤمنين وولاّه اللّه ماتولي….)67شورا از آن مهاجران و انصار است. پس اگر گرد مردى جمع شدند و او را امام خود ناميدند خوشنودى خدا را خريدند. اگر كسى كار آنان را عيب گذارد يا بدعتى پديد آرد او را به جمعى كه از آن بيرون شده باز گردانند و اگر سرباز زد با وى پيكار كنند كه جز به راه مسلمانان رفته و خدا در گردن او در آرد آن را كه بر خود لازم دارد.البته روشن است كه اين روايات به معناى انشاى ولايت و مشورت در اين باره نيست زيرا ولايت امامان(ع) ازسوى خداوند است و در آن ترديدى نيست. همين گونه براساس دليلهاى نصب مسأله حكومت در عصر غيبت بر عهده فقيهان است. بنابراين قدر مسلم مشورت در امور اجتماعى و سياسى و گزينش و پذيرش ولى فقيه مورد توجه شارع است و مسلمانان ; بايد در آن به رايزنى پردازند.