بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
(اينها اغراض سياسى داشتند. اغراض دينى داشتند. نبايد يك كسى تا به گوشش خورد كه مثلاً مجلسى رضوان اللّه عليه محقق ثانى رضوان اللّه عليه شيخ بهايى رضوان اللّه عليه با اينها روابط داشتند و مى رفتند سراغ اينها و همراهى شان مى كردند خيال كند كه اينها مانده بودند براى جاه و عزّت و احتياج داشتند به اين كه سلطان حسين و شاه عباس به آنها عنايتى بكنند. اين حرفها نبوده در كار. اينها گذشت كردند يك گذشت يك مجاهدت نفسانى كردند براى اين كه اين مذهب را به وسيله آنها به دست آنها ترويج كنند.)27حضور عالمان در صحنه حكومت و سياست در دوران قاجاريه نيز بر اساس احساس مذهبى واداى رسالت دينى و اجتماعى و به مقتضاى وظيفه زمانى خويش بوده است. از اين روى مى بينيم از اجراى برنامه هايى كه با موازين اسلامى و يا مصالح عمومى ناسازگار مى ديدند با حاكمان وقت مخالف مى ورزيدند. در همين دوران با آن كه تلاش بسيار شد كه عالمان به پادشاه لقب (اولى الامر) بدهند اما ايشان به شدّت با اين مسأله به مخالفت برخاستند. محقق قمى در نامه خود به فتحعلى شاه مى نويسد:(مى شنوم كه مى خواهند لقب (اولى الامر) به شاه بگذارند كه مذهب اهل سنّت است و خلاف مذهب شيعه است.)28آقاى نائينى از چهره هاى برجسته فقاهت و سياست وقتى تشخيص مى دهد كه سلطنت استبدادى قاجار به زيان امت مسلمان ايران است عليه آن قيام مى كند و همگام با آخوند خراسانى جنبش مشروطه خواهى را رهبرى مى كند.وى با آگاهى ژرفى كه از سياست داشت همزمان فعاليتهاى مستبدان سلطنت خواه و نيز مشروطه خواهان منافق و غرب زده را محكوم مى ساخت. مى كوشيد نهضت مشروطه را كه اساس آن بااحساس دينيِ روحانيت و روح ظلم ستيزى ايشان پايه گذارى شد و با همين احساس مردمان به آن روى آوردند به دست روشنفكران غرب باور به انحراف كشيده نشود29.فريدون آدميّت به رغم دريافت تنگ بينانه اى كه از اسلام و عالمان اسلامى دارد در ستايش سياست ورزى عالمانه نائينى مى نويسد:(نائينى علاوه بر رشته تخصص خود در حكمت عملى دست دارد با مدوّنات سياسى زمان خويش آشناست و نسبت به مسائل دوره اول حكومت مشروطه آگاه است… نسبت به تعرّض مغرب به كشورهاى اسلامى حساس است و هوشيارى ملى اش خيره كننده… در انتقاد سياسى بسيار تواناست.)30در جنگ جهانى اول زمانى كه نيروهاى انگليسى به عراق هجوم آوردند نائينى و ديگر علماى بزرگ در برابر آنان جبهه گشودند. زمانى كه اين كشور به اشغال دشمن درآمد وخواستند همه پرسى نمايشى و فرمايشى برگزار كنند آقاى نائينى به حرام بودن شركت مسلمانان در همه پرسى فتوا مى دهد و چون زمان همه پرسى را به تأخير انداختند باز هم بر فتواى پيشينِ خود تأكيد ورزيد:(بسم اللّه الرحمن الرحيم ـ نعم قد حكمنا سابقاً بحرمة الدخول فى الامر الانتخابات والاعانة فيه بأيّ وجه كان على كل مُسلم مؤمن باللّه واليوم الآخر وهذا الحكم كما كان لم يتغيّر موضوعه ولم يتبدّل. 17 شوال 1314 قمرى الأحقر محمد حسين الغروى النائينى.)31تاريخ قرنهاى اخير حركتهاى سياسى بسيارى را در زمينه سياستهاى داخلى و خارجى ايران و عراق از عالمان شيعى نشان مى دهد به گونه اى كه تاريخ معاصر اين دو كشور در حقيقت با فعاليتهاى سياسى و اجتماعى فقيهان رقم خورده است و اكنون شاهد نقطه عطفى در تداوم همان حركتهاييم.بى گمان سياست ورزى عالمان و فقيهان درتاريخ تشيع در سايه فهم و تفسير تعاليم اجتماعى و سياسى ديانت اسلام صورت گرفته است. فقيهان و عالمان دين به تناسب شرايط و نيازهاى روزگار خويش موضع اجتماعى داشتند و با احساس وظيفه و اداى رسالت در برابر حكومتها بى تفاوت نبودند انعطاف سياسى ايشان در پاره اى موارد نيز بر پايه تشخيص وظيفه و براى حفظ فرهنگ شيعى و نگه داشتن شيعيان از گزند حوادث بوده است.علاّمه امينى صدها تن از عالمان و مجتهدان را ياد مى كند كه در راه دفاع و پاس دارى از فرهنگ و امت شيعى به شهادت رسيده اند32. چه بسا سياست ورزى برخى از اين بزرگواران درتاريخ پنهان و ناگفته مانده باشد; اما بى گمان شهادت ايشان به دور از جريانهاى سياسيِ زمان خويش نبوده است.