رسالهاي كه اين حقير توفيق جمعآوري آن را به دست آوردم شامل شش فصل زير ميباشد: فصل اول: حكمت دعا فصل دوم: مقدمات و آداب قبل از نيايش فصل سوم: آداب و مقارنات حال نيايش فصل چهارم: فوايد و آثار دعا فصل پنجم: در باب استجابت دعا فصل ششم: دعاهاي قرآن. و سعي شده مطالبي با استناد به آيات قرآن ذكر شود. جا دارد در اينجا ابتدا حمد خداي تعالي گويم كه مرا ياري كرد و توفيق اين گام مثبت را به من ارزاني داشت و پس از آن از عزيزان ذيل تشكر نمايم كه در اين زمينه مرا ياري نمودند: ـ سركار خانم دكتر خزعلي، استاد محترم تاريخ . ـ سركار خانم دكتر كلهروري، استاد محترم معارف. ـ كادر محترم كتابخانه مركزي دانشگاه الزهرا (س) . ـ كادر محترم كتابخانه دانشكده الهيات دانشگاه الزهرا (س). ـ كادر محترم كتابخانه خوابگاه دانشگاه الزهرا (س). به اميد موفقيت روزافزون اين عزيزان و تمامي دلسوزان اين عرصه.
پيشگفتار:
قرآن كتاب زندگي ماست و هر آنچه كه براي تكامل روح و سازندگي شخصيت انسان لازم است در آن آمده است. يكي از نيازهاي فطري بشر، راز و نياز با خداوند است. او ميخواهد خوشبخت زندگي كند و در آخرت نيز سعادتمند شود. بدين منظور و براي رسيدن به اين مقصود همواره درصدد داشتن رابطه و انس با خداوند است تا به هنگام بروز شدايد و مشكلات به او رجوع نمايد. براي اين منظور لفظ و بيانخاص و الفاظ و متن مخصوصي لازم نيست. هر قوم و ملتي با زبان خود و به مقدار فهم خويش خدا را ميخواند. اما متن دعاها و مناجاتهايي كه از زبان اهل معرفت و انسانهاي الهي و وارسته برخاسته است، داراي ظرافتهاي معنايي و لفظي گسترده اي است به گونهاي كه در كلام و دعاي ديگران يافت نميشود و اين خود رمز جاودانگي و قابل سرمشق بودن دعاهاست. يكي از بخشها كتب احاديث ما، دعاها و مناجاتهايي است كه بر زبان اوليي الهي جاري شده است كه با آن كلمات همواره خدا را ميخواندهاند و يا به پيروانشان تعليم داده اند. ليكن دعاهايي در قرآن كريم آمده است كه از زبان فرشتگان و پيامبران و بندگان صالح صادر شده و يا تعليم خداوند به بندگانش است كه به آنها به طور مستقل پرداخته. اينك اين بنده حقير نيز مجال و توفيقي يافتهام كه يك چشمه از اين درياي وسيع را گرد آوري كرده و به محضر حق تقديم نمايم. به اميد اينكه اين پژوهش راهگشاي من و ديگران باشد، دفتر را باز ميكنم. تهران / ارديبهشت 82 ..... و سپاس و ستايش پروردگاري راست كه اگر معرفت ثنايش و آيين سپاسگزاريش را از بندگانش دريغ كرده بود و به آنان، رسم سپس و ستايش نميآموخت تا در برابر انبوه نعمتهاي وزين و ارجمندش و نيكيها و دهشهاي پيدرپياش او را بستايد، در نعمتهايش تصرف مي كردند و از ثناي او لب فروميبستند و در روزيهايش دست ميبردند و او را پاس نميداشتند و اگر چنين ميبودند، از قلمرو انسانيت بيرون رفته به مرز حيوانيت ميرسيدند؛ بلكه در مرتبهاي فروتر از آن گام مينهادند و چنان ميبودند كه در كتاب حكمت آموزش (قرآن) به توصيف آنان پرداخته است: «ناسپاسان جز مانند چارپايان نيستند، بلكه گمراه ترند.» سوره فرقان / 44
صحيفه كامليه سجاديه
فصل اول : حكمت دعا
1ـ فضيلت نيايش از نظر قرآن:
الف ـ آيات خود قرآن: در قرآن كريم، دعا مصداق عبارت شناخته شده است و يكي از اجزاي نماز است. شايد معني واقعي دعا توجه باشد و دعا نيز توجه به خداست، اما توجه خاص براي رفع نيازها. در آيه 60 سوره غافر بعد از امر به دعا داريم: كسي كه از عبارت من استكبار ورزد و سركشي كند، با خواري و ذلت به دوزخ وارد خواهد شد. از مضمون آيه معلوم ميشود كه دعا نوعي عبادت و خداپرستي است كه اگر كسي از اصل دعا سرپيچي و استكبار ورزد و به نيروي خود يا ساير مخلوقات متكي باشد، اين شخص مستوجب عذاب خواهد بود. بنابراين روح توحيد و اعتماد به خدا اين است كه انسان هر نيازي دارد به خدا رو بياورد و تنها به او اتكا نمايد و از او در ضمن دعا و عبادت كمك بخواهد. 1ـ ربنا لا تؤاخذنا اِن نَسينا أو اخطانا ربنا و لا تحمل علينا احمداً كما حملته علي الذين مِن قبلنا ربنـا و لا تحملنا مالا طاقة لنا به واعف عنّا و اغفرلنا وارحَمنا انتَ مولينا فانصرنا علي القوم الكافرين. سوره بقره/286 (پروردگارا ! اگر ما فراموش كرديم يا خطا نمودهايم، ما را مؤاخذه مكن. پروردگارا ! تكليف سنگيني بر ما قرار مده: آنچنانكه بر كساني كه پيش از ما بودند، قرار دادي. پروردگارا! مجازاتهايي كه طاقت تحمل آن را نداريم، بر ما قرار مده و آثار گناه را از ما محو نما و ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده. تويي مولا و سرپرست ما؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز بگردان.) يكي از خصوصيات اين آيه و آيه قبلش اين است كه خلاصهاي از تمام سوره بقره در اين آيه آمده است و اين جملات روح تسليم در برابر آفريدگار جهان را به ما ميآموزد. اگر زبان و دل در تلاوت اين آيات هماهنگشوند، ميتوان برنامه زندگي خود را در مسير فرمان آفريدگار جهان قرار داد و روح را صفا بخشيد. 2ـ ربنا اغفر لنا و لا خواننا الذين سبقونا بالايمان و لاتجعل في قلوبنا غلاً للذين آمنوا ربنا انك رئوفٌ رحيم. سوره حشر / 10 (پروردگارا ! ما و برادران ما را كه در ايمان بر ما پيشي گرفتند، بيامرز و در دلهايمان حسد و كينهاي نسبت به مومنان قرار مده، همانا تو مهربان و ترحمكنندهاي.) 3ـ ربنا لا تزغ قلوبنا بعد از هديتنا و هب لنا من لدنك رحمه انك انت الوهاب. سوره آل عمران / 8 (پروردگارا ! دلهاي ما را بعد از آنكه ما را هدايت كردي از راه حق منحرف مگردان و از نزد خودت رحمتي بر ما ببخش؛ زيرا تويي بسيار بخشنده.) 4ـ ربنا انك جامع الناس ليوم لاريب فيه ان الله لايخلف الميعاد. سوره آل عمران / 96 (پروردگارا ! تو مردم را در روزي كه ترديدي در آن نيست، جمع خواهي كرد؛ زيرا خداوند از وعده خود تخلف نميكند.) اين دو آيه از زبان كوشندگان در علم نقل شده، حكايت از اين دارد كه اين گروه مردمي متفكرند و همواره مراقب روح و قلب خود ميباشند تا به راههاي انحرافي نروند و از خدا كمك ميخواهند. در واقع آيه نيايش اول اشاره به ايمان كامل آنها به مبدأ و نيايش دوم اشاره به ايمان راسخ آنها به معاد دارد. 5ـ الذين يذكرون الله قياماً و قعودا و علي جنوبهم و ... سوره آل عمران / 191 6ـ ربنا انك من تدخل النار فقد اخزيته و ما للظامين من انصار. سوره آل عمران / 192 7ـ ربنا انا سمعنا منادياً ينادي للايمان ان امنوا بربكم ... سوره آل عمران / 193. 8ـ ربنا و آتنا ما وعدتنا علي رسلك و لا تخزنا يوم القيامه ... سوره آل عمران / 194. چهار آيه فوق به انضمام آيه 190 كه با جمله ربنا عنوان شده است از آيات تكان دهنده قرآن است و هر ]كدام[ درخشندگي خاص خود را دارد كه مجموعهاي از اصول عقايد آميخته با مناجات و نيايش در شكل نغمه آسماني ميباشد. آيات ديگري كه در آنها خداي تعالي بندگان مؤمن را ترغيب به نيايش ميفرمايد، به شرح زير است: 9ـ اجيب دعوه الداع اذا دعان ... سوره بقره / 186 (اجابت مي نمايم دعاي نيايشگر را هرگاه مرا بخواند در هر حال و هرجا كه باشد...) 10ـ ادعوا ربكم تضرعا و خفيه ... سوره اعراف / 54-53. (بخوانيد پروردگار خود را با حالت زاري كه نشانه نياز است و در حال پنهاني كه دليل اخلاص ...) 11ـ وادعوا خوفاً و طمعاً ... سوره اعراف / 54-53. (و بخوانيد خداي تعالي را در حاليكه ترسناك باشيد و نيز اميدوار به رحمت بيمنتهاي او ...) 12ـ ادعوني استجب لكم... سوره مومن / 62 (بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را...) و همچنين آيات بسيار ديگري كه مجال گفتن نداريم و به همين تعداد بسنده مي كنيم.
