تضاد و تعارض در اینترنت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تضاد و تعارض در اینترنت - نسخه متنی

پیتر گلدینگ؛ مترجم: نسرین موسوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تضاد و تعارض در اينترنت

نويسنده : پيتر گلدينگ

مترجم : نسرين موسوي

10 مرداد، 1383

«همين امروز آغاز كن تا آينده را فراچنگ آري. اينترنت اين جاست و دارد اتفاق مي افتد، هم امروز از آينده بهره برگير». نقل از يك آگهي در فايننشنال پرس انگلستان، مارس 1998. «اينترنت داراي مشكلاتي است كه اغلب گريبانگير منابعي است كه در مالكيت همگاني قرار دارند: استفاده ي نادرست بالقوه، مسايل امنيتي و نوعي فقدان ساختار». نقل از اطلاعيه ي مطبوعاتي اتحاديه ي بين المللي ارتباطات دوربرد ، اكتبر 1998. «روزگاري كه به نظر مي آمد اينترنت بيرون از قوانين سرمايه داري قرار دارد ديگر كم و بيش به سر آمده است».

نقل از هات وايرد، 12 مارس 1999. منتقدان اجتماعي ترقي خواه به طبع بدبين اند، آنها بارها شاهد بوده اند كه به سبب حرص و آز شركت هاي سرمايه داري و شكست و ناكامي سياسي، وعده و وعيد تقسيم نعمت ها و مواهب بر باد رفته است. اما اميد همچنان بر جاي مي ماند و با آميزه اي از ساده دلي، عزم راسخ، كوشش صادقانه پرورش مي يابد؛ يا بنا به لطيفه ي كوتاه گرامشي با بدبيني عقل و خوش بيني اراده. هيچ چيز بيش از دگرگوني هاي فني نمي تواند اميد جاوداني به پيشرفت را بارور كند. در دهه هاي اخير، پيدايش نيروهاي ارتباطي با شتاب و انعطاف پذيري غيرقابل تصور مجدداً به صورت پايه اي براي بازنويسي خيال آميز تاريخ آينده درآمده است. در ساليان اخير، تلويزيون چريكي، ويدئوي محلي، [برنامه هايي كه براي تهييج افكار عمومي به لحاظ اجتماعي و سياسي ساخته مي شود] و نيز راديوهاي دوسويه ي همگاني همه و همه اميد گذراي تأمين مواد و مصالح الكترونيكي را براي تنوع جويي و دگرانديشي عرضه داشته اند. با اين همه، هر يك از اين ابزار به عنوان يك وسيله ي مؤثر دگرگوني اجتماعي از بين رفته اند.

در نظر مورخاني كه با تاريخچه ي اختراع دستگاه چاپ، پيدايش روزنامه، يا بنگاه هاي سخن پراكني آشنايي دارند جاي تعجب نيست كه نوآوري هاي فني در دستگاه ستم و نابرابري ادغام شوند. با اين همه هنگامي كه سرمايه داري در اواخر قرن بيستم به چيزي شبيه به يك مرز انتقالي رسيد، اين احساس كه توانايي چشمگير و بي سابقه تكنولوژي هاي مبتني بر كامپيوترهاي جديد ممكن است چيزي يك سره متفاوت باشند بار ديگر آتش زير خاكستر خوش بيني راديكال را شعله ور ساخت. آخرين منبع چنين خوش بيني اي پيدايش اينترنت است؛ و اينترنت گسترش تصاعدي سلسله اي از شبكه هاي كاميپوتري است كه فرهنگ، گزافه گرايي بي پايان رسانه اي، ادبيات فزاينده و حتي نوع يا ژانر آغازيني از فيلم ها و داستان پردازي هاي آينده گران خاص خود را ابداع كرده است.

سرانجام به نظر مي رسد كه روياي عرضه ي الكترونيكي آرمان هاي جفرسوني در دسترس ماست چنان كه سياستمداراني چون توني بلر در انگلستان و ال گور در ايالات متحده تلاش مي كنند تا به صورت آينده گران سياست عصر رايانه درآيند. هيچ كس فرصت بهره گيري از چنين تحولي را از دست نمي دهد، حتي نيوت گينگريچ هم به ما اطمينان مي دهد كه اين عصر جديد، انقلابي در كالاها و خدمات در پي خواهد داشت كه اكثريت مردم را توانمند خواهد كرد و وضع آنان را بهبود خواهد بخشيد (به صف اكثريت توجه كنيد: حتي آينده گرايان نيز هواي «داو» شرط بندي خود را دارند). اين ها كافي است كه آب دهان آدم را راه بيندازند گرچه گينگريچ در ادامه مي گويد كه ايالات متحده مي تواند با پيشگام شدن در تغيير و تحول كالاهاي تازه، خدمات، سيستم ها، استانداردهاي مربوط به يك انقلاب تكنولوژيك، سودهاي هنگفت به دست آورد. در اين مقاله من مي خواهم از پيامدهاي رشد و گسترش اينترنت ارزيابي گسترده تري به دست دهم و آن را در كنار برخي ملاحظات مربوط به نابرابري اطلاعاتي جهاني بررسي كنم. اعجوبه ها و سودهاي خالص تاريخچه ي اينترنت و در واقع به طور كلي تاريخچه ي صنعت كامپيوتر، افسانه ي دلكشي است كه در عالم صغير روياي آمريكايي مي گنجد: داستان اين است كه مردان جوان پرجنب و جوش و مبتكري در حياط خلوت خانه ها و يا در انباري ها نيروي محركي را تشكيل مي دهند كه صنعتي را به راه مي اندازد كه آغازگر ورود ايالات متحده به عصر اطلاعات است.

اين سوداگران فني كه چيزي براي خطر كردن ندارند جز اندكي دلار، جز رويا، جز چند وسيله و ابزار قرضي و جز اعجوبگي فني، به هيأت كارنگي ها، هرست ها، اديسون ها، دوپون ها و راكفلرهاي جديد دوران رايانه درمي آيند. اكونوميست رشد و گسترش اينترنت را نه حسن تصادف و يا پيروي از مد روز بلكه پيامد قدرت مهار نشده ي خلاقيت فردي مي شمارد. اگر اين اتفاق در حوزه ي اقتصاد رخ دهد نشانه ي پيروزي بازار آزاد بر برنامه ريزي متمركز، در عرصه ي موسيقي چيرگي جاز بر باخ، در حوزه ي سياست برتري دموكراسي بر ديكتاتوري به شمار مي آيد، اين نمايش پردازي نيز مانند بسياري از داستان هاي اساطيري هسته اي از حقيقت دربردارد. آرمان هاي پيشتازي كه در رشد و گسترش اوليه ي اينترنت سهيم بودند به قسمت زيادي از فرهنگ اينترنتي كمي آب و رنگ هيچي وار داده است؛ در همان حال كه شبكه هاي كامپيوتري خود را به شعارهاي عصر جديد غرب آمريكا، شمينيسم تكنولوژيك و ايفاي نقش جهان هاي شگفت آور مي آرايند.

