حوزه ی علمیه ی مروی تهران نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حوزه ی علمیه ی مروی تهران - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حوزه‏ي علميه‏ي مروي تهران

پيام حوزه: بسم‏الله‏الرحمان‏الرحيم. در خدمت آقاي شريف‏زاده، مدير مدرسه‏ي مروي تهران هستيم. به عنوان نخستين سئوال، از ايشان مي‏خواهيم در مورد تأسيس مدرسه و هيئت مؤسِّس آن، توضيحاتي بفرماييد.

شريف‏زاده: بسم‏الله‏الرحمان‏الرحيم. مدرسه‏ي مروي، از مدارس قديم تهران است و شايد قديم‏ترين مدرسه در تهران باشد؛ زيرا، سابقه‏اي تقريبا دويست ساله دارد. اين مدرسه، در زمان فتحعلي‏شاه قاجار، به دست خان مروي ساخته شده است1 و تاكنون متوليان گوناگوني كه همگي از بزرگان تهران بوده‏اند داشته است، مانند مرحوم ملاعلي كني، مرحوم ميرزا حسن آشتياني، ميرزا احمد آشتياني، ميرزا محمدباقر آشتياني. در حال حاضر، آية‏الله مهدوي كني متولي آن است. بزرگاني مانند آية‏الله حسن‏زاده آملي و آية‏الله جوادي آملي از طلبه‏هاي اين مدرسه بوده‏اند.

پيام حوزه: طلاب اين مدرسه، چند نفرند؟

شريف‏زاده: البته، مدرسه‏ي مروي، در حال حاضر، حدود هفت مدرسه تحت پوشش دارد؛ يعني، مجموعه‏اي است از هفت مدرسه كه در رأس آن‏ها مدرسه مروي است. و همه‏ي اين مدارس در تهران و در منطقه‏ي بازار هستند. اين مدارس به ترتيب عبارت‏اند از:

مدرسه‏ي مجدالدوله ـ كه حدود صد سال قدمت داردـ و مدرسه‏ي شهيد بهشتي (=سپهسالار) ـ سابقه‏ي آن به اندازه‏ي مدرسه مروي است و از قديم‏ترين مدارس تهران است‏ـ و مدرسه‏ي رضاييه و مدرسه‏ي قنبرعلي خان يا ولي‏عصر عليه‏السلام و مدرسه‏ي حاج‏ابوالحسن معمار باشي و مدرسه محموديه.

مديريت مدرسه مروي، براي هر يك از اين مدارس، يك نفر مدير نصب كرده است.

از جهت درسي، تشكيلات اين هفت مدرسه را مي‏توان به دو بخش عمده تقسيم كرد. يك بخش، از پايه‏ي اوّل تا چهارم است. بخش ديگر، از پايه پنجم تا درس خارج.

بخش اوّل، در مدرسه‏ي شهيد بهشتي برقرار است. تمام طلبه‏هاي تحت پوشش مدرسه‏ي مروي، از پايه‏ي يك تا چهار را در اين مدرسه تحصيل مي‏كنند؛ يعني، آموزشگاه آن‏ها اين مدرسه است و در مدارس خودشان، مباحثه و مطالعه و كارهاي جنبي انجام مي‏شود. و از پايه‏ي پنجم تا درس خارج را، در خود مدرسه مروي مي‏خوانند.

عدّه‏اي از طلاب، رسمي هستند و برخي نيز طلاب آزاد محسوب مي‏شوند. طلاب رسمي، در حدود سيصدو پنجاه نفرند و طلاب آزاد كه از دروس مدارس ما استفاده مي‏كنند، حدود صد و پنجاه نفر هستند. مجموعا حدود پانصد نفر در مجموع مدارس ما، مشغول به تحصيل‏اند.

پيام حوزه: درباره‏ي نظام آموزشي جديد يا نظام ترمي چه نظري داريد؟ محاسن و معايب آن را بيان فرماييد!

شريف‏زاده: نظام خوبي است. اين نظام، محاسني دارد كه نظام قديم دارا نيست. البته عيوبي هم دارد و آن عدم تكرار مطالعه در ترم‏هاي قبلي است؛ يعني، در يك سال تحصيلي، طلبه، وقتي به ترم دوم مي‏رسد، ديگر ترم اوّل آن سال تحصيلي را كنار مي‏گذارد و به مطالعه‏ي آن نمي‏پردازد، در حالي‏كه براي يك سال تحصيلي، يك كتاب وجود دارد كه دو بخش شده يك بخش و آن در ترم اوّل خوانده مي‏شود و بخش ديگر آن در ترم دوم، حال وقتي طلبه، به ترم دوم مي‏رسد، ديگر آن بخش كه مربوط به ترم اوّل است را اصلاً مطالعه نمي‏كند. اگر دو كتاب مستقل، براي دو ترم در نظر گرفته شود، مانعي ندارد، امّا چون يك كتاب است و يك قلم و يك جريان، اين اشكال ايجاد مي‏شود. در نظام گذشته، در نيمه‏ي دوم به نيمه‏ي اوّل هم نظر مي‏كردند، يعني، طلبه، به مطالعه‏ي بخش‏هاي نخست، وادار مي‏شد. در نظام ترمي طلبه، از ترم اوّل كاملاً منقطع مي‏شود. البته نظام ترمي را مي‏شود به صورت بهتري هم اجرا كرد و اين طور نيست كه برنامه‏ي ترمي همين باشد كه الان درحوزه‏ي علميه‏ي علميه قم تدوين شده و لاغير؛ خير، مي‏شود اين ضعف را برطرف كرد.

