حاکمیت اینترنت، پیشینه و آینده پیشرو نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حاکمیت اینترنت، پیشینه و آینده پیشرو - نسخه متنی

یونس شکرخواه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حاكميت اينترنت : پيشينه و آينده پيش رو

نويسنده : يونس شکرخواه

20 آذر 1383

اين مقاله در سومين نشست تخصصي - علمي برنامه هاي مشارکت ايران در دومين مرحله اجلاس جهاني سران در باره جامعه اطلاعاتي (? آ ذر ????)ارائه شده است.

الف : پيشينه

يكي از مهمترين مباحث مطروحه در اجلاس سران جهان درباره جامعه اطلاعاتي که از دهم تا دوازدهم دسامبر 2003 در ژنو سوئيس برگزارشد بحث دامنه داري به نام حاكميت بر اينترنت (internet governance) يعني چگونگي اداره اينترنت بود. اين موضوع اگر چه در پايان اجلاس سران جهان درباره جامعه اطلاعاتي به اينجا انجاميد که يك كار گروه در يك فرايند باز و فراگير, مكانيزم مشاركت فعال و همه جانبه دولت ها، بخش خصوصي و جامعه مدني را از سوي كشورهاي توسعه يافته و رو به توسعه به پيشنهاد اعلاميه اجلاس زير نظر كوفي عنان تشكيل دهد و تا سال 2005 (اجلاس تونس) يك تعريف كاري از حاكميت اينترنت ارائه كند،اما هنوز يک بحث پيچيده و چند وجهي است که به مباحث کارشناسي همه جانبه نياز دارد تا از سطح يک واکنش سياسي به سطوح يک مقوله کاملا کارشناسي ارتقا يابد.

در بند پنجاه اعلاميه اصول آمده است: به مسائل مربوط به حاكميت بين المللي بر اينترنت بايد به گونه اي هماهنگ پرداخته شود. ما از دبيركل سازمان ملل متحد مي خواهيم تا طي يك فرايند باز و دربرگيرنده همه، و براساس سازوكاري كه مشاركت فعال و كامل دولت ها، بخش خصوصي، و جامعه مدني كشورهاي در حال توسعه و توسعه يافته را تضمين كند و شامل سازمان هاي بين الدولي و بين المللي، و انجمن هاي مربوطه باشد، يك گروه كاري براي مسئله حاكميت بر اينترنت تشكيل دهد تا اقدام به تحقيق و بررسي كند و در صورت مقتضي تا سال 2005 پيشنهاداتي را براي اقدام عملي در جهت حاكميت بر اينترنت ارائه دهد(1) در همين حال در طرح اقدام ژنو هم در بند سيزدهم زير عنوان محيط استعدادپرور از دولت ها خواسته شده است تا يک چارچوب قانوني و نظارتي، حمايت کننده، شفاف، رقابت گرا، و قابل پيش بيني بپرورانند كه انگيزه هاي لازم براي سرمايه گذاري و توسعه گروه هاي اجتماعي را در جامعه اطلاعاتي فراهم آورد. در اين بند چنين آمده است :

پ6 . محيط استعدادپرور 13. براي به حداكثر رساندن مزاياي اجتماعي، اقتصادي و زيست محيطي جامعه اطلاعاتي، دولت ها بايد يک محيط سياسي و قانوني قابل اعتماد، شفاف و غيرتبعيضي ايجاد كنند. اقدامات عبارتند از:

الف) دولت ها بايد يک چارچوب قانوني و نظارتي، حمايت کننده، شفاف، رقابت گرا، و قابل پيش بيني بپرورانند كه انگيزه هاي لازم براي سرمايه گذاري و توسعه گروه هاي اجتماعي را در جامعه اطلاعاتي فراهم آورد.