اينها خيالات واهي است؛ اما از همان آغاز مطرح بوده است و جاي تعجب نيست كه دوستداراني چون راينگلد با حسرت اعلام خطر مي كنند. او مي گويد «هنوز براي مردم سراسر جهان امكان اين هست كه بكوشند كه اين قلمرو نوين گفتمان حياتي بشري به روي شهروندان اين سياره باز بماند، پيش از آنكه كله گنده هاي سياسي و اقتصادي آن را بقاپند سانسورش كنند، معيار و اندازه اي برايش معين كنند و از نو آن را به ما بفروشند». اين جا راينگلد بيش از آنكه انتظار داشته باشد اميدوار است. با اين همه، سرچشمه ي پيدايش اينترنت را نبايد در حياط خلوت خانه هاي اين اعجوبه ها جست. زندگي اينترنتي در سازمان هاي طرح هاي پژوهشي عالي پنتاگون آغاز شد.

نياز به شيوه اي كه بتواند پژوهشگران كامپيوترهاي نظامي را به يكديگر پيوند دهد به پيدايش فني مي انجامد كه توانست داده هاي انتقال يافته را به بسته يا بلوك تقسيم كند. چنين فني هم امنيت داده ها را ميسر مي ساخت (بخش هايي از پيام ها را نمي توان گوش ايستاد) و هم سالم ماندن آنها را تضمين مي كرد (حتي حمله هاي اتمي تنها مي تواند به بخشي از يك شبكه اصابت كند به نحوي كه بخش هاي ديگر دست نخورده مي مانند و زمام كار را به دست مي گيرند). آزمايش هاي اوليه در اواسط دهه ي شصت ميلادي هم زمان بود با كارهايي كه در آزمايشگاه ملي فيزيك در انگلستان انجام مي پذيرفت.

هنگامي كه آرپنت از چهار گره در سال 1969 به حدود يك صد گره در 1975 افزايش يافت، به سازمان ارتباطات دفاعي تحويل شد. در دهه ي 1980 شبكه هاي دانشگاهي در سايه ي پشتيباني بنياد ملي علوم گسترش يافتند. ان.اس.اف. نت كه بدين ترتيب به وجود آمد در 1990 جانشين آرپنت شد. از سوي ديگر، واگذاري شبكه هاي منطقه اي.ان.اس.اف به بخش خصوصي موجب پيدايش شالوده ي تجاري براي شبكه هاي به هم بسته اي شد كه در آن زمان وجود داشتند و مبناي همه ي رشد و گسترش هاي بعدي شدند. هم چنان كه اينترنت تقريباً به طور تصاعدي گسترش مي يابد، مجموعه اي كاملاً تجاري از سيستم هاي اصلي ساخته و پرداخته مي شود و جاي سيستم هايي را مي گيرد كه پيش از اين دولت ايجاد كرده بود. تأمين كنندگان خدمات اينترنتي تبديل به شركت هاي عام بزرگ شده اند و يا در هم ادغام گشته اند.

در سال 1995 همه ي محدوديت هاي باقي مانده بر سر راه استفاده ي تجاري از اينترنت از ميان رفت. اريك اشميت، رئيس كل فني سان مايكروسيستمز، اين موضوع را به سادگي چنين توضيح مي دهد: «تأمين خدمات براي مشتريان عبارت است از كاربرد مرگبار اينترنت». از نظر راس جونز، مدير برنامه هاي ديجيتال اينترنت، اينترنت «عرصه ي پرباري براي كشف امكانات تجاري محسوب مي شود» و يا اگر بخواهيم از اكونوميست نقل كنيم «اينترنت ديگر بالغ شده بود».

اندازه ي اينترنت، به هر معنايي كه بگيريم، تقريباً هر سال دو برابر مي شود. علم حساب و اغراق گويي را به هم بياميزيد، آن گاه همه ي ساكنان اين سياره با هم ارتباط خواهند يافت. ورلد وايد وب (شبكه ي جهاني) در سال 1989 در مركز پژوهش هاي ذره اي اروپا ايجاد شد، ولي فقط در سال 1993 اوج گرفت يعني هنگامي كه پس از ساخته شدن نرم افزارها در دانشگاه ايلينويز و سپس در جاهاي ديگر «مرورگران» * و رابطه هاي گرافيكي را به وجود آورد تا امكان پژوهش و بازبيني «صفحات» شبكه ي جهاني ممكن شود. با ورود امكانات چند رسانه اي براي اينترنت، توليدكنندگان تجاري مرورگراني چون نت اسكيپ يك شبه ثروتمند شدند. تا سال 1995 بيش از سي هزار پايگاه اطلاعات در اينترنت به وجود آمد و از آن پس تقريباً هر دو يا سه ماه دو برابر شده است و احتمالاً شماره هاي آنها اكنون افزودن بر ميليون ها است. مهم ترين دگرگوني در ويژگي شبكه ي جهاني افزايش شديد پايگاه هاي تجاري بوده است.

بنا بر ارزيابي مؤسسه ي فني ماساچوست نسبت مراكزي كه به استفاده ي تجاري اختصاص دارند از 416% در كل در 1993، به 50% در كل در اوايل 1998 افزايش يافته است. دريافت ماهيت كاربرد اينترنت عموماً مي تواند از راه بررسي «قلمروهاي» كاربردي آن صورت گيرد. در 1994 استفاده از قلمروي تجاري Com به عنوان رايج ترين نام جايگزين قلمروي آموزشي edu شده بود؛ و اين زماني بود كه شركت ها كشف كردند كه شبكه چيزي بيش از يك پاتوق اعجوبه ها است.

نت ورك ويزاردز در بررسي خود در ژانويه ي 1996 نشان مي دهد كه 4/9 ميليون كامپيوتر ميزبان به اينترنت متصل اند كه از اين تعداد، قلمروي تجاري com به تنهايي گسترده ترين قلمرو را به خود اختصاص داده است و از مجموع قلمروهاي علمي / آموزشي edu و دولتي gov نيز وسيع تر است. كله گنده ها وارد گود مي شوند در اواسط دهه ي 1990 دو ويژگي شركت هاي بزرگ در بخش هاي ارتباطات دوربرد و اطلاعات جلوه اي چشمگير دارد. نخست آن كه موج عظيمي از ادغام ها، الحاق ها و يا تشكيل شركت ها رخ مي دهد. دوم آنكه فعاليت ها گوناگوني و تنوع مي يابند. هر دو حركت همان طور كه روند تجاري سازي اينترنت جدي تر مي گردد، طراحي مي شوند تا شركت هاي عظيم را در موقعيتي برتر قرار دهند. بنابر بررسي براودو بيوا سوشييتس در 1995 ميزان ادغام ها و دادوستد شركت ها در صنعت تكنولوژي اطلاعات 57% افزايش يافت و قيمت معادلات انجام شده به 143 ميليون دلار رسيد. شركت هاي تكنولوژي اطلاعات با همه ي توش و توان خود درصدد رسيدن به جايگاه مهمي بودند كه لازمه ي رقابت در بازار بين المللي است، در عين آن كه به ويژه طالب نوعي از همياري بودند كه پيوند با شركت هايي را مجاز مي شمرد كه به تازگي نظارت دولتي از آن حذف شده بود.