ب ـ دعاها و قصههاي پيامبران:
امر آيات و قصههاي برخي از پيامبران كه هرگاه نيازي داشتهاند و يا به شدائدي گرفتار شده اند، تنها مشكل گشاي آنها نيايش بوده نيز ميتوان به حكمت دعا پي برد كه در زير اشارهاي به پارهاي از اين نيايشها ميكنيم. 1ـ و نوحا أذ نادي من قبل فاستجبنا له فنجينا و ... سوره انبياء / 76 (و نوح را به ياد آور كه از پيش ندا درداد، پس براي او اجابت كرديم و او و اهلش را از بلاي عظيم نجات داديم.) 2ـ و ايوب اذ نادي ربه أني مسّني الضر و انت ... سوره انبياء / 84-83 (و ايوب را ياد آر كه خداوندش را ندا درداد كه مرا زيان رسيد و تو بخشايندهترين بخشايندگاني. پس براي او اجابت كرديم و زيان را از او برگرفته اهلش و همانند آنان را به آنان باز گردانيديم...) 3ـ قل ما يعبؤا بكم ربي لولا دعا و كم فقد كذبتم ... سوره فرقان / 77 (بگو اگر دعاي شما نبود خداوند به من چه اعتنايي به شما مي كرد. شما تكذيب كرديد پس به زودي به كيفر گرفتار خواهيد شد.) 4ـ ... رب اني لما انزلت الي من خير فقيد. سوره قصص / 24 (خداوندا من به خيري كه بر من نازل فرمودي نيازمندم كه اين دعاي حضرت موسي است. 5ـ دربارهي چگونگي دعاي حضرت زكريا در سوره انبياء ميخوانيم: فاستجبنا له و وبنا له يحيي و اصلحنا زوجه ... سورة انبياء / 90 براي او اجابت كرديم و يحيي را به او بخشيديم و همسرش را براي او اصلاح كرديم و ... 6ـ اللهم ربنا انزل علينا مائدهً من السماء ... سوره مائده / 14 كه اشاره دارد به نزول مائده آسماني براي حواريون از جانب حضرت عيسي (ع) دارد. 7ـ و سرانجام مكتب قرآن بيان ميدارد كه حتي صدر نشين صردة المنتهي حضرت ختمي مرتبت هم براي رسيدن به مقامات عاليتر بايد نيايش كرده دست به دعا بردارد. آنجا كه مي فرمايند: قل رب زدني علماً . سو ره بقره / 197.
ج ـ اهميت نيايش از آياتي كه خود دعا هستند:
قسمتي از آن آيات از اين قبيل است: 1ـ ربنا اتنا في الدنيا حسنة و في الاخرة حسنة و ... سوره بقره / 197. 2ـ ربنا لا تواخذنا ان نسينا او اخطانا، ربنا و لا تحمل علينا ... سوره بقره / 286 3ـ ربنا انك من تدخل النار فقد اخزيته و ما للظالمين... سوره آل عمران / 189-192. پروردگارا ! عطا فرما ما را در اين سراي، توفيق بندگي و در آن سراي جزاي نيك و نگه دار ما را از عذابدوزخ. پروردگارا ! عقوبت نفرما ما را بر آن چيزها كه فراموش كردهايم و يا آن كه خطا كرده، بدون قصد مرتكب مناهي شدهايم. پروردگارا ! و باور نكن بر ما، بار گران، همچنانكه بار كردي بر آنان كه پيش از ما بودهاند. آياتي كه متضمن دعا و مناجات ميباشد، در قرآن بسيار است كه بعضي فرمودهاند حدود يكصد و اندي ميباشد.
د ـ آياتي كه صريحاً بر حكمت دعا دلالت دارند:
1- امّن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء... سوره انعام / 62 (آن كيست كه مضطر را اجابت ميكند چون او را بخواند...) 2ـ و قال ربكم ادعوني استجب لكم ان الذين يستكبرون... سوره غافر / 60 (خداوند شما گفت: مرا بخوانيد تا براي شما استجابت كنم. آنانكه از عبادت سرپيچي كنند به خواري به جهنم خواهند رفت.) 3ـ و يستجيب الذين امنوا و عملوا الصالحات... سوره شوري / 26 (و اجابت ميكند كساني را كه ايمان آوردند و كارهاي درست انجام دادند...) 4ـ قل ارأيتكم ان اتاكم عذاب الله او اتتكم الساعه... سوره انعام / 42-40 (بگو كه اگر عذاب خدا يا هنگام مرگ شما فرا رسد چه خواهيد كرد؟ آيا در آن ساعت غير خدا را ميخوانيد...)
ى- نيايش ارتباط با خدا و انقطاع از ماسوي الله:
انقطاع از دوست داشتنيهاي اين جهان و پيوستن به حق، كار هر كسي نيست. توفيق يافتن بر اين معنا از الطاف خاصه حقتعالي است؛ چنانكه درقرآن كريم در سوره ذاريات/50 آمده است كه فغرو الي الله ... (باري اي بندگان خدا، به سوي پروردگار بگريزيد... ) خداي تعالي دعاي دعا كنندگان را اجابت ميكند، اما به دو شرط: اول ـ فقط خدا را بخوانيم نه هيچكس ديگر را، گويي انسان در ظاهر خدا را ميخواند، اما به راستي خداي حقيقيش را نميخواند، مثلاً در تفسير آيه كريمه... فاخلع نعليك انك بالواد المقدس طوي . سوره طه/12 آمده كه منظور از كفش دوستي زن و فرزند است كه موسي در آن بيابان و شب سرد به هنگام تاريكي و گم گشتگي به زنش كه به زودي ميزاييد، ميانديشيد پس به مسجد رفتي و نماز گزاردي و در اين ميان انديشهات مشغول فرزندان و مشكلاتت بود، پس تو خدا را نخواندهاي. واذا سألك عبادي عني فاني قريب اجيب دعوة الداع إذا دعان ... (بندگان من از تو درباره من بپرسند، من نزديكم دعاي دعا كننده را هنگاميكه مرا بخواند اجابت ميكنم.) دوم ـ اين شرط را در نيمه دوم آيه ميبينم كه ميفرمايد: ... فليستجيبوا لي و ليومنوا بي لعلهم يرشدون (... پس بايد دعوت مرا اجابت كنند و به من ايمان آورند تا شايد هدايت شوند.) تا زماني كه خدا دعاي تو را اجابت ميكند تو نيز به نوبهي خود بايد فرمان خدا را اجابت كني و به او ايمان آوري و هنگامي كه انسان، فرمان خدا را اجابت كند و به او ايمان آورد. بي شك رشد را در زندگي خويش تضمين كرده است. از جمله آيات ديگر در اين زمينه ميتوان آيات زير را ذكر نمود: آيه 23 / يونس، آيه 65 / عنكبوت، آيه 32 / روم و آيه 31 / لقمان. هر كس به كسي و حضرتي مينازد جز حضرت تو ندارد اين بيكس، كس
فصل دوم: مقدمات و آداب قبل از نيايش
1ـ تضرع و نهاني بودن
قرآن در اين باره ميفرمايد: قل من ينجيكم من ظلمات البر و البحر ترعونه تضرعاً و خفيه ... سوره انعام/63 (بگو چه كسي شما را از تاريكي، خشكي و دريا نجات ميدهد كه او را با تضرع و در نهان ميخوانيد... ) بنابراين دعا اولاً همراه با تضرع و ثانياً در نهان باشد؛ يعني رازي ميان بنده و خدا باشد كه براي دعا كننده شايسته است كه بداند او با دعاي خويش عهد ميبندد كه اگر او را از گرفتاريش رهانيد انساني نيكوكار و شكرگزار شود: ... لئن انجا نامن هذه لنكونن من الشاكرين سوره انعام / 63 (اگر ما را از اين برهاند هر آينه از شكرگزاران خواهيم بود.) و چه بسا انسان با خدا عهد بندد و مشكلش برطرف شود، اما او به زندگي پيشين خود بيهيچ دگرگوني بازگردد: قل الله ينجيكم منها و من كل كربٍ ثم انتم تشكرون. سوره انعام / 64 (بگو خدا شما را از آن و از هر سختي و اندوه ميرهاند سپس شما شرك ميآوريد.) و كسي كه از تضرع در پيشگاه خدا سر ميپيچيد و در واقعيت استكبار ميورزد چه سرنوشتي خواهد داشت: وقال ربكم ادعوني استجب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين .سوره غافر/60 (...آنان كه از عبادت من سر ميپيچند، بزودي بازاري و حواري به جهنم خواهند رفت.) و در آيهاي ديگر داريم: ادعوا ربكم تضرعاً و خفيه انه لايحبُّ المعتدين و لاتفسدوا في الارض... سوره اعراف / 53 (پروردگار خود را از سوي زاري و از روي پنهاني بخوانيد كه نشانه اخلاص است و نياز.)
2ـ اخلاص، پاكسازي دل از كينه
قلب آلوده به كينه دائماً در پي انتقام بوده و هيچگاه صفا و نورانيت براي آن حاصل نميكرده كه بتواند با قاضي الحاجات ارتباط برقرار ساخته و راز و نياز كند. بنابراين خداي تعالي ميفرمايد: واليغموا وليصفحوا الا تحبون ان يغفر الله لكم سوره نصر / 22. اگر در پي رحمت و طلب آمرزش از پروردگار خود هستيد بايد از بديهايي كه از مردم، نسبت به شما صدور يافته بگذريد تا خدا هم از بديهاي شما بگذرد و شما را بيامرزد. هو الحي لاالهالا هو فادعوه مخلصين له الدين . سوره مؤمن / 65 او زنده است و داراي حيات مطلق و متكي به غير نيست. همه موجودات جهان حيات موقت دارند. هرچه غير اوست فاني ميشود پس بايد كسي را پرستيد كه فناناپذير است. هيچ معبودي جز او وجود ندارد. بنابراين او را از روي اخلاص بايد خواند. چنانكه مي فرمايد: فادعوا الله مخلصين له الدين و لو كره الكافرون سورهي مومن / 14 (خدا را بخوانيد و دين خود را خالص كنيد اگرچه كافران خوش ندارند.) وادعوه مخلصين له الدين كما بدأ كم تعودون.... سوره اعراف / 29 (و او را بخوانيد و دين و آيين خود را خالص و مخصوص او گردانيد. همانگونه كه در آغاز شما را آفريد بار ديگر همانگونه در روز رستاخيز باز ميگرديد.) وادعوا ربي عسي الا اكون بدعاء ربي شقياً . سوره مريم / 48. (ميخوانيم پروردگار خود را و اميدوارم كه چون او را بخوانم ، مرا از درگاه لطفش محروم نگرداند.) آنچه در اينجا مهم است، نيت صادقانه است كه عبارت است از قصد جدي به چيزي كه اگر چيزي را طلب مي كند واقعاً بخواهد؛ يعني با نيتي درست و دلي پاك و خالي از شك از درگاه ربوبيت تقاضا كند؛ چون دعاي خالص و صادقانه هر مشكلي را آسان ميسازد.
