دفاع از محرومان و مستضعفان - رهنمودهای امام در جهت خودکفایی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رهنمودهای امام در جهت خودکفایی - نسخه متنی

سید روح الله خمینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دفاع از محرومان و مستضعفان

ازامور مهمى كه امام امت در سرلوحه برنامه ريزيهاى اقتصادى و سياسى كشور بدان تكيه كرده است دفاع همه جانبه از محرومان مستضعفان جامعه اسلامى بلكه همه محرومان جهان مى باشد.

اين مساله روشن است كه محرومان و مستضعفان در جوامع مختلف كمتر مورد توجه قرار گرفته و مى گيرند و عقربه اقتصادى جوامع بشرى و حكومتها هميشه به سود حاكمان و سرمايه داران در حركت بوده است . مستكبرين همواره با شيوه هاى مختلف و بااستفاده از زور و زر و تزوير قدرت سياسى جوامع را به نفع خود رقم زده اند. چه بسياراز نهضتهايى كه در جهان با عنوان دفاع از حقوق محرومان و مستضعفان قيام كردند و با دست و بازوى محرومان به پيروزى رسيد. ولى به تدريج به انحراف دچار آمده و دوباره مستكبرين از راهى ديگر خود را بر مردم تحميل كردند.

تنها حركتهاى الهى است كه محروم زدايى هميشه سرلوحه كارشان است ازاين روى بيشتر پيروان پيامبران الهى و مصلحان از طبقه محروم و زجر كشيده است .

برنامه اساسى اسلام ايجاد جامعه اى آباد و سالم و بدوراز نكبت فقر و تهى دستى مى باشد. پيامبران وائمه هدى(ع) عملا براين راه رفته اند. واين نمايانگر حمايت همه جانبه آنان از مستضعفان و محرومان جامعه مى باشد. و در حكومت على بن ابيطالب (ع) توجه به فقر و طبقات مستضعف جامعه در راس برنامه هاى حكومتى آن حضرت قرار داشت . در نامه حكومتى به مالك مى نويسد:

ثم الله الله فى الطبقه السفلى من الذين لاحيله لهم من المساكين والمحتاجين واهل البوسى والزمنى 23 ...

پيروزى و تدام نهضت اسلامى ما نيز بيش از همه گروهها مديون فداكارى وايثار طبقه محروم جامعه بوده و هست يعنى كسانى كه در رژيم ستمشاهى به استضعاف كشانيده شده بودند و همه عرصه هاى پيشرفت و ترقى و رسيدن به حقوق شرعى وانسانى بر آنان بسته شده بود.اين طبقه هميشه مورد عنايت خاص حضرت امام بودند و هميشه آن بزرگوار از حقوق اين گروه دفاع كردند.

پر واضح است كه حمايت و دلسوزى حضرت امام نه برخاسته ازاضطرار و ناچارى و نه از نوع كمكهاى دولتهاى ديگر براى جلوگيرى از خطر طغيان فقرا عليه حكومت كه نشات گرفته از دين و فطرت انسان دوستى آن عزيز بود:

[خدا مى داند كه من مطلعم و رنج مى برم . من مطلعم ازاين دهات و شهرستانهاى دورافتاده ... من مطلعم از گرسنگى مردم واز وضع نابسامان زراعت و فلاحت . خدا مى داند كه من گاهى به فكر مى افتم كه اين زمستان آينده چه خواهد شد؟ خيلى ناراحت مى شوم .اين بيچارها آيا نان دارند يا ندارند؟ چه خواهد گذشت دراين زمستان سياه به اين ملت فقير بدبخت] 24 .

اين دلسوزى براى فقرا در طول عمر پر بركت امام مشاهده مى شود:

قبل ازانقلاب در فرياد عليه نابسامانيها و ظلم به طبقه ضعيف به و به استضعاف كشاندن آنان جلوه كرد و پس ازانقلاب با برنامه هاى جدى درصدد رفع محروميتها بودند و گامهاى بسيار مثبتى هم دراين راه برداشتند.

اساسا درانديشه حضرت امام توده مردم و طبقات زجر كشيده جايگاه بلندى داشتند.ايشان جنگهاى پيامبران بويژه پيامبراسلام را جنگ بين فقر و غنى جنگ بين زورمند و ضعيف و ... مى دانستند 25 .

درانديشه امام صاحبان اصلى انقلاب كه در تمام جبهه ها حضور فعال و ايثارگرانه دارند محرومان و طبقات پايين جامعه اند 26 .

