ریا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ریا - نسخه متنی

محمود فتحعلی خانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ريا

محمود فتحعلي خاني

كسى كه در عقيده و عمل خود خالص نيست در مرتبه اى از مراتب شرك قرار دارد. يكى از جلوه هاى شرك ريا است. ريا عملى است كه به انگيزه كسب محبوبيت در نزد مردم صورت مى گيرد؛ در حالى كه فاعل آن عمل تظاهر مى كند كه انگيزه او جلب رضايت خداست. كسى كه عملى را به منظور جلب توجه و مدح مردم انجام مى دهد ولى چنين تظاهر مى كند كه قصد او از انجام آن عمل تقرب پروردگار است، ريا كار است. اگر آن عمل عبادت باشد، مثل نماز، روزه و حج كه شرط قبولى آنها قصد قربت است، عبادت فرد رياكار باطل و عمل او حرام است. ولى اگر آن عمل عبادت نباشد بلكه عمل مباحى باشد كه قصد قربت در آن شرط نيست، عمل مذكور مقرب نخواهد بود، ولى از لحاظ فقهى حرام نيست؛ اگر چه باعث نزديكى به خدا نمى شود و حتى انسان را از خداوند دور مى سازد.

ريا در عبادت، هم رابطه انسان و خداوند را تضعيف مى كند و هم به رابطه با ديگران زيان مى رساند. رابطه انسان و خداوند در اثر ريا دچار ضعف مى شود زيرا چنين عملى به منزله بازيچه قرار دادن عبادات و استهزاء خداوند است. پس كسى كه عبادتى را از روى ريا انجام مى دهد، از كسى كه آن عبادت را ترك مى كند وضعيت بدترى دارد؛ زيرا اگر تارك عبادت، عبادت واجبى را ترك كند مرتكب يك عمل حرام شده است و اگر ترك عبادت مستحب نمايد عمل حرامى انجام نداده است در حالى كه عبادت كننده رياكار، در صورتى كه عبادت واجب را از روى ريا انجام دهد دو عمل حرام را مرتكب شده است: نخست ترك واجب كرده است و ديگر آن كه مرتكب استهزاءخداوند شده است. اگر حتى آن عبادت مستحب باشد باز هم خداوند و عبادت او را به استهزاء گرفته است كه عملى بسيار زشت تر است.

رابطه انسان باديگران نيز در اثر ريا خدشه دار مى شود چرا كه گويى انسان رياكار به مكر و فريب ديگران روى آورده است و چنين كارى در واقع خروج از معيارهاى اخلاق اجتماعى است. رياكار خواه در عبادت ريا كند و خواه در اعمال ديگر در هر صورت ديگران را دچار فريب كارى خود نموده است در نتيجه به طور كلى مى توان گفت ريا كارى باعث تزلزل روابطه انسانى و اجتماعى است. ريا هم قلب انسان رياكار را تيره مى كند و مانع رشد و كمال او مى شود و هم روابط اجتماعى را آسيب پذير مى سازد؛ زيرا باعث از بين رفتن حس اعتماد در جامعه مى شود و انسان ها را دچار سوءظن مى سازد سوءظن خود مانع از سهولت و سلامت روابط فرهنگى، سياسى، اقتصادى و... است و فضاى جامعه را ناخوشايند و غير قابل تحمل مى كند.

با توجه به تعريفى كه ارئه نموديم، ريا همواره عملى مذموم است. برخى از عالمان اخلاق، ريا را در دو نوع دانسته اند: رياء مذموم و رياء محبوب در نظر اين عالمان، افعالى همچون پوشيدن لباس زيبا و زينت كردن خود در صورتى كه متناسب با شأن فرد باشد ريا است، اما رياء محبوب است. اين عمل را به اين دليل ريا مى خوانند كه فرد با پوشيدن لباس زيبا و تزيين خود، خواستار مقبوليت نزد مردم است و يا حداقل مى خواهد مورد نكوهش و عيب جويى مردم واقع نشو؛ پس نيت او توجه و رضايت مردم است.

به نظر مى رسد با توجه به بعضى روايات كه هر ريايى را شرك معرفى مى كنند بهتر است ريا به گونه اى تعريف شود كه ريا ء محبوب را نتوان در آن جاى داد. به عبارت بهتر تعريف ريا به گونه اى باشد كه نتوان افعال مطلوب و غير مذموم را مطلوب و ممدوح است، پس بهتر است آن را ريا نخوانيم چرا كه در روايتى از امام صادق(ع) آمده است كه: كل رياء شرك (121) بدون شك هيچ عمل شرك آلودى نمى تواند مذموم نباشد و پوشيدن لباس زيبا و متناسب با شأن انسان، هرگز عملى مذموم نيست و نمى توان آن را شرك دانست.