3ـ بازگشت واقعي
آيا بنده آلودهاي كه مي خواهد با خداي خود ارتباط برقرار كند و اميد اجابت هم دارد نميانديشد كه با چه زباني او را مي خواند؟ با زباني غيبتگر، دروغ پرداز، فحاش و ... و با كدام دل ميخواهد به او توجه كند؟ پس كسي كه اراده دارد از او مسئلت كند نخست بايد از گناه در آمده خود را به آب توبه شستشو دهد سپس كسي كه اراده دارد سپس با جاني پاكيزه و روحي با صفا و دلي پر از مهر و عشق او را بخواند. خداي تعالي به طور عموم به بندگان خود امر ميفرمايد كه خود را از آلودگي پاك ساخته از گناهان بازگشت نمايند تا رستگار گردند وتوبوا الي الله جميعا ايها المومنون لعلكم تفلحون، سوره نور / 21 كه اين موضوع به قدري اهميت دارد كه در 164 آيه با مراجعه به كشف الآيات ديدم كه حق سبحانه و تعالي از آن سخن گفته است كه در حال ذكر آنها نيست. اين نكته هم بر كسي پوشيده نيست كه استغفار غير از توبه است. توبه، يعني بازگشت از گناه، ولي استغفار طلب آمرزش و نوعي ذكر است. در قرآن، خداوند در آيات بسياري نخست امر به استغفار نموده سپس فرمان توبه و بازگشت را داده است؛ مانند اين آيه واستغفروا ربكم ثم توبوا اليه از سوره هود / 92 اين معنا در سه آيه 3 و 54 و 64 از همين سوره نيز آمده است و ميفرمايد: يا ايها الذين امنوا التقوا الله و قولوا قولاً سديداً سوره احزاب / 70 (اي كساني كه به خدا گرويدهايد بترسيد از پروردگار در ارتكاب گناهان و بگوئيد گفتاري استوار كه خشنودي خدا در آن باشد.)
4ـ داشتن بيم و اميد
در هنگام دعا، انسان بايد در حالتي ميان بيم و اميد باشد و به استجابت سريع دعاي خود مطمئن نباشد چنانكه نبايد از رحمت خدا نااميد باشد. در سوره يونس اين آيه را ميخوانيم: /89 قال قد اجيبت دعوتكما فاستقيما و لا تتبعان سبيل الذين لا يعلمون (گفت دعاي شما دو تن اجابت شد پس به راه راست باشيد و از راه نادانان پيروي نكنيد.) خطاب به موسي و هارون است و منظور آن است كه آنگاه كه خدا را خواندي و او دعايت را استجابت كرد به سوي اين و آن نبايد بروي و بايد از خدا آرزو خواهي و بر راه راست پايدار ماني و تسليم فشارها نگردي. به نااميدي از اين در مرو اميد اينجاست فزونتــر از عدد قفلهـا، كليـد اينجاسـت و اذا سألك عبادي عني فاني قريب، اجيب دعوة الداع ... سوره بقره / 182 (اي پيغمبر ما هرگاه بندگان من از تو سئوال نمايند كه در هنگام دعا با آنها چگونه رفتار ميكنم بگو به ايشان نزديكم و هرگاه مرا بخوانند دعاي آنها را اجابت ميكنم...) وادعوه خوفا و طمعاً. سوره اعراف / 54. (دعا بايد توام با ترس و اميد باشد نه آنچنان اميدي كه گمان كنيد هيچ نقطه تاريكي در زندگي شما نيست و نه آنچنان مأيوس كه خود را شايسته عفو خدا و اجابت دعا ندانيد كه اين يأس خاموش كننده همه كوششهاست.) وادعوه خوفا و طمعا ان رحمت الله قريب من المحسنين (خدا را با بيم و اميد بخوانيد؛ يعني بيم از مسئوليتها و اميد به رحمت پروردگار. نيكي كنيد)؛ زيرا رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است. دعا خود پديد آورندهي حالت بيم و اميد در باطن، زنده كننده روح، نيروبخش انديشه و مولد مهر و عطوفت نسبت به همنوعان و محرك دروني شخص به انجام اوامر الهي است.
5ـ طهارت به وضو و غسل
شست و شويي كن وانگه به خرابات خرام تـا نگـردد ز تو اين ديــر خـراب آلـوده ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين. سوره بقره / 222 (همانا خدا دوست ميدارد توبه كنندگان را كه آلودگيهاي باطني خود را تميز كردنند و دوست ميدارد پاكيزگان را كه از پليديهاي ظاهري خود را شست و شو دهند.) پاكيزگي به قدري مورد اهميت بوده كه حق سبحانه به پيامبر گرامي خود ميفرمايد: هرگاه بخواهي در درگاه ما بايستي لباس خود را با آب شستشو ده آنگاه با ما مناجات كن و و فثيابك وظهر (جامهات را با آب شستشو ده)، سوره مدثر / 4 خداي تعالي مردم قبيله قبا را به صفت پاكيزگي ستوده و به همين جهت دوستي خود را نسبت به آنها اعلام ميفرمايد: فيه رجال يحبون ان يتطهروا والله يحب المطهرين سوره توبه / 109 (در قبا مرداني ميباشند كه دوست ميدارند كه از پليديها خود را پاك سازند و خدا پاكيزگان را دوست مي دارد. ) در مجمع البيان از پيغمبر (صلي الله عليه و اله) روايت كرده، آن حضرت به اهل قبا فرمود: شما در وقت طهارت، با چه چيز خود را پاكيزه ميسازيد كه حق تعالي شما را ستوده است!؟ عرض كردند با آب خود را شستشو مي دهيم. حضرت فرمود: دربارهشما نازل شده والله يحب المتطهرين كه اين بيان در ذيل آيه 109 سوره توبه بيان شده است. ضمناً كلمه طهر در مجمع البيان آمده است كه ممكن است به اين آيه استدلال شور كه طهارت در تمام حالات مستحب است چه آنكه مدح كردن خداي تعالي آنان را و اظهار دوستي با آنها و تأكيد اراده آنها را با لفظ مبالغه حكايت از تكرار طهارت (غسل يا وضو يا تيمم) و عوام حصول اين صفت دارد.
فصل سوم : آداب و مقادنات حال نيايش
1ـ نيايش در پنهاني
عن علي (عليه السلام) : من ذكر الله عزوجل فقد ذكر الله كثيراً ان المنافقين كانوا يذكرون الله علانيه و لا يذكرونه من السر. فقال الله عزوجل يراوون الناس و لايذكرون الله الا قليلاً سوره نساء / 142 (فرموده : هر كس خداي عزوجل را در نهان ياد كند. ذكر خدا را بسيار كرده؛ زيرا منافقان را اين شيوه بود كه آشكارا پيش مسلمانان ذكر خدا ميكردند. سپس خدا فرمود: خودنمايي كنند و به مردم و ياد نكنند خدا را جز اندكي كامن، ج 4، ص 262. خداوند ميفرمايد: هو الحي الا هو فادعوه مخلصين له الدين... سوره مومن / 67 در تفسير صافي ذيل آيه فمن كان يرجوا لقاء ربه فليعمل عملاً صالحاً و لايشرك بعباده ربه احداً هر كس پاداش پروردگار خود را اميدوار است بايد كار شايسته انجام دهد و در پرستش پروردگار خود ديگري را به ريا و مسئله شريك نگرداند. سوره كهف / 110 آمده از پيامبر تفسير اين آيه را خواستند فرمودند: هركس هر عملي را كه خداوند امر فرموده، انجام دهد درحاليكه نيتش اين باشد كه ديگران آگاه گردند و نظرش مردم باشد، مشرك است و خدا عمل ريا كننده را نميپذيرد. شخصي دعا را با صداي بلند مي خواند به او گفتند همچون زكريا باش كه حق توصيف ميفرمايد: اذ نادي ربه نداءً خفياً سوره مريم / 2 چون بيشتر متون دعاها خواستههايي است كه دعا كننده براي دنيا و آخرت ميطلبد لذا اخلاصي كه خدا مي فرمايد: ...و ما امروا الا ليعبدو الله مخلصين له الدين... سوره بينه / 4 آنچنان كه گفته اند در مقام دعا نميتوان مدعي شد؛ زيرا كه معناي واقعي اخلاص فراتر از اين است كه گفته شد و ميفرمايد زيانكارترين مردم آنانند كه ضايع گشت. شتافتن آنها به عملهاي نيكو نما و آنان ميپندارند كه كار نيكو ميكنند. سوره كهف / 104
2ـ انابه
جز الف قامتش در دل درويش نيست خانه دل تنگناسـت، جاي يكي بيش نيست انابه ، يعني با خدا شدن. اين كلمه زيبا و پرمعنا در آيات كريمه و دعاهاي ماثوره زياد استعمال شده كه بايد دعا كننده داراي اين صفت باشد. 1ـ واذا مس الناس خبرٌ دعوا ربهم منيبين اليه ... سوره روم / 45 (و چون به آدميان سختي و درماندگي بر سر پروردگار خود را بخوانند در حاليكه بازگشتشان به سوي او باشند...) 2ـ و اذا مس الانسان ضرٌ دعا ربَّه منيبا اليه ... سوره زمر / 11 3ـ خداي تعالي انابه را از خصايص خليل خود شمرده ميفرمايد ان ابراهيم لحليم اوراهٌ منيب سوره هود / 77 (همانا ابراهيم بردبار و تأسف خورنده از گناه بندگان و رجوع كننده به حضرت حق بود. ) 4ـ و نيز خداي تعالي در داستانهايي كه در امتحان پيامبران خود حضرت داود و سليمان آورده آنان را چنين توصيف ميفرمايد كه بعد از امتحان به مرتبه انابه نايل گشتند. ...وظنَّ داوود إنما فتناه فاستغفر ربّه و خرَّ راكعا و اناب ... سوره ص / 48 5ـ ... و لقد فتنا سليمان و القينا علي كرسيه جسد اثم اناب... سوره ص / 49 و انابه معنايي چهارگانه دارد: 1ـ آنكه به باطن و قلب ارتباط دارد. من خشي الرحمن بالغيب و جاء بقلبٍ منيب سوره ق / 32 2ـآنكه به زبان و گفتار مربوط است و ما يتذكر الا من ينيب سوره مؤمن / 13 3ـ به وسيله تزكيه و تخليه حاصل ميشود. الله يجتبي اليه من يشاء و يهدي اليه من ينيب سوره شوري / 12 4ـ به وسيله تجليه و تحليه به دست مي آيد.
