پويايى اجتهاد - رهنمودهای امام در جهت خودکفایی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رهنمودهای امام در جهت خودکفایی - نسخه متنی

سید روح الله خمینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فقه اسلام در بردارنده همه مسائل اخروى و دنيوى انسان بوده و هست و توانايى گشودن گره از همه مشكلات اقتصادى جامعه را دارد اما به خاطر دور شدن فقها از
صحنه زندگى و عمل فقه از متن جامعه كنار رفت واز حل مسائل گوناگون اجتماعى از جمله :اقتصادى بازمانداين سرنوشت تلخ موجب گرديد كه در صده هاى اخير اين انديشه برذهنها راه يابد كه اسلام براى اداره جامعه برنامه اى ندارد واين سبب گرديد كه جوانان به التقاط و مكتب مادى روى آوردند.

حضرت امام در برابراين تفكر مى ايستد و مى فرمايد:

[تمام چيزهايى كه دراداره يك كشوراحتياج به آن هست دراسلام هست .اسلام رااگر كسى تعهد به آن داشته باشد امكان ندارد كه ... زيربار وابستگى برود زيربار وابستگى به كفار برود] 9 ..

حضرت امام در راه تحقق و تبيين صحيح سيستم اقتصادى اسلام به دو مطلب بسيار تاكيد مى كنند و آن را شرط اساسى طرح دوباره اسلام در صحنه اقتصادى مى شمارد:

پويايى اجتهاد.

استفاده از كارشناسان .

پويايى اجتهاد

نيازمنديهاى اقتصادى و مادى انسانها در بستر زمان در حال تنوع و گسترش است و هر چندگاه موضوعات جديدى پديد مى آيدازاين روى اسلام اجتهاد مداوم را براى همه زمانها و جوامع گوناگون ضرورى مى داند.

امام امت براين نكته تاكيد كرده واز علماء و فقها و متخصصين اين فن مى خواهد كه در مجامع قانون گذارى حضور يافته و با در نظر داشتن نقش زمان و مكان به استنباط و تبيين احكام شريعت و مسائل اقتصادى آن بپردازند:

[به عهده علماءاسلام و محققين و كارشناسان اسلامى است كه براى جايگزين كردن سيستم ناصحيح اقتصاد حاكم بر جهان اسلام طرحها و برنامه هاى سازنده و در برگيرنده منافع محرومين پابرهنه هاى راارائه دهند و جهان مستضعفين و مسلمين رااز تنگناها و فقر معيشت در آوردند] 10 .

و براى تبيين درست نظام مستقل اقتصادى اسلام دخالت دادن عناصرى مانند :

[ مصلحت نظام] [ زمان و مكان] [ حكومت] و... را دراجتهاد واستنباط نظريات فقهى ضرورى دانسته و مى فرمايند:

[تذكرى پدرانه به اعضاء عزيز شوراى نگهبان مى دهم كه خودشان قبل ازاين گيرها مصلحت نظام را در نظر بگيرند چرا كه يكى از مسائل بسيار مهم در دنياى پرآشوب كنونى نقش زمان و مكان دراجتهاد و نوع تصميم گيريهاست . حكومت فلسفه عملى برخورد با شرك و كفر و معضلات داخلى و خارجى را تعيين مى كند و بااين بحثهاى طلبگى مدارس كه در چهارچوب تئوريهاست نه تنها قابل حل نيست كه ما را به بن بستها مى كشاند كه منجر به نقض ظاهرى قانون اساسى مى گردد. شما در عين اين كه بايد تمام توان خودتان را بگذاريد كه خلاف شرعى صورت نگيرد (و خدا آنروز را نياورد) بايد تمام سعى خودتان را بنماييد كه خداى ناكرده اسلام در پيچ و خم هاى اقتصادى نظامى اجتماعى و سياسى متهم به عدم قدرت اداره جامعه نگردد] 11 .