ب) از دبيرکل سازمان ملل متحد مي خواهيم تا از طريق يک فرايند باز و شامل همگان که تضمين کننده سازوکاري براي مشارکت کامل و فعال دولت ها، بخش خصوصي و جامعه مدني کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه باشد، و سازمان ها و انجمن هاي بين دولتي و بين المللي را دربربگيرد، يک گروه کاري در مورد نظارت بر اينترنت تشکيل دهد تا به بررسي و ارائه پيشنهادهاي عملي، در صورت مقتضي، در مورد اعمال نظارت بر اينترنت تا سال 2005، اقدام کند. اين گروه بايد، علاوه بر کارهاي ديگر:

1- يک تعريف کاري از نظارت بر اينترنت به دست دهد.

2- مسائل سياست گذاري عمومي را که مربوط به نظارت بر اينترنت است تعيين کند.

3- درک مشترکي از نقش ها و مسئوليت هاي مربوطه دولت ها، سازمان هاي بين دولتي و بين المللي موجود و ديگر انجمن ها و همچنين بخش خصوصي و جامعه مدني کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه ايجاد کند.

4- يک گزارش از نتايج اين فعاليت تهيه کند تا براي ملاحظه و اقدام مقتضي به مرحله دوم اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي در تونس در سال 2005 ارائه شود. (2)

کار گروه حاکميت اينترنت (Working Group on Internet Governance - WGIG) به رياست نيتين دسائي (Nitin Desai) مشاور ويژه کوفي عنان دبيرکل سازمان ملل در امور جامعه اطلاعاتي تشکيل شده ، نخستين گردهمائي خود را هم برگزار کرده و ايران نيز با نامه رسمي كوفي عنان، به عنوان يكي از 40 كشور عضو کار گروه حاكميت اينترنت انتخاب شده است . هشت عضو كارگروه ايران را مهندس نصرالله جهانگرد بعنوان رئيس كارگروه،دكتر محسن پاذري دبير كميسيون ملي WSIS ،دكتر کاظم معتمدنژاد، دكتر ابراهيم آبادي، دكتر غريبي،مهندس سلجوقي،مهندس جعفري و دكتر صفايي تشکيل مي دهند. پس از اجلاس ژنو هم يک فروم بين المللي از سوي نيروي ضربت سازمان ملل در زمينه ICT با حضور 200 تن از سران دولتها، نهادهاي مدني و تجاري در روزهاي 25 و 26 مارس تشکيل شد که در ان پاول تاومي (Paul Twomey) رتيس و مدير اجرائي ICANN هم حضور داشت و نظر کلي حاکم بران چندان عليه وضع موجود نبود و اگر چه دربحث هاي مربوط به حاکميت اينترنت مقولاتي چون حاکميت، امنيت، حريم شخصي، هماهنگي بين المللي و حقوق مرتبط با مالکيت معنوي (Intellectual Property Rights - IPR) به چشم مي خورد و حاكميت بر اينترنت بحث حقوقدانان، اقتصاد دانان و سياستگذاران است اما يکي از نکات مشترک اين سه طيف کم توجهي به معماري اينترنت و نهادهاي مرتبط با حاکميت درآن است.

ب : وضعيت امروز

وضعيت امروز را بايد ابتدا از معماري اينترنت درک کرد . درک اين معماري که يک معماري عير متمرکز است، بسيار اهميت دارد. معماري اينترنت در يک نگاه کلان و با پرهيز از اصطلاحات گيج کننده براي نا اشنايان با اين معمعاري در بردارنده اين موارد است:

در فضاي اينترنت ، هسته ها (Nodes) يا کامپيوترها مشتمل بر ايستگاههاي کاري هستند و نرم افزارهاي کلاينت (Client Software) را راهبري مي کنند و کلاينت ها با استفاده از پروتکل ها از طريق آنها درخواست هايشان(Requests) را مي فرستند و نيز سخت افزارهاي ميزبان (Host Hardware) با استفاده از سرورها ي متکي بر پروتکلها به درخواست هاي کلاينت ها پاسخ مي دهند و بالا خره هسته هاي ميانجي (Host Hardware) مثل هاب ها، روترها و پروکسي ها (Hubs, Routers, Proxies, Gateways) هم کارشان انتقال پيام ها است. تاريخ اينترنت نشان مي دهد که عدم مرکزيت هسته اصلي رشد انفجاري آن بوده است، اين ماجرا در واقع کانون هراس استراتژيست هاي نظامي و آرپانت در برابر حملات احتمالي با بمب هاي نوتروني بوده و به همين سبب از همان دوران جنگ سرد تلاش شده است تا از ميزان تصلب و تمرکز ساختاري در معماري اينترنت کاسته شود.