منشأ رياكارى

ريا كار مانند هر فرد ديگرى اعمال اختيارى خود را به انگيزه جلب منفعت و يا دفع ضرر انجام مى دهد. فرد رياكار مى خواهد در ذهن وقلب مردم داراى منزلت بالايى باشد. او براى جلب نظر و رضايت مردم رضايت خداوند را ناديده مى گيرد و گويى مردم را بر خداوند مقدم مى شمارد او دو خطاى بزرگ دارد: اولا غافل است كه قضاوت مردم درباره او به خواست و اراده الهى بستگى دارد و تأثيرى آن اعمال در خوش آمد يا تنفر مردم به دست خداوند است. اگر خدا بخواهد آن اعمال موجب جلب نظر و قضاوت خوب مردم نسبت به او مى شود و اگر نخواهد همان اعمال موجب تنفر مردم از وى مى شود پس رياكار در اعتقاد به توحيد افعالى دچار تزلزل و گمراهى شده است. ثانيا رياكار گمان مى كند مردم در رساندن سود يا دفع ضرر از او مستقل هستند و توجه ندارد كه تاثير اعمال مردم در رساندن سود و جلوگيرى از ضرر به اراده خداوند وابسته است و آنان در تأثير اعمال خود مستقل نيستند. اين غفلت و بى توجهى نيز به معناى بى توجهى به توحيد افعالى است كه موجب مى شود فرد رياكار به دايره شرك پا گذارد.

آثار ريا

ريا موجب دورى از خداوند و نابودى عمل است. انسان را از خدا دور مى كند زيرا رياكار از قدرت خداوند غافل مى شود و به جاى توسل به او در انجام كارهاى خود به غير خدا متوسل مى شود. عمل را نابود مى كند زيرا كسى كه عملى را براى غير خدا انجام دهد پاداش آن را نيز بايد از غير خدا طلب كند و غير خدا از دادن پاداش ناتوان است. خداوند در روز قيامت به رياكاران مى گويد: پاداش كارهايتان را از كسانى طلب كنيد كه براى آنها كار كرده ايد پس بنگريد كه آيا در نزد آنها پاداشى براى شما وجود دارد؟! (122)

پيامبر اكرم(ص) فرموده اند:

لا يقبل اللَّه تعالى عملا فيه مثقال ذرة من رياء (123)

خداوند عملى را كه در آن ذره اى ريا باشد نمى پذيرد.

در حديث قدسى آمده است: من بهترين شريك هستم كسى كه عملى را براى من و غير من انجام دهد آن عمل را به آن غير مى دهم. و نيز فرموده است فقط عملى را مى پذيرم كه تنها و تنها براى من انجام شده باشد. (124)

من عمل لغيراللَّه و كله اللَّه الى عمله يوم القيامة (125)

كسى كه براى غير خدا عمل كند خداوند او را در روز قيامت به عملش وا مى گذارد.

در روايتى از امام صادق(ع) آمده است:

كل رياء شرك، انه من عمل للناس كان ثوابه على الناس و من عمل للَّه كان ثوابه على اللَّه (126)

هر ريايى شرك است كسى كه براى مردم كار كند پاداش او بر عهده مردم است و كسى كه براى خدا كار كند پاداش او بر خداست.

اگر رياكار در جلب نظر مردم موفق شود و تا مدتى مردم از او به نيكى ياد كنند به تدريج از خدا غافل تر مى شود و گمان مى كند كه اين خود اوست كه مى تواند نيك نامى را براى خودش فراهم آورد. غافل از آن كه خداوند ستارالعيوب، زشت كارى و رياكارى او را پوشانده است. اين غفلت موجب مى شود او در ارتكاب اين گناه اصرار ورزد و تيرگى قلب خود را افزايش دهد.

يكى از آثار ريا اين است كه رياكار قبل از هر كس ديگرى دچار سوء ظن مى شود او مانند هر خطا كار ديگرى ديگران را به كيش خود مى پندارد در نتيجه اعمال مردم صالح را با بدگمانى مى نگرد و احتمال مى دهد كه آنان نيز همچون او رياكار باشند. چنين فردى از آثار مثبت همنشينى با صالحان محروم مى شود و از فوايد حضور در اجتماعات معنوى بى بهره مى ماند.

اثر ديگر ريا در صورتى است كه ريا كارى رياكاران آشكار شود؛ در اين صورت فضاى بى اعتمادى در اجتماع پديد مى آيد و محيط برادرى و اعتماد آلوده مى شود.