بنابراين دليل حضور در شبكه ي جهاني نه به صورت مد روز تازه به دوران رسيده ها بلكه به صورت يكي از مقتضيات و ضرورت هاي كسب و كار درآمد. اين فعاليت ها در اروپا بيشتر در عرصه ي ارتباطات دوربرد، در ايالات متحده در بخش سمعي بصري، در ژاپن در صنايع الكترونيك متمركز بوده است. آلمان بزرگ ترين بازار ارتباطات دوربرد است و تاكنون در اين زمينه ادغام هايي با شركت هاي آمريكايي (تيسن ـ بل ساوت) و شركت هاي انگليسي (وياگ اينتركام بي تي و با كيبل اند و ايرلس) صورت داده است. اتحاديه هاي اخير در بخش هاي سمعي بصري همكاري هايي با او.ژ.س. فرانسه و فوكس قرن بيستم و نيز قرارداد توليد مشترك ميان تلويزيون فرانسه و تايم وارنر را دربرمي گيرد. روند گسترده تر ادغام هاي عظيم در بخش هاي سمعي بصري شامل تصاحب ام.سي.اي. از سوي شركت كانادايي غول آساي شراب و نوشابه سازي سيگرم نيز مي شود كه كنترل استوديوهاي فيلم سازي يونيورسال را هم در دست دارد.

نمونه هاي ديگر اين ادغام ها عبارت اند از خريد سهام ترنر برودكستينگ از سوي تايم وارنر، خريد كپتال سيتيز (كه شبكه ي اي.بي.سي. را نيز در خود دارد) از سوي شركت والت ديزني و خريد شبكه ي سي.بي.اس. از سوي وستينگ هاوس. هنگامي كه پخش و توزيع به صورت اولويت بعدي امر تجاري شدن اينترنت درمي آيد رشد و گسترش سياست ادغام عمودي، بخش سمعي بصري را در موقعيت اصلي و كليدي قرار مي دهد. خريد سهام استوديوهاي فيلم سازي پارامونت در سال 1994 از سوي شركت رسانه اي غول آساي واياكام (كه كانال هاي ام.تي.وي. را اداره مي كند) به خوبي نشان دهنده ي اين نكته است. اين ادغام عمودي از بسياري جهات ممكن است از هم گرايي هاي پرسروصداي صنايع مربوط به ارتباطات دوربرد، كامپيوتر و خبرپراكني پراهميت تر باشد. مورد اخير بهره برداري تكنولوژيكي از امري است كه در وهله ي نخست بايد آن را به صورت يك استراتژي مالي و اقتصادي در نظر گرفت.

اين جا ناگزير به برخي اسامي آشناي ديگر برمي خوريم. نيوز كورپورشن متعلق به روپرت مرداك با سرمايه گذاري مشترك با شركت مخابراتي راه دور ام.سي. آي. در عرصه ي خدمات اطلاع رساني وارد اين صحنه شد. از جمله ي اين خدمات اف.واي.آي آن لاين متعلق به ام.سي.آي. پست الكترونيكي، شبكه ي دلفي متعلق به نيوزكورپ، بازي هاي كامپيوتري برخط كسماي است. همزمان، شركت مايكروسافت با عرضه ي مايكروسافت نت ورك و اجراي طرح هاي آزمايشي در بخش سمعي و بصري از طريق خريد سهام شركت دريم ووركس و همكاري با شبكه ي ان.بي.سي. و كسب مجوز تكثير بازي هاي ويدئويي آغاز به كار كرد. به اين ترتيب روياي دستيابي به دموكراسي جفرسوني از راه فيبرهاي نوري فقط به فرصت صرفه جويي بيست دقيقه راهپيمايي تا محل كرايه ويدئو تبديل مي شود. به دشواري مي توان اين وعده و وعيدهاي مرداك را با واقعيت تطبيق داد كه چنين اقدامي «مي تواند ميان منافع اجتماعات گوناگون پلي بزند، فرصت هايي براي برقراري ارتباط و رشد و گسترش آن بيافريند و تجربه ي روزانه ي افراد را از هر دست و طبقه، پربار سازد.»

در اساس، شركت ها مي توانند براي بازاريابي سه نوع كالا از شبكه بهره بگيرند: فرآورده هاي توليدي خود، دسترسي به شبكه، تبليغات. استفاده از شبكه براي بازاريابي به تازگي آغاز شده و با مشكلاتي مدام به ويژه عدم امنيت در پرداخت ها، همراه است. مشكل عمده ي تبليغات سرشماري دقيق تعداد مخاطبان است كه هم اكنون اين موضوع را مورد توجه ويژه قرار گرفته است. تاكنون چند بار به پايگاه شما «سرزده» و يا از آن استفاده كرده اند؟ به رغم اين بي اطميناني، نرخ تبليغات در حال تثبيت شدن است. پايگاه هاي همه پسندي مانند پلي بوي براي عرضه ي يك اتصال به اندازه ي يك تمبر پستي به صفحات خود، مبلغي تا حدود صدهزار دلار طلب مي كند. در انگلستان، الكترونيك تلگراف براي نمايش هفته اي يك اتصال دكمه اي بر روي صفحه ي نمايش خود مبلغ بيست وپنج هزار پوند درخواست مي كند. پلي بوي ادعا مي كند تا نوامبر 1995 روزانه بيش از سه ميليون بار به پايگاه آنان، «سر زده» اند.