پيام حوزه: يكي از مشكلات نظام آموزشي حوزه، متون آموزشي آن است . اختلاف نظر شديدي در اين‏باره هم وجود دارد. بعضي‏ها معتقدند كه همان سبك قديم حفظ بشود و بعضي‏ها مي‏گويند بايد همه‏ي متون، عوض شود و عدّه‏اي ديگر قائل‏اند كه متون، تلخيص شود و محتوا و عصاره همان‏ها باشد، منتها به صورت منظم و مرتب و همراه سؤال و جواب. نظر حضرت‏عالي چيست؟

شريف‏زاده: ما، حدودا پنج سال است كه با فكر تحوّل در متون آموزشي، كاري را آغاز كرده‏ايم. سعي كرديم كه معايب متون موجود، حل بشود بدون آن‏كه محتوا تغيير كند؛ يعني، محاسن، نگه‏داري و معايب از بين برود.

از جمله‏ي معايب متون موجود، يكي اغلاق در آن‏ها است. طلبه، پيش از آن كه به مطلب كتاب توجه كند، درصدد حل اغلاق و برگرداندن ضميرها است.

عيب دومي كه در همه‏ي كتاب‏هاي حوزوي به چشم مي‏خورد، نداشتن تمرين كاربردي است؛ يعني، كتب، حاوي تئوري‏هاي علمي نحو و صرف و فقه و اصول است، بدون آن‏كه اين‏تئوري‏ها به كار گرفته بشود، لذا طلبه، با كارايي اين تئوري‏هاي فراگرفته شده، اصلاً آشنا نمي‏شود و همين عدم آشنايي منجر به عدم توانايي او در استفاده از اين تئوري‏ها مي‏شود و نمي‏تواند از آن چه كه در صرف و نحو و اصول و... آمده استفاده بكند، بله در درس خارج فقه و اصول، آرام آرام، اصول را پياده مي‏كند و آن‏جا، مقداري با كاربرد اصول آشنا مي‏شود كه اين خيلي دير است؛ به‏خاطر اين‏كه طلبه، قريب ده سال با اين مطالب آشنا مي‏شود، ولي پس از ده سال، تازه مي‏خواهيم دست او را بگيريم و با كاربرد اصول آشنا كنيم، در حالي كه علوم، در همه‏جاي دنيا، چه علوم تجربي و چه علوم عقلي، همه‏اش كاربرد دارد و از هر پايه‏اي هم كه شروع بكنند، اين طور نيست كه كاربرد را منحصر بكنند به پايه‏هاي بالا، بلكه از هر پايه‏اي كه علوم را آغاز مي‏كنند، چه تجربي و چه عقلي، با كاربرد به دانشجوي خودشان و به محصِّل خودشان مي‏آموزند.

عيب سوم، عدم وجود مثال كافي در كتب است و اين، باز به كاربردي شدن علوم ضربه مي‏زند.

عيب ديگر، اين‏كه دسته‏بندي‏ها كامل نيست و جدول بندي وجود ندارد.

البته، ساير عيوب ضعيف‏تري هم وجود دارد كه بر كتب وارد است. ما، از پنج سال پيش، درصدد حل اين وجوه برآمديم. گفتيم بياييم محتواي كتب ادبي و فقهي و اصولي را حفظ كنيم، منتها متن، سليس باشد. كار اوّل، سليس كردن متن است و كار دوم، وارد كردن تمارين مختلف در پايان هر درس است. اوّلاً، بايد يك كتاب را، درسْ درسْ كنيم و اين‏طور نباشد كه يك كتابي، از بسم‏الله شروع بشود تا آخر. مثلاً كتاب سيوطي را مي‏توان به صد درس، تبديل كرد و در پايان هر درسي، تمرين كاربردي و تشريحي وجود داشته باشد و بعدا مثال‏هاي مختلفي هم در كتاب وارد بشود، جدول وارد بشود، دسته‏بندي‏ها بيش‏تر بشود؛ چون، دسته‏بندي، از روش‏هايي است كه به آموختن و فراگيري، كمك شاياني مي‏كند.

