ولايت يا وكالت از ديدگاه ولايت انتصابى - جایگاه مردم در انتخاب رهبری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جایگاه مردم در انتخاب رهبری - نسخه متنی

اسماعیل اسماعیلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(واذ قال ربك للملائكة انى جاعل فى الارض خليفه)88

و هنگامى كه پروردگارت به ملائكه فرمود: من در روى زمين جانشين و حاكمى قرار خواهم داد.

روشن است كه مقام جانشينى خدا تنها به حضرت آدم داده نشده است بلكه همه انسانها نماينده خدا در زمين هستند و خواست خداوند اين بوده كه در روى زمين موجودى بيافريند كه نماينده او باشد در صفات و در حاكميت. بر اين اساس خداوند تمامى زمين و نعمتهاى بى كران خود را در اختيار چنين انسانى گذاشته و همه موجودات را مسخر وى گردانيده است.

به طور طبيعى چنين موجودى حق حاكميت را به عنوان يك موهبت الهى

دارد. در آيات ديگر نيز به حاكميت الهى انسان اشاره شده است:

(هو الذى جعلكم خلائف فى الارض فمن كفر فعليه كفره)89

اوست كسى كه شما را جانشينان [خويش] در زمين قرار داد پس هركس كفر ورزد كفر وى متوجه خود اوست.

(امن يجيب المضطر اذا دعاه ويكشف السوء و يجعلكم خلفاء الارض)90

اى آن كه درمانده را چون بخواندش پاسخ مى دهد و آسيب از او دور مى كند و شما را در زمين جانشين مى سازد.

از اين آيات به روشنى استفاده مى شود كه كرامت و برترى انسان بر ديگر موجودات به اعتبار خليفگى وى در زمين است. و اين جانشينى به دو صورت ممكن است: انسان در تحقق عينى و نمودن صفات خداوند جانشين و نماينده خداست و ديگر آن كه در امور اجتماعى و حكومتى نمودى از حاكميت خداست. پس انسان حاكميت الهى دارد و به مقتضاى اين حق مى تواند حاكميت خود را به كار بندد و چون همه انسانها ممكن نيست كه حاكميت يابند ناچار مردم با اعمال حق فردى را بر مى گزينند تا وى تبلور حاكميت الهى همه باشد. چنين حكومتى به طور طبيعى مشروعيت الهى و مردمى خواهد داشت.

پاسخ: گيريم كه معناى آيات شريفه چنين باشد و جانشينى انسان به معناى جانشينى او از خدا باشد! و نيز بپذيريم كه جانشينى انسان از خداوند به معناى اعمال حاكميت از راه انتخاب باشد با گمارده بودن فقيه از سوى معصوم ناسازگارى ندارد. پيش از اين گفتيم ولايتى كه فقيه دارد باگزينش مردم به كار بسته مى شود و جامه عمل مى پوشد و كارايى مى يابد.

ولايت يا وكالت از ديدگاه ولايت انتصابى

مشروعيت حكومت فقيهان روشن است; زيرا از سوى امام معصوم(ع) كه ولايت مطلقه دارد به ولايت گمارده شده اند. امام(ع) به نصب عام براى فقيهان شايسته و كاردان و داراى تمامى ويژگيها جعل ولايت كرده است.

برهمين اساس به عقيده امام خمينى كه از باورمندان ولايت انتصابى بود در همه امورى كه امامان(ع) ولايت دارند جز موارد خاصى كه به دليل استثنا شده است و از ويژگيهاى معصوم به شمار مى رود فقيهان ولايت دارند.91

از اين روى انتخاب و يا پذيرش ولايت از سوى مردم به هرگونه كه انجام گيرد هيچ اثرى در مشروع بودن ندارد. مشروعيت تنها از سوى انتساب به امامان(ع) است و رأى و نظر مردم تنها در كارآمدى و از قوه به فعل درآمدن حكومت فقيه نقش دارد.

اما از ديدگاه كسانى كه ولايت انتخابى را برگزيده اند مشروع بودن حكومت فقيه برخاسته از رأى مردم به فرد داراى شرايط است.

خود صاحبان ديدگاه ولايت انتخابى دو دسته اند:

/ 23