از امتيازهاى چشم گير اسلام درميان اديان الهى جاودانگى است كه درحقيقت اين ويژگى، از جامع بودن و همه سونگرى اين شريعت نسبت به انسان به دست مى آيد. اسلام با واقع گرايى تمام خواسته ها و نيازهاى دينى انسان را بجدّ مى نگرد و او را در متن زندگى با همه كنشهاى انسانى و منشهاى فطرى و طبيعى و نيازمنديهايش مى پذيرد. رهنمودهاى دينى هم راه رستگارى و خوشبختى را در رفتارهاى فردى نشان مى دهد و هم در حوزه رفتارهاى اجتماعى دست انسان را مى گيرد تا در لغزشگاههاى طغيان و فساد فرو نيفتد. به زندگى اجتماعى افراد مى انديشد و براى سامان دهى آن راه حلهاى روش مند ارائه مى كند. بر پايى عدالت و مساوات در امور اجتماعى و سلامتِ نهادهاى تشكيل دهنده جامعه را بسان سلامت و صلاحِ روحى و معنوى افراد ارج مى نهد.قانونهاى اجتماعى شريعت همه چشم اندازهاى زندگى اجتماعى را در بر مى گيرند. روابط اجتماعى مناسبات اجتماعى و نيز نهادهايى كه براى اداره جامعه بر پا مى گردد مانند: حكومت قضاوت بيت المال ارتش و… مشمول اين قانونهايند; چه اگر مجموعه اين گونه امور با هدفهاى كلى دين هماهنگ نباشد هدايت دينى و رهايى بخشى نوع بشر به درستى تحقق نمى يابد. تأسيس جامعه دينى از هدفهاى اساسى و اصلى دين است. تأسيس جامعه اى كه افراد آن ديندار باشند و نهادهاى مديريت جامعه با اصول و ارزشهاى راستينِ دين همسو باشد تبعيض و ظلم و فساد از بين برود و محيطى اَمن و سالم به وجود آيد تا انسان بر رشد تمام زواياى وجود خويش و به زندگى برتر دست يابد.در آموزشهاى دينى اين گونه مسائل بازتاب گسترده اى دارند. در قرآن هدف نهايى سامان يابيِ امور اجتماعى و ايجاد پيوندهاى اجتماعى عادلانه درميان انسانها بيان شده است:(لقد اَرْسَلْنا رُسَلَنا بِالبَيِّناتِ وأنزَلنا مَعَهُمُ الكتاب وَالميزان ليقومَ الناس بالقسط.)1بى گمان ما رسولان خود را با دليلهاى روشن فرستاديم و همراه آنان كتاب آسمانى و ميزان فرو فرستاديم تا مردم به عدل وداد قوام گيرند.شريعت اسلام بسان ديگر شرايع آسمانى به اجراى قانونها و آموزشهايش در سطح جامعه اهميت مى دهد. تمامى پيامبران الهى افزون بر بيم و اندرز مردمان براى سلامت و به صلاح آوردن مديريت و نظام سياسى كوشش مى كردند. حتى رسالت برخى از اينان با ايجاد دگرگونى در نظام سياسى آغاز مى گرديد; چه فراخوانى و هدايت دينى بدون حركتهاى اصلاحى موفقيّت آميز نبود. مبارزه با سلطه ظالمانه طاغوتها يكى از نقاط روشن و برجسته تاريخ زندگى انبياست2 و نيازى به شرح و بيان ندارد.پيامبر اسلام در راستاى دعوت آسمانى خويش پيوندهاى اجتماعى جزيرة العرب را دگرگون كرد و دگرگونى دو نظام سياسيِ مقتدر آن روز: رم و ايران را فراهم آورد. نامه هاى آن حضرت به سرانِ قبيله ها اكنون با عنوان (مكاتيب الرسول)3 در دست است كه هم سوييِ دستورهاى سياسى و سفارشهاى دينى را نشان مى دهد.تدبيرهاى روش مند آن حضرت در جنگ صلح برپايى جامعه جديد اصلاح ميان مردمان جذب افراد و پرورش نيروهاى فداكار و كارآمد برقرارى موازنه ميانه انصار و مهاجرين اصلاح ساختار نظام قبايلى تعيين روابط با پيروان اديان برنامه ريزى براى آينده امت و مسأله رهبرى و… الهام بخش شيوه هاى درست در اداره جامعه است.درباره ارتباط همگانه دين و زندگى در رسالت پيامبر(ص) امام صادق(ع) مى فرمايد:(فوّض إليه أمر الدّين والأُمّة ليسوس عباده.)4تبيين دين و امر امّت به پيامبر(ص) واگذاشته شد تا مردمان را اداره كند.امامت در فرهنگ شيعى ادامه رسالت و فلسفه الهى ـ سياسى است كه رهبرى مردمان و جامعه را نيز در بر مى گيرد. امام افزون بر هدايت فكرى به هدايت در امور اجتماعى و سامان دادن زندگى و اجتماعى مى پردازد. امامان(ع) سياستهاى جارى جامعه را به خوبى مى شناختند و در برابر به نيكى سياست مى ورزيدند. عملكردها و موضع گيريهاى گوناگون ايشان به مقتضاى سياستهاى متفاوت حكمرانان گواه اين مطلب است.