جاناتان نلسون، مديركل شركت تخصصي اُرگنيك آن لاين، مي گويد: «ما به پايگاه هاي اطلاعات به منزله ي وسيله اي براي تجمع چشم هايي مي نگريم كه مي كوشند تا مردم را به اين عرصه بكشند و تجربه اي به آنان عرضه كنند. هدف، جلب افراد مناسب به جايگاه هايي است كه با توجه به عناصر دقيق جمعيت شناسي معين شده اند». براي شركت هايي كه در زمينه ي سرگرمي ها فعال اند اين روش مستقيم تر است. سي.ان.ان. آن لاين داستان هايي را برمي گزيند كه نظر به مردان جوان طبقه بالا دارد. ارايه ي چنين خدماتي اين امكان را فراهم مي آورد تا اين شركت ها بتوانند مشتريان خود را بفريبند و از ارايه ي خدمات اضافي به آنان كه فراتر از خدمات رايگان اصلي است سود ببرند. نظام نرخ بندي اين خدمات اضافي همانند نظام نرخ بندي تلويزيون كابلي است. كلمبيا تري استار در سال 1995 اقدام به راه اندازي يك پايگاه اطلاعات كرد. اين مركز با استفاده از ترفندهايي مانند نظرسنجي در مورد اينكه آيا هنرپيشه ي نقش اول فلان فيلم كمدي موقعيت [به مجموعه هاي تلويزيوني خنده داري گفته مي شود كه شخصيت هاي عادي در قسمت هاي از پيش تدارك ديده اي خط داستان را ادامه مي دهند.] بايد آبستن شود يا نه و يا با طرح معماهايي درباره ي فلان سابقه ي تلويزيوني به جلب وفاداري تماشاگران مي پردازد. ريچارد گلوسو معاون ارشد كلمبيا تري استار، مي گويد: «موفقيت ما در افزايش شمار تماشاگران برنامه هاي ماست».

تنگناهاي رايانه اي: تضاد و تعارض در اينترنت خريد سهام از سوي شركت ها و تجاري كردن اينترنت مي تواند به آساني به شكست طلبي فرساينده اي بينجامد و به اين نتيجه برسد كه نيروهاي هم چنان مهاجم «بازار آزاد» تكنولوژي بالقوه و رهايي بخش ديگري را به محاصره ي خود درآورده اند. اما اينترنت در اين مرحله از رشد و گسترش خود، نمود آشكار آن دسته از انتخاب ها و تضادهايي است كه در بطن هر موقعيت حساس سياسي وجود دارند. چهار قلمرو اصلي زير روشنگر وضعيت نامطمئن و فرصت هاي موجود است: كاربرد اجتماعي يا سازوكار بازار خصوصيات دوگانه ي ذاتي ارزش مصرف و ارزش مبادله عميقاً در رشد و تكامل سيستم هاي ارتباطي مانند اينترنت ريشه دارند حتي ناپي گيرترين شبكه گردان پس از گذشت و گذار كوتاهي در شبكه با نمونه هايي از پتانسيل كاملاً مترقي تكامل اجتماعي آن روبه رو خواهد شد.

در سال 1990 در لندن، مك دونالدز ادعانامه اي عليه پنج آنارشيست ابلاغ كرد؛ بر طبق اين ادعانامه اين پنج آنارشيست با انتشار يك جزوه به طرزي ناخوشايند با آشكار ساختن جزئيات اعمال و شيوه هاي استخدامي اين شركت غول آساي غذايي نسبت به آن هتك حركت روا داشته و روش هاي كشت و توليد مواد غذايي آن را مورد ترديد قرار داده بودند. اين محاكمه ابعادي ديكنزي به خود گرفت؛ دو تن از مدعيان، يكي پدر بي همسر و بيكار و ديگري باغبان سابقي كه اكنون در مشروب فروشي كار مي كند، اثبات كرده اند وكيلان دعاوي، خودآموخته و خستگي ناپذيري شده اند كه ماجراي بي پايان و آزاردهنده اي را براي شركت مك دونالدز دنبال مي كنند. اين شركت به رغم فروش كل خود كه بالغ بر 26 ميليارد دلار مي شود و استفاده از گروه مشاوران حقوقي خود كه روزانه ده هزار دلار هزينه برمي دارد، نتوانسته است اين دو تن را در طولاني ترين محاكمه ي غيرنظامي تاريخ انگلستان شكست دهد.

يكي از مهم ترين حمايت هايي كه از متهمان به عمل آمد ايجاد يك پايگاه اينترنت بود كه به مدد آن ميليون ها رويدادي كه نشانگر نقطه ضعف هاي مك دونالدز بود شرح و بسط داده شد و تمام مقالات انتقادي يا كارتوني كه در اين مدت تهيه شده از طريق الكترونيكي در اختيار گسترده ترين مخاطبان قرار گرفت. نمونه هايي از اين دست بي شمارند. بررسي هاي انجام شده گواه آن است كه درخواست براي كسب اطلاعات بر روي شبكه ي جهاني بالاست و در حقيقت بيش از درخواست هاي مربوط به برنامه هاي سرگرم كننده است. در نظرخواهي شركت هريس در 1994 آشكار شد كه 63% مصرف كنندگان خواهان اطلاعاتي درباره ي دولت يا بهداشت يا ديگر موضوع هاي مربوط به خدمات عمومي هستند.

تقريباً سه چهارم خواهان اخبار سفارشي، تنها 40% علاقه مند به دسترسي به فيلم روي اينترنت و به مراتب كمتر از اين تعداد خواهان خريد كالا از راه دور بوده اند. پس چرا سياست شركت ها درست در جهت مخالف است؟ زيرا همان طور كه هوارد بسر اشاره مي كند تنها مي توان گفت «اين صنعت معتقد است كه در درازمدت اثبات مي شود كه اين دسته از خدمات سودآورترند». پرسش اينجاست كه عرضه يا تقاضا، كدام سبب رشد و گسترش اينترنت خواهد شد؟ شركت آوم ، مشاوران يوروپيين كاميشن، تخمين مي زنند كه در سال هاي آتي، خدمات چند رسانه اي شبكه اي در شمال غرب اروپا 42% از درآمد خود را از راه ارايه ي برنامه هاي سرگرم كننده و پورنوگرافي كسب خواهد كرد و تنها 11% اين درآمد از راه خدمات اطلاعاتي به دست خواهد آمد. وقتي كه وياكام، شركت پارامونت را به 10 ميليارد دلار خريد بسياري در عاقلانه بودن اين معامله شك كردند زيرا اين مبلغ 17 برابر ارزش نقدي شركت پارامونت بود؛ اما تلويزيون پارامونت و انبار فيلم هاي آن با يافتن كانال هاي پخش اضافي، حق اشتراك مصرف كنندگان جديد و مخاطبان گسترده براي تبليغات، منبع پرارزشي براي بهره برداري فراهم مي آورد.