در اين فرايند تاريخي يک نکته مهم به چشم مي خورد و باز در همين جا هم هست که برداشت هاي کريستالي و مبهم از يک مفهوم شکل مي گيرد :

تمرکز زدائي ، آنارشيسم يا کثرت گرائي؟

حاکميت اينترنت نه نخستين بحث و نه آخرين بحث برخاسته از فضاي اينترنت است و اساسا مرور تاريخچه اينترنت نشان مي دهد که تا کنون هيچ طرح اجرائي بزرگ و حتي يک تصور و تئوري پارادايمي درباره اينترنت چه درباره گذشته ان و چه درباره آينده آن وجود ندارد، البته بايد اذعان داشت که غيرقابل پيش بيني بودن آينده اينترنت غالب ترين گفتمان در عرصه پيش بيني هاي موجود است . از يک ديدگاه مي توان بحث برخاسته از اجلاس سران جهان درباره جامعه اطلاعاتي در ژنو 2003 را بحثي ميان کنترل و آزادي ديد و از ديدگاهي ديگر بحث عدالت در دسترسي. در محور کنترل و آزادي مي توان رد پاي گروههاي مدني، آزاديخواهان، طرفداران ارتقاي حقوق بشر و گروههاي راديکال را ديد، اما در محور عدالت در دسترسي، مقولات مرتبط با خطرات بالقوه دسترسي بر مبناي ثروت و قدرت وجود دارد و ردپاي دولتها، شرکتهاي بزرگ تجاري جهان و تمايلات برنامه ريزان تمرکزگرا قابل رويت است. اما به نظر من به اين موضوع ابتدا بايد از منظر کاربران اينترنت نگريست و من مي کوشم در اين مقاله که ترجيح مي دهم نام مقاله عقيده اي (Opinion article) را بر آن بگذارم از همين زاويه به موضوع حاکميت اينترنت نزديک شوم چرا که اين موضوع بسيار تازه است و هنوز ادبيات ويژه اي در قبال آن شکل نگرفته است. من معتقدم آنچه در ژنو 2003 از جانب بخش شمالي جهان طرح شد در دو طيف قابل جمعبندي بود: طيف اول : نگاه فني مطلق از قبيل مقولات مرتبط با اختصاص آدرس هاي اينترنتي و نام هاي دامنه

طيف دوم : حاکميت ابزارهاي دوربرد ارتباطي

اما آيا حاکميت اينترنت به همين دو طيف قابل خلاصه شدن است من بر اين باور هستم که دست کم آنچه در طرح اقدام ژنو در بند سيزدهم زير عنوان محيط استعدادپرور آمده فراتر از اين حد است. دقت به بندهاي دوم و سوم در بند سيزدهم حکايت ديگري دارد که از نگاههاي دو طيف فني پيش گفته فراتر مي رود . آن دو بند که بر وظايف اصلي کار گروه مورد نظر دکتر کوفي عنان متمرکز هستند، از اين قرارند:

2- مسائل سياست گذاري عمومي را که مربوط به نظارت بر اينترنت است تعيين کند.

3- درک مشترکي از نقش ها و مسئوليت هاي مربوطه دولت ها، سازمان هاي بين دولتي و بين المللي موجود و ديگر انجمن ها و همچنين بخش خصوصي و جامعه مدني کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه ايجاد کند.

