بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
به نظر مى رسد با توجه به نفوذ معنوى زياد و قدرت اجرايى نسبتاً زياد, او مى توانست نه تنها مجرى خوبى در اجراى فرامين شاه باشد, بلكه خود مى توانست بانى بسيارى از سياست هاى داخلى و يا شايد خارجى بوده باشد كه شاه تنها مى توانست موافقت خود را با آن ها اعلام نمايد; همان گونه كه وى نيز در بسيارى موارد حتى چنان چه مخالف ميل خود باشد با فرامين شاه موافقت مى كرد و اجراى آن را امضا مى نمود. به اعتقاد نگارنده ادوار وزارت وى به ويژه در دوره عباس ثانى شاهد نوعى توازن قوا در رابطه با خليفه سلطان و شاه است. البته اين معنا تعيين اين كه هر كدام از سياست هاى داخلى و يا خارجى از كدام يك از آن دو نفر ناشى شده است را مشكل مى نمايد.آن چه از سياست هاى اجرايى و داخلى كه به يقين مى توان منشأ آن ها را به خليفه سلطان منتسب ساخت, سياست هاى مبارزه آميز با جريان هاى فساد موجود در اخلاقيات و دستگاه ادارى عصر مى باشد. او مى كوشيد كه موقعيت علماى عصر را تقويت و با انحرافات مذهبى مبارزه كند و در تقويت شرع راستين بكوشد.76 خليفه سلطان كوشيد نوشيدن شراب را در كليه قهوه خانه ها و در ملاء عام تحريم نمايد. بدين منظور فرمانى را در اين جهت از شاه گرفت77. او مقرراتى عليه زنانِ [فاسد] وضع كرد و از عرضه علنى آنان در كوى و برزن و حضور بلا احضار معروفه ها جلوگيرى به عمل آورد78 خليفه سلطان به قدرى در منع فساد اخلاقى و جنسى اصرار داشت كه حتى اخذ ماليات از (بيت اللطفها) را منع كرد79. چه, اخذ رسمى ماليات از آن ها مفهوم تأييد صنف مزبور را داشت. او در اين راستا عوامل فساد را به شدت مجازات مى كرد, چنان كه به دستور وى زنى را كه دختران خود را به فحشا وادار مى كرد از بالاى برجى به زمين انداختند و گوشتش را به سگان دادند80. اما آن چه كه براى وى از اهميت بسيارى برخوردار بود ممانعت از شراب خوارى مردم بود و پيوسته در اين زمينه دستوراتى را صادر مى نمود.81 چرا كه او شرب مسكرات را علت العلل ديگر حركات زشت و شنيع مى دانست. لذا براى مرتكبين اين گناهان مجازات هاى هولناكى قائل مى شد82.بديهى است با توجّه به رواج گسترده شراب خوارى در دستگاه حاكمه و نيز در سطح جامعه به ويژه در قهوه خانه ها, مبارزه با اين پديده قطعاً مشكلات فراوانى در پى داشت و مقاومت هاى زيادى را مى توانست به دنبال آورد. بنابراين تلاش هاى زيادى مى شد كه فرامينى از شاه در مقابل اين دستورها اخذ نمايند. اما از آن جايى كه عباس ثانى به مقام و موقعيت مذهبى خليفه سلطان احترام زيادى مى گذاشت, طبعاً اخذ چنين دستوراتى از شاه عباس ـ كه حتماً از اين چنين دستورها خليفه سلطان نيز حمايت مى كرد ـ به سادگى ممكن نبود. لذا كوشيده مى شد كه اين گونه فرامين به هنگامى كه شاه در حال مستى و يا عيشى و عشرت است از او بگيرند چنان كه در يك مورد چنين كارى را انجام دادند و توانستند فرمانى از شاه عباس بگيرند كه به حكم آن قهوه خانه ها مى توانند خوب رويان را در قهوه خانه ها به كارگيرند.83اما چندى نگذشت كه خليفه سلطان شاه را از آن فرمان پشيمان نمود و مانع اجراى آن گرديد.84يكى ديگر از عملكردهاى خليفه سلطان در طى وزارت خود نصب افراد عالم و با سواد در مناصب مهم ادارى كشور بود. بديهى است خليفه سلطان كه فقيهى شايسته و با معلومات بود و در رأس امور اجرايى نيز قرار گرفت بود تلاش كند تا افرادى هم چون خود را مقام و منصب دهد. جالب آن كه در ميان افراد مزبور كه بعضاً يا شايد اكثراً افراد صاحب انديشه به ويژه در زمينه هاى سياسى بودند افرادى ديده مى شوند كه لا اقل از عناوين آثارشان نمى توان به چندان تأييدى نسبت به نظام حكومتى وقت پى برد. چنان كه خليفه سلطان اقدام به انتصاب عالمى به عنوان (شيخ الاسلام) اصفهان مى نمايد كه رساله اى نيز در حرمت اقامه جمعه در عصر غيبت نوشته بود.85از علماى ديگرى كه صاحب انديشه سياسى بود و توسط خليفه سلطان متصدى منصب اجرايى گرديد, صاحب آثارى نظير (رسالة فى تحريم التـتن) و (جواب مفتى الرّوم) در امامت عظمى و غيره مى باشد كه به عنوان قاضى اصفهان منصوب شد.86