3ـ اميد به فضل و رحمت
نيايشگر بايد ايمان داشته باشد كه از جانب ذات مقدس حق هيچگونه مانعي از فيض در كار نميباشد. بنابراين اين شرط براي دعا از تمامي آداب مهمتر است. خداي تعالي ميفرمايد: وادعوا خوفا و طمعا انّ رحمه الله قريب من المحسنين سوره اعراف / 54 و در وصف پيامبران خود ميفرمايد: و يدعوننا رغبا و رهباً سوره انبياء / 90 همه پيامبران ميخواندهاند ما را از سوي رغبت و رجاء و ترسيدن از عقوبت ما. و در وصف بندگان صالح خود ميفرمايد: تتجا في جنوبهم عن المضاجع يدعون ربهم خوفا و طمعاً (بندگان شايسته از بستر گرم پهلو تهي ساخته از بيم خشم خدا و اميد به خشنودي او به راز و نياز ميپردازند.) (سجده / 16 . معذ بن جبل از پيغمبر (ص) روايت كرده كه اين آيه در شأن شب زنده داران است.) با اين مقدمات كسي نبايد دعا را ترك كند به واسطة اين كه خود را گناهكار مي داند چه آنكه خداي تعالي دعاي بدترين مخلوقات كه ابليس باشد اجابت فرمود آنگاه كه گفت رب فانظرني الي يوم يبعثون سوره الحجر / 36 (خدايا مرا تا روز قيامت مهلت ده.) پس سزاوار آن است كه مؤمن در خواندن دعاها كوشش كرده و نااميد از رحمت واسعه خدا نباشد؛ زيرا كريمي را مي خواند كه خود به پيامبرش ميفرمايد: و اما السائل فلا تنهر (درويشان سئوال كننده را محروم نساز و زجر نكن). سوره الضحي / 10 در خاتمه بايد دانست معني رجاء در اين مقام عبارت است از مطلوبي كه متوقع باشد كه در آينده به آن برسد و اين معني مشتمل بر فوايد بسياري است. از جمله آنكه به خدا حسن ظن خواهد داشت و به مغفرت و عفو او اميدوار خواهد بود و خدا آنان را اين چنين توصيف مينمايد: اولئك يرجون رحمة الله سوره بقره / 63. و از پيروان شيطان نخواهند بود كه لاييأسن من روح الله الا القوم الكافرون سوره يوسف / 87 لازم است كه خوف و رجاء ملازم بودنش با عبارت و بندگي است كه ميفرمايد: فمن كان يرجوا لقاء ربه فليعمل عملاً صالحاً سوره كهف / 110 كسي كه اميد دارد به لقاء الطاف پروردگار خود برسد، بايد اعمال شايسته بياورد. و رجاء ما بر حسب امر خود مولاست كه ميفرمايد : لاتقنطوا من رحمة الله سوره زمر / 54. (از رحمت خدا مأيوس نباشيد.)
4ـ بيم از عذاب و عقاب خدا
خوف و خشيت بر حسب لغت هرچند به يك معناست ليكن اهل سلوك بين اين دو فرق ميگذارند، خشيت را به دانشمندان نسبت مي دهند و ميگويند براي خوف سه مرتبه است. اول ـ خوف از عقوبت بر نافرمانيه و شامل عامه مردم با ايمان است. يخافون سوء العذاب سوره رعد/ 21 دوم ـ خوف از اينكه مبادا از درگاه حق رانده شوند يخافون ربهم من فوقهم و يعفلون ما يؤمرون سوره نحل / 52. كه بيشتر براي خواص و عرفا مصداق دارد. سوم ـ خوف اولياء است رجال لاتلهيهم تجارة و لابيع عن ذكر الله ... سوره نور / 37. (مرداني كه پيوسته در اطاعت پروردگارند باز نميدارد ايشان را داد و ستد از ياد خدا و بپا داشتن نماز و انفاق مال بيمناكند از روزي كه در آن روز دلها در هوش و ديدهها به هر طرف نگران شود كه پرندهشان از كدام طرف آيد.) و نيز ميفرمايد: يوفون بالنذر و يحافون يوماً كان شره مستطيراً سوره دهر / 7 (بندگان نيكوكار وفا مي نمايند به نذرهاي خود و بيمناكند از روزي كه محنت آن آشكار است.) نزديكـــان را بيـش بـود حيرانــي كه ايشان دانند سياست سلطاني
5ـ خواندن خدا به اسماء حسني
حق سبحانه و تعالي در كلام مقدس خود در چند مورد يادآور شده كه از براي او نامهاي نيكو و مؤثري ميباشد و دستور فرموده كه او را به اين نامها بخوانند پاره اي از آن آيات اينهاست. 1ـ ولله الاسماء الحسني فادعوه بها ... سوره اعراف / 179 (از براي خدا نامهاي نيكويي مي باشد، پس او را به اين نامها بخوانيد...) 2ـ قل ادعوا الله او ادعوا لرحمن ايا ما تدعوا فله الاسماء الحسني... سوره اسراء / 110 (بگو: چه خداي را بخوانيد و چه رحمن را هر كدام را كه بخوانيد خوب است چه آنكه تمام نامهاي او نيكو مي باشد...) 3ـ الله لا اله الا هو السماء الحسني... سورة طه / 7 (خداي به حق اوست و نيست سزاوار پرستش مگر او، مر او راست نامهاي نيكو ...) 4ـ هو الله الخالق الباري المصور له الاسماء الحسني سوره حشر / 24 ( اوست خدايي كه آفريننده همه مخلوقات است و ظاهر سازنده آنها از عدم و بخشنده تمام صورتها و مر او راست نامهاي نيكو... پيامبر (ص) فرموده اند: براي خداي عزوجل (99 نام) است هر كس خدا را به آن نامها بخواند، البته ميشود و هر كه آن نامها را احصا كند، بهشت جايگاه اوست.
فصل چهارم : فوايد و آثار دعا
1ـ دعا سلاح مومن است
گاهي انسان به كارهاي نيك خود اعتماد مي كند و بدانها فريفته مي شود و به خطا خود را به خدا نزديكترين كس ميشمارد و سزاوار پاداشي كامل مي بيند، اما ميبينيم ممكن است همه اين كارهاي نيك هم سنگ يك گناه عمدي باشد. نبايد به كارهاي خود مغرور شويم و در ارتباطمان با خداوند در اين باره ميفرمايد: قل ما يعبَؤا بكم ربي لولا دعاؤكم... سوره فرقان / 77 (بگو اگر دعاي شما نبود خداي من چه اعتنايي به شما مي كرد.) به جز خداوند كسي تا در به دفع بلا نيست و از اينرو ميفرمايد: و ان يمسسك الله بضرٍ فلا كاشف له الا هو و ان يدرك بخيرٍ فلا رادّ لفضله سوره يونس / 107 (و اگر خدا ضرر و زياني به تو رساند، جز او كسي نتواند آن را دفع كند و اگر خدا ضرر و زياني به تو رساند، جز او كسي نتواند آن را دفع كند و اگر خير و نيكي براي تو خواهد فضل و احسان او را جلوگيري نيست) و نيز ميفرمايد: ان ينصركم الله فلا غالب لكم و ان يخذلكم فمن ذالذي ينصركم... سوره آل عمران/ 160 (اگر شما را خدا ياري كند، كسي بر شما غلبه و تسلط نيابد و اگر خوارتان گرداند، كيست كه بعد از او بتواند شما را ياري كند؟ و مومنان بايد بر خدا توكل كنند.)
2ـ زياني در دعا نيست
امام صادق (ع) از پدرشان نقل مي كند كه امام علي (ع) فرمود: چهار چيز براي انسان هست كه بر ضد او نيست، يعني براي مصلحت انسان است. ايمان، شكر، استغفار و دعا؛ زيرا خداوند ميفرمايد: مايفعل الله بعذابكم ان شكرتم و آمنتم (اگر شما شكر كنيد و ايمان آوريد، خدا چه غرضي دارد كه عذابتان كند.) و استغفار زيرا مي فرمايد: و ما كان الله ليعذبهم و انت فيهم و ما كان الله معذبهم و هم يستغفرون (خداوند آنها را در حاليكه تو در ميان ايشان هستي و آنان آمرزش بطلبند، عذاب نميكند و دعا زيرا ميفرمايد: قل ما يعبؤا بكم ربي لولا دعاؤكم (بگو خداوند من اگر دعاي شما نبود به شما اعتنا نميكرد.) سپس شكر، ايمان، استغفار و دعاها امري هستند كه مصلحتهاي انسان را تثبيت مي كنند و ضد مصالح او نيستند.(بحار الانوار، ج 93، ص 291)
3ـ دفع نگراني با نيايش
ارتباط و نيايش با خداوند از لوازم تفكيك ناپذير ايمان به پروردگار است. بر اين اساس نيايش و دعا يكي از راههاي مؤثر درمان نگراني و اضطراب خاطر مي باشد؛ زيرا انسان هيچگاه خود را تنها و بيپناه نمييابد. پس اگر روان و دل ما به پشتوانه خلل ناپذيري متكي باشد، در تندباد حوادث متزلزل نميشود. مومن معتقد است كه خداوند در دل مومنين آرامش پديد ميآورد تا بر ايمان او بيفزايد: هو الذي انزل السكينه في قلوب المؤمنين ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم سوره فتح / 4 و در آيه ديگر خداوند رمز اطمينان و آرامش روح را براي مومنين متذكر ميشود و ميفرمايد: الذين امنوا و تطمئن قلوبهم بذكر الله الا بذكر اله تطمئن القلوب سوره رعد / 28 اين آيه به عنوان يك اصل جاويدان و فراگيرنده ميفرمايد: آگاه باشيد كه با ياد خدا دلها آرام ميگيرد. بنابراين همينطور كه ياد خدا آرامش بخش دلهاست. فراموش كردن او مايه اضطراب و ترس و نگراني است. درآيه ديگر مي فرمايد: كسي كه از ياد من سوي روي گردان شود، زندگي سخت و ناگواري خواهد داشت و نور قيامت او را نابينا محشور مينماييم. ومن لعرض عن ذكري فانّ له عيشه ضنكاً و نحشره يوم القيامه اعمي سوره طه/ 124
4ـ اثر تربيتي دعا
فاذكروني إذكركم... (مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم.) سوره بقره / 152 بديهي است جمله به ياد من باشيد تا به ياد شما باشم اشاره به يك اصل تربيتي و تكويني است كه سرچشمه تمام خوبيها و نيكيهاست و به اين وسيله انسان روح و جان خود را پاك و روشن ميسازد و خود را آماده پذيرش رحمت بينهايت پروردگار مينمايد. در رابطه با يادآوري ذكر خدا امام فخر رازي در تفسير كبير خود اين موضوع را در ده موضوع خلاصه كرده است. 1ـ مرا به اطاعت ياد كنيد تا شما را به رحمتم ياد كنم. شاهد اين بيان: واطيعوا الله و الرسول لعلكم ترحمون سوره آل عمران / 132. 2ـ مرا به دعا ياد كنيد تا شما را به اجابت ياد كنم. شاهد اين بيان: ادعوني استجب لكم سوره مومن / 60 3ـ مرا به ثنا و طاعت ياد كنيد تا شما را به ثنا و نعمت ياد كنم. 4ـ مرا در دنيا ياد كنيد تا شما را در جهان ديگر ياد كنم. 5ـ مرا در خلوتگاه ياد كنيد تا شما را در جمع ياد كنم. 6ـ مرا به هنگام وفور و نعمت ياد كنيد تا شما را در سختيها ياد كنم. 7ـ مرا به عبادت ياد كنيد تا شما را به كمك ياد كنم. اياك نعبد و اياك نستعين 8ـ مرا به مجاهدت ياد كنيد تا شما را به هدايت ياد كنم و شاهد اين بيان. والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و ان الله لمح المحسنين سوره عنكبوت / 69 9ـ مرا به صدق و اخلاص ياد كنيد تا شما را به اخلاص و مزيد اختصاص ياد كنم. 10ـ چنانچه مرا به ربوبيت ياد كنيد شما را به رحمت ياد ميكنم.