همزمان با اتحاد مايكروسافت و ان.بي.سي. براي تهيه ي برنامه هاي تلويزيوني بيست و چهار ساعته و اخبار اينترنتي، ديگر شركت هاي خبرپراكني نيز به اينترنت هجوم آورند. تا مارس 1996 حدود سيصد هزار صفحه ي اصلي روي شبكه از لغت «تلويزيون» به عنوان كليد واژه ي خود بهره مي جستند. ادغام يا حذف نخستين روياپردازان شبكه اي، جهان الكترونيكي مرتبط با همي را در نظر داشتند كه در آن اجتماعات واقعي در يك كمون رايانه اي جهان نسبت به هم پشتيباني و صميمت متقابل نشان مي دهند. در اين روياپردازي به خلاف ساختارهاي كهن سلسله مراتبي عمودي، ساختار اطلاعاتي افقي خواهد بود. در مجادلات بحث انگيز درباره ي سانسور و پورنوگرافي بر روي شبكه به حق به مسأله ي حذف و طرد زنان از اين جديدترين «بازيچه ي پسربچه ها» توجه شده است.

نمونه هاي اسفناك فحاشي فراملي از طريق شبكه هاي، ورود تبليغاتچي هاي ناخوشايندي مانند «پيمپس.آر.يواس» آن لاين به اينترنت، پايه و اساس منطقي انتقادهاي كساني چون ديل اسپندر را فراهم آورده است. اسپندر در كتاب غرغر كردن در شبكه مي گويد، ماهيت جنس پرستانه ي خطوط و يا ايستگاه هاي گپ زني و نيز ذات مردسالارانه ي رشد و گسترش آنها سبب حذف زنان از شبكه گشته است؛ اما احتمالاً بهاي اين وسايل و ابزار سهم اساسي تري در پيدايش اين شكاف و حذف و طرد افراد دارد. امر تثبيت و تحكيم ساختار بازار ناگزير همان الگوهاي حذف و تمايزگذاري موجود در تكنولوژي هاي پيشين را تكرار مي كند. دستيابي به اينترنت مستلزم داشتن كامپيوتر سطح بالا، داشتن خط تلفن و مودم، است.

در انگلستان بسياري از خانواده هاي تنگ دست حتي به تلفن نيز دسترسي ندارند؛ حال آنكه فقط بهاي سخت افزار براي شروع حدود، بيست هزار دلار مي شود كه اين مبلغ به مراتب بيش از سرمايه اي است كه احتمالاً اين گونه خانواده ها هرگز نخواهند داشت. هزينه هاي اتصال به شبكه كه در حال حاضر پرداخت ماهيانه حدود 27 دلار را به شركت هايي مانند كامپيوسرو دربرمي گيرد مبلغ كلاني نيست؛ اما تقريباً معادل يك چهارم مقرري ماهيانه ي تأمين اجتماعي براي يك نوجوان است. بررسي هاي اخير نشان مي دهد كه سطح خريد كامپيوترهاي خانگي به حداكثر خود رسيده است؛ نرخ افزايش آن در سال 1995 در ايالات متحده تقريباً صفر بود.

بيشتر اقلام فروش رفته به جاي آنكه در ميان مشتريان جديد پخش شود در اختيار آن دسته از صاحبان فعلي كامپيوتر قرار گرفته است كه مي خواهند وسايل و ابزار خود را بهبود بخشند؛ و اين جاست كه شكاف هاي موجود عميق تر مي شوند. دلايلي در دست است كه بر اين روند صحه مي گذارد. نيكلاس نگروپونته، رئيس ام.آي.تي.ميديا لب كه خيال پرداز دوران رايانه هاست، اين روند را چنين ارزيابي مي كند: «برخي نگران شكاف اجتماعي ميان بهره مندان اطلاعات و بي بهره گان از اطلاعات، ميان داراها و ندارها و ميان جهان اول و جهان سوم اند؛ اما شكاف فرهنگي واقعي شكاف ميان نسل ها خواهد بود». ولي سخنان وي نادرست است. دور لاكر در بررسي خود نشان مي دهد كه بخش اعظم كاربران اينترنت مردان طبقه متوسط 25 تا 34 ساله اند، اما بررسي ديگر در سال 1995 در انگلستان از سوي ان.اُ.پي. نشانگر آن است كه يك سوم كاربران 35 تا 54 ساله و يك سوم آنان زن هستند. درآمد، وجه عمده ي تمايز ميان كاربران است. درآمد ساليانه ي حدود يك سوم از آنان بيش از بيست وپنج هزار پوند است. خوانندگان فايننشنال تايمز بيش از ديگران بر روي شبكه حضور داشتند.

نيلسن * به پژوهش گسترده تري در ايالات متحده و كانادا دست زد و دريافت كه كاربران شبكه ي جهاني درآمدهاي بالايي دارند (درآمد 25% از آنان افزون بر هشتادهزار دلار است)، نيمي از آنان مشاغل حرفه اي و مديريتي دارند و دو سوم داراي مدارك تحصيلي دانشگاهي اند. پيدايش كالاهاي ارتباطي جديد با گسترش فزاينده ي نابرابري درآمدها مصادف شده است. در انگلستان دگرگوني هاي بازار كار، سياست هاي مالياتي و رفاهي دوران تاچر، بازسازي و تباهي صنعتي، نظامي از نابرابري ها پديد آورده اند كه در اين قرن بي سابقه بوده است؛ اما اين پايه و اساس ارتباطات اجتماعي نيست.

دهكده ي جهاني به بازار رايانه اي بدل شده است. همين كه ارتباطات به بازار كشيده مي شود، نابرابري ها گسترش يابنده ي اقتصادي تبديل به نابرابري هاي فرهنگي و سياسي مي گردند. حتي همان گونه كه اخيراً ديويد كلاين در مجله هاي وايرد كه مبلغ گزافه گوي تكنولوژي است مي نويسد: «ممكن است آينده تنها براي اقليتي از ما كه مرفه، انعطاف پذير، داراي تحصيلات عالي اند به سرزمين اعجاب آور فرصت ها تبديل شود؛ اما در همان حال امكان دارد براي اكثريتي از شهروندان ـ يعني براي بي چيزان، محرومان از تحصيلات دانشگاهي، به اصطلاح آدم هاي زيادي ـ دوران تيره و تار رايانه اي فرا رسد».

گوناگوني يا ادغام روياي ديگر پيشتازان كامپيوتر آن بود كه به اين وسيله زمينه ي پيدايش سرمايه گذاري ـ مخترع فراهم آيد، بدين معنا كه شبانه يك هزار ميليونر بتوانند از زمين برويند و هر كسي بتواند هم توليدكننده باشد و هم مصرف كننده. تازه مگر نه آن كه خود «وب» به دست يك مهندس نرم افزار كه در گوشه ي آزمايشگاهي در سويس به كار گِل مشغول بود اختراع شد. در ضمن نرم افزاري كه شبكه را به شدت تقويت كرد حاصل كار گروهي از دانشجويان دانشگاه ايلينوئيز بود و يا آن كه مارك اندريسن، مخترع نت اسكيپ، محبوب ترين «مرورگر» شبكه، در اوايل بيست سالگي خود بي درنگ به يك ميلياردر بدل گشت. جز اين حتي ورود شركت هاي غول پيكر به اين عرصه نيز همانند موارد ياد شده يك دست و يكنواخت نبوده است. تا فوريه ي 1996 نيوزكورپ و آن لاين ونچر متعلق به ام.سي.آي. همچنان داشتند كاركنان خود را اخراج مي كردند و هيئت مديره نيز غزل خداحافظي مي خواند. اي.تي.اند تي. يكي از شركت هاي غول پيكري است كه پياپي عده اي از مديران ارشد خود را به هنگام ورود ترديد آميز و ناموزون خود به اين بازار جديد از دست داد.

