نساء 24 - حدنى فما استمتعنم به منهن فاتوهن اجورهن فريضه ناسخ ادعاش توسط اهل سنت براى آيه بالامؤمنون 6 -5 مكى و الذين هم لفروجهم حافظون الَّا على ازواجهم او مامَلَكَت ايماتهمجلال الدين سيوطى در درامنشور درباره آيهمى گويد از چند نفر كه از امام على پرسيدند متعه سنن شد فرمود نه و فرمود لو لا انّ عمر نهى عن المتعة ما زنى الاشقّى آلوسى در روح المعانى و فخر رازى در تفسير كبير مى گويند شكى در اين نيست كه متعه در زمان رسول الله مباح بوده است صحيح مسلم الف) از جابربن عبد الله و سملة بن اكوع روايت مى كند كه : خرج علينا منادى رسول الله فقال ان رسول الله قد اذن لكم ان تتعمتوا، يعنى متعة در الف ص م ب) در اختلاف ابن عباس و ابن زبر درباره متعه نساء و متعه حج جابر بن عبد الله گفت: فعلنا هما مع رسول الله ثم نهانا عنها عمر فلم نعد لهماص م ج) از جابر بن عبدالله انصارى كنا نستمتع بالقبضة من التمر و الدقين الايام على عهد رسول الله طبرى در تفسير خود جامع البيان عن تأويل اى القرآن حدود 11 روايت در اين باره نقل كرده است:سدى:فى قوله تعالى فما استمتعتم به فهن فآتر لنقال: فهذه متعة الرجل يتكح المراة شبرط الى اجل مسمى برخى از علماى اهل سنت عقيده دارند كه آيه ذيل ناسن متعه است يا ايها البنى اذا طلتن النساء فطلقو هن لعد تهن 65 طاق 1و مى گويند بر اساس اين آيه تنها راه جدايى راه جدايى طلاق است حال آنكه در متعه طلاق نيست پس متعهاست
پاسخ
در حاليكه اهل سنت و شيعيان همه قبول دارند كه حدود 7 تا 9 سبب براى فسن وجود دارد بدون طلاق مانند روانى بودن و ديوانه بودن و در ضمن آيه مى گويد وقتى خواستيد طلاق بدهيد اينگونه عمل كنيد نه اينكه تنها راه جدايى طلاق است نسخ با حديث و يا طبر متواتر:ما همچنين معتقديم حديث نمى تواند چون ظنى الصدرو است قرآن را كه قطعى الصدروانقض كند.خبر متواتر:خبر متواترى بود كه متعه را تحريم و آيه 24 نساء رامى كرد باين است بر سر آن اختلاف نمى كرد مانند بسيارى از احكام كه مورد اتفاق است خبر واحد: به اعتقاد ما خبر نمى تواند ناسخ قرآن باشد و در ثانى چنين واحدى هم نبوده است زيرابود عمر به آن استناد مى كرد بلكه عمر گفت متعتان كانتا على عهد رسول اللّه و انا انهى عنها و اعاقب عليهما.احدا هما متعة النساء و الاخرى متعة الحج اما عمر چنين كارى نداشته است زيرا قرآن درباره رسول الله مى فرمايد حاقه 69-44-45-46وَ لَو تَقَوَّلَ عَلَينا بَعضَ لَاَخَذْنا مِنُه بِالَيمين ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الَوتين ان الحكم ان لِلّه يوسف 67 شيعه و سنى هر دو قبول دارند كه: حلال محمد حلال يوم القيامة و حرامه حرام الى يوم القيامةممكن است گفته شود حكم حكومتى بوده است حكم حكومتى هيچگاه اصل حكم شارار پايمال نمى كند. در مورد درخت سرة بن جنرب پيابه اصل فقط در مورد آن شخص يا موارد نظاير آن حكم مى شودحكم حكومتى عمر بود چرا بعد از او اين حكم باقى مانده استغريزه Tnstinct_Temperament