افزون براين مجتهدى را شايسته اظهارنظر در مسائل اقتصادى واحكام مالى اسلام معرفى مى كند كه بر مسائل پيچيده اقتصادى و رمز و رموز آن آشنايى داشته و آگاه به زمان خويش باشد:

[... آشنايى به روش برخورد با حيله ها و تزويرها فرهنگ حاكم بر جهان داشتن بصيرت و ديداقتصادى اطلاع از كيفيت برخورد بااقتصاد حاكم بر جهان شناخت سياستها و حتى سياسيون و فرمولهاى ديكته شده آنان و درك موقعيت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمايه دارى و كمونيزم كه در حقيقت استراتژى حكومت بر جهان را ترسيم مى كنداز ويژگيهاى يك مجتهد جامع است] 12 .

استفاده از كارشناس

امام در تبيين خط قانون گذارى خصوصا قوانين اقتصادى به مسؤولان توصيه مى كند كه -از به كارگيرى كارشناسان فن و متخصص متعهد غافل نباشند.ايشان مشورت با كارشناس را در فهم موضوعات عرفيه حجت شرعى مى دانند:

[مجلس محترم شوراى اسلامى كه در راس همه نهادهاست در عين حالى كه ازاشخاص عال متفكر و تحصيل كرده برخورداراست . خوب است در موارد لزوم از دوستان متعهد و صاحب نظر خود در كميسيونها دعوت كنند كه با برخوردها نظرها وافكار كارها سريعتر و محكم ترانجام گيرد و از كارشناسان متعهد و متدين در تشخيص موضوعات براى احكام ثانويه اسلام نظرخواهى شود.... واين نكته لازم است كه : رداحكام ثانويه پس از تشخيص موضوع به وسيله عرف كارشناس با رداحكام اوليه فرقى ندارد چون هر دو حكم الله مى باشد و نيزاحكام ثانويه ربطى به اعمال ولايت فقيه ندارد... در موضوعات عرفيه كه تشخيص آن با عرف است با مشورت كارشناسان حجت شرعى است كه مخالفت با آن بدون حجت قوى تر خلاف طريقه عقلاءاست] 13 .

2. حفظ اصول وارزشها

ياين پرسش بايد پاسخ گفته شود كه آيااز ديدگاه حضرت امام رسيدن به خودكفايى ارزش ذاتى دارد و مى بايست آن را به هر قيمت بدست آورد؟ گرچه با قربانى كردن اهداف واصول باشد؟

آيا مى توان عدالت اقتصادى واجتماعى را فداى خودكفايى مالى نمود؟ آيا مى توان از تكاثر ثروت و سلطه مترفين و يا دو قطبى شدن جامعه در راه رسيدن به اين مقصود چشم پوشيد و آيا مى توان در راه غناى معيشتى از آزادى مطلقه مالكيت و... صرف نظر نمود و يا بايداهداف انقلاب اسلامى را كنار گذاشت ؟ با نگاهى كوتاه به گفته ها و سيره حضرت امام مى بينيم كه پاسخ همه سوالات منفى است و حضرت امام در عين تكيه بر خودكفايى هموراه بر حفظ اصول وارزشهاى اسلامى وانقلابى تكيه كرده و حفظ آنها را در راس همه برنامه هاى خود قرار داده است .

دراينجا برخى از اصول كلى را كه حراست و حفاظت از آنها در راه رسيدن به
خودكفايى لازم است بدين شرح ذكر مى كنيم :

معنويت

حفظ ارزشهاى انقلاب .

عدالت اقتصادى .

دفاع از محرومان و مستضعفان .