شايد با اغماض بتوان ديدگاههاي دو طيف فني را در بند دوم تا حدودي ذيمدخل دانست، اما بايد دوباره پرسيد که آيا همه مسائل سياست گذاري عمومي مربوط به نظارت بر اينترنت در حد مقولات آدرس هاي اينترنتي و نام هاي دامنه خلاصه مي شود؟ نکته بسيار مهمي که بيرون از اين دو طيف فني است و هنوز در حالت راز گونه اي قرار دارد بحث بند سوم است که کاملا اشکارست که از لحاظ wording طرح اقدام، بسيار حساب شده نوشته شده است و آن چيزي نيست جز انچه که به صراحت از کار گروه مورد بحث خواسته شده تا درباره آن انديشه کند: ايجاد درک مشترک از نقش ها و مسئوليت هاي مربوطه دولت ها، سازمان هاي بين دولتي و بين المللي موجود و ديگر انجمن ها و همچنين بخش خصوصي و جامعه مدني کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه .

به ديگر زبان، چالشي ترين بخش طرح اقدام پس از بند اول آن که همان ارائه تعريف کاري از نظارت بر اينترنت است، همين بند سوم و ايجاد درک مشترک از نقش ها و مسئوليت هاي مربوطه دولت ها، بخش خصوصي و جامعه مدني کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه است. اين چالش هنگامي بيشتر چهره مي نمايد که به انگيزه هاي مثبت بخش خصوصي در قبال پديده جهاني سازي و به طور همزمان به ديدگاههاي منفي جامعه مدني در قبال همين پديده جهاني سازي تعمق بيشتري کنيم. نکته بسيار مهم بعدي گنگ بودن هر دو مفهوم حاکميت و اينترنت و يا دست کم، مشترک نبودن اين دو مفهوم براي شمالي ها و جنوبي هاست. اگر به متون انگليسي بيانيه اصول نگاه کنيم متوجه اين نکته مي شويم که از دو واژه Management و Governance استفاده شده است و علي القاعده فرق بسياري ميان مديريت و حاکميت وجود دارد.

بعنوان نمونه دقت کنيد به دو بند چهل وهشت و چهل ونه بيانيه اصول که عينا به انها ارجاع مي دهم (3) با اين اوصاف حالا مي توان پرسيد که کار سازماني چون آيکان مديريت است يا حاکميت و يا هماهنگي؟ و اگر فرضا به جاي وازه هايManagement وGovernance از واژه Coordination به معني هماهنگي استفاده مي شد چه پيش مي آمد؟ حالا پرسشي که مي تواند مطرح شود اين است که کار آيکان کداميک از موارد فوق الذکر است :

مديريت است يا حاکميت و يا هماهنگي؟

اما با اين وصف، بايد به معماري اينترنت دقت کرد و دوباره ، ملاحظات و پرسش هايي را به ميان کشيد: - در حاليکه کنش هاي اينترنتي اساسا مبتني بر تعامل و همکاري و نيز روابط چند جانبه سازماني است، حاکميت متمرکز چه مفهومي است و چگونه مي توان انرا در اذهان تصوير کرد؟ - فضاي وب يک فضاي فراملي است و به خصوص در تجزيه پيام ها (packetised) نمي توان از يک دولت حرف زد - سوئيت پروتکل ها که مفاهيمي متعدد و فراملي هستند و خود اينترنت اساسا چند مسيره يا مولتي پت (multi-path) است. بنابراين چه کساني مالک انها هستند؟ پروتکل ها له يا عليه چه کساني هستند؟ ايا پروتکل ها را مي توان به نفع خود مصادره کرد. به ياد بياوريم تحولات ژنو 2003 را که در آن، امريکا و اروپا و کشورهاي رو به توسعه و در واقع ICANN (Internet Corporation for Assigned Names and Numbers) و ITU تا حدودي روياروي يكديگر قرار گرفتند .

اختلاف ITU و ICANN اگر چه پديده جديدي نبود اما در آن اجلاس مخالفت آمريكا با حاكميت ITU بر اينترنت اعلام شد . هرچند آمريكا حامي ICANN بود که يک شرکت کاليفرنيايي خصوصي است که در سال 1998 به وجود آمده و به تدريج به حاکم بلامنازع مقولات فني اينترنت تبديل شده است، اما آيا نهادهاي مرتبط با اينترنت با ICANN و ITU به پايان مي رسد؟