اين كارها را كرديم و تا اندازه‏اي، در بعضي از كتب، تغيير حاصل شد. بعد هم گفتيم كه ممكن است اين، مشكل به‏وجود بياورد و اين فكر را از اوّل داشتيم كه طلبه، بايد با متون قديم هم كار كند، فردا مي‏خواهد به متون قديم مراجعه كند و بر فرض، مي‏خواهد از متون فقهي، اجماعات را به دست بياورد، چه كار كند؟ اين‏جا آمديم در پايان هر درس، يك قسمتي را به نام«المُختارُللقراءة» قرار داديم و منتخبي از همان كتب قديم را آورديم. طلبه، درس را با آن متن روان فهميده، از صددرصد، حداقل، نود درصد بحث را فهميده، و حالا خود متن اصلي را هم ملاحظه مي‏كند و مطالب هضم شده را، با متن مغلق اصلي، تطبيق مي‏دهد.

اين متن، ديگر براي او صعوبت ندارد و مشكل نيست. چرا؟ چون مطلب را قبلاً گرفته و هضم كرده و فقط، بايد بتواند اين متن را با آن مطلب تطبيق بدهد. در اين كار، تطبيق و انتباه، توسط استاد هم مي‏تواند انجام بگيرد.

در تمارين، علاوه بر تمارين كاربردي، ما آمده‏ايم از ساير متون قديم، تكه‏هايي را مناسب با هم، در درس وارد كرديم. اين متون، به صعوبت متن‏هاي «المختار للقراءة» نيست؛ يعني، متني بينْ بينْ است؛ نه به سهولت متن درس است و نه به صعوبت «المختارللقراءة».

اين كار را تاكنون در بعضي از كتاب‏هاي فقهي انجام داده‏ايم و نه در تمام آن‏ها؛ زيرا، كار، خيلي دشوار و پر حجم است. براي قسمت المختارللقراءة، ما شرح لمعه رادر نظر گرفتيم؛ زيرا، شايد، مشكل‏ترين و مغلق ترين متني كه مي‏توانيم در فقه داشته باشيم، در همين كتاب شرح لمعه باشد. پاره‏اي از شرح لمعه را كه منطبق بر همان درس بود، در پايان درس قرار داديم و بعد از تمارين كار بردي آمديم چهار پنج متن را از متون قديم فقهي، حالا از شيخ طوسي باشد، از سيد مرتضي باشد، از علامه‏ي حلّي باشد، از محقق حلّي باشد، وارد كرديم. وظيفه طلبه درباره‏ي اين متون ، آن است كه تشريح كند و توضيح بدهد. اين، به عنوان تحقيق طلبه محسوب مي‏شود و قلم او به كار مي‏افتد.

پيام حوزه: يكي از بحث‏هايي كه مطرح است، تخصصّي شدن دروس است و از جمله تخصصّي شدن خود فقه است. اين موضوع را چه‏گونه ارزيابي مي‏كنيد؟

شريف‏زاده: البته، ما در صدد همين كار هم بوديم. ما معتقديم كه طلبه، بايد در پنج شش سال، يك سري موادِّ عمومي را بگذراند و در هر علمي كه لازم است، مانند ادبيات ـ با همه‏ي رشته‏هايي كه دارد - و فقه و اصول و منطق و فلسفه، يك دوره‏ي عمومي را بگذراند. بعد از اين مرحله، با توجه به علاقه‏اش، بايد در رشته‏اي فعّاليت كند و تخصصّ پيدا كند.

دوره‏ي عمومي‏اي كه مدِّ نظر ما است، ادبيات‏اش كمي بيش از سطح معمول حوزه است و در اصول، تا كفايه و در فقه؛ تا حدّ مكاسب.

ما، رشته‏هاي تخصصّي ديگري مثل، علوم قرآن و علوم حديث و علوم تربيتي و فنون تبليغ را نيز اضافه كرده بوديم به رشته‏هايمان كه البته اين‏ها هم يك دوره‏ي عمومي دارند و بعدا طلبه، به صورت تخصصّي، وارد اين رشته‏ها مي‏شود.

به نظر من، اين دوره‏هاي عمومي، شش سال بايد باشد و پس از اين مدّت رشته‏هاي تخصصّي شروع شود.

پيام حوزه: وضع حوزه، از نظر منابع مالي، چه‏گونه است؟

شريف‏زاده: بعضي از مدارس ما، موقوفات دارند مثل مدرسه‏ي مروي و مدرسه‏ي شهيد بهشتي و يك مدرسه‏ي ديگر. اين‏ها از موقوفه‏هايشان تأمين مي‏شوند و شهريه‏ي طلاّب و غذايي كه به طلاب داده مي‏شود و مخارج مدرسه، از لحاظ تعميرات و اين‏طور مسايل، از آن جا تأمين مي‏شود.

