جایگاه مردم در انتخاب رهبری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جایگاه مردم در انتخاب رهبری - نسخه متنی

اسماعیل اسماعیلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2. اصل بيعت: براى با اهميت جلوه دادن و مهم شمردن و بايستگى پذيرش مردم و نقش آنان در جامعه عمل پوشاندن به ولايت فقيه به مسأله بيعت در اسلام استناد شده كه ناگزير در اين باره اشاره كوتاهى خواهيم داشت.

معناى بيعت: بيعت به معناى پيمان وفادارى و پيروى و در اصل از ريشه (بيع) به معناى پذيرش معامله و متعهد شدن در برابر آن است. راغب اصفهانى مى نويسد:

(… وبايع السلطان اذا تضمّن بذل الطاعة له بما رفخ له و يقال لذلك بيعة ومبايعة.)68

بايع السلطان يعنى انسان در برابر كارهايى كه حاكم انجام مى دهد مسؤوليتهايى را كه بر عهده دارد پيروى از وى را مى پذيرد و به آن پايبند مى شود. اين عمل را (بيعت) و يا (مبايعه) مى گويند.

ابن منظور در لسان العرب مى نويسد:

(والبيعة الصفقه على ايجاب البيع وعلى المبايعة والطاعة.)69

بيعت دست زدن براى پذيرش معامله و يا پيروى است.

خليل بن احمد در كتاب العين70 نيز همين معنى را براى بيعت آورده است. در گذشته بين عربان رسم بوده كه وقتى چيزى را مى فروخته اند خريدار و فروشنده دستهاى خود را

به يكديگر مى زده اند و اين به معناى آن بوده كه دو سوى دادوستد دادوستد را قبول دارند و دست زدن آنان نشان از (لزوم) معامله دارد. بيعت در مساله حكومت نيز در حقيقت به معناى پذيرش آن و پيروى و وفادارى است.

البته واژه بيعت در جاهاى گوناگون: (جهاد و دفاع) (وفادارى به اسلام) (پايدار ماندن در دعوت به اسلام) و (حكومت و ولايت) به كار رفته است كه در همه آنها به طور اجمال معناى پذيرش و وفادار ماندن و متعهد بودن به آنها وجود دارد. پيامبر اكرم(ص) چندين بار براى امورى همچون (جهاد) و پذيرش ولايت از مردم بيعت گرفت و آنان را به وفادارى و پايبندى به آن امور ملزم ساخت.71 بر اين اساس بيعت پيمان بر پيروى و تعهد نسبت به پذيرش است.

بيعت و آزادى انتخاب: بى شك لازمه بيعت و وفادارى داشتن اختيار و اراده است. در حقيقت به اعتبار جايگاه بلند انسان در نزد خداوند و… ناگزير از پذيرش و پيروى كوكورانه نيست نظر خويش را ابراز مى كند نسبت به پذيرش حاكميت خود را متعهد مى سازد و… اگر انسان حق انتخاب نداشت كه بيعت وى بى معنى بود.

حقيقت بيعت با امام: ما اكنون نسبت به موارد ديگر بيعت كارى نداريم در اين جا به اندازه مجال از بيعت ولايت و حكومت سخن مى گوييم و اندكى اين مقوله را شرح مى دهيم.

بيعت در ولايت و حاكميت پيغمبر اكرم(ص) و امامان(ع) پافشارى و پايبندى به ولايت آنان است; زيرا ولايت پيامبر اكرم(ص) و امامان(ع) به امر خداوند تحقق مى يابد و هيچ پيوند و بستگى به پذيرفتن و نپذيرفتن مردم ندارد ولى در مورد ولايت فقيهان در عصر غيبت دو نظر است:

1. بيعت در اين جا نيز به معناى تأكيد بر پيروى است و اعلام اين كه حكومت وى را مى پذيرند و به آن وفادارند. بر اين اساس بيعت با ولى فقيه تنها به معناى پذيرش ولايت وى و اعلام وفادارى است و در اصل تحقق و

مشروعيت آن اثرى ندارد.72

به ديگر سخن بيعت مردم ولايت و حكومت را براى فقيه انشاء نمى كند بلكه تنها آن را مى پذيرد زيرا ولايت فقيهان در راستاى ولايت امامان(ع) و در ادامه آن است و برابر نصوص دينى فقيهان به ولايت گمارده شده اند.

2. بيعت در عصر غيبت به معناى انشاى ولايت و حكومت است و در حقيقت حاكميت فقيه با بيعت مردم تحقق مى يابد و پيش از بيعت ولايتى وجود ندارد.73

برابر اين نظر در روزگار غيبت بيعت به منزله انتخاب و راهى منطقى و شرعى براى تعيين حاكم است. پس از آن كه مردم به فقيه داراى شرايط راى دادند و با وى بيعت كردند بايد از وى پيروى كنند و وفادار به او بمانند. البته برابر ديدگاه نصب بيعت به معناى انشاى ولايت نيست; زيرا فقها از سوى امامان(ع) به گونه فراگير به ولايت گمارده شده اند. بنابراين آنچه هر دو ديدگاه آن را پذيرفته اند اين كه پيش از بيعت و پذيرش ولايت فقيه مردم تعهدى به وفادارى و پيروى از وى ندارند و حكومت فقيه بدون پذيرش مردم دربست و گشادكارها كارايى ندارد.

/ 23