اي ورلد متعلق به شركت اپل و دلفي متعلق به مرداك نيز به اين مجموعه از جالوت هاي لنگ تعلق دارند. اما نكته اين جاست كه شركت هاي غول پيكر مي توانند از عهده ي اشتباهات خود برآيند و آنها را جبران كنند و همان طور كه مراقب فروافتادن شهاب هاي بخت خود بر اطراف كسب و كار و تجارت اند به محض اطمينان يافتن از خيز برداشتن دوباره ي آنها، سرمايه ي سوداگري خود را به آن سو انتقال دهند و بگذارند بازيكنان اندك مايه ي اين بازي، هزينه هاي آغازين و مخارج راه اندازي و يا هزينه هاي پژوهشي و گسترش آنها را جذب كنند. ممكن است ماهيت به اصطلاح بوتيكي اين بازار جديد با تأكيد بر بستن قراردادهاي فرعي و حضور تجارت هاي خرد انعطاف پذير، اين شركت هاي عظيم را به مبارزه فراخواند؛ اما قسمت عمده ي اين بازار همچنان در دست همان شركت هاي غول آسا باقي خواهد ماند.

دموكراسي الكترونيكي يا فردگرايي سايبرنتيكي همين چندي پيش پيدايش تلويزيون كابلي و ورود قريب الوقوع شبكه ي كامپيوتري، هيجان هاي توقع آميزي را درباره ي عصر نوين طلايي «دموكراسي از راه دور» برانگيخت. از قرار رأي دهندگان به اربابان سياسي خود دسترسي مستقيم مي داشتند، همه پرسي الكترونيكي سازوكار مكرر براي مسوليت پذيري و سياست ورزي دموكراتيك را فراهم مي آورد و كسب اطلاعات سياسي براي شهروندان بي هيچ حدومرزي و درنگي امكان پذير بود. در ضمن دموكراسي رايانه اي از نوع آتني آن در ميان ناظران شكاك خاطره اي را زنده مي كرد و سبب مي شد به ياد آورد كه در آتن زنان و بردگان از نظر سياسي صدايي نداشتند.

در دموكراسي سايبرنتيكي نوين نيز وضع به همين منوال بود. همان طور كه كليفورت استال در مقاله ي شكاكانه تندوتيز و درخشان «حقه بازي سيليكوني» خاطرنشان مي كند، تا فرا رسيدن اين عصر طلايي «تنها كساني حق بهره مندي و دسترسي به شبكه خواهند داشت كه از سواد فني برخوردار باشند». بدين سان بخش محدودي از جمعيت كه به پايگاه اطلاعات اينترنت متصل اند و چنين مي نمايد كه شمارشان نسبت به كل جمعيت، سخت رو به كاهش مي گذارد، تنها كساني خواهند بود كه از امتياز دسترسي به جهاني سياسي بهره مند خواهند شد؛ بدين ترتيب اين جهان از دسترس كساني كه از لحاظ تكنولوژي فقيرند دور است.

از اين گذشته، ويژگي و سرنوشت سياست چنان كه در اين سناريوها پيش بيني شده است ماهيت دموكراسي را از اساس دگرگون مي سازد، همان طور كه استال اشاره مي كند امكان اين گفت وگوي الكترونيكي دلايل وجودي معتبر حكومت نمايندگي را از ميان برمي دارد؛ زيرا وقتي هر يك از ما بي درنگ بتواند در مورد هر موضوعي رأي بدهد ديگر نمايندگي چه معنايي دارد! اينجا نيروي بالقوه اي براي فردي ساختن بنيادي سياست در ميان است. در دموكراسي رايانه اي نقش سازمان هاي نمايندگي كننده و ميانجي مانند اتحاديه هاي كارگري، گروه هاي محله اي، احزاب سياسي و گروه هاي فشار تضعيف مي شود. در نتيجه چنان كه دو تن از تحليل گران هلندي، ون دو وانك و تاپس مي گويند: «هر گاه سازمان هاي نمايندگي كننده از ميان برود و «خلايق» بتوانند عملاً گرد هم آيند نوعي دموكراسي مستقيم مبتني بر همه پرسي معقول مي نمايد». اما پش فرض دسترسي همگاني، كه توهمي بيش نيست، نيز بر افسانه اي درباره ي ماهيت كنش متقابل استوار است. خريد خانگي از راه شبكه خيزي برنداشته است زيرا مردم مي خواهند آن چه را مي خرند ببينند و لمس كنند و با فروشندگان اين كالاها ارتباط برقرار كنند.

گرچه هنگامي كه سيستم ها پيچيده تر، دقيق تر و ايمن تر مي شوند در اين امر تغييري دست مي دهد. كنش متقابل در شبكه به هيچ رو براي بحث و گفت وگو و تأثيرگذاري دموكراتيك سازوكار مناسبي نيست و به گفته ي ريشخندآميز هوارد بسر «به پاسخگويي به پرسش هاي چندگزينه اي و وارد ساختن شماره هاي كارت هاي اعتباري «يادداشت هاي الكترونيكي» تقليل مي يابد. بدين سان ممكن است تفرد، دسترسي نابرابر، جدا نگه داشته شدن از روند رأي گيري به همان اندازه كه پيامد سياست ورزي شبكه اي باشد حاصل بازار الكترونيكي نيز باشد. سرانجامي نه چندان جهانگير نابرابري هاي الكترونيكي در حال ظهور زاده ي شبكه ي جهاني، ادغام تجاري آن بازتاب اقتصاد سياسي بنيادين همه ي تكنولوژي هاي ارتباطي پيشين است.

اين امر تمايز و تفكيكي دوگانه چه در سطح ملي و چه در عرصه بين المللي پديد مي آورد. چنان كه گذشت براي استثمار تجاري دسترسي به ذخاير و منابع فراوان تنها در صورتي ارزشمند است كه بتواند از راه سازوكار قيمت ها اين دسترسي را محدود كند. به سخن ديگر، بايد براي ورود مصرف كنندگان و نيز توليدكنندگان به بازار كمبود، ساختگي پديد آورد و مانع ايجاد كرد. اين سناريو به صورت حكمي جهانگير درمي آيد. در واقع دهه ي 1980 براي دو سوم از مردم جهان كه در تنگدستي به سر مي برند «دهه ي از دست رفته» به شمار مي آيد. در آغاز اين دهه حدود شصت درصد جمعيت در كشورهايي مي زيستند كه درآمد سرانه شان كمتر از 10% متوسط درآمد سرانه ي جهان بود. هنگامي كه دهه ي 1990 فرا رسيد برخي از اين كشورها از منجلاب فقر و تنگدستي بيرون آمدند؛ اما وضع اقليت اندكي از كشورها دگرگون شد و عمدتاً به «كشورهاي تازه صنعتي شده ي» آسياي شرقي محدود ماند.