دراين راستا توصيه و تاكيدايشان هميشه اين بود كه : مسؤولان به گونه اى برنامه ريزى كنند كه طبقات محروم بتوانند رشد كنند و به مراكز فرهنگى و ساير مديريتها راه يابند. براى تحقق اين امر مهم از علما برنامه ريزان و نمايندگان مجلس شوراى اسلامى مى خواهند كه طرحهايى ارائه بدهند كه محرومان ازاين وضع نجات پيدا كنند. 27

موانع خودكفايى

حضرت امام قدس سره استعمار رااز موانع اساسى استقلال و خودكفايى به شما آوردند:

[ از جمله نقشه ها كه مع الاسف تاثير بزرگى در كشورها و كشور عزيزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زيادى به جا مانده بيگانه نمودن كشورهاى استعمار زده از خويش و غربزده و شرق زده نمودن آنان است ... غم انگيزتراين كه : آنان ملتهاى ستم ديده زير سلطه را در همه چيز عقب نگهداشته و كشورهاى مصرفى بار آوردند و به قدرى ما رااز پيشرفتهاى خود و قدرتهاى شيطانيشان ترسانده اند كه جرات دست زدن به هيچ ابتكارى نداريم و همه چيز خود را تسليم آنان كرده و سرنوشت خود و كشورهاى خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطيع فرمان هستيم] 28 .

دراينجا به نمونه اى از تاثيراين فرهنگ غلط اشاره مى كنيم .

[آقاى شيخ موفق ... روزى بر سر منبر مى فرمودند كه : مردم قدر زندگيتان را
بدانيد و شكراين همه نعمت و راحتى كه خدا به شما ارزانى كرده و شما را به بركت دين وايمانتان در ميان همه ملتها عزيز داشته ... به جا آوريد كه اروپايى ها به مكافات كفر و نكبت شركشان گرفتار شده اند كه خداوند مجبورشان كرده كه دراعماق هولنك چاههاى نفت و معدنهاى زغال و مس و آهن و سرب و غيره كار كنند و با مرگ سياه و آوار و گرد و خاك قرين باشند و يا در كارخانه ها در روغن و دود و بدبختى كار كنند و رنج ببرند و ماشين بسازند و در كاغذ بپيچند و به اينجا بفرستند و ما به بركت اين دين وائمه دست كنيم و قيمتش را بپردازيم و بدون هيچ دردسرى پشتش لم بدهيم واز دست رنج آنها به راحتى استفاده كنيم] 29 .
واين طرز تفكر غلط هم اكنون در ميان سران برخى ممالك اسلامى و عربى كه صاحب منابع عظيم نفت و مواد خام مى باشند بوضوح ديده مى شود. بنابراين براى رسيدن به خودكفايى مبارزه بااستعمار و القائات شوم آنان و مكاتب الحادى در راس برنامه ها مى باشد.

موجبات خودكفايى

عوامل و موجبات رسيدن به خودكفايى در كلمات امام بسيار بوده كه در اين مجال فرصت بررسى همه آنها نيست و فقط به برخى از آنهااشاره مى كنيم .

خودباورى

انسان موجودى است كه خداوند استعدادها و مايه هايى كه براى يك زندگانى شرافتمندانه به كار مى آيد دراو به وديعت نهاده است . در برخوردارى ازاين تواناييها بين انسان شرقى و غربى سياه و سفيد فرقى نيست بلكه آنچه هست در كشف و
بهره بردارى است كه هر ملتى وقتى به تواناييها دست خواهد يازيد و بر طبيعت سيطره خواهد يافت كه به نيكى تواناييهاى خويش را كشف كند وايمان بياورد كه تواناست . حضرت امام قدس در راستاى رسيدن به بى نيازى اقتصادى گام نخست و سنگ زرين را خود باورى و كشف استعدادهاى خدادادى دانسته و خواستار بهره بردارى درست از آنها شده است :

شما اگر چنانچه باورتان باشد كه نمى توانيد صنعت بكنيد و نمى توانيد صنايع بزرگ و كوچك را و چيزهايى كه احتياج به غرب بوده است خودتان آنها را درست كنيد تااين باور هست نمى توانيد كه انجام بدهيد.اول بايد باورتان بيايد كه ما هم انسانيم ما هم قدرت تفكر داريم ما هم قدرت صنعت داريم .اين قدرت در همه افراد بشر به قوه هست .اگراين باورى براى شما پيدا شد... و يك ملت وقتى كه يك مطلب را باور كرد كه مى تواندانجام بدهد انجام خواهد داد.

اساس باور اين دو مطلب است : باور ضعف و سستى و ناتوانى و باور قدرت و قوه و توانايى اگر ملت اين باور را داشته باشيد كه مى توانيم در مقابل قدرتهاى بزرگ بايستيم اين باور اسباب اين مى شود كه توانايى پيدا كند و در مقابل قدرتهاى بزرگ ايستادگى كند.اين پيروزى كه شما به دست آوريد براى اين كه باورتان آمده بود كه مى توانيد 30.

/ 9