فتنه محمد حسن خان سالار در خراسان - سیری در آفاق (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیری در آفاق (2) - نسخه متنی

غلامرضا جلالی نائینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


چشمان تيز بين فريه جاسوس انگليس از اين دو برادر غافل نبود.


خود وى مى نويسد:


(در مشهد عده زيادى از من ديدن كردند از آن جمله امام جمعه شهر بود امام جمعه بسيار مؤدّب و با معلومات است و من بايد از ملامهدى نماينده دولت انگليس در خراسان ممنون باشم كه اسباب آشنايى مرا با او فراهم كرد.)23


فريه مى كوشيد با روحانيان بزرگ و با نفوذ شهر رابطه برقرار كند و از آراى اجتماعى آنان با خبر شود.


ملامهدى كه فريه از او نام مى برد براساس آنچه از منبع فوق به دست مى آيد پيش از اين يهودى و ساكن مشهد بود و تحت فشار جامعه مذهبى خراسان به ظاهر اسلام را پذيرفته بود. وى بنا به نوشته (فريزر) جاسوس و خبرنويس وزير مختار انگليس در ايران بود اخبار و اطلاعات مورد نياز انگليس را تهيه مى كرد و در اختيار ديپلماتهاى اين كشور قرار مى داد.24


با دقت در اوضاع خراسان در زمان رياست دينى ميرزا هاشم و برادرش ميرزا عسكرى نقش حساس اين دو برادر را براى فرونشاندن فتنه سالار و جلوگيرى از نفوذ سياسى بيگانگان بويژه انگليسيها در خراسان و تجزيه آن و پاسدارى از حريم دين و ناموس مردم به خوبى روشن مى شود. موضع گيرى ميرزا هاشم و برادرش ميرزا عسكرى به سود دولت مركزى در فتنه محمد حسن خان سالار و در جهت ستيز با منافع دولت انگليس به خوبى نشان مى دهد كه آن دو از سياست انگليس در منطقه به خوبى آگاه بودند.


فتنه محمد حسن خان سالار در خراسان

در شرايطى كه جاسوسهاى انگليس در خراسان پرتكاپو بودند ميرزا آقاسى صدر اعظم وقت براى استوارسازى موقعيت خود حاج ميرزا عبداللّه خوئى را براى توليت آستان قدس رضوى به مشهد فرستاد.


استاندارى محمد حسن خان سالار اهداف انگليس را بيش از پيش در سست كردن نفوذ دولت مركزى در خراسان تامين مى كرد.


محمد حسن خان سالار پس از در اختيار گرفتن زمام امور خراسان با برادر خود هم داستان شده و شمارى از افاغنه و اشرار تراكمه مرو عشق آباد سرخس تژن آخال تك ايلات هزاره تيمورى جمشيدى سيستانى طخارستانى و… را با خود همراه كرد و درمحرم 1263 عليه دولت مركزى دست به شورش زد.25


او اظهار مى كرد: مى خواهد تمام خطّه خراسان تا آن سوى هرات و مرو را جزو قلمرو خود قرارداده و از خراسان به تهران لشكر كشى كند.26


تهران كه از فتنه انگيزيهاى سالار آگاه بود با فرستادن حمزه ميرزا حشمت الدوله


برادر محمد شاه مشهد را تصرف كرد و سالار متوارى شد. ولى خود حشمت الدوله بر مردم ستم كرد و آنها را از خود رنجانيد. اين بود كه مردم به هواخواهى سالار قيام كردندو سالار فرصت را مغتنم شمرد و به مشهد بازگشت. در اين بين خبر درگذشت محمد شاه در مشهد انتشار يافت و سالار جسورتر شد و حمزه ميرزا به هرات رفت و ناصرالدين شاه به حكومت رسيد و اميركبير به عنوان صدراعظم قدرت را به دست گرفت.27


شب 25 رمضان 1264هـ.ق. برابر با 1225 شمسى محمد حسن خان به مسجد گوهرشاد رفت و شمارى را به خانه حاج ميرزا عبداللّه خوئى متولى باشى فرستاد و او را به مسجد آوردند و در مسجد فردى به نام رجب باتور يا رجب بهادر از تراكمه و اهل مرو و از زيردستان سالار با طپانچه ميرزا عبداللّه را به گونه دردناك و جانگدازى كشت.28 همان شب ابراهيم سلطان داروغه شهر را كه در منزل حاج ميرزا هاشم بود به قتل رسانيدند و جسدش را شقّه كردند و بر دروازه شهر آويختند.29 حاج ميرزا هاشم و ميرزا عسكرى را نيز بازداشت كردند; در اين جريان سر ميرزا هاشم زخمى شد.30 هفتصد نفر از سربازان تراكمه ساخلو مردم شهر را كه با سالار مخالف بودند قتل عام كردند.31 سيم و زر آستانه را به دستور سالار سكّه زدند و به خرج سواران وى رساندند. سربازان تركمن به حمام هاى زنانه ريختند و به نواميس مردم تجاوز كردند.


اوج گيرى تفرقه ها و فرقه سازيها در خراسان

/ 11