بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اما از آن جا كه چهره سياست در پس ديگر چهره هاى به ظاهر غير سياسى مانند: خدماتى تجارى اقتصادى فرهنگى و علمى پنهان است درنگاه سطحى كم تر چهره واقعى رفتارها و پديدارها ديده مى شود.امروز كم تر رفتارى را مى توان در چشم انداز پيوندهاى گروهى و اجتماعى سراغ گرفت كه رنگ و بوى سياسى نداشته باشد بلكه رگ و ريشه هاى سياسى بودن حتى در كنشهاى فردى اشخاص به خوبى محسوس است. انتخاب شغل محل زندگى پيوند با افراد سخن سكوت و حتى در طرز انديشه و سستى و استوارى باورهاى دينى آنان نيز ديده مى شود.به مقتضاى اين واقعيتهاى كنونى در جامعه شناخت پديدارهاى سياسى روز و فرهنگ حاكم و آگاهى به ترفندها مكر و حيله ها دسيسه ها شيّاديها ذهن فريبيها دوگانگيها و ظاهرسازيهاى آشكار و نهان براى مجتهد امروز يك ضرورت جدّى و شرط اساسى اجتهاد است. تبيين حكم براى اين گونه كنشهاى سياست آلود به آگاهيهاى جديد نياز دارد.امام خمينى در اين باره مى گويد:(مجتهد بايد به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد. براى مردم و جوانان و حتى عوام هم قابل قبول نيست كه مرجع ومجتهدش بگويد من در مسائل سياسى اظهارنظر نمى كنم. آشنايى به روش برخورد باحيله ها و تزويرهاى فرهنگ حاكم بر جهان داشتن بصيرت و ديد اقتصادى اطلاع از كيفيت برخورد با اقتصاد حاكم بر جهان شناخت سياستها و حتى سياسيّون و فرمولهاى ديكته شده آنان… از ويژگيهاى يك مجتهد جامع است.)51در اين صورت فقيه از قيدها و غفلتهايى كه ممكن است استنباط او را حتى در سايرمسائل دينى مخدوش كند دور مى شود و هوشمندى و درايت كافى و كامل را براى برابرسازى نيازهاى سياسى و اجتماعى با نصوص دينى به دست مى آورد.محمد جواد مغنيه درباره شرايط اجتهاد در اين عصر مى نويسد:(كسى در واقع در عصر ما مجتهد مطلق قلمداد مى شود كه بتواند براساس مصلحت درقلمرو و مبادى و قواعد عمومى ابتكار كند; اما فرد ظاهرگرا كه بر عقل و دنياى خود قفل زده محال است حقيقت اجتهاد در او تحقق يابد حتى اگر تمامى آيات الاحكام و احاديث فقهى و متون و شرح آنها را حفظ باشد و بر تكيه گاه تدريس تكيه زند و صدهزار كتاب و رساله بنگارد.)52در جامعه امروز احتكار اختلاس توليد و پخش كالاهاى تقلّبى ايجاد جوّ بدبينى و ناامنى و موضوعهايى از اين دست بايد با توجه به شرايط و پيامدهاى سياسى آنها حكم شناسى شوند. هم چنان كه مالكيتهاى خصوصى نظارت دولت برتوليد و توزيع اقتصاد متمركز يا آزاد حدود آزاديهاى اقتصادى براى افراد و شركتها واگذارى اراضى و سرمايه هاى ملّى و دولتى نرخ گذارى كالاها منع توليد اجناس و كالاهايى كه به سلامت اعتقادى و اخلاقى و اقتصاى جامعه زيان مى رساند تعيين مرزهاى مجاز در تلاشهاى فرهنگى هنرى تفريحى ورزشى و… با اين كه به ظاهر غير سياسى مى نماند با سياستهاى داخلى و خارجى جامعه در پيوندند.نگارش كتاب (آيات شيطانى) يك حادثه فكرى و فرهنگيِ ساده و معمولى نبود بلكه دستهاى آلوده و پليد امپرياليسم جهانى از آستين نويسنده مزدور آن بيرون آمده بود. تنها جنگ پيروان دو دين و آيين نبود و يا رويارويى دو انديشه كه هر كدام در پندار ديگرى باطل مى نمايد بلكه چنگ و دندان زهرآلود استكبار بود كه به ناحق و از روى خشم بر پيكر استوار و مقاوم امت اسلام فرو مى نشست.پس حادثه اى سياسى بود كه چون با دين مردمان بستگى داشت نيازمند اجتهاد و حكم مجتهد بود اجتهادى كه با شناخت از مسائل سياسى جهان و آشنايى با اسلام ستيزى سياسى استكبار صورت پذيرد. بى گمان چنانچه فقيه از چنين شناخت و آشنايى بيگانه باشد توان اجتهادِ درست در اين گونه پديده ها را نخواهد داشت بلكه در اساس چون موضوع حكم را به خوبى نمى تواند دريابد و بفهمد رأى اجتهادى او حجّت نخواهد بود. در مسائل سياسى داخل جامعه دينى نيز همين حكم جارى است. فقيهى كه مسايل سياسى جامعه را از نزديك مى شناسد و با كارشناسى تمام درباره گزاره هايى مانند: جهاد دفاع صلح مذاكره استقراض روابط بين المللى و… رأى وموضع خود را اعلام مى كند و در برابر فقيهى كه از اين مسائل به درستى آگاه نيست و يا از شرايط اجتماعى و پيوند ناگسسته آن با شرايط جهانى تصور و تصديق درستى ندارد هرگز رأى او پذيرفته و شايسته پيروى نيست حتى در مسائل عبادى و ديگر مسائل فقهى كه مفهوم و بار سياسى دارند; زيرا در اين صورت شرايط اجتهاد حكم محقق نبوده و رجوع جاهل بر عالم صدق نخواهد كرد.بنابراين چنانچه دو فقيه يكى برواجب بودن جهاد و يا پرداخت ماليات و يا… حكم كند و ديگرى رأى به خلاف دهد فتواى فقيهى حجت خواهد بود كه