برخي ديگر از نهادهاي پرقدرت در حوزه اينترنت

IETF : نيروي ضربت مهندسي اينترنت (Internet Engineering Task Force) نيروي ضربت مهندسي اينترنت را مي توان اصلي ترين نيروي فني در اينترنت به حساب آورد که کارش تهيه‎ استانداردهاست که خودش جندين كارگروها دارد و موصوعات تائيد شده اش به تائيد انجمن اينترنت مي رسد. IEEE : انستيتو مهندسان الکترونيک و الکتريکال (Institute of Electrical and Electronic Engineers) يک انجمن فني حرفه اي جهاني است که در حوزه هاي الکترونيک، کامپيوتر و اطلاعات فعال است. (4) ETSI : انستيتو اروپائي استانداردهاي دوربرد (European Telecommunications Standards Institute) که يک سازمان عير انتفاعي اروپائي است و در زمينه استانداردسازي براي ارتباطات دوربرد فعاليت مي کند (5) W3C: کنسرسيوم ورلد وايد وب (World Wide Web Consortium) كه در حوزه هاي پزوهش و توسعه فعال است و رياست انرا تيم برنرزلي معروف که خالق فرامتن بود برعهد دارد. ITU : اتحاديه بين المللي ارتباطات دوربرد (International Telecommunications Union) که براي هماهنگ سازي فعاليت هاي عرصه ارتباطات دوربرد فعاليت مي کند (6) IANA : نهاد شماره هاي اختصاصي اينترنت (Internet Assigned Numbers Authority) که شعارش اين است : اختصاص يافته به کارکردهاي هماهنگ مرکزي براي اينترنت جهاني در خدمت منافع عامه(7) ICANN : شرکت شماره ها و نام هاي اختصاصي اينترنت (Internet Corporation for Assigned Names and Numbers) که مديريت و هماهنگي دامين ها (Domain Name System - DNS) را بر عهده دارد که براي اطلاعات بيشتر در اين زمينه مي توانيد رجوع کنيد به بخش پرسش هاي آيکان. (8)

مسائل کليدي در آمريکا

يکي از مسائل مهم که باعث توجه به بحث هاي مرتبط با حاکميت اينترنت شده است و در واقع باني اصلي اين نوع بحثهاست تبديل شدن اينترنت از يک پروژه ملي به شبکه هاي تجاري است. (9) وزارت دفاع امريکا در سال 1969 طرح تاسيس آژانس پروژه هاي پيشرفته پژوهشي يا همان آرپانت (Advanced Research Project Agency Network) را تصويب کرد و به اين ترتيب ريشه اينترنت پا گرفت و آژانس هاي دولتي، دانشگاهها و انستيتوهاي پژوهشي آمريکا به يکديگر مرتبط شدند. در سالهاي 1992- 1991 بنياد ملي علوم امريکا (The National Science Foundation - NSF ) امور مديريت و هماهنگي بخش هاي غير نظامي اينترنت را با ارائه سوبسيد به پژوهشگران بدست گرفت و در سال 1993 بود که براي هميشه از اين صحنه فاصله گرفت. اما وزرات بازرگاني امريکا، اکنون با نظارت ICANN نقش وزارت دفاع آمريکا را به خود اختصاص داده است

مسائل کليدي در اروپا

نقش اروپا را هم در اين مورد نمي توان ناديده گرفت و هرچند که منابع موجود و عمدتا منابع آمريکائي مبناي رشد و توسعه اينترنت را آمريکا معرفي مي کنند، اما بايد به نقش لابراتوار سوئدي cern و يا به نقش تيم برنرزلي (Tim Berners-Lee) انگليسي در ابداع فرامتن و نيز به نقشهاي انگليس و فرانسه در توسعه آي پي و تي سي پي (IP and TCP) هم اشاره کرد و نيز به خاطر داشت که کنسرسيوم ورلد وايد وب (World Wide Web Consortium) هم در سوئد براي اينترنت استاندارد گذاري مي کند.

