سرنوشت و سرشت از دیدگاه آقا جمال خوانساری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سرنوشت و سرشت از دیدگاه آقا جمال خوانساری - نسخه متنی

ابوالقاسم یعقوبی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(الحمد للّه الذى فضحكم وقتلكم واكذب احدوثتكم….)7

ستايش خداوندى راست كه شما را رسوا كرد و كسان شما را كشت و دروغ بودن سخنان شما را آشكار ساخت.

زينب(س) در برابر اين سخنان واهى فرمود:

(الحمد للّه الذى اكرمنا بنبيّه محمّد(ص) و طهرنا من الرجس تطهيراً انما يفتضح الفاسق ويكذب الفاجر وهو غيرنا.)8

ستايش خداوندى راست كه ما را به واسطه پيامبر(ص) كرامت بخشيد و ما خانواده را از هر پليدى به دور ساخت. اين فاسقان هستند كه رسوايند

و فاجران درغگو و آنان از ما نيستند.

سخنان كوبنده عقيله بنى هاشم ابن زياد را آنچنان خوار و كوچك كردكه ناگزير در برابر منطقِ رسا و گوياى ايشان به منطق جبر حاكم بر سياست بنى اميه متوسّل شد و گفت:

(كيف رايت فعل الله بأهل بيتك؟)9

چگونه ديدى كار خدا را نسبت به اهل بيت و خانواده ات؟

از اين گفت وگوى كوتاه مى توان به زيرساخت سياست حاكم بر دستگاه اُمويان پى برد كه چگونه دردناك ترين و هراس انگيز ترين رويداد تاريخ بشرى را با سلاح تقدير الهى توجيه مى كردند و با اين شكرد مردم را مى فريفتند و بر آنان حكم مى راندند.

عبدالله مطيع به عمر بن سعد اعتراض كرد:

(تو سرزمين رى را بر ريختن خون پسر عمويت حسين برترى دادى؟)

عمر سعد پاسخ داد:

(اين كار از كارهايى است كه خداوند آن را تقدير كرده بود.)10

حاكمان خون آشام بنى اميه پس از نهضت عاشورا نيز در برابر واكنشهايى كه در قالب شورشها انقلابها و حركتهاى پراكنده علويان شكل مى گرفت و بر حاكمان ستم پيشه مى شوريدند و سياست غلط و ضدارزشى آنها را به باد انتقاد مى گرفتند با حربه تقدير الهى به ميدان آمدند و هر چه بر سر مردم مى آوردند آن را از سوى خداوند مى دانستند و تقدير الهى.

حجاج بن يوسف از خونريزترين و جنايت پيشه ترين حاكمان بنى اميه است. وى براى توجيه روشهاى سركوب گرانه و ويرانگر خويش نامه اى به شخصيتهاى فرهنگى وعلمى آن زمان نوشت و از آنان خواست ديدگاه خود را در مسأله قضا و قدر اعلام كنند. كسانى كه نامه حجاج را دريافتند عبارت بودند از: حسن بصرى عمرو بن جنيد و اصل بن عطاء و عامر شعبى. اينان در جواب نوشتند:

(بهترين چيزى كه در اين باره شنيده ايم و مى دانيم همان سخن على بن

ابى طالب است.)

وقتى پاسخ نامه ها به حجاج رسيد و ديد همه آنان ديدگاه امام على(ع) را كه همان نظريه: نه جبر و نه تفويض بلكه امر بين امرين است تأييد كرده اند گفت:

(قاتلهم الله لقد اخذوها من عين صافية.)11

خدا آنان را بكشد كه اين حقيقت را از سرچشمه زلال گرفته اند.

بى گمان حجاج دنبال مفهومى از قضا و قدر مى گشت كه توجيه كننده كشتارها و يغماگريهاى بسيار حكومت او باشد و اين جوابها براى وى خوشايند نبود.

/ 23