معنويت

از مسائل اساسى در ديدگاه حضرت امام توجه به معنويت و نقش زيربنايى آن در رابطه با همه مسائل اقتصادى و دنيوى است . در ديدگاه حضرتش آنچه كه هدف اصلى بعثت پيامبران را تشكيل مى دهد توجه دادن انسان به مساله آخرت و خدا و معنويات است و فقط در سايه آن است كه انسان را به آرامش رسيده و كمال مطلوب را درمى يابد.اگراسلام به مساله ماديات توجه فرموده از جهت مقدميت وابزار بودن آن در راه رسيدن به كمالات معنوى است . دراين راستا حضرت امام مرتب هشدار داده اند كه پرداختن به مساله اقتصاد و ماديات بدون توجه به معنويات جامعه انحراف بوده و ما را به همان گردابى دچاى خواهد كرد كه امروز غير مسلمانان با آن دست به گريبانند و در جستجوى راه چاره براى فرار و گريز! و در نهايت سرنوشت و بقاى نهضت اسلام به حفظ معنويات و گسترش آن بستگى دارد.

امام قدس سره دراين راستا با كسانى كه به تحريف اسلام پرداخته و با تاثيراز مكاتب مادى شرق و غرب گرفتارالتقاط گرديده و با تفسيراحكام اسلام به ماديت در واقع به اقتصاد بيش ازارزش واقعى آن بها داده و آن را زيربنا فرض كرده اند به مبارزه برخاسته و به افشاى خطر و پيامدهاى اين تفكر مى پردازد:

[ اخيرا ما مبتلا شديم به يك عده اى كه ... تمام معنويات را به ماديات برمى گردانند. مى گويند: مسلميم لكن نه توحيدشان توحيداسلامى است و نه بعثت شان اسلامى است و نه نبوت شان نبوت اسلامى است و نه
امامت شان و نه معادشان همه اش بر خلاف اسلام است ...اينها هم به اسم اسلام مى خواهند به كلى اسلام را كنار بگذارند و يك چيز مادى جاى او بگذارند كه همه چيزش مادى باشد. به اسم ترويج اسلام ماديت مى كنند. 14 ]

وامام با طرح درست اسلام و ترسيم جايگاه معونيت و ماديت در مسائل اقتصادى اسلام به تشويق منحرفين براى بازگشت درست به اسلام مى پردازند.

ايشان سر شكست طرحهاى اقتصادى دنيا و به بن بست رسيدن قدرتهاى بزرگ مالى را دورماندن آنان از معنويات معرفى كرده واحتياج به معنويات رااز علل اساسى وجود جنبشهاى مردمى در جوامع صنعتى و پيشرفته معرفى مى كند.

امام جواب سئوال خبرنگار شبكه تلويزيون آلمان غربى كه مى پرسد: دراروپا تحرك جديد به چشم مى خورد و آن يك تحرك مذهبى است ...اين تحول را چگونه ارزيابى مى كنيد مى فرمايد:

[ ان تحرك مذهبى ازاين است كه : مردم ازاين پيشروى مادى سر خورده اند و ديدند كه تمام اين پيشرفتهايى كه شداست چيزهايى نيست كه براى بشر ضرر بشر بوده تا به نفع بشر. و آن چيزى كه بشر طالب است ] اين است كه به روحش آرامش بدهد و آن چيزى كه آرامش مى دهد مذهب است .

15 همين روى كرد به مذهب و معويت را به گورباچف هم توصيه مى كند 16 .

حضرت امام معنويات را رمز بقاى اسلام و نهضت معرفى مى كند و هشدار مى دهد كه در غيراين صورت حتى در فرض استقلال اقتصادى راه انحطاط و شكست باز خواهد بود:

[آن روزى كه مجلسيان خوى كاخ نشينى پيدا كنند... وازاين خوى ارزنده كوخ نشينى بيرون بروند آن روزاست كه ما براى كشور بايد فاتح بخوانيم ... مادامى كه اين ملت ...اين جوانهاى ما توجه به معنويات دارند...جمهورى محفوظ است و هيچ كس نمى تواند به او تعدى كند. آن روزى كه زرق و برق دنيا پيدا بشود و شيطان در بين ما راه پيدا كند و راهنماى ما شيطان باشد آن
روز است كه ابرقدرتها مى توانند در ما تاثير كنند] 17 .

/ 9