نقش کاربران

گسترش اينترنت به نقاط ديگر جهان به پديده گسترش سريع کاربران هم دامن زد و به اين ترتيب جغرافياي اينترنت بر تاريخ آن با گذر از مرزهاي ملي، غلبه کرد و اين يکي از نقاط شروع بحثهاي مرتبط با حاکميت اينترنت يعني بحث دامين هاي سطح بالاي ملي يا دامنه مرتبه اول كشوري (Country Code Top Level Domains - ccTLDs) بود که اکنون به اختصار ccTLDs شناخته مي شوند و به کشورها و قلمروهائي دلالت مي کند که ثبت شده اند و به اينترنت دسترسي دارند. دامين هاي سطح بالاي ملي بهترين نشانه جهاني شدن رسانه اينترنت هستند. بحث هاي ژنو تا حدود زيادي بر همين مقوله دامين هاي سطح بالاي ملي متمرکز بود در حاليکه براي کاربران حرفه اي اينترنت مقوله دامنه‎هاي عمومي معروف مثل com، net، org،info و biz هم بسيار با اهميت است(gTLD - Generic Top Level Domain) در اين بحث پاي كارگزارهاي ريشه (Root Servers) هم که اطلاعات دامين هاي سطح بالاي ملي را نگاهداري مي‎ کنند، در ميان است که خود بحث جداگانه اي را مي طلبد.

به جز مسائل کليدي موجود در آمريکا و اروپا و نيز نقش تاثيرگذار کاربران که به ديدگاه متکثر هدايت از درون در اينترنت معروف هستند(10)( در مخالفت با ديدگاه دولتي هدايت از بالا) بحث منافع تجاري هم بحث حاکميت اينترنت را پيچيده تر مي کند رشد منافع تجاري: رشد منافع تجاري هم از ديگر مسائل کليدي مطروحه در بحثهاي مرتبط با اينترنت است که مثل هميشه مي تواند حق دسترسي و بهره برداري از محتوا را دستخوش بحران سازد. به نظر ميرسد طرح مقولاتي چون تجارت الکترونيک و يا اقتصاد وب پايه، ما را از هر نوع بحثي در اين زمينه معاف سازد. ديدگاهي ديگر : نابرابري در دسترسي و شکاف ديجيتال بحث حاکميت اينترنت براي عده اي هم از زاويه اي ديگر مي تواند مطرح باشد. اين ديدگاه که مي توان آنرا در کشورهاي جهان سومي ديد برخاسته از نابرابري در دسترسي و همان مسائل برخاسته از شکاف ديجيتال است. نمونه اين ديدگاه را در بحث آفريقائي ها در ژنو ديديم و آن پيشنهاد تشکيل ايجاد صندوق همبستگي ديجيتالي بود كه آفريقايي ها به آن دامن زدند . حرف آنها اين بود كه براي پيشبرد طرح هاي مرتبط باICT نياز به كمك هاي مالي دارند و يكي از راههاي تامين اين نيازها ايجاد صندوق همبستگي ديجيتالي است که در آنجا هم قرارشد يك نيروي ضربت زير نظر كوفي عنان دبير كل سازمان ملل امكان ايجاد يك صندوق داوطلبانه همبستگي ديجيتالي را بررسي كند. سران آفريقا روز 12 دسامبر را روز همبستگي ديجيتالي اعلام كردند.

ج : آينده پيش رو

به نظر مي رسد بحث هاي مرتبط با حاکميت اينترنت نمي تواند چنين روزهاي را ناديده بگيرد. اين بحثها مي تواند در مورد رسانه هاي سنتي نوشتاري و الکترونيک چون راديو وتلويزيون و ضرورت آماده سازي آنها براي رقابت در شرايط سايبر کنوني هم مطرح باشد. به نظر من اين بحث مي تواند دامنگير تبديل شدن شبکه هاي سيمي (wireline networks) به شبکه هاي مبتني بر خدمات IP هم بشود (IP-based networks) به اين ترتيب توجه به مصوبات ژنو مي تواند نشان دهد که برداشت از آن مواد تا چه حد مي تواند دشوار و متفاوت باشد. ايا همان چند بند مصوب ژنو مي تواند اين پيچيدگي ها را پاسخ دهد. حتي مي توان پرسيد مگر شکل کنوني اداره اينترنت همان شکلي نيست که بيانيه هاي زنو در تعقيب آنهاست؟ پاسخ اين پرسش براي برخي از حرفه اي هاي اينترنت بله است و براي برخي ديگر خير. من ابتدا در اين نوشتار گفتم اين مقاله يک مقاله عقيده اي است و علي القاعده بر اساس تجارب وبرداشت هاي من از فضاي اينترنت مي باشد. همين برداشتها و تجارب به من مي گويد بايد در هر چند گوناگون که به آنها اشاره شد و به ويژه به سطح نهاد هاي استاندارد گذار، سياست هاي متمرکز بر ديدگاه هاي کاربران به عنوان مصرف کنندگان نهائي، و بالاخره به لايه هاي عميق تر از زيرساخت ها نيز انديشيد. مي توان يک جدول ساده را درنظرگرفت و برخي از مولفه هاي مطرح را درآن به تسوير کشد. يک جدول يک بعدي مثل جدول زير هنوز خانه هاي نانوشته ديگري هم دارد :