5ـ افزايش روزي به دنبال هدف
پروردگارا! روزگارم را در آنچه براي آن مرا آفريدي مصروف دار، از غير خود مرا بينياز ساز و درهاي روزي خود را به روي من بگشاي و به نگاه كردن به حسرت در مال و ثروت و مقام و شكوه توانگران دچارم مكن. اي معبود من، گرفتار غرورم مساز و بر بندگي خود رامم كن و عبادتم را به سبب خودپسندي تباه منماي و خير را براي مردم به دستم روان كن و كار نيكم را به منت نهادن باطل مگردان. در اينجا امام سجاد (ع) ما را متوجه هدف آفرينش انسان مي نمايد كه اگر آفرينش هدف نداشت دست و پنجه نرم كردن با مشكلات معنايي نداشت؛ همچنانكه قرآن كراراً به اين موضوع اشاره ميكند: و ما خلقنا السماء والارض و ما بينهما لاعبين سوره انبياء / 16 و ما خلقنا السموات و الارض و بينهما لاعبين سوره دخان / 38 و آسمانها و زمين و آنچه بين آنهاست را براي بازي نيافريدم. بنابراين انساني كه از هدف آفرينش خود آگاهي يافت، وقت خود را با بيهوده كاري به بطالت نمي گذراند و پس از آن هنگامي كه خود را از غير خدا بينياز دانست و به جز او نيازش را پيش كسي نبرد، درهاي روزي به سويش گشوده مي شود و هيچگاه حسرت مال و ثروت توانگران را نخواهد خورد.
6ـ تثبيت عقايد
دعا، عقايد را در قلب انسان تثبيت مي كند. هر مسلماني مومن شمرده نميشود؛ زيرا ايمان مرحلهاي از اسلام است و قرآن شرطهائي براي آن دارد: انّما المومنون الذين اذا ذكر الله وجلت قلوبهم و ... سوره انفال / 21 (مومنان كساني هستند كه هرگاه خدا ذكر شود دلهاي اينان بيمناك ميگردد و هرگاه آيات او بر آنان خوانده شود ايمانش ميافزايد و بر خداوندشان توكل مي نمايند.) قد افلح المومنون الذين هم في صلاتهم خاشعون... سوره مومن / 5-1 (مومنان رستگار شدند، آنان كه در نمازشان خاشعند و آنان كه از بيهودگي روي گردانند و آنان كه زكات ميدهند و آنان كه نگهدار فرحهاي هود هستند.) اين از راه دعا و محتواي دعا كه معمولاً تسبيح، تنزيه و ستايش خداست، ممكن ميباشد و سپس دعا به درود فرستادن بر پيامبر و ذكر و ثناي او و بيان صفات پسنديده و ستوده آن حضرت ميرسد، اين كار ايمان تو را به پيامبر عميقتر از قبل مي كند. پس به سبب آن پيامبر (ص) را دوست مي داري و به رسالتش ايمان ميآوري. دعا همچنين عامل تزكيه و تكامل آگاهي و نگرش انسان و اصلاح اهداف او در زندگي ميباشد. به پاكسازي نفس در جهت اصلاح اخلاق و آداب انسان برميخيزد و انسان را به اعمال صالحي چون نماز و روزه و حج و زكات و ... دعوت مي نمايد.
فصل پنجم : در باب استجابت دعا
1ـ هر كه توفيق يابد دعايش مستجاب ميشود
در اين درگاه سعي هيچكس ضايع نميگردد به قـدر آنچـه فرمـــان بـري فرمانــروا گـردي آيات كريمهاي در قرآن ميباشد كه بندگان با ايمان را به استجابت دعاي خود از جهات چندي معتقد و اميدوار ميسازد: 1ـ حق سبحانه و تعالي اجابت دعاي شخص نيازمند و مضطر را از صفات خود شمرده و ميفرمايند: امن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء... سوره نمل / 61 (آيا آن كيست كه دعاي بيچارگان مضطر را به اجابت ميرساند و غم و رنج آنان را بر طرف ميسازد.) 2ـ خداي عزوجل، بندگان خود را در موارد متعدد، وعده تفضل و كرم فرموده است، مثل اين آيات والله يعدكم مغفرة منه و فضلاً سوره بقره / 271 (و خداوند به شما وعده آمرزش و احسان مي دهد و خدا را رحمت بيمنتهاست.) و يستجيب الذين آمنوا و عموا الصالحات و يزيدهم من فضله سوره شوري / 25 (و دعاي آنان را كه به خدا ايمان آورده و نيكوكار باشند، مستجاب ميگرداند و از فضل و كرم بر ثواب انها ميافزايد ) والله ذو الفضل العظيم( و خدا داراي فضل و رحمت بيپايان است. سوره حديد / 28 3ـ بندگاني كه او را بخوانند بدون استثناء به صراحت وعده اجابت داده شده اند. صريحترين و پرمعناترين آيه در اين مورد، اين آيه كريمه است: واذا سألك عبادي عني فاني قريب اجيب دعوه الداع اذا دعان فليستجيبوا لي و ليومنوا بي لعلهم يرشدون سوره بقره / 186 (و هرگاه بندگانم از دوري و نزديكي من و از رفتار من با آنان از تو بپرسند من به آنها نزديك ميباشم و هر كه مرا خواند دعاي او را اجابت ميكنم پس بايد مرا بخوانند و بر ايمان به من ثابت باشند تا به سعادت رهبري گردند.) علامه طباطبائي و بعضي ديگر از مفسرين فرمودهاند كه اين آيه موضوع دعا را با لطيفترين اسلوب بيان ساخته و داراي نكات دقيقي است كه اهميت مطلب را ميرساند! 1ـ پايه سخن بر گويندگي ذات اقدس حق، به طور متكلم وحدة آمده، نه ضمير غائب و اين دلالت بر كمال عنايت دارد. 2ـ به جاي كلمه ناس لفظ عباد انتخاب شده و اين غايب رأفت را ميرساند. 3ـ عباد را اضافه به خود نموده و اين لطيفتر از تمام نكات است. 4ـ اقتضاي كلام اين بود كه گفته شود: إذا سئلك عبادي عني، فقل انه قريب ولي واسطه حذف شده، فاني قريب آمده است و با إن تأكيد شده است. 5ـ خداي سبحان، خود را نزديك به بندگانش عرفي فرموده است. 6ـموضوع قرب با وصف قريب آمده نه با فعل تا دلالت بر دوام ثبوت داشته باشد. 7ـ وعده اجابت به جمله اذا دعان يعني در صورتي كه مرا بخوانيد ميرساند كه اجابت بدون هر شرط و قيدي ميباشد و فاء براي تعقيب است كه اجابت بلافاصله است. 8ـ خبر اين اجابت را موقوف به ابلاغ رسول نفرموده است. 9ـ اجابت با صيغه مبالغه ذكر شده تا دلالت بر تجدد و استمرار كند. 10ـ فلسيتجيبوا اشاره به اين است كه بايد دعا تكرار گشته و پيوسته اصرار در طالب شود تا نتيجه به دست آيد. 11ـ طلب اجابت بايد با ايمان و يقين توأم باشد. 12ـ ثمره دعا و طلب اجابت، ارث دو هدايت واقعي معرفي شده است. 13ـ از مجموع آيه استفاده ميشود كه راز و نياز بين خواننده دعا و خدا بايد بلاواسطه باشد و جاي موجود ديگري نيست. (به تلفيق از الميزان و تفسير مولوي ذيل ايه 186 بقره)
2ـ اقسام استجابت دعا
بكوش اندر دعا تا ميتواني چو گاه استجابــت را نداني استجابت دعا به سه قسم ميشود كه در زير توضيحاتي با استناد بهآيات قرآن در اين باب مي دهيم: قسم اول: اجابت مصلحت نباشد: براي اين است كه دعاكننده چه بسا حوايجي را از خداوند ميخواهد كه از عقوبت آنها آگاهي ندارد، ليكن خداوند عليم به واسطه علمي به سرانجام كارها دارد. صلاح فعلي او را در عدم اجابت ميداند و ميفرمايد: و لو يعجل الله للنااس الشر استعجالهم بالخير لقضي اليهم اجلهم سوره يونس / 12 (اگر ما دعاي يد ايشان را به زودي مستجاب كنيم؛ چنانكه دعاي خير ايشان را مستجاب ميكنيم. ايشان روز هلاك شوند.) كاملاً روشن است كه ما علم به آينده نداريم و هم صلاح و خير خود را كاملاً نميدانيم. لذا بسيار شده كه امري را طلب كرده چون به عواقب آن ميرسيم، نادم ميشويم و بر اين نكته خداي تعالي قول صريح دارند. وعسي ان تكرهوا شيئاً و هو خير لكم و عسي ان تحبوا شيئاً و هو شر لكم والله يعلم و انتم لاتعلمون سوره بقره / 213 قسم دوم: كه مصلحت در تعجيل اجابت باشد، گو اينكه بعد از دعا كردن، مطلوب به زودي حاصل ميگردد، لكن دعا كننده نبايد طلب تعجيل كند، بلكه آنچه خير است بايد از خداوند بخواهد در دعاي نور هفدهم ماه رمضان آمده: بار خدايا! از تو ميخواهم آنچه خير من در تعجيل آن باشد برايم تعجيل فرمايي و آنچه خير من در تأخير آن است، برايم تأخير شود. قسم سوم ـ كه مصلحت در تأخير اجابت باشد: امام صادق (ع) ميفرمايند: خداوند به موسي و هارون گفت: قد اجيبت دعوتكما (همانا اجابت نمودم دعاي شما هر دو را.) سوره يونس / 89 و ميان دعا و غرق شدن فرعون چهل سال فاصله بود. دعاهاي حضرت خليل الرحمن هم درباره شهر مكه و فرزندان خود، پس از چندين قرن مستجاب شد. واذ قال ابراهيم ربّ اجعل هذا البلد امناً واجنبني و بني ان نعبد الاصنام ابراهيم / 38 و ياد آور چون ابراهيم در مناجات خود گفت: اي پروردگار من! اين شهر مكه را از خوفها و مكار روزگار ايمن گردان و مرا و فرزندان صلبي مرا از آنكه بتان را ستايش كنيم، دور ساز. بلي، اين دعاها درباره مكه و بعضي از احفاروي پس از قرنهاي متمادي به اجابت رسيد و تأخير در اجابت بسا كه از جهت بزرگي منزلت دعا كننده در نزد خداي تعالي را بالا برد چه آنكه خداوند شنيدن آواز برخي از بندگان را دوست ميدارد.