در همان حال كه سيل كمك با شتاب به سوي اقتصادهاي در حال تقلاي اروپاي شرقي سرازير بود (انگيزه ي فرصت طلبي هاي تجاري و هشدار ايالات متحده درباره ي بي ثباتي سياسي، ناشي از اقتصادهاي از هم پاشيده و خلاء قدرت بود) كشورهاي ديگر به ويژه كشورهاي فقير آسيا و آفريقا همچنان كه نگران بدهي هاي فزاينده و كاهش قيمت مواد اوليه ي خود بودند به توصيه هاي آزارنده درباره ي «اصلاح و تعديل ساختاري» گوش مي سپردند. تركيب سياست حمايت فزاينده از صنايع داخلي در كشورهاي شمال، كمك هاي رو به كاهش، نرخ هاي واقعي بالارونده ي بهره، بدهي هاي رشد يابنده هر چه بيشتر به بحران هر روزه ي اقتصادهاي جهان سوم دامن زد. در سال 2000 در همان حال كه ما با شگفتي به جشن هاي هزاره خيره بوديم و غرق تأمل در تجمل پرزرق و برق آينده رايانه اي، نزديك به يك ميليارد از مردم دنيا در فقر به سر مي بردند و تنها 15% از جمعيت جهان 70% از درآمد جهان را توليد و مصرف مي كردند. پس جاي شگفتي نيست كه قلمرويي كه به اشغال كالاها و تجهيزات ارتباطي درآمده است آكنده از نشيب و فراز و شاخص آن قله هاي رفيع امتياز و بهره مندي در دره هاي عميق فلاكت و محروميت باشد. براي نمونه، توليد كتاب همچنان زير سلطه ي اروپا و ايالات متحده است.

سلطه ي ناشران چندمليتي انگليسي زبان، به ويژه در زمينه ي نشر كتاب هاي آموزشي، به عنوان ديرپاترين مشخصه ي رسانه هاي بين المللي نيز تداوم دارد. بيش از نيمي از توليد مطبوعاتي جهان همچنان در اختيار غرب صنعتي باقي مي ماند. برعكس، تنها 1% از نشر مطبوعاتي جهان، يعني همان نسبت يك دهه ي پيش، به آفريقا تعلق دارد. رشد و گسترش خبرپراكني ها به منزله ي رسانه ي سلطه در بيشتر مناطق جهان شتابان و چشمگير بوده است. اروپا و آمريكاي شمالي دو سوم از مجموع دستگاه هاي تلويزيون و راديويي جهان را در اختيار دارند، هر چند كه اروپا فقط 9/14% و آمريكاي شمالي 2/5% از جمعيت جهان را تشكيل مي دهند. نكته چشمگير در اين جا آفريقاست كه با وجود آنكه 1/12% از كل جمعيت جهان را تشكيل مي دهد در اين تصوير حضوري بسيار محدود دارد و سهم آن از كل تعداد راديوها و تلويزيون هاي جهان به ترتيب فقط 7/3 و 3/1% است. وسعت شكافي كه ميان ثروتمندان و تهيدستان در «دهه ي از دست رفته» دهان گشوده است به روشني تصوير مي شود. سرانه ي عناوين كتاب هاي انتشار يافته در كشورهاي توسعه يافته بيش از 8 برابر سرانه ي كشورهاي در حال توسعه است. شكاف در سرانه ي مطبوعاتي نيز به همين نسبت است. سرانه ي راديوي جهان توسعه يافته تقريباً 6 برابر سرانه راديوي جهان در حال توسعه يافته و سرانه تلويزيون آن 9 برابر سرانه ي كشورهاي در حال توسعه است. البته تصويري كه اين ارقام به ظاهر نمودار مي سازند سرخوردگي هاي دهه ي هشتاد را نشان نمي دهد.

اگر بار ديگر نگاهي به آفريقا بيفكنيم ـ با تعداد فقط 37 تلويزيون و 172 راديو براي هر 1000 نفر ـ مي بينيم كه برخي از نقاط جهان تا كجا از قافله عقب مانده اند. اين ارقام در 1980، به ترتيب 17 و 104 بوده است. حال آنكه همين رقم ها در ايالات متحده در 1990، به 798 تلويزيون و 2017 راديو سر مي زند كه اين خود در اين دهه نمودار افزايشي بيش از مجموع ارقام مربوط به آفريقا بود. به طور كلي در زمينه ي ارتباطات دوربرد اين شكاف بسيار عظيم است.

به رغم فشارهايي كه صندوق بين المللي پول براي حذف نظارت دولتي وارد مي سازد كشورهاي آفريقايي همچنان بيش از پيش عقب مي افتند. تكنولوژي و ساخت تجهيزات تلفني هنوز عامل اساسي است. در آفريقاي جنوبي براي هر 100 سفيدپوست 60 تلفن اما براي هر 100 سياهپوست 1 تلفن وجود دارد (اين رقم براي كل قاره ي آفريقا برابر 6/1% است) حكومت پسا ـ جدايي نژادي در آفريقاي جنوبي تا تصحيح روند مذكور در برابر خصوصي سازي مقاومت ورزيده است. در 1994 اروپا و آمريكاي شمالي 69% درآمدهاي ارتباطات دوربرد جهاني را به خود اختصاص دادند.

حال آنكه سهم آفريقا از اين بابت فقط 1% و از بابت خطوط تلفني بين المللي 2% بود. تابو مبكي معاون رياست جمهوري آفريقاي جنوبي، در نشست هفت كشور بزرگ صنعتي در زمينه ي اطلاع رساني در 1995 با اعلام اين كه «نيمي از مردم جهان هرگز در عمرشان تلفن نكرده اند»، اين موضوع را به طور جدي مطرح ساخت. مبكي مي افزايد: «واقعيت اين است كه تعداد خطوط تلفن در منهتن نيويورك بيش از آفريقاي زير صحرا است». اينترنت اين تصوير را فقط بسيار روشن تر تكرار مي كند. در 1994 حتي يك كشور كم توسعه يافته پيدا نمي شد كه داراي شبكه ي كامپيوتري باشد تا آن را مستقيماً به اينترنت مرتبط كند. شبكه هاي پيام رساني فقط در پنج كشور كم توسعه يافته وجود داشت. بنابر برآورد انجمن اينترنت در سال 1994 براي هر هزار نفر هندي 002/0 نفر كاربر وجود داشت حال آنكه اين رقم در سوئد به 9/48 مي رسيد. بسياري از ملت هاي آفريقايي هنوز هم به اينترنت دسترسي ندارند حال آنكه كاربرهاي احتمالي چنين شبكه هايي، براي مثال در زمينه ي خدمات بهداشتي و آموزش الكترونيكي، بسيار زياد است.