و اگر به اين جدول به گونه اي فاکتوريالي نگاه کنيم به عمق و پيچيدگي مسائل مرتبط با حاکميت اينترنت بيشتر پي خواهيم برد و به خصوص نبايد فراموش کرد که بازيگران اين عرصه از سواد رسانه اي فوق العاده بالائي برخوردارند و با اينترنت بزرگ شده اند. هر يک از اين بازيگران مي توانند نفشه ويژه خود را براي حاکميت اينترنت طراحي کنند. اگر اين نمودار ساده و تک بعدي فوق توانسته باشد تاحدودي وفقط تا حدودي نقشه بزرگ اصلي را به تصوير کشيده باشد، مي تواند هر ناظري را نسبت به هرنوع شتاب زدگي در قبال برخورد با مقوله موسوم به حاکميت اينترنت منصرف ساخته و او را به درنگ براي برخوردهاي کارشناسانه تر متمايل سازد . هر نوع حرکت اشتباه در اين حوزه، پيامدهاي جبران ناپذيري دارد و فقط به ياد اوريم که تنها نهادهاي مدني پنج ميليون عضو دارند. اين آمار را حاضران در اجلاس سران جهان درباره جامعه اطلاعاتي در زنو از زبان زن نابينايي شنيدند كه به نمايندگي از پنج ميليون نهاد عضو جامعه مدني سخن گفت. اين كنشگران فعال که براي اولين بار در يك اجلاس جهاني درسطح بين المللي وارد عرصه تصميم سازي شدند، با حساسيت تمام رويکردهاي خود مبتني بر رعايت حقوق بشر و نحوه كاربرد ICT در اين راستا را در بحث حاکميت اينترنت تعقيب خواهند کرد و اين حساسيت را از بيانيه مستقل انها هم مي توان استخراج کرد که از لحاظ کمي دوبرابر اعلاميه سران کشور ها بود. و يا به يادآوريم اين آمارهاي ديگر زنو را که ازحساسيت هاي نهادهاي مرتبط با آنان نسبت به مقولات جامعه اطلاعاتي و بحث حاکميت اينترنت حکايت دارد : سازمان هاي غيردولتي (3310 نماينده), بخش تجاري و خصوصي (514 نماينده), رسانه ها (970 نماينده), حاميان حقوق بشر , كارشناسان مسائل جنسيت وجوانان, نمايندگان اتحاديه ها , آكادميسين ها وميهمانان(741نماينده) . در هر حال،در پايان با تاکيد دوباره بر عقيده اي بودن اين مقاله ، پرسش ها و توصيه هائي دارم.