3ـ وسعت رحمت حق بيش از تصور ماست
لطف خدا بيشتر از جرم ماست نكته سربستـه چه داني؟ خموش ذات اقدس اوست كه رحمتش بر خشمش پيشي گرفته سبقت رحمته غضبه بلكه رحمت را بر خود ثبت فرموده: كتب ربكم علي نفسه الرحمته سوره انعام / 54 لذا نخستين خطابش به حضرت آدم كلمه رحمت بوده، آنگاه كه روح در او ديده شد، عطسه زد و گفت: الحمد لله رب العالمين از مصدر جلالت ندا رسيد: برحمتك الله آدم. مهمتر از همه اين است كه خداوند رحيم، واژة رحمت را به تنهايي جدا از اسماء حسني ديگرش مانند: رئوف، عطوف، لطيف و امثال اينها كه مترادف با رحمت ميباشد در كتاب مقدس خود 170 بار تكرار فرموده كه 56 مورد آزمون در آيات مختلفي است كه نزول يافته و 114 مورد ديگر در بسم الله الرحمن الرحيم است. به خلاف واژه غضب كه ماده آن در 23 مورد بيشتر نيامده و در تمام موارد آن هم به ذات حق نسبت داده نشده، بلكه برخي موارد در حكايت از حال مخلوق و رفتار آنها با يكديگر بيان شده است. اي بنده اگر جرم كنيدل به عطا ده خوشباش كه الله لطيف بعباده(اشاره به سوره شوري/18) رحمت به معناي بخششي است كه بدون غرض و نظر باشد از اينرو بخششهاي مخلوق را رحمت نگويند چه آنكه آلوده با اغراض است! مانند ثواب اخروي يا شهرت يا دفع بلا. ولي رحمتهاي خدا بدون غرض ميباشد و اقتضاي ذات اقدسش است. جالب است بيان كنيم نخستين آيهاي كه به حضرت ختمي مرتبت فرود آمد آيه رحمت بود و آن بسم الله الرحمن الرحيم است كه 114 بار اين آيه به طور مستقل نزول يافته و داراي 19 حرف ميباشد كه در مقابل 19 زبانيه جهنم (عليها تسعة عشر، سوره مدثر/30) آمده است. هر كه اين آيه را تلاوت كند سلاح و جوشني براي او از هر خطر و نگهدارنده وي از هر پيشامد ناگوار باشد و در وسعت رحمت الهيه همين بس كه خداي تعالي در كلام خود ميفرمايد: و رحمتي وسعت كل شيء رحمت و مهرباني من فراگير همه چيز ميباشد. سوره اعراف / 155 نتيجه: چون دامنه وسعت رحمت باري تعالي لايتناهي است پس بهتر است كه سخن را كوتاه كرده، اين قسمت را با آياتي چند به عنوان نمونه خاتمه دهيم. ان الله بالناس رئوف رحيم(بقره / 138. حج / 64) ان ربكم لرئوف رحيم (سوره نمل / 7) و كان بالمؤمنين رحيما (سوره احزاب / 42) الا ان الله هو الغفور الرحيم (سوره شوري / 3)
4ـ از بليات و گرفتاريها نبايد به مخلوق شكايت كرد.
اگر بسوزدت اي دل زدرد ناله مكن دم از محبت او ميزن و با درد بساز شكايت به غير نمودن و توسل به اين و آن جستن، بر شدايد و گرفتاريها خواهد افزود؛ چنانكه حضرت يوسف (ع) در زندان، چونخواب دو نفر زنداني را تعبير فرمود به يكي از آنها كه به منصب شاياني ميرسيد، سفارش كرد كه از وي نزد ملك ياد كند، اما علاوه بر اينكه يوسف از ياد او محو شد، هفت سال ديگر هم بر مدت زنداني او افزوده گشت فلبث في السجن بضع سنين يوسف / 42 و اما شكايت به سوي خدا بردن، مقدمه فرج و رستگاري و بسيار پسنديده و طريقه انبياء و اولياست. آنگاه كه زندان يعقوب پدر را بر برقراري در فراق يوسف، ملامت نموده، گفتند كه پيوسته تو ياد يوسف ميكني تا بيمار گشته هلاك شوي قالوا تالله تفتوا تذكر يوسف حتي تكون حرضا او تكون من الهالكن سوره يوسف / 85 يعقوب در پاسخ آنها گفت: شكايت اندوه خود را به خدا كرده و مي كنم، نه به ديگري غير از خداي خود قال انما اشكوا بثي و خرني الي الله و اعلم من الله مالا تعلمون سوره يوسف / 86 و نيز از كساني كه به خداي تعالي شكوه كرده و مورد ستايش پروردگار قرار گرفته است، جناب ايوب ميباشد و ايوب اذ نادي ربه اني مسني الضر و انت ارحم الراحمين سوره انبياء / 83 اي پيغمبر! ياد آور داستان ايوب را چون پروردگار خود را بخواند به آنكه مرا رنج و سختي رسيد و تويي كه مهربانترين مهرباناني. كسي نگويد كه حق تعالي درباره ايوب ميفرمايد: انا وجدناه صابراً سوره ص / 43 و اين منافات دارد با گفتار او كه گفته است: مسني الضر كه نشاندهندهي بيصبري است چه آنكه ايوب از شماتت مردمان سفله و شيطان در رنج افتادند از گرفتاري هود؛ زيرا شيطان نزد وي آمده گفت: تو چه كردهاي كه خدا نعمتهايش را از تو باز گرفته است و باب شدائد برويت گشاده است. مرا سجده كن تا تو را از رنج برهانم؛ چراكه خداي تعالي از اين واقعه نيز خبر ميدهد آنجا كه ميفرمايد: واذكر عبادنا ايوب اذ نادي ربه اني مسني الشيطان بنصب و عذاب سوره ص / 40
5ـ رابطه دعا با اسباب عادي
قدرت خداوند، قدرت مطلقه است و خداوند ميتواند رابطهها و اسبابها را از كار بيندازد و اثر آنها را بدون واسطهها ايجاد فرمايد، همچنانكه در مورد معجزات ميبينم. پس همه جا نظام اسباب و مسبّبات حاكم نيست؛ چون با سلطنت تام الهيه و قدرت مطلقه خدا منافات دارد. درست است كه خداوند توانا چنين مقرر فرموده كه مثلاً هنگام تحقق سير و حركت نزديكي به مقصد نيز محقق شود، اما با به كار انداختن واسطهها قدرتش محدود نشده و با قدرت مطلقه خود ميتواند اسباب و وسائط را كنار بزند و اثرات را ايجاد فرمايد: انما امره اذ اراد شيئاً ان يقول له كن فيكون سوره يس / 82 هرگاه چيزي را اراده كند. بلا فاصله تحقق مييابد. همه چيز به يك اشاره و فرمان خدا بسته است؛ يعني بين اراده و وجود اشياء فاصلهاي نيست. بديع السموات والارض و اذا قضي امراً فانما يقول له كن فيكون سوره بقره / 117 هستي بخش آسمانها و زمين اوست و هنگامي كه فرمان وجود چيزي را صادر كند؛ يعني قضا و حكم او به چيزي تعلق گيرد تنها به او ميگويد موجود باش؛ او نيز بلافاصله موجود ميشود. انما قولنا لشيءٍ اذا اردناه ان نقول له كن فيكون سوره نحل / 40 خداوند ميفرمايد: سخن ما براي چيزي كه ميخواهيم ايجاد شود، همين است كه مي گوييم موجود باش بلافاصله موجود ميشود. اگر اراده كرده است كه يكدفعه چيزي موجود شود يكدفعه موجود خواهد شد و اگر اراده شود تدريجاً موجود شود تدريجاً موجود شدن شروع ميشود: ... و هو الذي خلق السماوات والارض بالحق و يوم يقول كن فيكون قوله الحق... سوره انعام / 73 او خدايي است كه آسمانها و زمين را به حق آفريده است و آن روز كه به آنها ميگويد موجود باش، موجود ميشود. بنابراين دعا مخصوص به نارساييها و بن بستهاست، نه عاملي به جاي اسباب و عوامل طبيعي. به عبارت ديگر انسان به وسيله دعا توجه و شايستگي بيشتري براي درك فيض خداوند پيدا مي كند. بديهي است كه كوششهاي براي تكامل و كسب شايستگي بهترين تسليم و رضا در برابر قوانين آفرينش است.