آفريقا وان، يعني همان فيبر نوري ارتباطي زيردريايي، كه قرار است حلقه هاي ارتباطي به دور آفريقا پديد آورد در بهترين شرايط پيش از سال 2010 تكميل نخواهد شد و هنوز روشن نيست كه سود آن نصيب شركت اي.تي.اند.تي. ساب فارين سيستمز، سازنده ي آن خواهد شد يا كاربران بالقوه ي آن. هيچ كشور آفريقايي در مراحل توسعه ي اين طرح 6/2 ميليارد دلاري شركت نداشته است. پيش از اين خبرهايي درباره ي امكان بالقوه ي «تكثير جادويي» تكنولوژي هاي ارتباطي شنيده بوديم. با همه ي اين احوال چه بر سر «انقلاب ترانزيستوري» آمد؟ درباره ي تضاد و خوش بيني هنوز روشن نيست كه اين نوآوري ها چه معنايي دربردارند. درست همان گونه كه تأثير ابزارهاي جديد كاملاً دور از پيش بيني هاست.

دستگاه ضبط صوت، امر توليد، تكثير و انتشار آسان و ارزان موسيقي محلي و سبك هاي مختلف آن را در بسياري مناطق تسهيل كرد و همچنين به شكل غالب براي توزيع هر چه بيشتر صنعت موسيقي فرامليتي و همه جا گير درآمد. ضبط ويدئويي توانمندي ها و امكانات سياسي تازه اي به كاياپو و ديگر گروه هاي سرخپوست حوضه ي رود آمازون بخشيد؛ اما در عين حال زمينه ي ادغام كامل صنايع فيلم و تلويزيون اين مناطق را در الگوهاي بومي شده ي تفريحات غربي هموار ساخت. هواخواهان پروپاقرص اينترنت آن را ابزاري جهت ارتباطات افقي و استفاده از خدمات شبكه ي جهاني اعلام مي كنند، ابزاري كه روابط را هم در سطح محلي و هم در مقياس جهاني دگرگون خواهد كرد، با اين حال تجاري كردن اينترنت در اواسط دهه ي 1990 در چشم ناظران سخت يادآور وعده و وعيده هاي تكنولوژيك گذشته است. تضاد نهفته در اين ترديدها و اميدها جزيي از سياست گذاري هاي بين المللي است. البته كشاكش ميان امكان بالقوه ي دسترسي گسترده تر به اطلاعات دليل به تملك و تسلط بر آن چيز تازه اي نيست.

ال گور، معاون رئيس جمهوري ايالات متحده، در گردهم آيي اتحاديه ي بين المللي ارتباطات دوربرد در 1994 بر پايه ي پنج اصل در جهت توسعه و گسترش زيرساخت اطلاعاتي جهاني نوين به ترتيب زير به بحث مي پردازد: سرمايه گذاري خصوصي؛ رقابت؛ مقررات انعطاف پذير؛ دسترسي به دور از تبعيض؛ و خدمات رساني جهاني.

تشخيص ناسازگاري اين اصول با يكديگر نيازي به فهم و شعور بسيار ندارد. همين تضادها در جامعه ي اروپا نيز پديدار شد؛ گردهم آيي وزيران اين جامعه در فوريه ي 1995 در مورد انجمن اطلاعاتي، ديدگاه هاي هفت كشور صنعتي را درباره ي اين آينده آشكار ساخت. اين جا باز به فهرستي از اصول برمي خوريم كه اساس اين اهداف را تشكيل مي داده و شامل اين موارد مي شود: تضمين دسترسي جهاني؛ برابري فرصت ها؛ تنوع و گوناگوني مضمون و همكاري جهان گير با توجه ويژه به نيازهاي كشور كم توسعه يافته. در عين حال اين اصول پيش برد رقابت پويا، تشويق سرمايه گذاري خصوصي و دسترسي انعطاف پذير و باز به چارچوب نظارتي را دربرمي گيرد. اما نه، اين سنبه به زور جا نمي رود ولو از فيبر نوري ساخته شده باشد.

اجزاي ذاتاً متضاد اين آرزو ميدان نبرد سياست گذاري آينده در اين عرصه خواهد بود. شركت هاي غول پيكر هم چنان لنگ لنگان ولي مصمم به راه خود ادامه مي دهند حال آنكه كالايي شدن محتوم اينترنت و تكنولوژي وابسته به آن عرصه ي برخورد آرمان ها و آرزوها خواهد بود. انجمن كتابخانه هاي آمريكا مي توانند بگويند كه «زيرساخت اطلاعاتي ملي امكان تقريباً نامحدودي براي توانمندي اجتماعي، تنوع بخشي دموكراتيك، آموزش خلاق دارد»؛ اما با نظري واقع بينانه در عين حال تشخيص مي دهد كه «اين زيرساخت به تملك، تسلط و انقياد غول هاي رسانه اي مهارناپذيري درخواهد آمد كه يگانه انگيزه ي آنها سود است و نه اميد به تفاهم فرهنگي، دموكراسي گسترده تر، كاهش فقر، يا بهبود وضع آموزش».

راه حل اين انجمن فراخوان براي تشكيل شركت خدمات رساني شبكه اي همگاني است. چيزي كه شاهد آنيم «رسانه اي شدن» تكنولوژي هاي جديد است و اين تكنولوژي ها همان راهي را دنبال مي كنند كه سناريوهاي گذشته ي تجاري شدن، دسترسي تبعيض آميز، حذف و طرد تنگدستان و بي خبران، خصوصي سازي، حذف نظارت دولتي و جهاني شدن پيموده اند. اما هيچ يك از اينها محتوم نيست. اكنون به تولد ابزاري چشم دوخته ايم كه مي تواند قلمرو عمومي را پرورش و گسترش بخشد يا به همين سان وسيله ي ديگري را براي فرو رفتن سياست و آرمان هاي مترقي در حلقوم پليد حرص و آزمندي بازار تدارك ببيند. دعوت به پيكار ممكن است از مجاري ناآشنا فرا رسيد؛ اما اصول و لحن آن كاملاً آشنا است.

* استاد جامعه شناسي و رئيس بخش علوم اجتماعي دانشگاه لوف بارو انگلستان

/ 1