بعضي از مدارس‏مان هم فقط از طريق وجوه شرعي و از سوي خود حضرت آية‏الله مهدوي كني تأمين مي‏شوند.

البته، به‏طور معمول، از شهريه‏ي رهبر معظم انقلاب، همه‏ي مدارس‏مان استفاده مي‏كنند، براي مراجع ديگر هم، به قم تقاضا داده‏ايم، ولي هنوز اجرا نشده است.

پيام حوزه: موانع ومشكلات موجود را مطرح فرماييد.

شريف‏زاده: عرض كردم كه فقه، به‏خاطر گستردگي‏اش، تغييرش بسيار مشكل است و ما نياز به لَجنه‏اي داريم كه تشكيل بشود و نياز داريم به گروهي كه همگي بنشينيم و كار را يك مقدار سريع‏تر انجام بدهيم و طبيعي است كه يك سري ابزار هم براي اين كار لازم است.

البته، همه‏ي اين كارها دارد انجام مي‏شود، امّا يك مقدار روندش كُند است و اگر خدا بخواهد بايد اين روند را يك مقداري تسريع كنيم.

مشكل عمده‏اي كه لاينحل باشد، بحمدالله، سر راه‏مان نيست.

از لحاظ مالي، با كمك قم، بعضي از مراكز حوزوي، در مدرسه‏ي مروي تأسيس شده است كه تا اندازه‏اي تأمين كننده‏ي نيازهاي مادّي است.

مثلاً شعبه‏ي بيمه درماني، در مدرسه‏ي مروي تأسيس شده حدود چهار كارمند را تحت پوشش قرار داده است. باز، بانك اطلاع‏رساني قم، شعبه‏اش در تهران، در مدرسه‏ي مروي است كه باز يك تعدادي را تأمين مي‏كند.

پيام حوزه: مشكل معافيت تحصيلي طلاب را چه‏گونه رسيدگي مي‏كنيد؟

شريف‏زاده: خود مركز مديريت، به اين كار رسيدگي مي‏كند. البته مركز مديريت، خودش چند نماينده در تهران دارد كه آن‏ها رسيدگي مي‏كنند. از جمله خود حضرت آية‏الله مهدوي كني.

پيام حوزه: تعاوني طلاب، در تهران داير هست يا خير؟ با توجه به اين‏كه مقام معظم رهبري در قم دستور تعاوني را دادند و دفترچه هم براي طلاّب صادر شد، آيا در تهران براي حوزه‏ها، تعاوني مصرف يا همان تعاوني طلاب وجود دارد يا خير؟

شريف زاده: متأسفانه نداريم.

پيام حوزه: در پايان، اگر پيشنهادي، نظري، انتظاري كه از شوراي عالي يا مركز مديريت داريد، بفرماييد.

شريف‏زاده: يكي اين كه به مشكل مالي طلاّب -كه ما هم بخشي از طلاّب كشور هستيم، -توجه داشته باشند و به فكر حلِّ اين مشكل باشند؛ زيرا، طلاب دچار بلييه‏ي چند شغلي‏اند موجب ركود آن‏ها از جهت درسي و مباحثه مي‏شود. از اين جهت، كمي مساعدت كنند و سريع‏تر و با عجله، إنْ‏شاءالله مشكل را تا اندازه‏اي حل كنند.

مسئله‏ي تعاوني مسكن را اگر رهبر معظّم انقلاب و مراجع در قم، بزرگان، البته با پي‏گيري مركز مديريت، آغاز كنند، مشكل اساسي طلاب- كه مشكل مسكن است - إنْ‏شاءالله، حل شود. در تهران، البته طلبه‏ي معيل، آن‏چنان نيست كه كار خيلي سنگين باشد؛ يعني، به ا ندازه‏ي قم كار سنگين نيست و مي‏شود در يك مناطقي، منازل مسكوني ساخت. فكر مي‏كنم با دو شهرك، مشكل طلاّب معيل تهران، تا 90% حل بشود.

برنامه هم اين طور باشد كه هرطلبه‏اي، تا موقعي كه مدرسه‏اي، او را، از حيث درس و اخلاق تأييد مي‏كند، در آن منازل ساكن باشد با اين كار طلبه‏هايي كه مستعد هستند، با فكري آرام مي‏توانند شايستگي‏هاي خود را نشان دهند و در آينده، مثمر باشند


1 - در تاريخ بناي اين مدرسه بيت زير انشا شده است:
كه «مدرس سزد اين مدرسه را ادريسي» منشي طبع سبا از پي تاريخ‏اش گفت

/ 1