درمان ريا

مؤثرترين درمان ريا، بازنگرى و تأمل رياكار در عقيده خود نسبت به خداوند است. اگر فرد رياكار به ياد آورد كه فقط خداوند، عالم و قادر على الاطلاق است و ديگران هيچ علم و قدرتى از خود ندارند، در خواهد يافت كه فقط خداوند از نيكى ها و بدى هاى نيت و عمل او آگاه است و فقط او قادر است منافع بنده خويش را تامين و ضررها را از او دفع نمايد. پس به جاى توسل به مخلوقات ممكن و ناتوان به خداوند واجب الوجود قادر مهربان روى مى آورد و رفاه و نيك نامى و سعادت دنيا و آخرت را از او مى خواهد؛ چرا كه هر موجودى غير از خداوند متعال ضعيف است. چنان كه خداوند متعال در آيه 73 سوره حج مى فرمايد:

ان الذين تدعون من دون اللَّه لن يخلقوا ذبابا ولوا اجتمعوا له و ان يسلبهم الذباب شيئا لا يستنقذوه منه ضعف الطالب و المطلوب؛

كسانى راكه جز خدا مى خوانيد هرگز حتى مگسى نمى آفرينند، هر چند براى آفريدن از آن اجتماع كنند و اگر آن مگس چيزى از آنان بربايد نمى توانند آن را باز پس گيرند. طالب و مطلوب هر دو ناتوانند.

يكى ديگر از راه هاى مبارزه با ريا، توجه رياكار به اثار سوء رياست و اين كه در يابد حاصل رياكارى چيزى جز تيرگى قلب، دورى از خدا، نابودى عمل، حسرت آخرت و بى بهرگى از همنشينى با مؤمنان نيست. براى مثال رياكاران در ذهن خود عالم آخرت را ترسيم كنند و تصور كنند كه انسان هاى گناهكار هم از آنان وضعيت بهترى دارند در حالى كه رياكاران در زمره مشركان و خلد در عذاب هستند، گناهكاران از عذاب شرك ورزى در امان هستند و اميد رهايى دارند. و يا اين كه تصور كنند انسان هاى مخلص، با زحمت كم به پاداش فراوان دست يافته اند و آنان با عمل بسيار، چيزى جز عذاب نمى بينند. تصور اين صحنه هاى حسرت بار مى تواند فرد را از رياكارى باز دارد.

راه ديگر درمان رياكارى، آگاهى و توجه به پاداش عظيم اعمال خالصانه است. اگر كسى مقام مخلصان را بداند، انگيزه او در كسب مقام اخلاص بيشتر مى شود و به جاى تلاش رياكارانه خواهد كوشيد مراتب اخلاص خويش را بيافزايد.

و در پايان چه درمانى از اين بالاتر كه رياكار بداند و بينديشد كه در اثر ريا از مصاحبت و دوستى با محبوب حقيقى محروم مى شود و هداياى او حتى اگر كوچك ترين شائبه ريا داشته باشد از سوى خداوند سريع الرضا و پروردگار خطاپوش مهربان باز پس فرستاده مى شود. بايد از خداوند مهربان خواست تا او خود لذت خلوص را در كام ما قرار دهد و اخلاص را به ما عطا كند. توسل به خداوند و اولياء مخلص او و به كارگيرى راه هاى درمان ريا، مى تواند اين تيرگى و ظلمت را از دل بزدايد. ان شاءاللَّه.

سؤالات

1 - ريا يعنى چه و رياكار كيست؟

2 - چرا رياكار از تارك عمل بدتر است؟

3 - چرا رابطه انسان با ديگران در اثر ريا خدشه دار مى شود؟

4 - چرا ريا باعث آسيب پذير شدن روابط اجتماعى مى گردد؟

5 - اگر شخصى براى مقبوليت نزد مردم يا عدم عيب جويى مردم لباس زيبا بر تن كند كار رياكارانه اى كرده است آيا مى توان اين ريا را محبوب دانست و نه مذموم؟ چرا؟

6 - چه عاملى در انسان باعث رياكارى او مى گردد؟

7 - اشتباه و خطاى رياكار در مقدم دانستن ديگران بر خدا و جلب نظر آن ها چيست؟

8 - برخى از آثار ريا را ذكر كنيد؟

9 - قول خداوند در قيامت به رياكاران چيست؟

10 - چرا رياكار دچار سوءظن مى گردد؟

11 - معرفت چه امورى موجب درمان ريا مى گردد؟

121 - اصول كافى، ج 2، ص 293، كتاب ايمان و كفر، باب رياء، حديث 3.

122 - جامع السعادات، ج 2، ص 387.

123 - همان.

124 - همان. صص، 389 - 388.

125 - همان، ص 388.

126 - اصول كافى، كتاب الايمان الكفر، باب رياء، حديث 3.

آموزه هاي بنيادين علم اخلاق جلد يک صفحه 171

بازگشت

/ 1