6ـ دعاي مطلوب كدام است؟
گروهي از مردم در نيايش خود جز منافع مادي چيزي نميبينند و از خداوند غير از مسائل مادي و دنيوي چيزي درخواست نمي كنند. فقط نعمت دنيا را از خداي خواهند، اما اينان در آخرت بهره و نصيبي ندارند و سهمي از جنبههاي معنوي نميبرند. فمن الناس من يقول ربنا اتنا في الدنيا و مالة في الاخرة من خلاق سوره بقره / 200 بعضي از مردم ميگويند خداوندا به ما در دنيا نيكي عطا كن و آنها در آخرت بهره ندارند. گروه ديگر كساني هستند كه در نيايش نظرشان ميرود به زندگي مادي و دنيايي نيست، بلكه هم زندگي دنيا را به عنوان مقدمه براي تكامل معنوي طلب ميكنند و هم سعادت روز رستاخيز را ميخواهند: و منهم من يقول ربنا اتنا في الدنيا حسنة و في الاخرة حسنة و قنا عذاب النار سوره بقره / 201 و بعضي مردم ميگويند: پروردگارا! به ما در دنيا نيكي عطا فرما و در آخرت نيز نيكي مرحمت فرما و ما را از عذاب آتش نگاه دار. 7ـ انّ لله بقاعاً يجب ان يدعا فيها فيستجيبُ لمن دعاه والحير منها همانا براي خدا بقعههايي است كه دوست دارد در آنها به دعا بپردازيم و او به اجابت رساند. تفسير الميزان / ج 2 يا بني آدم خذوا زينتكم عنه كل مسجد سوره اعراف / 31 اي فرزندان آدم! برگيريد زينت خود را نزد هر پرستشگاهي و با لباس پاكيزه به مكان نماز و نيايش رو آوريد و خدا را از روي اخلاص بخوانيد. واقيموا وجوهكم عنه كل مسجدٍ وادعوه مخلصين سوره اعراف / 29 و توجيه خويش را در هر مسجد و هنگام دعا، پاكي بدن از هر گونه دعا، پاكي بدن از هر گونه كثافات و پليديها و معطر كردن بدن و لباس و با طهارت بودن است به اضافه انتخاب مكان و زمان نيايش يعني مسجد است كه براي حضور در آن دعوت به زينت كردن شده است.
فصل ششم : دعاهاي قرآن
1ـ دعاي آدم و حوا
آدم و حوا داستان پر راز و رمزي دارند. خداوند آنان را در بهشت جاي داد و دستور داد تا از فلان ميوه نخورند اما شيطان آنان را وسوسه كرد و آنان از آن خوردند و گرفتار شدند. خداوند به آنان گفت: آيا من شما را از آن نهي نكردم و نگفتم كه شيطان دشمن آشكار شماست. در اين هنگام آدم و حوا توبه كردند و دست به دعا برداشتند و گفتند: ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا و ترحمنا لنكونن من الخاسرين (بارالها! به خود ستم كرديم كه نافرماني تو كرديم ـ اگر ما را نيامرزي و به ما رحم نكني ما از زيان كاران خواهيم بود.) سوره اعراف / 23
2ـ دعاي سازنده حضرت ابراهيم
در آيات متعدد قرآن گوشهاي از دعاها و درخواستهاي حضرت ابراهيم (ع) بيان شده تا سرمشق و الگويي براي آنهايي كه ميخواهند از نعمتهاي الهي بهره گيري را بنمايند باشد: 1ـ رب اجعلني مقيم الصلوة و من ذريتي ربنا و تقبل دعا سوره ابراهيم / 40 پروردگارا! مرا برپا كننده نماز قرار ده و از فرزندانم نيز چنين كن. پروردگارا! دعاي ما را بپذير. 2ـ ربنا اغفرلي و لوالدي و للمومنين يوم يقوم الحساب سوره ابراهيم / 41 (پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و همه مومنان را روزي كه حساب بر پا شود بيامرز.) 3ـ و اذ قال ابراهيم رب اجعل هذالبد امنا... سوره ابراهيم / 35 (پروردگارا! سرزمين مكه را محل امن و امان قرار بده.) در اين آيه دعايي را كه حضرت ابراهيم براي پاكان نمود مستجاب فرمود: ما اين دعاي ابراهيم را به اجابت رسانديم و مومنان را از انواع بركات بهرهمند ساختيم. همچنين دعاهاي ديگر حضرت ابراهيم كه با عنوان تقاضاي هفتگانه شناخته شده است.
3ـ دعاي حضرت لوط
لوط كه در زمان حضرت ابراهيم ميزيست. پسر برادر آن حضرت و پيامبر الهي در شهر سروم بود. او مردم شهر خود را به توحيد و پاكي دعوت ميكرد. ثمره دهها سال تبليغ و فراخواني او گرايش افرادي اندك بود. در ميان مردم آن شهر، فساد اخلاق و آلودگي به اوج رسيد به گونهاي كه پيشتر سابقه نداشت. لوط كه مردم را از گناه باز ميداشت. تهديدش كردند كه اگر از تبليغ دست برندارد او را از شهر بيرون ميكنند. لوط دست به دعا برداشت و گفت: رب الضرفي علي القوم المفسدين سوره عنكبوت / 30 (بارالها مرا بر قوم تبهكار و هرزه پيروز فرما. ) رب بخني و اهلي مما يعلمون سوره شعرا / 169 (بارالها، من و خاندانم را از كردار ناشايست آنها نجات بخش.) عذاب الهي بر آن مردم رسيد لوط و خاندان و پيروان اندكش شبانه از شهر بيرون رفتند و صبحگاهان فرشتگان الهي عذاب آسماني را بر مردم فاسق و تبهكار شهر سروم فرود آوردند.
4ـ دعاي داوود و سليمان
حمد و سپاس كسي كه كمك و ياري كرده است، پسنديده است و لازم . چه كسي چون خداوند بذل و بخشش و احسان ميكند! خداوند به پيامبرش داوود و سليمان نعمتهاي فراواني داد و برخي نعمتها به آن دو داد كه به ديگران نداد. به داود علم قضاوت داد و آهن را در دست او نرم كرد و به سليمان آشنايي به زبان پرندگان و حيوانات، تسخير شياطين و جن، هوانوردي و حكومت بيمانند داد. ليكن آن دو پيشواي موحدان، سپاس حق گزاردند و گفتند: الحمد لله الذي فضلنا علي كثيرٍ من عباده المومنين سوره نمل / 15 (حمد و سپاس از آن خدايي است كه ما را بر بسياري از بندگان مومنش برتري داد.)
5ـ دعاي اصحاب كهف
داستان اصحاب كهف را خوانده و شنيدهايم وقتي كه سير حق را پيمودند و به غار پناه بردند در آنجاست به دعا برداشتند و چنين گفتند: ربنا اتنا من لدنك رحمه و هيي لنا امرنا رشداً سوره كهف / 10 (بارالها از نزد خودت به ما رحمت ده و رشد و پيشرفت در كار براي ما مهيا كن.)
6ـ دعاي حواريون عيسي
حضرت عيسي در ميان بني اسرائيل به پيامبري برانگيخته شد كه مردي بهانهگير و لجوج بودند و حضرت را ميآزردند. معجزاتي كه عيسي در معرض ديد آنان قرار ميداد آنان را بيدار نكرده همچنان بر كفر خود اصرار ميورزيدند. عيسي كه بيخردي آنان را ديد درميان مردم ندا داد: چه كساني مرا در راه خدا ياري ميكنند؟ حواريون گفتند: ما ياوران الهي هستيم به خداوند ايمان آورديم و گواه باش كه ما تسليم تو ييم سپس دست به دعا برداشتند و چنين دعا كردند: ربنا امنا بما انزلت واتبعنا الرسول فاكتبنا مع الشاهدين. سوره آل عمران / 53 بارالها! به آنچه نازل فرمودي، ايمان آورديم و پيامبرت را پيروي كرديم، سپس ما را از گواهان قرار ده.