پرسش ها و توصيه ها

معلوم نيست نسخه پيچيده مي خواهد يا ساده - اينترنت را بايد در چهارچوبي شبيه زبان ديد که خودش قوانين مرتبط با خود را وضع مي کند - اينترنت حاکميت بين المللي مي خواهد يا فراملي ؟ - براي چيزي که هنوز کاملا انرا درک نکرده ايم نسخه ننويسيم و در هرنوع موضعي نسبت به آن ميزان آسيب ديدن آزادي بيان را مبناي رد يا پذيرش هر نوع حاکميتي بر اينترنت قرار دهيم - بهترين گزينه از نظر من همکاري بيشتر با نهادهاي تخصصي است نه طرد حاکميت موثر کنوني اينترنت - نکته بعدي برخورد انتقادي با ماهيت ICANN به عنوان يک سازمان غيرباز، نمايندگي ناپذير و مسئوليت ناپذير در برابر افکار عمومي است و اينکه رابطه اش با گسترش يا حذف شکاف ديجيتال از چه قرار است. - هر نوع حاکميت اينترنتي که با کنترل اجباري همراه باشد، در جامعه کاربران حرفه اي اينترنتي به چالش کشيده خواهد شد. اگر بر طبق گرايش هاي موجود، اين حاکميت ولو با حذف موانع فني آن به ITU واگذار شود، ازهم اکنون مي توان دورنمائي از آينده را در نظر مجسم کرد . براي کاربران اينترنتي ITU نهاد خوشنامي نيست و به نوعي يک نهاد متاثر از سياست هاي دولتها قلمداد مي شود. هر چند که اين نقطه اميد هم وجود دارد که طبق اساسنامه ITU اين اتحاديه فقط بايد در سه حوزه مخابره،نشر و دريافت اطلاعات فعاليت کند (11) (ماده يک، پاراگراف يک a) و در اساسنامه اش هيچ نقشي براي مداخله آن در محتوا ديده نشده است. البته ITU در يک نسخه RFC از يک سند خود درباره حاکميت اينترنت به ايجاد يک سازمان بين المللي براي رسيدگي به خدمات مبتني بر IP تمايل خود را نشان داده است (12) - اجازه بدهيم هر نوع اتخاذ موضع به بعد از گزارش نهائي کارگروه کوفي عنان به تونس 2005 و نه پس از گزارش اوليه اين گروه که قرار است به prep-com 2 در هفدهم تا بيست وچهارم فوريه 2005 ارائه شود، صورت گيرد

1. Declaration of Principles, Building the Information Society: a global challenge in

the new Millennium

http ://www.itu.int/wsis/docs/geneva/official/dopl

2. Plan of Action

http ://www.itu.int/wsis/docs/geneva/official/poal

3. 48. The Internet has evolved into a global facility available to the public and its governance should constitute a core issue of the Information Society agenda. The international management of the Internet should be multilateral, transparent and democratic, with the full involvement of governments, the private sector, civil society and international organizations. It should ensure an equitable distribution of resources, facilitate access for all and ensure a stable and secure functioning of the Internet, taking into account multilingualism. 49. The management of the Internet encompasses both technical and public policy issues and should involve all stakeholders and relevant intergovernmental and international organizations. In this respect it is recognized that:

http ://www.itu.int/wsis/docs/geneva/official/dopl

4. What does IEEE stand for?

http ://www.ieee.org/portal/site/mainsite/menuitem.818c0c39e85ef176fb2275875bac26c8/index.jsp?&pName=corp_level1&path=about&file=FAQs.xml&xsl=generic.xsl#one

5. Who is ETSI?

http ://www.etsi.org/about_etsi/5_minutes/5min_a

6. The purposes of ITU

http ://www.itu.int/aboutitu/overview/purposesl

7. Dedicated to preserving the central coordinating functions of the global Internet for the public good

http ://www.iana.org/

8. http ://www.icann.org/faq/#WhatisICANN

9. Background Information on the Internet

http ://www.undp.org/info21/ig/ig-histl

10. Nethead View

يک اصطلاح رايج در بين اينترنت کاران حرفه اي است که در اشاره به عدم پذيرش حاکميت متمرکز بر اينترنت به کار مي رود

. http ://www.itu.int/aboutitu/Basic_Text_ITU-e.pdf

11. ITU and Internet Governance

draft input to the 7th meeting of the ITU Council Working Group on WSIS, 12-14 December 2004, H. Zhao, Director of TSB/ITU , Geneva, 21 October 2004

www .itu.int/ITU-T/tsb-director/ itut-wsis/files/zhao-netgov01.doc

/ 1