7ـ دعاهايي كه خداوند به حضرت محمد (ص) آموزش داد:
1ـ در سوره زمر خداوند متعال به پيامبرش حضرت محمد (ص) آموزشهاي متعددي ميدهد. يكي از آن تعليمات اين دعاست كه: اي محمد بگو: اللهم فاطر السموات والارض علم الغيب و الشهادة انت تحكم بين عبادك... سوره زمر / 46 (اي پروردگار آفريننده آسمانها و زمين، داناي پنهان و پيدا، تو حكم ميكني بين بندگانت در آنچه كه در آن اختلاف كنند.) 2ـ خداوند در پايان سوره انبياء ضمن جواب به منكران توحيد، به حضرت محمد (ص) آموزش ميدهد كه بگو: رب اليكم بالحق و ربنا الرحمن المستعان علي ما تصفون سوره انبياء / 112 [پروردگارم به حق داوري كن و پروردگار ما بخشيده است كه از او ياري جويند بر آنچه شما گوييد.] 3ـ خداند متعال به پيامبر گراميش اين گونه تعليم و آموزش ميدهد كه بگو: رب اغفر و ارحم انت خير الراحمين. سوره مومن / 118 (خداوندا! بيامرز و رحم كن تو بهترين رحم كنندگاني) 4ـ خداوند بزرگ به پيامبر اسلام (ص) دستور ميدهد كه براي قرائت آن بخش از قرآن كه در حال وحي بر آن حضرت است پيش از پايان يافتن وحي شتاب نكند. و ميفرمايند كه بگو: رب زدني علما سوره طه/114 (پروردگارا دانش مرا بيشتر فرما.) 5ـ در سوره اسراء خداوند دعايي را به حضرت محمد تعليم ميدهد كه هر وقت بر كاري تصميمگرفتي براي موفقيت در آن اين طور دعا كن: رب ادخلني مدخل صدق و اخرجني مخرج صدق واجعل لي من لدنك سلطاناً نصيرا سوره اسراء / 80 (بارالها مرا با صدق و استواري داخل كن و با صدق و درستي بيرون آر و براي من از جانب خود تسلطي ياري بخش قرار ده.) 6ـ چون پيام توحيد بزرگ و عظيم بود. بيشترين فرصتهاي تبليغي پيامبران را به خود اختصاص داد. پيامبر ما هم براي معرفي توحيد گفت و گوهاي بسيار با مردم داشت. در آغاز سوره شورا خداوند موارد لازم را براي اين گفت و گوها به پيامبرش ميآموزد و در ضمن به او تعليم ميدهد كه بگويد: الله ربي عليه توكلت و اليه انيب سوره شوري / 10 (الله پروردگار من است. بر او توكل كردم و به سوي او باز ميگردم.) 7ـ ديگر از آموزشهاي الهي قرآن حمد و سپاس است و ديگري ياد نيك از برگزيدگان وادي توحيد خداوند به محمد (ص) فرمان ميدهد كه بگو: الحمد لله و سلام علي عباده الذين اصطفي سوره نمل / 59 (تمام حمد و سپاس براي خداست و سلام بر بندگانش آنان كه برگزيد.) 8ـ يكي از تعليمات خدا به پيامبرش حضرت محمد اين است كه بگويد: ان صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين سوره انعام / 162 (به درستي كه نماز من، عبادات من، زندگي و مرگ من براي خداوند است كه پروردگار جهان هاست.) 9ـ از جمله تعليماتي كه از جانب خدا به پيامبرش براي برخورد و پاسخگويي به منافقان آمده: حسبي الله لا اله الا هو عليه توكلت و هو رب العرش العظيم سوره توبه / 129 (خداوند مرا بس است به جز او خدايي نيست، بر او توكل كردم او كه صاحب عرش عظيم است.) 10ـ در قرآن كريم گاهي ملاحظه ميشود دعاهايي را خداوند به پيامبرش ياد ميدهد؛ گرچه در اين نوع جملات طرف خطاب حضرت محمد (ص) است، اما از آنها كه پيامبر براي همگان اسوه و الگوست پيداست كه اينگونه خطابها شامل حال ديگران نيز ميشود. از اين جمله مي توان آيات زير را بيان داشت: قل اللهم مالك الملك توقي الملك من تشاء و تنزع الملك... سوره آل عمران / 26 ....... و تخرج الميت من الحي و ترزق من تشاء بغير حساب سوره آل عمران / 27 اي محمد، بگو بارالها، صاحب حقيقي حكومت تويي، به هر كه خواهي حكومت دهي و از هر كه خواهي باز ستاني، هر كه خواهي عزيز و گرامي داري و هر كه را خواهي ذليل و پست گرداني و تمام خيرات به دست توست. به درستي كه تو بر هر چيز توانايي. شب را در روز فرو ميبري و روز را در شب فرو ميبري زنده را از مرده برآوري و مرده را از زنده خارج سازي و هر كه را خواهي بيشمار نور ميدهي.
8ـ نيايش پرهيزگاران
1ـ الذين يقولون : ربنا اتنا اننا امنا فاغفرلنا ذنوبنا و قنا عذاب النار سوره آل عمران / 16 (آنان كه ميگويند: پروردگارا! ما ايمان آوردهايم پس ما را بيامرز و از عذاب آتش نگاه دار) 2ـ ربنا امنا فاغفرلنا و ارح0منا و انت خير الراحمين سوره مومن / 109 (پروردگارا! ما ايمان آورديم. ما را ببخش و بر ما رحم كن و تو بهترين رحم كنندگاني.) 3ـ والذين يقولون: ربنا هب لنا من ازواجنا و ذرياتنا قرة اعين... سوره فرقان / 74 (آنها كساني هستند كه مي گويند: پروردگارا! از همسران و فرزندان ما مايه روشني چشم ما را قرار بده و ما را پيشواي پرهيزگاران قرار ده.) 4ـ يقولون ربنا اتمم لنا نورنا واغفرلنا انك علي كل شيء قدير سوره تحريم / 8 روز قيامت عمل صالح مومنان به صورت نور ايمان از پيشاپيش و سمت راست آنها در حركت است و مسير آنها را به سوي بهشت روشن ميسازد. در اينجاست كه آنان رو به درگاه خداوند آورده ميگويند: پروردگارا! نور ما را كامل كن و ما را ببخش كه بر هر كار قادر و توانايي.
9ـ دعا به هنگام سوار شدن بر مركب
يكي از شيوههاي قرآن براي آشنا كردن مردم با خدا، برشمردن نعمتهاي الهي است. قرآن ميكوشد وجدانهاي خفته را بيدار كند و مردم گريزپاي را با خدايشان انس و آشتي دهد. در سوره زخرف ميفرمايد: خداوند براي شما كشتي و چهارپايان آفريد تا بر آن سوار شويد و آنگاه كه بر آن قرار يافتيد به ياد نعمت پروردگارتان باشيد و بگوئيد: سبحان الذي سخرلنا هذا و ماكنا له مقرنين ــ و انا الي ربي لمنقلبون سوره زخرف / 14-13 (منزه است خداي كه اين مركب را براي ما مسخر ساخت و گرنه ما توان آن را نداشتيم و ما به سوي پروردگارمان باز ميگرديم.)
10ـ دعاي ملائكه مقرب براي انسان
حاملان عرش و كروبيان هميشه حمد پروردگار ميكنند و از براي مومنان طلب آمرزش ميگويند: ربنا وسعت كل شي رحمة و علما فاغفر للذين تابوا واتبعوا... سوره غافر / 7 ربنا وادخلهم جنات عدن التي و عدتهم و من صلع... سوره غافر / 8 وَقهِم السيئات و من تق السيئات يومئذ فقد رحمته... سوره غافر / 9 بارالها! رحمت و دانش تو همه چيز را فرا گرفته، پس بيامرز كساني را كه توبه كردند و راه تو را پيمودند و آنان را از آتش جهنم بازدار. بارالها، آنان و نيكان از پدران و همسران و فرزندانشان را به بهشت عدن كه به آنان وعده دادي داخل فرما، همانا تو عزيز و حكيمي و آنان را از بديها و عذاب دور دار؛ چراكه هر كه را تو از بدي در روز قيامت حفظ فرمايي به او رحم كردهاي و همين رستگاري بزرگ است.
11ـ دعاي بندگان با كمال الهي
ما گمان ميكنيم طلب مغفرت و آمرزش از خداوند مخصوص كساني است كه كارها زشت و ناپسند انجام ميدهند و در پي گناه و فسق و فجور هستند، اما آنان كه سر در فرمان حق دارند بر ايشان تقاضاي آمرزش و عفو معنا ندارد. اين پندار نادرست است؛ زيرا استغفار پيامبران را در جاي جاي قرآن ميبينيم. خداوند متعال در آيه 15 و 16 سوره آل عمران ميفرمايد: آنها كه اهل صبر و راستي و عبادت و انفاق و استغفار سحري هستند اين گونه دعا ميكنند: ربنا اننا امنا فاغفرلنا ذنوبنا و قنا عذاب النار آل عمران / 16
12ـ دعاي اصحاب اعراف
خداوند در بهشت براي اعراف جايگاهي رفيع بين بهشت و جهنم قرار داده كه بر آن مرداني نشستهاند و همه را از پيشانيشان ميشناسند كه كدام بهشتي و كدام جهنمي است آنان بر نيكوكاراني كه در انتظار ورود به بهشت هستند، سلام ميكنند و آنگاه كه به سوي اهل جهنم رو ميكنند و وضعيت آنان را مشاهده ميكنند، ميگويند: ربنا لاتجعلنا مع القوم الظالمين سوره اعراف / 47 (بارالها! ما را با ستمگران قرار مده.)
13ـ دعاي مومنان در قيامت
خداوند در بيان حال پيامبر اكرم (ص) و مومنان در قيامت ميفرمايد در روز قيامت خداوند پيامبر و مومنين را رها و رسوا نمي كند و آبرو و موفقيت آنان را محفوظ ميدارد. نور آنان كه بر اثر ايمان راسخ و اعمال صالح به دست آوردهاند بسان راهنمايي كامل پيشاپيش و همدوش آنان را به سوي بهشت پيش ميبرد و آنان چنين گويند: ربنا اتمم لنا نورنا واغفرلنا انك علي كل شي قدير سوره تحريم /8 (بارالها! نور ما را از تكميل فرما و بر آن بيفزا و ما را بيامرز، همانا تو بر هر كاري توانايي.) اي خـداي پـاك بيانبــاز و يـــار دست گيــر و جـرم ما را در گــذار يـاد ده ما را سخنهاي دقيـــق كه تو را رحـم آورد آن ، اي رفيــق هم دعــا از تو، اجابت هم زتـو ايمـنــي از تو محــابــت هـم زتــو گرخطا گفتيم اصلاحش تو كن مصلحي تو، اي تو سلطان سخن والسلام
منابع :
1ـ آيين نيايش / ابراهيم غفاري / انتشارات آستان قدس رضوي. 2ـ با جوانان / آيت الله العظمي گلپايگاني / انتشارت راسخون. 3ـ بيست گفتار / شهيد مرتضي مطهري / انتشارات صدرا. 4ـ تفسير الميزان / سيد محمد حسيني علامه طباطبايي. 5ـ توسل / سيد محمد ضياء آبادي / انتشارات بنياد بعثت. 6ـ جلوههاي نيايش / موسوي كلانتري دامغاني / انتشارات پيام آزادي. 7ـ دعاهاي قرآن / حسين واثقي / انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم. 8ـ دنياي ناشناخته نيايش / شهيد عليرضا تقدس / دفتر نشر فرهنگ اسلامي. 9ـ دعا / سيد علي محمد دستغيب شيرازي / انتشارات حكمت. 10ـ دعا معراج مومنين و راه زندگي / آيةالله سيد محمدتقي مدرسي / انتشارات محبان الحسين (ع). 11ـ صحيفه كامليه سجاديه / ترجمه محمدتقي خلجي / انتشارات ميثم تمار. 12ـ عين الحياة / علامه مجسي / انتشارات رشيدي. 13ـ مناجات و دعا در شعر فارسي / احمد احمدي بيرجندي / انتشارات آستان قدس رضوي. 14ـ بحارالانوار / علامه مجلسي. 15ـ اصول كافي / شيخ محمد بن يعقوب كليني. 16ـ قرآن كريم.